نشاط اصفهانی، عبدالوهاب: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۵: خط ۲۵:
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |[[گنجینه اشعار]]
| data-type="authorWritings" |[[گنجینه دیوان نشاط اصفهانی]]


|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
خط ۳۳: خط ۳۳:
</div>
</div>


[[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|عبدالوهاب نشاط اصفهانی]]، (1175-1244ق) از شاعران شیعه و سرپرست دیوان رسائل درگاه فتحعلی‌شاه که لقب معتمدالدوله گرفت. او علاوه بر فارسی شعرهایی به عربی و ترکی نیز دارد. گنجینه دیوان اشعار و برخی نامه‌های وی باقی مانده است. او در برخی جنگ‌ها و مناسبت‌ها و مراودات سیاسی نیز شرکت کرده؛ از جمله آنها سفر به فرانسه و دیدار با ناپلئون است.
[[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|عبدالوهاب نشاط اصفهانی]] (1175-1244ق)، از شاعران شیعه و سرپرست دیوان رسائل درگاه فتحعلی‌شاه که لقب معتمدالدوله گرفت.  نخستین وزیر امور خارجه ایران، از شاعران و خوشنویسان صاحب نام در خطوط شکسته، نستعلیق و تعلیق سده سیزدهم هجری ایران بوده‌است. او علاوه بر فارسی شعرهایی به عربی و ترکی نیز دارد. گنجینه دیوان اشعار و برخی نامه‌های وی باقی مانده است. او در برخی جنگ‌ها و مناسبت‌ها و مراودات سیاسی نیز شرکت کرده؛ از جمله آنها سفر به فرانسه و دیدار با ناپلئون است.


==نام، نسب، لقب==
==نام، نسب، لقب==
خط ۴۱: خط ۴۱:
یکی از نویسندگان معاصر به نام ابراهیم صفایى در این ارتباط می‌نویسد: نشاط با داشتن حقوق بسیار کافى و درآمد شخصى که از املاک اصفهان برایش مى‌رسید پس از چند سال اقامت در تهران به‌واسطه بذل و بخشش فراوان سى هزار تومان مقروض شد، این قرض که توأم با فشار طلبکاران بود زیاد فکر او را ناراحت کرد و خیالش را پریشان نمود و سخت دچار عسرت و تنگدستى شد، شاه از حال ظاهرى نشاط گرفتارى‌هاى او را دریافت وقتى به قرض اواقف شد دستور داد سى هزار تومان مسکوک طلا از خزانه مخصوص به خانه نشاط فرستادند و به نشاط ضمن مکتوبى نوشت: حیف باشد دل دانا که مشوش باشد، در این موقع بود که نشاط به همت بلند و ادب‌پرورى شاه آفرین خوانده گفت:
یکی از نویسندگان معاصر به نام ابراهیم صفایى در این ارتباط می‌نویسد: نشاط با داشتن حقوق بسیار کافى و درآمد شخصى که از املاک اصفهان برایش مى‌رسید پس از چند سال اقامت در تهران به‌واسطه بذل و بخشش فراوان سى هزار تومان مقروض شد، این قرض که توأم با فشار طلبکاران بود زیاد فکر او را ناراحت کرد و خیالش را پریشان نمود و سخت دچار عسرت و تنگدستى شد، شاه از حال ظاهرى نشاط گرفتارى‌هاى او را دریافت وقتى به قرض اواقف شد دستور داد سى هزار تومان مسکوک طلا از خزانه مخصوص به خانه نشاط فرستادند و به نشاط ضمن مکتوبى نوشت: حیف باشد دل دانا که مشوش باشد، در این موقع بود که نشاط به همت بلند و ادب‌پرورى شاه آفرین خوانده گفت:


زر مگر از روى دشمن رنگ بگرفته است وام ***کاین زمان در پیشگاه شاه خوار است اینچنین
{{شعر}}
{{ب|''زر مگر از روى دشمن رنگ بگرفته است وام''|2=''کاین زمان در پیشگاه شاه خوار است اینچنین''}}
{{پایان شعر}}


