ترجمه نهجالبلاغه (سپهر): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'نهجالبلاغة امیرالمؤمنین علی(ع): متن کامل عربی و ترجمه فارسی نهجالبلاغة با مقدمهای در فن خطابه و تاریخ آن و تعلیقات (ترجمه سپهر)' به 'ترجمه نهجالبلاغة (سپهر)') |
جز (Mhosseini@noornet.net صفحهٔ ترجمه نهجالبلاغه (سپهر) را به ترجمه نهجالبلاغة (سپهر) منتقل کرد) |
نسخهٔ ۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۵۷
ترجمه نهجالبلاغة (سپهر) | |
---|---|
پدیدآوران | امام على(ع) (نویسنده)
شریف الرضی، محمد بن حسین (گردآورنده) سپهر خراسانی، احمد (مترجم) |
عنوانهای دیگر | متن کامل عربی و ترجمه فارسی نهجالبلاغة با مقدمهای در فن خطابه و تاریخ آن و تعلیقات نهجالبلاغة. فارسی - عربی |
ناشر | اشرفی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1358 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | اسلام - تاریخ
اسلام - مسایل متفرقه سخنوری علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبهها علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نامهها علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | BP 38/041 1358 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ترجمه نهجالبلاغة (سپهر)، تألیف احمد سپهر خراسانى ترجمه فارسى كتاب شريف نهجالبلاغة است.
اين اثر يكى از ترجمههاى در دسترس از نهجالبلاغة است كه داراى ترجمهاى همراه با نثر مسجع و مغلق مىباشد. مؤلف درباره انگيزه خود از ترجمه نهجالبلاغة عرضه مىدارد كه «نهجالبلاغة را با اين كه كسان بسيارى ترجمه و شرح كردهاند، هنوز چنانچه بايد و شايد حق آن ادا نشده است. چه، كلام هر چه بليغتر و سخن هر چه زيباتر باشد، نقل خصوصيات و لطايف آن به زبان ديگر، مشكلتر و احيانا غير ممكن مىگردد.... روى اين اصل هر چه بيشتر نهجالبلاغة ترجمه شود و ذوقها درباره آن بكار رود نه تنها مشمول قبح تكرار و زشتى تقليد نيست، بلكه حكم قند مكرّر را پيدا مىكند، و شيرينىهاى آن بيشتر آشكار و لطايف آن بهتر نمودار مىگردد و طبايع مختلف را جلب و ذوقهاى گوناگون را جذب مىنمايد.... اين ناچيز بىآن كه دعوى برترى و يا برابرى با ساير ترجمهها و شرحهاى نهجالبلاغة كند، به همان فلسفهاى كه اشاره شد، دست به ترجمه خطب امام على(ع) بر حسب استعداد و سليقه خويش زد، اين توفيق از آن دست داد كه به علت كبر سن از اشتغالاتى كه داشتم، يكسره كنارهگيرى و اعتزال را پيشه ساختم. دوستانى كه به من تفقّدى داشتند بر حسب اقتضاى مقام سخن از نهجالبلاغة به ميان آوردند و مرا وادار به اين كار نمودند. فروردين سال 36 بود كه به ترجمه متن پرداختم، و پس از سه ماه خاتمه پذيرفت.
نشر ترجمه را بدون شرح و بسطى كافى ندانسته، تعليقات را بر آن مزيد كردم و پس از تعليقات مناسب ديدم كه در اطراف نفس خطابه و تاريخ پيدايش آن و خطباى معروف نيز شرحى بنويسم و كتاب را هر چه بيشتر سودمند گردانم، و با اين كه به علّت نداشتن كمك و فشار بىاندازه كار ناتوان شده بودم، اين مقصود را نيز به انجام رسانيدم، و مجموع مدتى كه صرف تدوين اين كتاب از هر جهت شدت يازده ماه تمام با روزى دوازده ساعت كار بوده است.»
ساختار
كتاب، شامل سه جلد كه در جلد اول، مقدمه، فن خطابه آمده و در جلد دوم خطبهها، نامهها و كلمات قصار قرار گرفته و در جلد پايانى تعليقات كتاب بيان شده است.
اين اثر داراى ترجمه تنها از كتاب نهجالبلاغة مىباشد كه بدون متن عربى است و مؤلف در بيان مطالب از شماره استفاده كرده و مطالب را در بخش تعليقات توضيح داده است.
گزارش محتوا
مقدمه كتاب درباره نهجالبلاغة و ترجمه حاضر مىباشد. بخش دوم جلد اول درباره فن خطابه و تاريخ آن است. اين بخش مشتمل است بر: تعريف خطابه، شرايط خطابه و خطیب، فصاحت و بلاغت، علوم معانى و بيان و بديع به اجمال، تاريخ خطابه و خطباى معروف در: يونان، روم، فرانسه، عرب در دوران جاهليت و عصر اسلامى. نمونهيى از خطبههاى مشهور عبارت است از؛ همانند: «خطابه در لغت، خطابه در اصطلاح، خطابه در منطق، صنايع خمس، انواع خطابه، شرايط خطابه، معنى بلاغت و تعريف معانى و بيان و بديع، تاريخ خطابه در يونان، روم، عرب.»
جلد دوم در ترجمه خطبههاى حضرت، مانند: «خطبه (10):
بدانيد كه شيطان دسته خود را گرد آورده، و سپاه خويش را از پياده و سواره به صف كرده است. من خود هوشيارم، نه از وساوس نفس به گمراهى افتادهام و نه كسى توانسته است، بر من امرى را مشتبه كند. سوگند به خدا كه صحرا را از سپاه بر عليه آنها پر سازم، و خود سپهسالارش باشم، به جايى كه نه اميد قرار بر ايشان باقى ماند، و نه راه فرار داشته باشند.»
