کاشانی، حبیب‌الله بن علی‌مدد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '}} [[' به '}} [[')
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۱: خط ۳۱:
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    | data-type="authorTeachers" |حاج مولى ابوالقاسم معروف به كلانتر
    | data-type="authorTeachers" |حاج مولى ابوالقاسم معروف به کلانتر


    شيخ محمد اصفهانى
    شیخ محمد اصفهانى


    سيّدعلى شرف‌الدين حسينى مرعشى
    سیّدعلى شرف‌الدین حسینى مرعشى
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    خط ۵۲: خط ۵۲:


    == ولادت ==
    == ولادت ==
    حبیب‌الله شریف کاشانی در سال 1262 ق در شهر کاشان دیده به جهان گشود. والد ماجدش علامه كبير فقيه بلا نظير آيت‌اللّٰه مرحوم ملا على مدد ساوجى متوفى سنه 1270 هجرى در ساوه و مدفون در قم در جوار ابن بابويه ره و ملا مهدى نراقى ره است. والده ماجده‌اش علويه شريفه كريمه جليله بنت علامه جليل القدر مرحوم آقاى سيد حسين كاشانى است.
    حبیب‌الله شریف کاشانی در سال 1262 ق در شهر کاشان دیده به جهان گشود. والد ماجدش علامه کبیر فقیه بلا نظیر آیت‌اللّٰه مرحوم ملا على مدد ساوجى متوفى سنه 1270 هجرى در ساوه و مدفون در قم در جوار ابن بابویه ره و ملا مهدى نراقى ره است. والده ماجده‌اش علویه شریفه کریمه جلیله بنت علامه جلیل القدر مرحوم آقاى سید حسین کاشانى است.


    ==تحصيلات==
    ==تحصیلات==


    چون به سن پنج سالگى رسيد، والد بزرگوارش به اصرار بزرگان اهل ساوه بدان بلد عزيمت جست لذا به سرپرستى مادرش و به تشويق مرحوم خلد مقام علامه كبير آيت‌اللّٰه آقاى حاج سيد حسين مجتهد كاشانى متوفى 1296 قمرى(جد امجد مرحوم علامه مجاهد و زعيم اعظم آيت‌اللّٰه آقاى حاج سيد ابوالقاسم كاشانى متوفى شهر شوال 1381 قمرى) که از اكابر تلامذه مرحوم ملا على مدد مذكور بود به تحصيل علوم دينيه اشتغال يافت.
    چون به سن پنج سالگى رسید، والد بزرگوارش به اصرار بزرگان اهل ساوه بدان بلد عزیمت جست لذا به سرپرستى مادرش و به تشویق مرحوم خلد مقام علامه کبیر آیت‌اللّٰه آقاى حاج سید حسین مجتهد کاشانى متوفى 1296 قمرى(جد امجد مرحوم علامه مجاهد و زعیم اعظم آیت‌اللّٰه آقاى حاج سید ابوالقاسم کاشانى متوفى شهر شوال 1381 قمرى) که از اکابر تلامذه مرحوم ملا على مدد مذکور بود به تحصیل علوم دینیه اشتغال یافت.


    چون داراى هوش و ذوقى سرشار و فطانت و ذهنى حديد و همتى عالى بود در اندك زمانى فارغ التحصيل از نحو و صرف و لغت و منطق و معانى و بيان و غيره شد.  
    چون داراى هوش و ذوقى سرشار و فطانت و ذهنى حدید و همتى عالى بود در اندک زمانى فارغ التحصیل از نحو و صرف و لغت و منطق و معانى و بیان و غیره شد.  


    در نه سالگى والدش در ساوه به مرض وبا وفات يافت جنازه او را به شهر قم بردند و به طورى كه ذكر شد در صحن مقبره ابن بابويه به خاک سپردند.
    در نه سالگى والدش در ساوه به مرض وبا وفات یافت جنازه او را به شهر قم بردند و به طورى که ذکر شد در صحن مقبره ابن بابویه به خاک سپردند.


    در سن چهارده سالگى از علما و مدرسين نامى كاشان بشمار رفته با اين كه فقها و مجتهدين بسيار در آن عصر در كاشان وجود داشتند آن جناب مشارا بالبنان بين الاقران گرديد، تأليفات و تصنيفات ارزنده‌يى در آن وقت از خود نشان داد كه موجب حيرت گرديد.
    در سن چهارده سالگى از علما و مدرسین نامى کاشان بشمار رفته با این که فقها و مجتهدین بسیار در آن عصر در کاشان وجود داشتند آن جناب مشارا بالبنان بین الاقران گردید، تألیفات و تصنیفات ارزنده‌یى در آن وقت از خود نشان داد که موجب حیرت گردید.


