۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مطلع کتاب با این عبارت آغاز شده است: «این کتاب، سیره جد ما ابوالحسین زید شهید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب است؛ از قبیل ذکر مولد و وفاتش و مادر و سبب نامگذاریاش به زید و صفت و نقش خاتمش و اقوال علما درباره او و آنچه از اخبار در حق او وارد شده و عبادت و برائت جستنش از ادعای امامت و برخی نصوص وارده از او درباره امامت ائمه دوازدهگانه و...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص2</ref>. | مطلع کتاب با این عبارت آغاز شده است: «این کتاب، سیره جد ما ابوالحسین زید شهید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب است؛ از قبیل ذکر مولد و وفاتش و مادر و سبب نامگذاریاش به زید و صفت و نقش خاتمش و اقوال علما درباره او و آنچه از اخبار در حق او وارد شده و عبادت و برائت جستنش از ادعای امامت و برخی نصوص وارده از او درباره امامت ائمه دوازدهگانه و...<ref>[https://noorlib.ir/book/view/65318?pageNumber=2&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص2]</ref>. | ||
زید آنگونه که [[اخطب خوارزم، موفق بن احمد|اخطب خوارزم]] (متوفی 567ق) گفته، در سال 57ق و بنا بر روایت [[ابوداود، سلیمان بن اشعث|ابوداود]] (متوفی 275ق) در سال 78ق متولد شده است. نام مادرش حوریه یا حوراست که مختار بن ابو عبیده ثقفی او را خریده و به علی بن حسین(ع) بخشیده بود و خداوند از آن کنیز زید، عمر، علی و خدیجه را به [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] عطا فرمود<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>. | زید آنگونه که [[اخطب خوارزم، موفق بن احمد|اخطب خوارزم]] (متوفی 567ق) گفته، در سال 57ق و بنا بر روایت [[ابوداود، سلیمان بن اشعث|ابوداود]] (متوفی 275ق) در سال 78ق متولد شده است. نام مادرش حوریه یا حوراست که مختار بن ابو عبیده ثقفی او را خریده و به علی بن حسین(ع) بخشیده بود و خداوند از آن کنیز زید، عمر، علی و خدیجه را به [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] عطا فرمود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/65318?pageNumber=3&viewType=html ر.ک: همان، ص3]</ref>. | ||
در توصیف [[زید بن علی بن الحسین(ع)|زید]] شهید میخوانیم: در [[مقاتل الطالبيين]]، به سندش از محمد بن فرات چنین نقل کرده: زید بن علی را دیدم که سجده در سیمایش اثر خفیفی گذاشته بود<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>. | در توصیف [[زید بن علی بن الحسین(ع)|زید]] شهید میخوانیم: در [[مقاتل الطالبيين]]، به سندش از محمد بن فرات چنین نقل کرده: زید بن علی را دیدم که سجده در سیمایش اثر خفیفی گذاشته بود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/65318?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: همان، ص7]</ref>. | ||
[[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج]] در المقاتل به سندش از ابوخالد چنین نقل کرده است: نقش نگین انگشتری زید بن علی این جمله بود: «اصبر تؤجر و توق تنج»؛ صبر کن تا پاداش بری و بپرهیز تا نجات یابی<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج]] در المقاتل به سندش از ابوخالد چنین نقل کرده است: نقش نگین انگشتری زید بن علی این جمله بود: «اصبر تؤجر و توق تنج»؛ صبر کن تا پاداش بری و بپرهیز تا نجات یابی<ref>[https://noorlib.ir/book/view/65318?pageNumber=7&viewType=html ر.ک: همان]</ref>. | ||