نشاط پس از آمدن به دربار مورد نوازش و مهر شاه قرار گرفت و به سرپرستى «دیوان رسائل» گماشته شد و گذشته از آنکه براى هزینه زندگى خود و اداره نمودن دیوان، سالیانه بیست هزار تومان دریافت مى‌داشت، گهگاه به دریافت جایزه‌هاى سرشارى نیز سرافراز مى‌گشت، در آغاز کار که وى هنوز به دربار راه نیافته بود و مردم اصفهان به گناه شورش مورد خشم شاه واقع شده بودند او قصیده‌اى در طلب بخشش همشهریان خود سرود و پنج هزار تومان از شاه پاداش دریافت داشت. فتحعلى‌شاه که خود شاعر و شعرشناس بود، بودن شاعرى چون نشاط را در دربار غنیمت مى‌شمرد و گهگاه او را به پاسخ گفتن پاره‌اى از قصیده‌ها و تغزل‌هاى شاعران نامور قدیم وامى‌داشت و چنین کارى را با شاعران دیگر نیز مى‌کرد.
نشاط پس از آمدن به دربار مورد نوازش و مهر شاه قرار گرفت و به سرپرستى «دیوان رسائل» گماشته شد و گذشته از آنکه براى هزینه زندگى خود و اداره نمودن دیوان، سالیانه بیست هزار تومان دریافت مى‌داشت، گهگاه به دریافت جایزه‌هاى سرشارى نیز سرافراز مى‌گشت، در آغاز کار که وى هنوز به دربار راه نیافته بود و مردم اصفهان به گناه شورش مورد خشم شاه واقع شده بودند او قصیده‌اى در طلب بخشش همشهریان خود سرود و پنج هزار تومان از شاه پاداش دریافت داشت. فتحعلى‌شاه که خود شاعر و شعرشناس بود، بودن شاعرى چون نشاط را در دربار غنیمت مى‌شمرد و گهگاه او را به پاسخ گفتن پاره‌اى از قصیده‌ها و تغزل‌هاى شاعران نامور قدیم وامى‌داشت و چنین کارى را با شاعران دیگر نیز مى‌کرد.
خط ۴۷: خط ۴۹:
نشاط پاره‌اى از غزل‌هاى خود را با بیت‌هایى از فتحعلى‌شاه زیور بخشیده و گاه به پیروى از پاره‌اى از غزل‌هاى شاه، غزل‌هایى سروده است؛ این سه بیت از فتحعلى‌شاه است:
نشاط پاره‌اى از غزل‌هاى خود را با بیت‌هایى از فتحعلى‌شاه زیور بخشیده و گاه به پیروى از پاره‌اى از غزل‌هاى شاه، غزل‌هایى سروده است؛ این سه بیت از فتحعلى‌شاه است:


عالمى در شادى و ما را غم است***این غم ما از براى عالم است
{{شعر}}
 
{{ب|''عالمى در شادى و ما را غم است''|2=''این غم ما از براى عالم است''}}
چشم غیرت‌بین ما را نور نیست***هر کجا سورى است آنجا ماتم است
{{ب|''چشم غیرت‌بین ما را نور نیست''|2=''هر کجا سورى است آنجا ماتم است''}}
 
{{ب|''روزگارم زخم‌ها بسیار زد''|2=''زخم تو آن زخم‌ها را مرهم است''}}
روزگارم زخم‌ها بسیار زد*** زخم تو آن زخم‌ها را مرهم است
{{پایان شعر}}


و نشاط به دنبال آن چنین سروده است:
و نشاط به دنبال آن چنین سروده است:


جان سلیمان است و دل چون خاتم است***نقش روى دوست اسم اعظم است
{{شعر}}
{{ب|''جان سلیمان است و دل چون خاتم است''|2=''نقش روى دوست اسم اعظم است''}}
{{پایان شعر}}