    براى تكميل فقه و اصول و حلّ غوامض آنها نزد آيت‌اللّٰه آقاى حاج سيد حسين سابق الذكر و آیت‌الله آقاى حاج مير سيد محمد على كاشانى ابوالزوجه‌اش متوفى سنه 1294 قمرى كه او نيز جامع بين معقول و منقول بود و از نوابغ عصر خود بشمار مى‌آمد تردّد فرمود تا اين كه مورد تصديق اجتهاد و اجازه روايت از آنها شد. به اين‌ها اكتفا نكرد بلكه براى ملاقات و ادراك محاضر دروس ساير اعلام و مراجع آن عصر به برخى از بلاد ايران بلكه به عتبات عاليات مسافرت فرمود و از ابحاث و دروس آنها استفاده نمود.
    براى تکمیل فقه و اصول و حلّ غوامض آنها نزد آیت‌اللّٰه آقاى حاج سید حسین سابق الذکر و آیت‌الله آقاى حاج میر سید محمد على کاشانى ابوالزوجه‌اش متوفى سنه 1294 قمرى که او نیز جامع بین معقول و منقول بود و از نوابغ عصر خود بشمار مى‌آمد تردّد فرمود تا این که مورد تصدیق اجتهاد و اجازه روایت از آنها شد. به این‌ها اکتفا نکرد بلکه براى ملاقات و ادراک محاضر دروس سایر اعلام و مراجع آن عصر به برخى از بلاد ایران بلکه به عتبات عالیات مسافرت فرمود و از ابحاث و دروس آنها استفاده نمود.


    ==اساتيد او==
    ==اساتید او==




    اسامى جمعى از آنها را در اين وجيزه ذكر مى‌نماييم:
    اسامى جمعى از آنها را در این وجیزه ذکر مى‌نماییم:


    #علامه محقق كبير متخصص در بيشتر علوم حاج مولى محمد اندرمانى تهرانى
    #علامه محقق کبیر متخصص در بیشتر علوم حاج مولى محمد اندرمانى تهرانى
    #علامه فقيه اصولى حاج مولى ابوالقاسم معروف به كلانتر شاگرد شيخ انصارى
    #علامه فقیه اصولى حاج مولى ابوالقاسم معروف به کلانتر شاگرد شیخ انصارى
    #علامه بزرگ و فقيه متبحر شيخ محمد اصفهانى خواهر زاده صاحب فصول
    #علامه بزرگ و فقیه متبحر شیخ محمد اصفهانى خواهر زاده صاحب فصول
    #علامه حكيم رياضيدان سيّدعلى شرف‌الدين حسينى مرعشى معروف به سيد اطباء متوفاى سال 1316. وى جد مرجع دينى جهان تشيع حضرت آيت‌اللّٰه [[مرعشی، سید شهاب‌الدین|سيد شهاب‌الدين مرعشى نجفى]] قدس‌سره می‌باشد.
    #علامه حکیم ریاضیدان سیّدعلى شرف‌الدین حسینى مرعشى معروف به سید اطباء متوفاى سال 1316. وى جد مرجع دینى جهان تشیع حضرت آیت‌اللّٰه [[مرعشی، سید شهاب‌الدین|سید شهاب‌الدین مرعشى نجفى]] قدس‌سره می‌باشد.
    #علامة محقق مولى عبدالهادى مدرس تهرانى صاحب «التعليقة على القوانين»
    #علامة محقق مولى عبدالهادى مدرس تهرانى صاحب «التعلیقة على القوانین»
    #[[سبزواری، هادی|حكيم متأله ربانى حاج مولى هادى سبزوارى]]
    #[[سبزواری، هادی|حکیم متأله ربانى حاج مولى هادى سبزوارى]]


    و چون اراده داشت در مسافرت به عتبات عاليات علاوه بر زيارات مشاهد مقدسه ادراك دروس و ابحاث اعلم و ازهد زمان يعنى آيت‌اللّٰه [[شيخ انصارى]] عليه رحمة البارى را فرموده باشد چون به كربلا رسيد خبر فوت شيخ را شنيد مدتى در كربلا اقامت جسته شبها به مجلس درس علاّمه كبير محقق بلا نظير مولى محمدحسین معروف به [[اردکانی، محمدحسین|فاضل اردكانى]] حاضر شد سپس به نجف اشرف حركت كرد با علما و فقهاى آنجا ملاقات كرده به كاشان مراجعت فرمود.
    و چون اراده داشت در مسافرت به عتبات عالیات علاوه بر زیارات مشاهد مقدسه ادراک دروس و ابحاث اعلم و ازهد زمان یعنى آیت‌اللّٰه [[شيخ انصارى|شیخ انصارى]] علیه رحمة البارى را فرموده باشد چون به کربلا رسید خبر فوت شیخ را شنید مدتى در کربلا اقامت جسته شبها به مجلس درس علاّمه کبیر محقق بلا نظیر مولى محمدحسین معروف به [[اردکانی، محمدحسین|فاضل اردکانى]] حاضر شد سپس به نجف اشرف حرکت کرد با علما و فقهاى آنجا ملاقات کرده به کاشان مراجعت فرمود.


    باز براى مرتبه ديگر به خيال تشرف محضر مقدّس مولاى جليل سترگ عارف ربانى فقيه صمدانى مرحوم ملا زين‌العابدين گلپايگانى ملقب به حجت‌الاسلام به گلپايگان رهسپار شد و به ملاقات آن بزرگوار موفّق گرديد به طورى كه خود در كتاب لباب الالقاب مرقوم داشته‌اند مرحوم مولانا زين‌العابدين گلپايگانى اعلم و ازهد و اورع علماى عصر خويش بوده.
    باز براى مرتبه دیگر به خیال تشرف محضر مقدّس مولاى جلیل سترگ عارف ربانى فقیه صمدانى مرحوم ملا زین‌العابدین گلپایگانى ملقب به حجت‌الاسلام به گلپایگان رهسپار شد و به ملاقات آن بزرگوار موفّق گردید به طورى که خود در کتاب لباب الالقاب مرقوم داشته‌اند مرحوم مولانا زین‌العابدین گلپایگانى اعلم و ازهد و اورع علماى عصر خویش بوده.