از [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] نقل شده که بسیاری از شیعیان به امامت [[زید بن علی بن الحسین(ع)|زید بن علی]] معتقد شدند؛ چراکه به هنگام خروج دعوت به «الرضا من آل محمد(ص)» نمود؛ پس مردم گمان کردند که منظورش از این کلام خود اوست، درحالیکه منظورش از آن سخن این نبوده؛ چراکه میدانست برادرش محمد باقر(ع) مستحق امامت است. امام باقر(ع) نیز به هنگام وفاتش فرزندش [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] را امام معرفی کرد<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>. | از [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] نقل شده که بسیاری از شیعیان به امامت [[زید بن علی بن الحسین(ع)|زید بن علی]] معتقد شدند؛ چراکه به هنگام خروج دعوت به «الرضا من آل محمد(ص)» نمود؛ پس مردم گمان کردند که منظورش از این کلام خود اوست، درحالیکه منظورش از آن سخن این نبوده؛ چراکه میدانست برادرش محمد باقر(ع) مستحق امامت است. امام باقر(ع) نیز به هنگام وفاتش فرزندش [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] را امام معرفی کرد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/65318?pageNumber=35&viewType=html ر.ک: همان، ص35]</ref>. | ||
نصوصی نیز از زید وجود دارد که به امامت ائمه اثناعشر تصریح کرده است. صدوق در امالی در مجلس 181 از عمرو بن خالد نقل کرده که زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(ع) همواره میگفت: در هر زمانی مردی از ما اهلبیت(ع) هست که خداوند با او بر خلقش احتجاج میکند و حجت زمان ما فرزند برادرم، جعفر بن محمد(ع) است. هرکس او را پیروی کند گمراه نمیشود و هرکس با وی مخالفت کند هدایت نمییابد<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>. | نصوصی نیز از زید وجود دارد که به امامت ائمه اثناعشر تصریح کرده است. صدوق در امالی در مجلس 181 از عمرو بن خالد نقل کرده که زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(ع) همواره میگفت: در هر زمانی مردی از ما اهلبیت(ع) هست که خداوند با او بر خلقش احتجاج میکند و حجت زمان ما فرزند برادرم، جعفر بن محمد(ع) است. هرکس او را پیروی کند گمراه نمیشود و هرکس با وی مخالفت کند هدایت نمییابد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/65318?pageNumber=36&viewType=html ر.ک: همان، ص36]</ref>. | ||
اخباری دیگر نیز مؤید این مطلب است؛ از جمله خراز در «كفاية الأثر» نقل کرده: متوکل بن هارون از یحیی بن زید سؤال کرد آیا پدرت در معالم و فروع دین فتوا میداد. گفت یادم نمیآید که فتوا داده باشد<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | اخباری دیگر نیز مؤید این مطلب است؛ از جمله خراز در «كفاية الأثر» نقل کرده: متوکل بن هارون از یحیی بن زید سؤال کرد آیا پدرت در معالم و فروع دین فتوا میداد. گفت یادم نمیآید که فتوا داده باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/65318?pageNumber=41&viewType=html ر.ک: همان، ص41]</ref>. | ||
در [[مروج الذهب و معادن الجوهر|مروج الذهب]] جلد 2، ص181، درباره با خروج زید بن علی و شهادت وی چنین آمده است: در روزگار هشام بن عبدالملک، زید بن علی بن حسین در سال 121 یا 122ق، به شهادت رسید. زید بن علی با برادرش ابوجعفر محمد بن علی بن حسین(ع) مشورت کرد. ایشان به او توصیه کرد که بر اهل کوفه تکیه نکند که اهل فریب و نیرنگ هستند؛ جدت علی(ع) را به قتل رساندند، به عمویت حسن(ع) اعتراض کردند، پدربزرگت حسین(ع) را به شهادت رساندند و...<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>. | در [[مروج الذهب و معادن الجوهر|مروج الذهب]] جلد 2، ص181، درباره با خروج زید بن علی و شهادت وی چنین آمده است: در روزگار هشام بن عبدالملک، زید بن علی بن حسین در سال 121 یا 122ق، به شهادت رسید. زید بن علی با برادرش ابوجعفر محمد بن علی بن حسین(ع) مشورت کرد. ایشان به او توصیه کرد که بر اهل کوفه تکیه نکند که اهل فریب و نیرنگ هستند؛ جدت علی(ع) را به قتل رساندند، به عمویت حسن(ع) اعتراض کردند، پدربزرگت حسین(ع) را به شهادت رساندند و...<ref>[https://noorlib.ir/book/view/65318?pageNumber=46&viewType=html ر.ک: همان، ص46]</ref>. | ||
برای قیام زید دلایل مختلفی ذکر شده که از آن جمله است: | برای قیام زید دلایل مختلفی ذکر شده که از آن جمله است: |
ویرایش