۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فـ' به 'ف') |
جز (جایگزینی متن - 'شـ' به 'ش') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
وی پنج ساله بود که او را به دبستان نصرت زادگاهش فرستادند. وقتی به کلاس چهارم رسید، پدرش معلمی را به خانه دعوت کرد که عصرها پس از تعطیل مدرسه، «امثله» و «صرف میر» را به وی بیاموزد. پس از آن «عوامل» و «[[صمدیه]]» را نزد مرحوم [[میرزا باقر توحیدی]]<nowiki/> خواند. هنگامی که دوره دبستان را به پایان برد، علاوه بر آنها، «کبری» در منطق و «[[شرح انموذج]]» در نحو را هم نزد مرحوم | وی پنج ساله بود که او را به دبستان نصرت زادگاهش فرستادند. وقتی به کلاس چهارم رسید، پدرش معلمی را به خانه دعوت کرد که عصرها پس از تعطیل مدرسه، «امثله» و «صرف میر» را به وی بیاموزد. پس از آن «عوامل» و «[[صمدیه]]» را نزد مرحوم [[میرزا باقر توحیدی]]<nowiki/> خواند. هنگامی که دوره دبستان را به پایان برد، علاوه بر آنها، «کبری» در منطق و «[[شرح انموذج]]» در نحو را هم نزد مرحوم شیخ [[عزیزالله واعظ]] خوانده بود. هنگامی هم که به دبیرستان رفت، همچنان عصرها به فراگیری علوم عربیه ادامه داد. | ||
او مدتی طولانی نزد مرحوم حاج آقا میبدی از علمای مورد وثوق و احترام کرمانشاه، به تلمذ پرداخت و در این مدت | او مدتی طولانی نزد مرحوم حاج آقا میبدی از علمای مورد وثوق و احترام کرمانشاه، به تلمذ پرداخت و در این مدت «شرح سیوطی»، «حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب» در منطق، حدود نیمی از «شرح جامی بر کافیه ابن حاجب» در نحو، «[[معالم الأصول (با حواشی سلطان العلماء)|معالم الأصول]]» و جلد اول «قوانين الأصول» در علم اصول و بیشتر «شرح لمعه» در فقه را خدمت ایشان خواند. | ||
در آن ایام ضمن اینکه از یکسو دوره متوسطه را در دبیرستان میگذراند و از سوی دیگر این کتابها را میخواند، پدرش بار دیگر معلمی را به خانه دعوت کرد که شبها حساب و زبان انگلیسی به او بیاموزد. | در آن ایام ضمن اینکه از یکسو دوره متوسطه را در دبیرستان میگذراند و از سوی دیگر این کتابها را میخواند، پدرش بار دیگر معلمی را به خانه دعوت کرد که شبها حساب و زبان انگلیسی به او بیاموزد. | ||
وی در 17-18 سالگی دوره دبیرستان را به پایان برد و در 19 سالگی به قم رفت و «رسائل» را در خدمت آیتالله سید محمد حجت و «مبدأ و معاد» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را نزد [[شاهآبادی، محمدعلی|میرزا محمدعلی شاهآبادی]] خواند. بعد از اقامتی کوتاه در قم، به مشهد رفت و از درس «مطول» | وی در 17-18 سالگی دوره دبیرستان را به پایان برد و در 19 سالگی به قم رفت و «رسائل» را در خدمت آیتالله سید محمد حجت و «مبدأ و معاد» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را نزد [[شاهآبادی، محمدعلی|میرزا محمدعلی شاهآبادی]] خواند. بعد از اقامتی کوتاه در قم، به مشهد رفت و از درس «مطول» شیخ محمدتقی راموز، مشهور به ادیب نیشابوری ثانی استفاده کرد. همچنین شرح خواجه بر «اشارات» و نیز «اسفار» را در خدمت مرحوم آقابزرگ عسگری و «[[شرح منظومه]]» سبزواری را نزد آقا میرزا مهدی فرزند آقابزرگ فراگرفت. | ||
پس از چندی به تهران آمد و در حوزه درس اساتیدی که به تدریس فلسفه و عرفان اشتغال داشتند، حاضر شد؛ ضمناً به دیدار حاج شیخ عبدالله حائری و حاج شیخ [[عباسعلی کیوان قزوینی]] - که پس از سالهای متمادی همقدمی و همفکری در تصوف، نقیض یکدیگر شده بودند - رفت، ولی با مرحوم کیوان خصوصیت بیشتری پیدا کرد و مدتی هم شرح قیصری بر «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]]» [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین]] را نزد ایشان خواند. | پس از چندی به تهران آمد و در حوزه درس اساتیدی که به تدریس فلسفه و عرفان اشتغال داشتند، حاضر شد؛ ضمناً به دیدار حاج شیخ عبدالله حائری و حاج شیخ [[عباسعلی کیوان قزوینی]] - که پس از سالهای متمادی همقدمی و همفکری در تصوف، نقیض یکدیگر شده بودند - رفت، ولی با مرحوم کیوان خصوصیت بیشتری پیدا کرد و مدتی هم شرح قیصری بر «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]]» [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین]] را نزد ایشان خواند. | ||
مدت اقامت وی در این | مدت اقامت وی در این شهرها جمعاً بیش از 5-4 سال نبود؛ آنهم به این ترتیب که هر جا بود، فصل زمستان را به کرمانشاه بازمیگشت، ولی برای اینکه وقت را به باطل از دست نداده باشد، برای کسب علم به خدمت سردار کابلی و حاج شیخ حسن علامی و دیگر علما میرفت. | ||
==در جستجوی حقیقت== | ==در جستجوی حقیقت== | ||
وی در جوانی مدتی به تصوف و عرفان گرایش پیدا کرد و در پی یافتن انسان کامل و ارباب سیر و سلوک، به هر سو | وی در جوانی مدتی به تصوف و عرفان گرایش پیدا کرد و در پی یافتن انسان کامل و ارباب سیر و سلوک، به هر سو شتافت و تقریباً تمام رهبران و اقطاب سلسلههایی را که در ایران بودند - اعم از شعیه و سنی - دید و از نزدیک با آنان آشنا شد، اما نتوانست به هیچیک دست ارادت بدهد؛ چراکه او تصوف را برای تهذیب نفس میخواست و معالاسف به این موضوع کمتر توجه میشد<ref>ر.ک: سمیعی، کیوان، ص4</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== |
ویرایش