    «و كان فقيرا قليل المال مجتنبا عن معاشرة ارباب القيل و القال.و قد كتب اليه بعد وفاة الشيخ المرتضى جماعة من اكابر تلامذته منهم الحاج الميرزا حسن الشيرازي و الحاج السيد حسن الترك يلتمسون منه الذهاب من گلپايگان إلى النجف الرفيع الشأن ليستفيدوا من افاداته فلم ينجح سؤلهم معتذرا بانه شيخ كبير لا يساعده الحال على القيل و القال و انه يحبّ فى آخر العمر الاعتزال».
    «و کان فقیرا قلیل المال مجتنبا عن معاشرة ارباب القیل و القال.و قد کتب الیه بعد وفاة الشیخ المرتضى جماعة من اکابر تلامذته منهم الحاج المیرزا حسن الشیرازی و الحاج السید حسن الترک یلتمسون منه الذهاب من گلپایگان إلى النجف الرفیع الشأن لیستفیدوا من افاداته فلم ینجح سؤلهم معتذرا بانه شیخ کبیر لا یساعده الحال على القیل و القال و انه یحبّ فى آخر العمر الاعتزال».


    خلاصه مرحوم آقاى ملا حبيب اللّٰه مدتى نزد آن بزرگوار در گلپايگان توقف فرموده و از او استفاده كرده و فوائد بى‌شمارى از علم و دانش و معارف ربانيه را از آن بحر موّاج فرا گرفت.
    خلاصه مرحوم آقاى ملا حبیب اللّٰه مدتى نزد آن بزرگوار در گلپایگان توقف فرموده و از او استفاده کرده و فوائد بى‌شمارى از علم و دانش و معارف ربانیه را از آن بحر موّاج فرا گرفت.


    پس از آن به كاشان مراجعت فرموده به تدريس علوم و تأليف كتب و رسائل و ارشاد مردم اشتغال يافت و رياست روحانیت و مرجعيت تامه و تقليد شهرستان كاشان و حوالى آن و بعضى از شهرستانهاى ديگر را حائز گشت. رجال علمى و دانشمندان از هر طرف براى استفاده و استفاضه از محضرش به جانبش رهسپار شدند. هر يك به اندازه استعداد خود از انواع و اقسام علوم حتى علوم غريبه و رياضيات از آن بحر ذخّار بهره‌مند شدند و به مدارج عاليه كمال و اجتهاد نائل گرديدند و علما و مجتهدين بزرگ از اطراف بلاد حتى نجف اشرف از جنابش استجازه كردند.
    پس از آن به کاشان مراجعت فرموده به تدریس علوم و تألیف کتب و رسائل و ارشاد مردم اشتغال یافت و ریاست روحانیت و مرجعیت تامه و تقلید شهرستان کاشان و حوالى آن و بعضى از شهرستانهاى دیگر را حائز گشت. رجال علمى و دانشمندان از هر طرف براى استفاده و استفاضه از محضرش به جانبش رهسپار شدند. هر یک به اندازه استعداد خود از انواع و اقسام علوم حتى علوم غریبه و ریاضیات از آن بحر ذخّار بهره‌مند شدند و به مدارج عالیه کمال و اجتهاد نائل گردیدند و علما و مجتهدین بزرگ از اطراف بلاد حتى نجف اشرف از جنابش استجازه کردند.


    ==تأليفات ==
    ==وفات==
     
    اما تاریخ وفات و مدفن آن جناب صبح روز سه شنبه بیست و سوم شهر جمادى الاخر سال 1340 ه‍ در حدود سن هشتاد سالگى داعى حق را لبیک گفت.
     
    در آن روز تعطیل عمومى اعلام شد و تمام اهالى کاشان بلکه نواحى آن تا آنجا که خبر رسید اجتماع و ازدحام کردند و در بقعه مخصوصه مرحوم آقا سید محمد بن علامة حاج میر محمد على کاشانى واقع در دشت افروز کاشان حسب وصیتش مدفون ساختند. مقبره‌اش فعلا معروف و مشهور، زیارتگاه عمومى، کرامات و خوارق عادات از آن مزار با برکات نقل مى‌نمایند هم چنان که از زمانى حیات آن بزرگوار نیز کرامات زیاد متواتر است.
     
    شعرا و ادبا در وفات وى مراثى و قصائد مشجیه بسیارى سرودند که از آن جمله آنچه داماد او آیت‌اللّٰه سید فخرالدین حسینى ملقب به امامت قدس اللّٰه نفسه درباره او سروده است:
     
