المهذب في علم أصول الفقه المقارن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR23549J1.jpg | عنوان =المهذب في علم أصول الفقه المقارن |...» ایجاد کرد)
    (بدون تفاوت)

    نسخهٔ ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۱

    المهذب في علم أصول الفقه المقارن
    المهذب في علم أصول الفقه المقارن
    پدیدآوراننمله، عبدالکريم (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرتحرير لمسائله و دراستها دراسة نظرية تطبيقية
    ناشرمکتبة الرشد ناشرون
    مکان نشرعربستان - رياض
    سال نشر1430ق. = 2009م.
    چاپچاپ پنجم چاپ پنجم
    موضوعاصول فقه
    زبانعربي
    تعداد جلد5
    کد کنگره
    ‏‎‏/‎‏ن‎‏8‎‏م‎‏9 / 155 BP

    المهذب في علم أصول الفقه المقارن، عنوان اثری است از عبدالکریم نمله با موضوع علم اصول فقه. این اثر 5 جلدی به زبان عربی نوشته شده است. نام کامل کتاب، «المهذب في علم أصول الفقه المقارن - تحرير لمسائله ودراستها دراسة نظرية تطبيقية» است که نویسنده این نام را برای آن برگزیده است. عبدالکریم نمله در این اثر، مسائل اصول فقه را تهذیب و تصفیه و به زبان امروزین بیان کرده است.

    ساختار

    کتاب، 5 جلد دارد. جلد اول حاوی مقدمه و محتوای مطالب است و در سایر مجلدات، ادامه محتوای مطالب را شاهدیم.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه کتاب پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و صحابه ایشان، از ایمان صحبت می‌کند و علم، را به دو بخش «علم توحید» و «علم فقه» تقسیم می‌نماید. علم توحید همان علمی است که در آن به آنچه در کتاب و سنت آمده تمسک می‌شود و از هواهای نفسانی و بدعت‌ها در آن دوری می‌گردد؛ که به نظر نویسنده، صحابه و تابعان ایشان و سلف صالح، بر این علم بوده‌اند و اما علم فقه، خیر کثیر و حکمتی است که خداوند در قرآن کریم از آن با آیه من يؤتی الحكمة فقد أوتي خيرا كثيرا یاد کرده است؛ چراکه در روایتی از ابن عباس داریم که «الحكمة معرفة الأحكام من الحلال والحرام». ازاین‌روست که در روایات هم داریم که هرکه را که خدا خیر برایش بخواهد، او را در دین، فقیه می‌گرداند و روایات دیگری از این دست... به‌خاطر همین هم بوده که صحابه در طلب علم و این درجه عالی و منزلت کبری، بسیار حریص بوده‌اند[۱]. علم فقه، همان معرفت حلال و حرام از احکام است و صرفا پس از شناخت ادله احکام به دست می‌آید؛ شناخت ادله احکام و امور متعلق به آن، همان علم اصول فقه است؛ ازاین‌روست که علم اصول فقه اصل آن خیری است که در فقه موجود است. عبدالکریم نمله سپس به ذکر تعدادی از فضیلت‌های علم اصول فقه می‌پردازد و سپس نتیجه می‌گیرد که آموزنده این علم و مدقق در آن، حجم بی‌نهایتی از منافع شرعی و احکام فقهی و فوائد و مقاصد عامه را درک می‌نماید. به این دلیل این علم اجل علوم به‌لحاظ قدر و منزلت و بالاترین آنها به‌لحاظ منفعت است و دارای بیشترین فایده و اهمیت بوده و شریف‌ترین علوم است و این امر به‌لحاظ مصالحی از بندگان در معاش و معاد است که به این علم تعلق گرفته است. اما برخی به دلیل اینکه این فضل و نفع را نمی‌شناسند و فهمی از این علم ندارند یا غرض و مقصودی را که این علم به‌خاطر آن تدریس می‌شود، نمی‌فهمند و...، آموختن این علم با این حد از شرافت را ترک گفته‌اند[۲].

    عبدالکریم نمله، سپس می‌نویسد: برخی از طلاب، از من درخواست کردند که کتابی برایشان بنویسم و در آن، همه مسائل اصول فقه را با شرح و بیانش و اهتمام به تصویرش با مثال‌ها با اسلوب امروزین قابل فهم و بدون تعصب نسبت به مذهب یا نظر خاصی بنگارم. من نیز این امر را پاسخ دادم تا با تبیین برای مردم، امتثال امر الهی کرده باشم و شبهه‌ها و التباسات را برایشان برطرف نموده باشم و نظر به شوقم به تحصیل فضایل و دوری از رذایل و رغبتم به اجر، این کار را انجام دادم[۳].

    وی متذکر می‌شود: از جمله اموری که او را به نگارش این اثر کشانده، علاوه بر موارد فوق، این موارد را نیز می‌توان نام برد:

    1. تیسیر و تسهیل علم اصول فقه برای طالبان این علم و دیگران با روشی امروزین و قابل فهم؛
    2. تکثیر راه‌های خیر و نشر آن؛ چراکه هرچه تألیف بیشتر، طرق آموزشش بیشتر؛
    3. تکثیر متعلمین و طالبین؛ چراکه هر امر جدیدی لذتی دارد؛
    4. تشبه به سلف صالح...[۴].

    وی پس از ذکر این اسباب، متذکر می‌شود که این کتاب، اثری است سهل و جامع که او در آن بسیاری از کلمات علمای اصول در کتاب‌هایشان را منقح و مهذب کرده است. این مطالب در 7 باب مرتب و ارائه شده است؛ باب اول، به بیان مقدمات بحث می‌پردازد. باب دوم، در بیان حکم شرعی و تکلیف به آن بیان شده است. سومین باب، در ادله احکام شرعی است. باب چهارم، در الفاظ و دلالتشان بر احکام بیان شده. باب پنجم، در قیاس است. ششمین باب، در اجتهاد و تقلید و باب هفتم، در تعارض و جمع و ترجیح بیان شده است[۵].

    نویسنده از شیوه‌اش در ارائه مطالب کتاب، چنین یاد می‌کند:

    1. همه مسائل اصول فقه را جمع کرده است و هیچ مسئله‌ای را که فایده‌ای برای طالب علم داشته، ترک نکرده است.
    2. تهذیب این مسائل و ترتیب و نظم و تنقیح آنها و ارائه کردن مطالب کتاب در هفت باب که هرکدام از این ابواب نیز از فصل‌هایی تشکیل شده و هر فصلی نیز دارای تعدادی مبحث است و هر مبحثی حاوی تعدادی مطلب و هر مطلبی متشکل از تعدادی مسئله و هر مسئله‌ای متشکل از تعدادی نقطه است.
    3. در این کتاب، صرفا به ذکر مسئله بسنده نشده، بلکه نویسنده به شرح آن و تصویر منظور از آن و بیان جزئیتی که علما حول آن اختلاف کرده‌اند، پرداخته است.
    4. مذاهب در هر مسئله‌ای ذکر شده و نویسنده مطلب را با مذهب راجح نزد خودش آغاز می‌کند و ادله بر آن را ذکر می‌نماید و سپس اعتراضاتی را که بر آن ادله وارد می‌شود، ذکر می‌نماید و سپس پاسخ به این اعتراضات را پس از ذکر هر اشکال و اعتراضی، ذکر کرده و پس از این امور، نوبت به ذکر نظر مذاهب دیگر و ادله آنان بر مطلبشان و پاسخ به آن ادله بلافاصله پس از ذکر مطلبشان، می‌رسد.
    5. نویسنده پس از پایان ذکر مذاهب در یک مسئله، نوع اختلاف در آن را (که این اختلاف لفظی است یا معنوی) ذکر می‌نماید. اگر اختلاف، لفظی باشد، دلیل آن را بیان می‌دارد و اگر معنوی باشد نیز همین‌طور، به‌علاوه ذکر برخی آثار این اختلاف نظر. اگر هم خود اختلاف مورد نظر، مورد اختلاف باشد، یعنی علما روی آن اختلاف داشته باشند که این اختلاف نظر لفظی است یا معنوی، هر دو نظر را با ادله آنان بیان کرده و نظر راجح نزد خودش را از میان این دو نظر به‌همراه دلیل، بیان می‌نماید.
    6. تعریف اصطلاحات اصولی، اعم از تعریف لغوی و اصطلاحی، از دیگر کارهای نویسنده در این کتاب است.
    7. ذکر اهم ادله مذهب مختار، از دیگر کارهای نویسنده در این اثر است. در صورت یافتن اعتراضات بر برخی ادله، وی قوی‌ترین آنها را ذکر کرده و سپس مهم‌ترین پاسخ‌ها به این اعتراض را بیان می‌دارد. وی همچنین اهم و اقوی ادله مذهب مخالف و اهم پاسخ‌های آن را نیز در این کتاب آورده است.
    8. تحقیق در نسبت اقوال و مذاهب و آرا از دیگر کارهای نویسنده در این اثر است.
    9. استدلال بر اثبات قواعد اصولی به اجماع صحابه در این کتاب انجام شده است. وی اگر استدلال این‌چنینی بر این امر نیافته، از متون کتاب و سنت بر مطلبش استدلال کرده است. البته غالبا چنین است، ولی در برخی قواعد اصولی، وی قبل از اجماع صحابه، به نص، استدلال کرده است.

    اگر در موردی نص و اجماعی نیافته، به نصوص معقول استدلال کرده و اگر آن‌هم وجود نداشته، به قیاس دست زده است و اگر قیاسی هم در کار نباشد، به ادله صحیحه دیگر نزد خودش، بدون تعصب روی یک مذهب معین، استناد کرده است.

    1. شرح و بیان برخی مسائل و قواعد و ادله در این کتاب مفصل انجام شده که به‌خاطر اهمیت این مطالب و نیاز طلاب به آنها بوده است.
    2. کلام علمای سلف در اصول فقه، در این کتاب ترجمه شده و به‌صورت امروزین بیان گردیده است.
    3. نویسنده، در تألیف این کتاب، به اهم کتاب‌های اصول فقه حنفی و مالکی و شافعی و حنبلی مراجعه کرده است؛ خواه این کتاب‌ها قدیمی باشند یا جدید.
    4. مطالب کتاب در شیوه حد وسط میان اطناب ممل و اقتصار مخل، بیان شده است[۶].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب هر جلد در انتهای همان جلد ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ج1، صفحات جیم و دال
    2. ر.ک: همان، صفحات دال - واو
    3. ر.ک: همان، صفحه واو
    4. ر.ک: همان، صفحات واو و زاء
    5. ر.ک: همان، صفحه زاء
    6. ر.ک: همان، صفحات زاء - طاء

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب.


    وابسته‌ها