نامهها حضرت؛ همانند: «از نامههاى اوست خطاب به معاويه:
قوم ما بر آن شدند كه پيغمبرمان را به قتل رسانند، و ما را از بيخ و بن براندازند، و درباره ما نقشههایى كشيدند، و فكرهایى بكار بردند، و كارهاى زيادى كردند، از آسايش باز داشتند، جامه ترس بر ما پوشاندند، و ما را وادار به اقامت در كوه صعبالعبورى «شعب ابىطالب» كردند، براى ما آتش جنگ بر پا نمودند، و خدا ما را واداشت كه از او دفع شر كنيم، و از حريم حرمتش دشمن را برانيم....».
بخش سوم، در كلمات قصار امام على(ع) مىباشد: «درباره مردى گفته كه با زبان به ثناى او مبالغه مىكرد و در دل به او اعتقاد نداشت: من از آن چه تو مىگويى كمترم، و بالاتر از آنم كه عقيده دارى.»
جلد سوم كتاب، به نام تعليقات كه در ابتدا به حضرت على(ع) و سيد رضى مؤلف نهجالبلاغة و توضيحاتى درباره لغات و عبارت و شخصيتهاى مطرح شده، در متن اصلى مىباشد؛ همانند: «فرعون لقب پادشاهان قديم مصر است. پيش از فتح مصر به دست كمبوجيه پادشاه ایران، بيست و شش سلسله پادشاهان بر مصر حكومت كردند كه هر يك از افراد آن سلسلهها را فرعون و مجموع آنان را فراعنه مىنامند.»
ويژگىها
- در اين كتاب نهایت دقت به عمل آمده كه ترجمه مطابق با اصل و نثر آن سليس و ساده، و دور از لفاظى و انشاء پردازى باشد.
- در هر جا به جاى اسم صريح، ضمير يا اسم اشاره بكار برده شده، ترجمه را نيز بدون ذكر مرجع ضمير يا اسم اشاره انجام داده است، چه اگر تصريح به اسم صلاح بود، خود امام اين كار را مىكرد، و تغيير اين روش علاوه بر اين كه خلاف امانت بود، امكان ايجاد اختلاف بين فرق اسلامى مىرفت، و حكم سنگ تفرقه را پيدا مىكرد، و به نفع زندقه تمام مىشد.
- از ذكر عليه اللّعثه و عليه الرّحمه در دنبال اسامى اشخاص و فرق نيز خوددارى شده، (كما اين كه در اصل خطب نيز چنين چيزى نيست) و هيچ گونه حبّ و بغضى بكار نرفته و تعصب را راه نداده است، چه همان طورى كه حضرت على(ع) مرد جهانى است، سخنان او را هم جهانيان بايد به خوانند، و از آن نفرت نكنند.
- در شرح حال اشخاص و همين طور نسبت به حوادث تاريخى و مذاهب و فرق نيز ادب و نزاكت و صداقت را بكار برده، و نظرات خاصى را تحميل و عبارات و كنايات را بىجا و به غرض مخصوصى تأويل ننموده است و تاريخ محض و حقيقت و واقع را در نظر گرفته است. زيرا، اين تأليف، براى طبقه خاص و مذهب معينى فراهم نشده، بلكه، تا هر ملّت و مذهبى و به هر عقيده و مسلكى باشد، به خواندن آن راغب گردد، مؤمن و كافر اجتنا كند، و دوست و دشمن اقتناء ورزد.
- چه لحن خارج از نزاكت، و تعصّب دور از درايت، هيچ گاه علّت توقير نشود، و براى مقصود جز تحقير بار نياورد، زيورى كه تفضيل را شايد فرهنگ است، و حليهاى كه برترى را زيبد خرد و سنگ.
- به عنوان مقدّمه شرح مفصّلى در تعريف و شرايط خطبه و خطابه، و پس از آن تاريخ خطابه در يونان و روم و فرانسه و عرب، و نمونه خطبههاى معروف تدوين گرديده است.
- در خاتمه، به عنوان تعليقات، موضوعات مهمّى كه در متن خطبهها ذكر شده، از اسامى اشخاص، شهرها، وقايع جنگى، حوادث تاريخى، ملل و نحل، حالات پيامبران، هيئت و نجوم، غيبگويى، و همچنين درباره اصول و فروع ديانت، از توحيد و معاد، و حجّ و نماز و روزه و قربانى و غيره، و همين طور درباره روح، ملك، جنّ، بهشت، دوزخ، و خلقت آسمان و زمين و انسان و غيره بحث مفصّلى شده است و عقايد و افكار صاحبنظران قديم و جديد را در هر موضوعى بىطرفانه ذكر نموده است.
- جالبتر آن كه چه در مقدمه و چه تعليقات سخن را يكنواخت به پايان نرسانيده، بلكه در طىّ بيان هر مطلبى به مناسبت مقام گريز با شعار زيبا و لطايف ادبى و علمى زده و با ذكر نكات دلپذير و مطالب شيرين كلام را دلپذيرتر ساخته تا خوانندگان را ملال دست ندهد و ضمنا بر معلومات متنوّع و ذوقيّات آنان افزوده گردد.
وضعيت كتاب
كتاب در متن بدون پاورقى است؛ ولى داراى شماره توضيحات مىباشد كه در جلد سوم با اشاره به همان شمارهها آنها را توضيح داده است. كتاب بدون بخش فهرستها مىباشد.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب الگو:نهجالبلاغة