امام خمينی و بيداری اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'حسینی فر، رضا' به 'حسینیفر، رضا') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[حسینیفر، رضا]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = |
نسخهٔ ۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۲۵
امام خمینی و بيداری اسلامی | |
---|---|
پدیدآوران | حسینیفر، رضا (نویسنده) |
ناشر | دانشگاه معارف اسلامی، معاونت پژوهشی، گروه انقلاب اسلامی |
مکان نشر | تهران - ایران |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
امام خمينى و بيدارى اسلامى، اثر رضا حسینىفر است كه از سوى دفتر نشر معارف منتشر شده است.
در اين كتاب با انديشههاى سياسى امام خمينى(ره)، زمينهها و بسترهاى شكلگيرى انديشه ايشان، نقش ايشان در انقلاب، بيدارى اسلامى، صدور انقلاب و... آشنا مىشويم.
در فصل نخست، بهصورتى گذرا به زندگىنامه علمى - سياسى امام خمينى پرداخته شده است. زندگىنامه، به اعتراف مؤلف اندكى بهدرازا كشيده شده است؛ به دو دليل:
نخست آنكه دوران زندگى امام خمينى سرشار از وقايع و حوادث گوناگون بوده است و امام در تمام اين پيشامدها، يا آفريننده بود يا درسگيرنده؛
دوم آنكه اهميت تصميمگيرىهاى امام، زمانى بهدرستى درك مىشود كه دست كم با برخى از مؤلفههاى اثرگذار بر تصميمگيرى ايشان آشنا باشيم.
فصل دوم به بحث دين و سياست مىپردازد. پرسش محورى اين فصل آن است كه امام خمينى بهعنوان انديشمند دينى، چرا و چگونه پا به عرصه سياست نهاد و بين اين دو چه ارتباطى وجود دارد؟ امام خمينى بهعنوان رهبر و ايدئولوگ انقلابى كه در ایران شكل گرفت، در نخستين گام حركت سياسى خود، نارضايتى خود را ابتدا از دولت و سپس از سلطنت پهلوى اعلام كرد.
در فصل سوم به اين پرسش اساسى پرداخته مىشود كه ايشان چه مشكلى با دستگاه حاكم داشت؟ و چرا همچون بسيارى از مخالفان، به انجام پارهاى اصلاحات، راضى نشد و تنها گزينه پيشِ رو را انقلاب دانست؟.[۱]
مؤلف در جواب به اين سؤال چنين گفته است: «امام خمينى با مبانى دينى خود و نيز با مطالعه تاريخ معاصر ایران و تأمل در مشكلات فراوان نظامهاى حاكم، به اين نتيجه رسيده بود كه نهتنها سلطنت پهلوى، كه نظام سلطنتى، از اساس دچار مشكل است و انجام پارهاى اصلاحات نمىتواند مشكل آن را مرتفع سازد».[۲]
در فصل چهارم، جامعه آرمانى امام و نظام بديلى كه ايشان بهجاى سلطنت معرفى مىكنند، مطرح و دلايل مشروعيت چنين نظامى از نگاه امام بررسى شده است.
در فصل پنجم، به جغرافياى انقلاب پرداخته شده است. پرسشِ محورى اين فصل، اين است كه آيا انقلاب ایران، محدود به اين كشور است يا گسترهاى بيش از آن دارد؟ اگر گستره انقلاب بيش از جغرافياى ایران است، حد و مرز آن تا كجاست؟ درهرصورت، گستره آن را چگونه و با چه ادلهاى مىتوان تعيين كرد؟.[۳]
در اين فصل، شيوههاى صدور انقلاب از ديدگاه امام معرفى شده است. مؤلف در اينباره چنين مىگويد: امام براى صدور انقلاب، راههاى بسيار مسالمتآميز و درعينحال، قابل اجرايى را در دستور كار قرار داد. برخى از اين شيوهها به شرح زير است:
«تبليغ اسلام راستين»، «اجراى صحيح برنامههاى اسلام در ایران و نشان دادن الگوى مناسبى براى ساير كشورها»، «تلاش در جهت هماهنگ كردن دولتها با ملتها» و «آشنايى دولتها و ملتها با نقشههاى شوم استعمار و دعوت آنها به عزت و اقتدار».[۴]
فهرست محتويات، در ابتدا و كتابنامه و فهرست مجلات و روزنامهها در پايان كتاب آمده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.