    {{شعر}}
    {{ب|''آمدم شرحى دگر از غم كنم''|2=''شرح غم در عالم از ماتم كنم''}}
    {{ب|''ماتم آن كس كه خون گشتى روان''|2=''در غم او از زمين و آسمان''}}
    {{ب|''آن كه آيت آمد و آيت برفت''|2=''و از مماتش رونق از ملت برفت''}}
    {{ب|''آن كه او عالم بعلم راز بود''|2=''آن كه با علمش عمل دمساز بود''}}
    {{ب|''آن كه از تصنيف خود معمور كرد''|2=''عالمى را زين عمل پر نور كرد''}}
    {{ب|''آن كه او آب حيات آمد مرا''|2=''آن كه او راه نجات آمد مرا''}}
    {{ب|''من نجات خود به او دانم همى''|2=''و مرا شد كاشف هر مبهمى''}}
    {{ب|''و مرا از لطف خود دانا نمود''|2=''و ز شعاع نور خود بينا نمود''}}
    {{ب|''من به بوى علم او دانا شدم''|2=''و ز صفاى نطق او گويا شدم''}}
    {{ب|''در طريقت مرشد كامل بد او''|2=''در شريعت عالم و عامل بد او''}}
    {{ب|''او بهر علمى بسى دمساز بود''|2=''راز دار دين و اهل راز بود''}}
    {{ب|''ثانى سلمان و بوذر آمد او''|2=''ناصر دين پيمبر آمد او''}}
    {{ب|''در حقيقت او حبيب اللّٰه بود''|2=''حافظ شرع رسول اللّٰه بود''}}
    {{ب|''گر بخواهم طى اوصافش كنم''|2=''ذكر يك عشرى ز اعشارش كنم''}}
    {{ب|''اين لسان ظاهرى فاتر شود''|2=''از اداى وصف او قاصر شود''}}
    {{ب|''ليك مى‌خواهم من از بهر فلاح''|2=''در دعا كوشم بهر شام و صباح''}}
    {{ب|''بارالها مرقدش پر نور كن''|2=''با سميش مصطفى محشور كن''}}
    {{ب|''در بر حور و قصورش شاد كن''|2=''و از نعيم جنتش آباد كن''}}
    {{ب|''تو بده انعام بى‌پايان خود''|2=''بر همه احباب و بر ياران خود''}}
    {{ب|''صهر سالك كن دعا و دم مزن''|2=''جمله‌ى اوراق را بر هم مزن''}}




    آن جناب داراى تأليفات و تصنيفات رشيقه در علوم مختلفه و فنون متنوعه مى‌باشد كه بالغ بر دويست جلد مى‌شود كه اسامى 134 جلد آن را در آخر كتاب لباب الالقاب ذكر فرموده.


    و چون تاريخ تأليف كتاب لباب القاب 1319 قمرى است كه بيست و يك سال قبل از وفات آن جناب مى‌شود تأليفات ديگرى پس از آن تاريخ هم داشته كه تا حدود 200 جلد مى رسد.
    {{پایان شعر}}
     
     
    نظر به این که تخلّص مرحوم آیت‌اللّٰه آقاى ملا حبیب اللّٰه سالک است لذا تخلص داماد ایشان صهر سالک است.
     
    ==آثار ==
     
     
    آن جناب داراى تألیفات و تصنیفات رشیقه در علوم مختلفه و فنون متنوعه مى‌باشد که بالغ بر دویست جلد مى‌شود که اسامى 134 جلد آن را در آخر کتاب لباب الالقاب ذکر فرموده.
     
    و چون تاریخ تألیف کتاب لباب القاب 1319 قمرى است که بیست و یک سال قبل از وفات آن جناب مى‌شود تألیفات دیگرى پس از آن تاریخ هم داشته که تا حدود 200 جلد مى رسد.


    پاره‌اى از تأليفاتش قبل از بلوغ مى‌باشد مانند شرح قسمتى از مفاتيح مولانا [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فيض كاشانى]] و تفسير سوره حمد و رساله‌اى در جفر و العشرة الكاملة فى التجويد و منظومه‌اى در اصول مشتمل بر بيشتر از يك هزار و دويست بيت و مصابيح الظلام و مصابيح الدجى و التذكرة و حديقة الجمل و حقائق النحو و الوجيزة و المنظومة اين هفت جلد هر يك كتاب مستقلى است در نحو و ادبيات عرب.
    پاره‌اى از تألیفاتش قبل از بلوغ مى‌باشد مانند شرح قسمتى از مفاتیح مولانا [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فیض کاشانى]] و تفسیر سوره حمد و رساله‌اى در جفر و العشرة الکاملة فى التجوید و منظومه‌اى در اصول مشتمل بر بیشتر از یک هزار و دویست بیت و مصابیح الظلام و مصابیح الدجى و التذکرة و حدیقة الجمل و حقائق النحو و الوجیزة و المنظومة این هفت جلد هر یک کتاب مستقلى است در نحو و ادبیات عرب.


    و همچنين منظومة منية الوصول فى الاصول. اينها تأليفاتى است كه قبل از بلوغ تأليف فرموده است.
    و همچنین منظومة منیة الوصول فى الاصول. اینها تألیفاتى است که قبل از بلوغ تألیف فرموده است.


    ==شعر و ادب او==
    ==شعر و ادب او==


     
    ایشان داراى قریحه نقاده بوده در نظم عربى و فارسى اشعار بسیارى در سنین دوازده سیزده سالگى سروده داراى دیوان اشعاریست که مکرر به طبع رسیده براى نمونه مقدارى از آن را نقل مى‌کنیم:
    ايشان داراى قريحه نقاده بوده در نظم عربى و فارسى اشعار بسيارى در سنين دوازده سيزده سالگى سروده داراى ديوان اشعاريست كه مكرر به طبع رسيده براى نمونه مقدارى از آن را نقل مى‌كنيم:


    {{شعر}}
    {{شعر}}
    خط ۱۱۶: خط ۱۵۲:




    و همچنين:
    و همچنین:


    {{شعر}}
    {{شعر}}
    خط ۱۲۷: خط ۱۶۳:




    و نيز:
    و نیز:


    {{شعر}}
    {{شعر}}
    خط ۱۴۳: خط ۱۷۹:




    و همچنين:
    و همچنین:


    {{شعر}}
    {{شعر}}
    خط ۱۵۹: خط ۱۹۵:




    و نيز:
    و نیز:


    {{شعر}}
    {{شعر}}
    خط ۱۷۴: خط ۲۱۰:
    {{ب|''يعنى كه على كاشف اسرار نهان شد''|2=''از صورت او سرّ خداوند عيان شد''}}
    {{ب|''يعنى كه على كاشف اسرار نهان شد''|2=''از صورت او سرّ خداوند عيان شد''}}
    {{پایان شعر}}
    {{پایان شعر}}
    ==وفات==
    اما تاريخ وفات و مدفن آن جناب صبح روز سه شنبه بيست و سوم شهر جمادى الاخر سال 1340 ه‍ در حدود سن هشتاد سالگى داعى حق را لبيك گفت.
    در آن روز تعطيل عمومى اعلام شد و تمام اهالى كاشان بلكه نواحى آن تا آنجا كه خبر رسيد اجتماع و ازدحام كردند و در بقعه مخصوصه مرحوم آقا سيد محمد بن علامة حاج مير محمد على كاشانى واقع در دشت افروز كاشان حسب وصيتش مدفون ساختند. مقبره‌اش فعلا معروف و مشهور، زيارتگاه عمومى، كرامات و خوارق عادات از آن مزار با بركات نقل مى‌نمايند هم چنان كه از زمانى حيات آن بزرگوار نيز كرامات زياد متواتر است.
    شعرا و ادبا در وفات وى مراثى و قصائد مشجيه بسيارى سرودند كه از آن جمله آنچه داماد او آيت‌اللّٰه سيد فخرالدين حسينى ملقب به امامت قدس اللّٰه نفسه درباره او سروده است:
    {{شعر}}
    {{ب|''آمدم شرحى دگر از غم كنم''|2=''شرح غم در عالم از ماتم كنم''}}
    {{ب|''ماتم آن كس كه خون گشتى روان''|2=''در غم او از زمين و آسمان''}}
    {{ب|''آن كه آيت آمد و آيت برفت''|2=''و از مماتش رونق از ملت برفت''}}
    {{ب|''آن كه او عالم بعلم راز بود''|2=''آن كه با علمش عمل دمساز بود''}}
    {{ب|''آن كه از تصنيف خود معمور كرد''|2=''عالمى را زين عمل پر نور كرد''}}
    {{ب|''آن كه او آب حيات آمد مرا''|2=''آن كه او راه نجات آمد مرا''}}
    {{ب|''من نجات خود به او دانم همى''|2=''و مرا شد كاشف هر مبهمى''}}
    {{ب|''و مرا از لطف خود دانا نمود''|2=''و ز شعاع نور خود بينا نمود''}}
    {{ب|''من به بوى علم او دانا شدم''|2=''و ز صفاى نطق او گويا شدم''}}
    {{ب|''در طريقت مرشد كامل بد او''|2=''در شريعت عالم و عامل بد او''}}
    {{ب|''او بهر علمى بسى دمساز بود''|2=''راز دار دين و اهل راز بود''}}
    {{ب|''ثانى سلمان و بوذر آمد او''|2=''ناصر دين پيمبر آمد او''}}
    {{ب|''در حقيقت او حبيب اللّٰه بود''|2=''حافظ شرع رسول اللّٰه بود''}}
    {{ب|''گر بخواهم طى اوصافش كنم''|2=''ذكر يك عشرى ز اعشارش كنم''}}
    {{ب|''اين لسان ظاهرى فاتر شود''|2=''از اداى وصف او قاصر شود''}}
    {{ب|''ليك مى‌خواهم من از بهر فلاح''|2=''در دعا كوشم بهر شام و صباح''}}
    {{ب|''بارالها مرقدش پر نور كن''|2=''با سميش مصطفى محشور كن''}}
    {{ب|''در بر حور و قصورش شاد كن''|2=''و از نعيم جنتش آباد كن''}}
    {{ب|''تو بده انعام بى‌پايان خود''|2=''بر همه احباب و بر ياران خود''}}
    {{ب|''صهر سالك كن دعا و دم مزن''|2=''جمله‌ى اوراق را بر هم مزن''}}
    {{پایان شعر}}
    نظر به اين كه تخلّص مرحوم آيت‌اللّٰه آقاى ملا حبيب اللّٰه سالك است لذا تخلص داماد ايشان صهر سالك است.


    == وابسته‌ها ==
    == وابسته‌ها ==

    نسخهٔ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۷

    کاشانی، حبیب‌الله بن علی‌مدد
    نام کاشانی، حبیب‌الله بن علی‌مدد
    نام‌های دیگر ح‍ب‍ی‍ب‌ ک‍اش‍ان‍ی‌

    س‍ال‍ک‌ ک‍اش‍ان‍ی‌، ح‍ب‍ی‍ب‌ال‍ل‍ه‌

    س‍اوج‍ی‌ ک‍اش‍ان‍ی‌، ح‍ب‍ی‍ب‌ال‍ل‍ه‌ ب‍ن‌ ع‍ل‍ی‌م‍دد

    ش‍ری‍ف‌ س‍اوج‍ی‌ ک‍اش‍ان‍ی‌، ح‍ب‍ی‍ب‌ال‍ل‍ه‌ ب‍ن‌ ع‍ل‍ی‌م‍دد

    ش‍ری‍ف‌ ک‍اش‍ان‍ی‌، ح‍ب‍ی‍ب ال‍ل‍ه‌ ب‍ن‌ ع‍ل‍ی‌م‍دد

    کاشانی، ح‍اج‌ م‍ی‍رزا ح‍ب‍ی‍ب‌ال‍ل‍ه‌ طب‍ی‍ب‌ بن‌ ع‍ل‍ی‌‌اک‍ب‍ر

    نام پدر ملا على مدد ساوجى
    متولد 1260ق
    محل تولد کاشان
    رحلت 1340 ق
    اساتید حاج مولى ابوالقاسم معروف به کلانتر

    شیخ محمد اصفهانى

    سیّدعلى شرف‌الدین حسینى مرعشى

    برخی آثار تسهیل المسالک الی مدارک فی رووس القواعد الفقهیه

    توضیح البیان فی تسهیل الاوزان

    أسماء الله الحسنی: معانیها و خواصها

    کد مؤلف AUTHORCODE00050AUTHORCODE

    ملا حبیب‌الله شریف کاشانی (1260-1340ق)، فقیه، اصولی، مجتهد، شاعر، متخلص به «سالک»، از کتاب‌های او میتوان به ایضاح الریاض (تعلیقات بر ریاض المسائل) و دیوان سالک کاشانی نام برد.

    ولادت

    حبیب‌الله شریف کاشانی در سال 1262 ق در شهر کاشان دیده به جهان گشود. والد ماجدش علامه کبیر فقیه بلا نظیر آیت‌اللّٰه مرحوم ملا على مدد ساوجى متوفى سنه 1270 هجرى در ساوه و مدفون در قم در جوار ابن بابویه ره و ملا مهدى نراقى ره است. والده ماجده‌اش علویه شریفه کریمه جلیله بنت علامه جلیل القدر مرحوم آقاى سید حسین کاشانى است.

    تحصیلات

    چون به سن پنج سالگى رسید، والد بزرگوارش به اصرار بزرگان اهل ساوه بدان بلد عزیمت جست لذا به سرپرستى مادرش و به تشویق مرحوم خلد مقام علامه کبیر آیت‌اللّٰه آقاى حاج سید حسین مجتهد کاشانى متوفى 1296 قمرى(جد امجد مرحوم علامه مجاهد و زعیم اعظم آیت‌اللّٰه آقاى حاج سید ابوالقاسم کاشانى متوفى شهر شوال 1381 قمرى) که از اکابر تلامذه مرحوم ملا على مدد مذکور بود به تحصیل علوم دینیه اشتغال یافت.

    چون داراى هوش و ذوقى سرشار و فطانت و ذهنى حدید و همتى عالى بود در اندک زمانى فارغ التحصیل از نحو و صرف و لغت و منطق و معانى و بیان و غیره شد.

    در نه سالگى والدش در ساوه به مرض وبا وفات یافت جنازه او را به شهر قم بردند و به طورى که ذکر شد در صحن مقبره ابن بابویه به خاک سپردند.

    در سن چهارده سالگى از علما و مدرسین نامى کاشان بشمار رفته با این که فقها و مجتهدین بسیار در آن عصر در کاشان وجود داشتند آن جناب مشارا بالبنان بین الاقران گردید، تألیفات و تصنیفات ارزنده‌یى در آن وقت از خود نشان داد که موجب حیرت گردید.

    براى تکمیل فقه و اصول و حلّ غوامض آنها نزد آیت‌اللّٰه آقاى حاج سید حسین سابق الذکر و آیت‌الله آقاى حاج میر سید محمد على کاشانى ابوالزوجه‌اش متوفى سنه 1294 قمرى که او نیز جامع بین معقول و منقول بود و از نوابغ عصر خود بشمار مى‌آمد تردّد فرمود تا این که مورد تصدیق اجتهاد و اجازه روایت از آنها شد. به این‌ها اکتفا نکرد بلکه براى ملاقات و ادراک محاضر دروس سایر اعلام و مراجع آن عصر به برخى از بلاد ایران بلکه به عتبات عالیات مسافرت فرمود و از ابحاث و دروس آنها استفاده نمود.

    اساتید او

    اسامى جمعى از آنها را در این وجیزه ذکر مى‌نماییم:

    1. علامه محقق کبیر متخصص در بیشتر علوم حاج مولى محمد اندرمانى تهرانى
    2. علامه فقیه اصولى حاج مولى ابوالقاسم معروف به کلانتر شاگرد شیخ انصارى
    3. علامه بزرگ و فقیه متبحر شیخ محمد اصفهانى خواهر زاده صاحب فصول
    4. علامه حکیم ریاضیدان سیّدعلى شرف‌الدین حسینى مرعشى معروف به سید اطباء متوفاى سال 1316. وى جد مرجع دینى جهان تشیع حضرت آیت‌اللّٰه سید شهاب‌الدین مرعشى نجفى قدس‌سره می‌باشد.
    5. علامة محقق مولى عبدالهادى مدرس تهرانى صاحب «التعلیقة على القوانین»
    6. حکیم متأله ربانى حاج مولى هادى سبزوارى

    و چون اراده داشت در مسافرت به عتبات عالیات علاوه بر زیارات مشاهد مقدسه ادراک دروس و ابحاث اعلم و ازهد زمان یعنى آیت‌اللّٰه شیخ انصارى علیه رحمة البارى را فرموده باشد چون به کربلا رسید خبر فوت شیخ را شنید مدتى در کربلا اقامت جسته شبها به مجلس درس علاّمه کبیر محقق بلا نظیر مولى محمدحسین معروف به فاضل اردکانى حاضر شد سپس به نجف اشرف حرکت کرد با علما و فقهاى آنجا ملاقات کرده به کاشان مراجعت فرمود.

