۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در ایام اشتغال به تحصیل، گاهی بر سبیل تفنن، قریحه شاعرانهاش، او را مجبور به سرودن ترانههای منظومی به عربی یا فارسی میکرده و اغلب اوقات نیز به تدریس کتب ادبی عربی از قبیل مطول و مقامات حریری و مقامات بدیعالزمان همدانی و معلقات سبعه و بعضی دواوین شعرای عرب مانند دیوان متنبی و ابوالعلاء معری و امثال آنها میپرداخته است و در هنگام اقامت در اصفهان نیز با وجود اینکه کاملا از این عوالم بیزار و منصرف شده بود، گاهی به اصرار بعضی ارباب ذوق، حوزه تدریسی برای او منعقد میشد، ولی چیزی نمیگذشت که به عزلت یا مسافرت، اساس را بر هم زده و میگفته است: | در ایام اشتغال به تحصیل، گاهی بر سبیل تفنن، قریحه شاعرانهاش، او را مجبور به سرودن ترانههای منظومی به عربی یا فارسی میکرده و اغلب اوقات نیز به تدریس کتب ادبی عربی از قبیل مطول و مقامات حریری و مقامات بدیعالزمان همدانی و معلقات سبعه و بعضی دواوین شعرای عرب مانند دیوان متنبی و ابوالعلاء معری و امثال آنها میپرداخته است و در هنگام اقامت در اصفهان نیز با وجود اینکه کاملا از این عوالم بیزار و منصرف شده بود، گاهی به اصرار بعضی ارباب ذوق، حوزه تدریسی برای او منعقد میشد، ولی چیزی نمیگذشت که به عزلت یا مسافرت، اساس را بر هم زده و میگفته است: | ||
خوشا هنگام رسوایی زهی ایام شیدایی | {{شعر}} | ||
{{ب|'' دلم بگرفت از تحصیل علم و بحث دانایی''|2='' خوشا هنگام رسوایی زهی ایام شیدایی''}} | |||
از آن غافل که سلطانی است اندر بیسروپایی | {{ب|'' مرا از بیسروپایی گدایان عیبجو هر دم''|2='' از آن غافل که سلطانی است اندر بیسروپایی''}} | ||
{{ب|'' هما در کوی نادانی بهرغم پند دانایان''|2='' بسوزان دفتر دانش بشوی اوراق دانایی''<ref>ر.ک: همان، ص220</ref>}} | |||
بسوزان دفتر دانش بشوی اوراق دانایی | {{پایان شعر}} | ||
==مسلک و اخلاق== | ==مسلک و اخلاق== |
ویرایش