همچنین مطلع غزل‌هاى شماره 14 و 181 و 196 در مجمع الفصحا به نام فتحعلى‌شاه است و نشاط به پیروى از شعرهاى شاه این سه شاهکار را پدید آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص12-14</ref>
همچنین مطلع غزل‌هاى شماره 14 و 181 و 196 در مجمع الفصحا به نام فتحعلى‌شاه است و نشاط به پیروى از شعرهاى شاه این سه شاهکار را پدید آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص12-14</ref>
خط ۶۱: خط ۶۵:
===همراهی نشاط با شاه، سفرها و جنگ‌های او===
===همراهی نشاط با شاه، سفرها و جنگ‌های او===
نشاط در بیشتر قصیده‌ها و همچنین در پایان پاره‌اى غزل‌ها و در مثنوى‌ها و رباعى‌هاى خود، شاه را ستوده و چه‌بسا که در این کار زیاده‌روى نیز نموده و راه «اغراق و مبالغه» نیز سپرده است، وى پس از رسیدن به مقام سرپرستى دیوان رسائل و ملقب شدن به معتمدالدوله، همه‌جا با شاه همراه بود و نامه‌ها و فرمان‌هاى وى را به خط و انشاى خود مى‌نگاشت و تا پایان عمر هفتادساله خود نیز عهده‌دار همین سمت بود و گذشته از آن یک‌بار از طرف شاه براى سرکوبى بنیادخان‌افغان حاکم باخزر که از فرمان شاه سرپیچى نموده بود با نیروى کافى به مرز خراسان رفت و خود سرپرستى لشکر را بر عهده گرفت و اگرچه اسیر بنیاد گردید ولى سرانجام با نیروى کاردانى و شایستگى، شورش را از میان برد و به تهران بازگشت، همچنین یک‌بار به نمایندگى از طرف شاه به پاریس رفت و به حضور ناپلئون رسید و یک‌بار هم براى فرونشاندن شورش افغانیان مأمور آن سامان شد و پیروزمندانه به تهران بازگشت.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>
نشاط در بیشتر قصیده‌ها و همچنین در پایان پاره‌اى غزل‌ها و در مثنوى‌ها و رباعى‌هاى خود، شاه را ستوده و چه‌بسا که در این کار زیاده‌روى نیز نموده و راه «اغراق و مبالغه» نیز سپرده است، وى پس از رسیدن به مقام سرپرستى دیوان رسائل و ملقب شدن به معتمدالدوله، همه‌جا با شاه همراه بود و نامه‌ها و فرمان‌هاى وى را به خط و انشاى خود مى‌نگاشت و تا پایان عمر هفتادساله خود نیز عهده‌دار همین سمت بود و گذشته از آن یک‌بار از طرف شاه براى سرکوبى بنیادخان‌افغان حاکم باخزر که از فرمان شاه سرپیچى نموده بود با نیروى کافى به مرز خراسان رفت و خود سرپرستى لشکر را بر عهده گرفت و اگرچه اسیر بنیاد گردید ولى سرانجام با نیروى کاردانى و شایستگى، شورش را از میان برد و به تهران بازگشت، همچنین یک‌بار به نمایندگى از طرف شاه به پاریس رفت و به حضور ناپلئون رسید و یک‌بار هم براى فرونشاندن شورش افغانیان مأمور آن سامان شد و پیروزمندانه به تهران بازگشت.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>
==وفات==
او در سال 1244ق بر اثر بیمارى سل درگذشت. ابراهیم صفایى درباره بیمارى و مرگ نشاط چنین نوشته است: «از سال 1241 آثار بیمارى سل در نشاط پیدا شد و آنچه معالجه کرد مفید نیفتاد، شاه پزشکان خاص خود را به مداواى نشاط مأمور کرد ولى مرض سل زایل شدنى نبود، چند سال با ضعف و ناتوانى گذرانید و بالاخره در روز دوشنبه پنجم ذی‌حجه سال 1244ق به سن شصت‌ونه‌سالگی به مرض سل درگذشت...» سال مرگ نشاط را منصف قاجار یکى از شاعران هم‌زمان وى به شمارش «ابجد» گفته است: «از قلب جهان نشاط رفته».<ref>ر.ک: همان</ref>


==روحیات نشاط در کلام دیگران==
==روحیات نشاط در کلام دیگران==
خط ۶۹: خط ۷۰:


==دین و آیین==
==دین و آیین==
نشاط مسلمانى واقعى و پاکباز و دوستار خاندان پیغمبر به‌ویژه حضرت على(ع) بوده و پایبندی او به این مهر و دوستى چندان بوده که در همه جاى دیوانش چه در غزل‌ها و قصیده‌ها و چه در مثنوى‌ها و قطعه‌ها این مهر وفا را آشکارا نموده است:
نشاط مسلمانى واقعى و پاکباز و دوستار خاندان پیغمبر به‌ویژه [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]] بوده و پایبندی او به این مهر و دوستى چندان بوده که در همه جاى دیوانش چه در غزل‌ها و قصیده‌ها و چه در مثنوى‌ها و قطعه‌ها این مهر وفا را آشکارا نموده است:


هرچ آن سزاى آل على نیست در جهان***گر گنج عالم است مبادا میسرم
{{شعر}}
 
{{ب|''هرچ آن سزاى آل على نیست در جهان''|2=''گر گنج عالم است مبادا میسرم''}}
فردا که پرده دور شود از جمال قرب*** یارب مدار دور ز آل پیمبرم(غزل 172)
{{ب|''فردا که پرده دور شود از جمال قرب''|2=''یارب مدار دور ز آل پیمبرم''}}(غزل 172)
{{پایان شعر}}


یا
یا


ملت از احمد و آیین ز على***همت از شاه و ظفر از یزدان(غزل 220)
{{شعر}}
{{ب|''ملت از احمد و آیین ز على''|2=''همت از شاه و ظفر از یزدان''}}(غزل 220)
{{پایان شعر}}


