۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| data-type="authorWritings" | | | data-type="authorWritings" |[[فتحنامه سند معروف به چچنامه]] | ||
[[فتحنامه سند معروف به چچنامه (نسخه)]] | |||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
خط ۳۲: | خط ۳۴: | ||
</div> | </div> | ||
'''علی بن حامد کوفی''' (متولد حدود 555ق)، مترجم کتاب فتحنامه سند معروف به چچنامه. | '''علی بن حامد کوفی''' (متولد حدود 555ق)، مترجم کتاب [[فتحنامه سند معروف به چچنامه|فتحنامه سند]] معروف به چچنامه. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۳: | ||
==مهاجرت== | ==مهاجرت== | ||
وی اوایل عمرش را در زادگاهش در «فراغت و نعمت» گذراند. در دهه نخست سده هفتم، هنگامی که حدود پنجاه سال داشت، به سبب حوادث ناگوار، وطن را ترک کرد و به سند رفت و در ابتدای فرمانروایی ناصرالدین قُباچه در شهر اُچ، پایتخت وی، سکنا گزید. علی بن حامد نزد شرفالملک رضیالدین ابوبکر بن محمد اشعری، وزیر ناصرالدین قُباچه، تقرب یافت و تا وی زنده بود، در حمایت او زندگی کرد. با درگذشت شرفالملک و به وزارت رسیدن پسرش، عینالملک فخرالدین حسین اشعری، اوضاع علی بن حامد به سبب رقابت و ستیزه حاسدان دگرگون شد و با سختی مواجه گردید. ازاینرو، در 613 کارهایی را که در دست داشت، رها کرد و به مطالعه پرداخت. وی در اندیشه تألیف کتابی درباره فتح سند به دست مسلمانان، از اُچ به شهرهای اَرور و بَکَّر (بَهکَر) رفت. او با مولانا قاضی اسماعیل بن علی بن محمد ثقفی، از بازماندگان محمد بن قاسم ثقفی (فاتح سند، متوفی ح 98)، ملاقات کرد و ثقفی کتابی به عربی درباره فتح هند و بلاد سند به علی بن حامد نشان داد. این کتاب به خط یکی از اجداد ثقفی رونویسی یا تألیف شده بود. علی بن حامد این کتاب را از عربی به فارسی ترجمه کرد و به عینالملک فخرالدین، وزیر ناصرالدین قباچه، تقدیم نمود. علی بن حامد از ترجمه خود اغلب با عنوان «فتحنامه» یاد کرده است، ولی پس از او، این کتاب با نام «چچنامه» مشهور گشت؛ زیرا کتاب مذکور با شرح حال چَچ، راجای ارور، که حمله مسلمانان به سند در عهد جانشینان او انجام گرفت، آغاز میشود. | وی اوایل عمرش را در زادگاهش در «فراغت و نعمت» گذراند. در دهه نخست سده هفتم، هنگامی که حدود پنجاه سال داشت، به سبب حوادث ناگوار، وطن را ترک کرد و به سند رفت و در ابتدای فرمانروایی ناصرالدین قُباچه در شهر اُچ، پایتخت وی، سکنا گزید. علی بن حامد نزد شرفالملک رضیالدین ابوبکر بن محمد اشعری، وزیر ناصرالدین قُباچه، تقرب یافت و تا وی زنده بود، در حمایت او زندگی کرد. | ||
با درگذشت شرفالملک و به وزارت رسیدن پسرش، عینالملک فخرالدین حسین اشعری، اوضاع علی بن حامد به سبب رقابت و ستیزه حاسدان دگرگون شد و با سختی مواجه گردید. ازاینرو، در 613 کارهایی را که در دست داشت، رها کرد و به مطالعه پرداخت. وی در اندیشه تألیف کتابی درباره فتح سند به دست مسلمانان، از اُچ به شهرهای اَرور و بَکَّر (بَهکَر) رفت. او با مولانا قاضی اسماعیل بن علی بن محمد ثقفی، از بازماندگان محمد بن قاسم ثقفی (فاتح سند، متوفی ح 98)، ملاقات کرد و ثقفی کتابی به عربی درباره فتح هند و بلاد سند به علی بن حامد نشان داد. این کتاب به خط یکی از اجداد ثقفی رونویسی یا تألیف شده بود. علی بن حامد این کتاب را از عربی به فارسی ترجمه کرد و به عینالملک فخرالدین، وزیر ناصرالدین قباچه، تقدیم نمود. علی بن حامد از ترجمه خود اغلب با عنوان «فتحنامه» یاد کرده است، ولی پس از او، این کتاب با نام «چچنامه» مشهور گشت؛ زیرا کتاب مذکور با شرح حال چَچ، راجای ارور، که حمله مسلمانان به سند در عهد جانشینان او انجام گرفت، آغاز میشود. | |||
ظاهراً علی بن حامد بار دیگر به اُچ رفته تا کتاب خود را به وزیر تقدیم کند و گویا چندی در آنجا مانده است. بنا بر پارهای قراین، وی به ارور بازگشت و باقی عمر را تحت حمایت قاضیان آنجا به تألیف گذراند و در همان جا وفات یافت. | ظاهراً علی بن حامد بار دیگر به اُچ رفته تا کتاب خود را به وزیر تقدیم کند و گویا چندی در آنجا مانده است. بنا بر پارهای قراین، وی به ارور بازگشت و باقی عمر را تحت حمایت قاضیان آنجا به تألیف گذراند و در همان جا وفات یافت. |
ویرایش