    باز براى مرتبه دیگر به خیال تشرف محضر مقدّس مولاى جلیل سترگ عارف ربانى فقیه صمدانى مرحوم ملا زین‌العابدین گلپایگانى ملقب به حجت‌الاسلام به گلپایگان رهسپار شد و به ملاقات آن بزرگوار موفّق گردید به طورى که خود در کتاب لباب الالقاب مرقوم داشته‌اند مرحوم مولانا زین‌العابدین گلپایگانى اعلم و ازهد و اورع علماى عصر خویش بوده.

    «و کان فقیرا قلیل المال مجتنبا عن معاشرة ارباب القیل و القال.و قد کتب الیه بعد وفاة الشیخ المرتضى جماعة من اکابر تلامذته منهم الحاج المیرزا حسن الشیرازی و الحاج السید حسن الترک یلتمسون منه الذهاب من گلپایگان إلى النجف الرفیع الشأن لیستفیدوا من افاداته فلم ینجح سؤلهم معتذرا بانه شیخ کبیر لا یساعده الحال على القیل و القال و انه یحبّ فى آخر العمر الاعتزال».

    خلاصه مرحوم آقاى ملا حبیب اللّٰه مدتى نزد آن بزرگوار در گلپایگان توقف فرموده و از او استفاده کرده و فوائد بى‌شمارى از علم و دانش و معارف ربانیه را از آن بحر موّاج فرا گرفت.

    پس از آن به کاشان مراجعت فرموده به تدریس علوم و تألیف کتب و رسائل و ارشاد مردم اشتغال یافت و ریاست روحانیت و مرجعیت تامه و تقلید شهرستان کاشان و حوالى آن و بعضى از شهرستانهاى دیگر را حائز گشت. رجال علمى و دانشمندان از هر طرف براى استفاده و استفاضه از محضرش به جانبش رهسپار شدند. هر یک به اندازه استعداد خود از انواع و اقسام علوم حتى علوم غریبه و ریاضیات از آن بحر ذخّار بهره‌مند شدند و به مدارج عالیه کمال و اجتهاد نائل گردیدند و علما و مجتهدین بزرگ از اطراف بلاد حتى نجف اشرف از جنابش استجازه کردند.

    وفات

    اما تاریخ وفات و مدفن آن جناب صبح روز سه شنبه بیست و سوم شهر جمادى الاخر سال 1340 ه‍ در حدود سن هشتاد سالگى داعى حق را لبیک گفت.

    در آن روز تعطیل عمومى اعلام شد و تمام اهالى کاشان بلکه نواحى آن تا آنجا که خبر رسید اجتماع و ازدحام کردند و در بقعه مخصوصه مرحوم آقا سید محمد بن علامة حاج میر محمد على کاشانى واقع در دشت افروز کاشان حسب وصیتش مدفون ساختند. مقبره‌اش فعلا معروف و مشهور، زیارتگاه عمومى، کرامات و خوارق عادات از آن مزار با برکات نقل مى‌نمایند هم چنان که از زمانى حیات آن بزرگوار نیز کرامات زیاد متواتر است.

    شعرا و ادبا در وفات وى مراثى و قصائد مشجیه بسیارى سرودند که از آن جمله آنچه داماد او آیت‌اللّٰه سید فخرالدین حسینى ملقب به امامت قدس اللّٰه نفسه درباره او سروده است:


    آمدم شرحى دگر از غم كنمشرح غم در عالم از ماتم كنم
    ماتم آن كس كه خون گشتى رواندر غم او از زمين و آسمان
    آن كه آيت آمد و آيت برفتو از مماتش رونق از ملت برفت
    آن كه او عالم بعلم راز بودآن كه با علمش عمل دمساز بود
    آن كه از تصنيف خود معمور كردعالمى را زين عمل پر نور كرد
    آن كه او آب حيات آمد مراآن كه او راه نجات آمد مرا
    من نجات خود به او دانم همىو مرا شد كاشف هر مبهمى
    و مرا از لطف خود دانا نمودو ز شعاع نور خود بينا نمود
    من به بوى علم او دانا شدمو ز صفاى نطق او گويا شدم
    در طريقت مرشد كامل بد اودر شريعت عالم و عامل بد او
    او بهر علمى بسى دمساز بودراز دار دين و اهل راز بود
    ثانى سلمان و بوذر آمد اوناصر دين پيمبر آمد او
    در حقيقت او حبيب اللّٰه بودحافظ شرع رسول اللّٰه بود
    گر بخواهم طى اوصافش كنمذكر يك عشرى ز اعشارش كنم
    اين لسان ظاهرى فاتر شوداز اداى وصف او قاصر شود
    ليك مى‌خواهم من از بهر فلاحدر دعا كوشم بهر شام و صباح
    بارالها مرقدش پر نور كنبا سميش مصطفى محشور كن
    در بر حور و قصورش شاد كنو از نعيم جنتش آباد كن
    تو بده انعام بى‌پايان خودبر همه احباب و بر ياران خود
    صهر سالك كن دعا و دم مزنجمله‌ى اوراق را بر هم مزن


    نظر به این که تخلّص مرحوم آیت‌اللّٰه آقاى ملا حبیب اللّٰه سالک است لذا تخلص داماد ایشان صهر سالک است.