و
و


زیباترین اشیا، فرخ‌ترین اعیان***از هرچه هست پیدا وز هرچه هست پنهان
{{شعر}}
 
{{ب|''زیباترین اشیا، فرخ‌ترین اعیان''|2=''از هرچه هست پیدا وز هرچه هست پنهان''}}
...از انبیا محمد، از شهرها مدینه***از خسروان شهنشه، از ملک‌هاست ایران.<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>
{{ب|''...از انبیا محمد، از شهرها مدینه''|2=''از خسروان شهنشه، از ملک‌هاست ایران''<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>}}.
{{پایان شعر}}


==دانش و بینش، شاگردان، شعر و آثار==
==دانش و بینش، شاگردان، شعر و آثار==
خط ۹۲: خط ۹۷:
جنبش ادبى زمان قاجار چندان با اهمیت و با ارج است که خواه‌ناخواه همه شاعران و نویسندگان آن زمان و زمان‌هاى بعد را تحت‌تأثیر قرار داده و آنان را به راه راست رهبرى نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>
جنبش ادبى زمان قاجار چندان با اهمیت و با ارج است که خواه‌ناخواه همه شاعران و نویسندگان آن زمان و زمان‌هاى بعد را تحت‌تأثیر قرار داده و آنان را به راه راست رهبرى نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>


مجمر اصفهانی از جمله شاعرانی است که در جوانى به خدمت نشاط رسیده و به‌وسیله او به دربار فتحعلى‌شاه راه یافته و هم در پرتو پرورش و توجه او سرانجام «مجتهد الشعراء» دربار گردیده است. اتفاقاتی میان او مجمر افتاده که خواننده را به مطالعه در جای خود ارجاع می‌دهیم.<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>
[[مجمر اصفهانی]] از جمله شاعرانی است که در جوانى به خدمت نشاط رسیده و به‌وسیله او به دربار فتحعلى‌شاه راه یافته و هم در پرتو پرورش و توجه او سرانجام «مجتهد الشعراء» دربار گردیده است. اتفاقاتی میان او مجمر افتاده که خواننده را به مطالعه در جای خود ارجاع می‌دهیم.<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>


اثر به جای مانده از نشاط، همان گنجینه اشعار و برخی نامه‌های اوست. نشاط در سرودن غزل و قصیده و ترکیب‌بند و مثنوى و قطعه و رباعى و ترانه هنرورى نموده و مجموعه شعرهاى گنجینه او عبارت است از دویست و نود غزل و پانزده شانزده قصیده و دو ترکیب‌بند و هفتادوسه رباعى و نزدیک هزار بیت مثنوى و چند ترانه و دوبیتى و تک‌بیت‌هایى چند.<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>
اثر به جای مانده از نشاط، همان گنجینه اشعار و برخی نامه‌های اوست. نشاط در سرودن غزل و قصیده و ترکیب‌بند و مثنوى و قطعه و رباعى و ترانه هنرورى نموده و مجموعه شعرهاى گنجینه او عبارت است از دویست و نود غزل و پانزده شانزده قصیده و دو ترکیب‌بند و هفتادوسه رباعى و نزدیک هزار بیت مثنوى و چند ترانه و دوبیتى و تک‌بیت‌هایى چند.<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>
==وفات==
او در سال 1244ق بر اثر بیمارى سل درگذشت. [[ابراهیم صفایى]] درباره بیمارى و مرگ نشاط چنین نوشته است: «از سال 1241 آثار بیمارى سل در نشاط پیدا شد و آنچه معالجه کرد مفید نیفتاد، شاه پزشکان خاص خود را به مداواى نشاط مأمور کرد ولى مرض سل زایل شدنى نبود، چند سال با ضعف و ناتوانى گذرانید و بالاخره در روز دوشنبه پنجم ذی‌حجه سال 1244ق به سن شصت‌ونه‌سالگی به مرض سل درگذشت...» سال مرگ نشاط را منصف قاجار یکى از شاعران هم‌زمان وى به شمارش «ابجد» گفته است: «از قلب جهان نشاط رفته».<ref>ر.ک: همان</ref>


==پانویس==
==پانویس==
<references />
<references />


==منبع مقاله==
==منابع مقاله==
نخعی، حسین، گنجینه دیوان نشاط اصفهانی، اثر عبدالوهاب نشاط اصفهانی، گل‌آرا، تهران، 1379ش.
نخعی، حسین، گنجینه دیوان نشاط اصفهانی، اثر عبدالوهاب نشاط اصفهانی، گل‌آرا، تهران، 1379ش.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[گنجینه دیوان نشاط اصفهانی]]
[[گنجینه دیوان نشاط اصفهانی]]


[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:زندگی‌نامه]]
[[رده:شاعران]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش