من لايحضره الفقيه: تفاوت میان نسخهها
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[ابنبابویه، محمد بن علی]] | [[ابنبابویه، محمد بن علی]] | ||
[[غفاری، علیاکبر]] | [[غفاری، علیاکبر]] | ||
[[الحاشية علی كتاب من لايحضره الفقيه (شیخ بهایی)]] | [[الحاشية علی كتاب من لايحضره الفقيه (شیخ بهایی)]] | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
[[مشیخة الفقیه]] | [[مشیخة الفقیه]] | ||
[[أسانيد كتاب الفقيه]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۴
من لا يحضره الفقيه | |
---|---|
پدیدآوران | ابنبابویه، محمد بن علی (نویسنده) غفاری، علیاکبر (مقدمه و تصحیح) |
عنوانهای دیگر | کتاب من لا یحضره الفقیه |
ناشر | جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1363 ش یا 1404 ق |
چاپ | 2 |
موضوع | احادیث احکام احادیث شیعه - قرن 4ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 4 |
کد کنگره | BP 129 /الف2م8 1363 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
من لايحضره الفقيه، اثر ابوجعفر محمد بن على بن حسين بن بابويه قمى، مشهور به «شيخ صدوق»، يكى از كتب اربعه روايى شيعه است. نویسنده در اين كتاب، مجموعه روايات اهلبيت(ع)، درباره مسائل فقهى و احكام شرعى را كه از ديدگاه خود، صحيح و معتبر مىدانسته، جمعآورى نموده است[۱]
كتاب به زبان عربى و در قرن چهارم هجرى نوشته شده و تصحيح آن، توسط علىاكبر غفارى صورت گرفته است.
علامه سيد بحرالعلوم در توصيف اين كتاب گفته است: اين كتاب يكى از كتابهايى است كه در شهرت و اعتبار به روشنايى روز مىماند[۲]
ساختار
كتاب با دو مقدمه از مصحح و مؤلف آغاز گرديده است.
نویسنده، كتاب را در چهار جلد تأليف نموده و محدث بحرانى احاديث آن را شماره كرده و مجموع آنها را، 5963 حديث دانسته است كه از اين تعداد، 3913 حديث مسند و 2050 حديث، مرسل مىباشد[۳]
نویسنده در تأليف اين اثر، از كتابهاى فراوان و باارزشى استفاده كرده است كه برخى از آنها، عبارتند از: كتاب «حريز پسر عبدالله سيستانى» (شايد مقصود «كتاب الصلاة حريز» است)؛ كتاب «على بن عبدالله حلبى» (از اصحاب امام صادق(ع) كه كتاب او، مورد تحسين آن حضرت قرار گرفت)؛ كتابهاى «على بن مهزيار اهوازى» (32 كتاب)؛ كتابهاى «حسين بن سعيد اهوازى»؛ «نوادر» احمد بن محمد بن عيسى؛ «نوادر الحكمة» محمد بن يحيى اشعرى؛ «كتاب الرحمة» از سعد بن عبدالله؛ «جامع» محمد بن حسن بن الوليد؛ «نوادر» محمد بن ابىعمير؛ «محاسن» احمد بن ابىعبدالله برقى و «رساله» على بن بابويه[۴]
گزارش محتوا
درباره محتوا و ويژگىهاى كتاب گرانسنگ «من لايحضره الفقيه»، توجه به نكات زير مفيد است:
- مؤلف، اين كتاب را به درخواست يكى از سادات شهر بلخ، به نام شريفالدين ابوعبدالله محمد بن حسين معروف به نعمت، نگاشته است. او از شيخ صدوق درخواست كرده بود مانند كتاب «منلايحضرهالطبيب» محمد بن زكرياى رازى در علم طب، او هم كتابى در علم فقه به نگارش درآورد تا مورد استفاده كسانى قرار گيرد كه به علما و فقهاى بزرگ، دسترسى ندارند و با مراجعه به آن، بتوانند به احكام شرعى و وظايف خود آگاه گردند[۵]
- اين كتاب، يكى از ارزشمندترين منابع روايى شيعه بشمار مىآيد و هر مجتهدى در اجتهاد و استنباط احكام شرعى، بايد به روايات آن، توجه داشته باشد؛ لذا از زمان نگارش، مورد توجه و استقبال علماى شيعه قرار گرفته است و پيوسته در مجموعههاى بزرگ و كوچك روايى، به آن استناده نموده و از آن، روايت نقل كردهاند و به شرح، ترجمه و حاشيه بر آن، همت گماشتهاند[۶]
- نویسنده در اين كتاب، فقط نام راوى اولى كه روايت را از معصوم(ع) روايت كرده، آورده و در آخر كتاب؛ يعنى در بخش «مشيخه»، سند خود را به آن راوى نقل مىكند تا روايات، از حالت ارسال خارج شده و اصطلاحا، مسند شوند و استفاده از آن، براى مراجعهكنندگان، آسانتر گردد[۷] اين بخش، يكى از بخشهاى مهم كتاب است كه بسيار مورد توجه علماى شيعه قرار گرفته و شرحهاى فراوانى نيز بر آن نگاشتهاند كه خود از منابع غنى و پربار علم رجال بشمار مىآيد[۸]
- در قرون اوليه اسلامى، فقهاى شيعه فقط به روايت و نقل سخنان ائمه(ع) اكتفا میكردند و به خود اجازه گفتن سخنى در برابر و يا در كنار سخنان معصوم(ع) نمىدادند؛ چراكه آنان را مرتبط با مركز وحى و معدن حكمت مىدانستند. آنان حتى اگر مىخواستند كتابى غير روايى به نگارش درآورند، سعى میكردند تا از الفاظ روايات استفاده كنند و سخنى غير از سخن اهلبيت(ع)، ننويسند. شيخ صدوق، از آخرين علماى اين دوره بشمار مىآيد. در اثر ايشان، همه كتاب، روايت و يا گرفتهشده از الفاظ روايات است، بهحدى كه برخى از علماى شيعه مىگويند: اگر درباره مسئلهاى روايتى نيافتيم، به الفاظ شيخ صدوق نيز مىتوانيم استناد كنيم؛ چراكه الفاظ ايشان، همه استفادهشده از الفاظ روايات است[۹]
- شيخ صدوق در اين كتاب، حدود 6 هزار روايت نقل كرده است كه عموماًدرباره مباحث فقهى و احكام شرعى است؛ بهعبارتديگر، او در اين كتاب، تمام مسائل و مباحث فقه را ضمن نقل احاديثى كه به نظرش صحيح بوده است، فراهم آورده و در دسترس شیعیان گذارده است؛ مباحثى مانند: «آبها و طهارت و نجاست آن»، «واجبات نماز و مقدمات آن، مانند وضو، غسل و تيمم»، «احكام اموات»، «احكام نماز»، «احكام قضاوت»، «مكاسب»، «احكام ازدواج»، «احكام ارث» و عناوين گوناگون ديگر فقهى[۱۰]
- بسيارى از علما احاديث موجود در اين كتاب را از چند نظر بر احاديث مذكور در سه كتاب ديگر از كتابهاى چهارگانه ترجيح دادهاند؛ چه، آنان اعتقاد داشتند كه شيخ صدوق، احاديث بسيارى را حفظ بوده و آنها را نيك ضبط كرده و در روايت تأمل روا داشته است و نيز كتاب خود را پس از كتاب «الكافي» تأليف نموده و صحت احاديثى را كه در كتاب آورده، تضمين كرده است و نهتنها مانند ديگر مؤلفان، قصد گردآورى همه احاديث روايتشده را نداشته، بلكه به ثبت احاديثى پرداخته است كه بدانها فتوا داده و بر صحت آنها حكم كرده است و با اعتقادى راسخ آنها را حجت ميان خود و خدا مىدانسته است[۱۱]
وضعيت كتاب
بر اين كتاب، شرحهاى فراوانى نگاشته شده است، از جمله:
- روضة المتقين، اثر علامه محمدتقى مجلسى؛
- شرح من لايحضره الفقيه، نوشته سيد امير محمدصالح بن امير عبدالواسع، داماد علامه مجلسى؛
- شرح من لايحضره الفقيه، نوشته شيخ بهايى، محمد بن حسين بن عبدالصمد حارثى همدانى؛
- معاهد التنبيه، اثر شيخ ابوجعفر محمد بن حسن بن زينالدين شهيد ثانى.
- شرح من لايحضره الفقيه، نوشته مولى حسامالدين محمدصالح بن مولى احمد سروى مازندرانى[۱۲]
فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد قرار گرفته است.
پاورقىها، توسط مصحح كتاب، افزوده شده است. وى علاوه بر ذكر اختلاف نسخ در پارهاى موارد و ذكر آدرس آيات و توضيح اعلام و كلمات و جملات دشوار متن، حواشى ارزشمندى را از كتب معتبرى، همچون حاشيه مولى مراد تفرشى، حاشيه سلطانالعلماء حسينى آملى، حاشيه شيخ محمد بن حسن (نوه شهيد ثانى)، شرح مولى محمدتقى مجلسى و ساير كتب مورد اعتماد و نيز از اقوال فقهاى متتبع و دقيقالنظر برگزيده و در پاورقىها آورده است[۱۳]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- طاهرزاده، غلامعباس «منبعشناسى شيعه (من لايحضره الفقيه: شيخ صدوق ابوجعفر محمد بن على بن حسين بن بابويه قمى 381ق)، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه علوم اسلامى، مربيان، زمستان 1386، شماره 26 (7 صفحه، از 154 تا 160)».
- حائرى، عبدالحسين «من لايحضره الفقيه»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه فلسفه، كلام و عرفان، معارف اسلامى (سازمان اوقاف)، فروردين 1347، شماره 5 (6 صفحه، از 69 تا 74).