    آثار

    آن جناب داراى تألیفات و تصنیفات رشیقه در علوم مختلفه و فنون متنوعه مى‌باشد که بالغ بر دویست جلد مى‌شود که اسامى 134 جلد آن را در آخر کتاب لباب الالقاب ذکر فرموده.

    و چون تاریخ تألیف کتاب لباب القاب 1319 قمرى است که بیست و یک سال قبل از وفات آن جناب مى‌شود تألیفات دیگرى پس از آن تاریخ هم داشته که تا حدود 200 جلد مى رسد.

    پاره‌اى از تألیفاتش قبل از بلوغ مى‌باشد مانند شرح قسمتى از مفاتیح مولانا فیض کاشانى و تفسیر سوره حمد و رساله‌اى در جفر و العشرة الکاملة فى التجوید و منظومه‌اى در اصول مشتمل بر بیشتر از یک هزار و دویست بیت و مصابیح الظلام و مصابیح الدجى و التذکرة و حدیقة الجمل و حقائق النحو و الوجیزة و المنظومة این هفت جلد هر یک کتاب مستقلى است در نحو و ادبیات عرب.

    و همچنین منظومة منیة الوصول فى الاصول. اینها تألیفاتى است که قبل از بلوغ تألیف فرموده است.

    شعر و ادب او

    ایشان داراى قریحه نقاده بوده در نظم عربى و فارسى اشعار بسیارى در سنین دوازده سیزده سالگى سروده داراى دیوان اشعاریست که مکرر به طبع رسیده براى نمونه مقدارى از آن را نقل مى‌کنیم:

    يك شب در حق مرا گشودنديك نور چه آفتاب ديدم
    نورى كه دلم حيات بخشيدپس پاک شدم ز بد رهيدم
    آن نور كه در درخت توحيدظاهر شد و گفت من وحيدم
    آن نور كه جلوه خدا بودنورى كه به آن نهان پديدم
    نورى كه محبت على بوددر سينه خويشتن بديدم
    گفتم كه شناختم خدا رابى‌شك به وصال حق رسيدم
    ناگاه ز عالم مجرّداين بانگ ز هاتفى شنيدم
    چندان كه خرابها دويدمآن خانه خراب را نديدم


    و همچنین:


    اى يار ز من چرا بريدىآخر تو بگو ز من چه ديدى
    آن عهد كه دى مرا نمودىامروز بگو چرا بريدى(آيا تو ز من بدى شنيدى)


    و نیز:

    من اين عمر گرانمايه تلف كردم به نادانىندانستم من از اول كه روحانیست اين عنقا
    دلم تاريك چون شب شد ز قيل و قال بى‌حاصلالا يا أيها الساقى ادر كأسا و ناولها
    چه راه عشق مى‌پويى مقام امن كى جوئىكه سالك اندرين وادى چه پروانه است بى‌پروا
    بسى اين راه پيمودم ولى ز اول ندانستمكه عشق آسان نمود اول ولى افتاد مشكلها
    اگر آن مرشد كامل كه باشد حل هر مشكلدليل ره شود ما را شود دل آگه و بينا
    اگر خواهى برایمان ببر اميد از اين و آنفنا شو در ره جانان فناى قطره در دريا
    تو را گر دامن مردى بدست افتد ز هر دردىشفا يابى و هم بردى غنيمت در ره عقبى
    اگر چه نيست در دنيا مجال عافيت امااگر آسودگى خواهى برو تنها شو از تنها
    نديدم حاصلى هر گز ز صحبتهاى اين مردممرا حاصل كجا باشد در اين الفاظ بى‌معنى
    لباس فقر و درويشى ز تاج سلطنت بهتراگر روزى رسد سالك به آن سر منزل سلمى


    و همچنین:


    فقد غاب عنّا شمس آل محمّدفبنا حيارى فى غياهب حندس
    فكم من اصول اعضلت و فروعهاو كم من حدود عطّلت بتدلّس
    فيا ربّ عجّل نصرنا بظهورهظهور نجوم فى السماء و اشمس
    لقد ضلّ اقوام عن الدّين و الهدىو ابدع قوم آخرون كهطلس
    و هزّت قلوب فى هزاهز فتنةيشيب بها شبّان كلّ معرس
    فيا ربّ اكرمنى بنور هدايةفانت رجائي فى معادى و مرمسى
    و أنت معينى فى النّوائب كلّهاو أنت مغيثى من وساوس مهجسى


    و نیز:

    ساقى بده آن جام مى لم يزلى راآن جام مصفّاى شراب ازلى را
    آن مى كه ز معشوق مرا جذبه روح استيعنى دل مجروح مرا روح و فتوح است
    آن مى كه ز ميخانه لاهوت عيان شدپس در صدف طينت ناسوت نهان شد
    ابليس ندانست كه اين مرحله چون شداز جهل مركب ز سماوات برون شد
    آن نور على بود كه در خاک عيان شداين سجده كه كردند ملايك ز همان شد
    ساقى بده آن جام كه لبريز مدام استعيشم همه ايام ز لطف تو به كام است
    شبهاى من از شعشعه جام تو روز استاسرار تو اندر فيضانست و بروز است
    نامم به جهان گشته به سوداى تو مشهورچشمم به تجلى جمالت شده پر نور
    نوشيدن مى از كف تو واجب عين استبى باده تو جان مرا شيون و شين است
    مدح على و آل مرا ورد زبانستزيرا كه على قاسم نيران و جنان است
    يعنى كه على كاشف اسرار نهان شداز صورت او سرّ خداوند عيان شد

    وابسته‌ها