قرطبة حاضرة الخلافة في الأندلس: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'گـ' به 'گ') |
جز (جایگزینی متن - 'فـ' به 'ف') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در زمان حیات علی بن یوسف نفوذ فقهای مرابطی افزایش ملموسی یافت. اینها همان کسانی بودند که در زمان حیات پدرش فتوا به خلع ملوکالطوایف داده بودند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص145</ref>. فقهای مرابطی با هرگونه عقلگرایی در پیرامون نصوص بهشدت برخورد میکردند. آنهـا به پیروی از نظر مالک، جمود بر اندیشه سلف را میخواستند و هر چیزی را که با سنت سلف مخالف بود، بدعت میشمردند<ref>ر.ک: پاک، محمدرضا، ص55</ref>؛ لذا درخواست خود در سوزاندن کتب غزالی و مهمترین آنها یعنی «إحياء علوم الدين» - که گرایشهای فقها در مباحث فقهی و حرصشان در طلب دنیا را آشکار میکرد - بر او تحمیل کردند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص145</ref>. | در زمان حیات علی بن یوسف نفوذ فقهای مرابطی افزایش ملموسی یافت. اینها همان کسانی بودند که در زمان حیات پدرش فتوا به خلع ملوکالطوایف داده بودند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص145</ref>. فقهای مرابطی با هرگونه عقلگرایی در پیرامون نصوص بهشدت برخورد میکردند. آنهـا به پیروی از نظر مالک، جمود بر اندیشه سلف را میخواستند و هر چیزی را که با سنت سلف مخالف بود، بدعت میشمردند<ref>ر.ک: پاک، محمدرضا، ص55</ref>؛ لذا درخواست خود در سوزاندن کتب غزالی و مهمترین آنها یعنی «إحياء علوم الدين» - که گرایشهای فقها در مباحث فقهی و حرصشان در طلب دنیا را آشکار میکرد - بر او تحمیل کردند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص145</ref>. | ||
نویسنده، فصول هفتم و هشتم کتاب را به معرفی و توصیف مسجد جامع اختصاص داده است. مسجد جامع قرطبه به فرمان «عبدالرحمن اول» (بازمانده خلفای اموی شام که بعد ازسقوط بنیامیه گریخت و به اسپانیا آمد)، به سال 170ق، ساخته شـد. محل آن پیش از فتح اسپانیا به دست مسلمانان، کلیسای گتها بود. عبدالرحمن میخواست در جای کلیسای مزبور مسجدی بنا کند که بزرگترین و پرشکوهترین مسجد اروپا باشد. به همین منظور ستونهای مرمر و سنگهای بزرگ آن را از شهرهای جنوب فرانسه مانند «ناربون» و «نیم» و هـمچنین از «قسطنطنیه» پایتخت روم شرقی و «اشبیلیه» آورد تا در آن بنای مجلل کار گذارند، ولی پیش از تکمیل مسجد درگذشت. بعد از عبدالرحمن اول، پسرش «هشام» | نویسنده، فصول هفتم و هشتم کتاب را به معرفی و توصیف مسجد جامع اختصاص داده است. مسجد جامع قرطبه به فرمان «عبدالرحمن اول» (بازمانده خلفای اموی شام که بعد ازسقوط بنیامیه گریخت و به اسپانیا آمد)، به سال 170ق، ساخته شـد. محل آن پیش از فتح اسپانیا به دست مسلمانان، کلیسای گتها بود. عبدالرحمن میخواست در جای کلیسای مزبور مسجدی بنا کند که بزرگترین و پرشکوهترین مسجد اروپا باشد. به همین منظور ستونهای مرمر و سنگهای بزرگ آن را از شهرهای جنوب فرانسه مانند «ناربون» و «نیم» و هـمچنین از «قسطنطنیه» پایتخت روم شرقی و «اشبیلیه» آورد تا در آن بنای مجلل کار گذارند، ولی پیش از تکمیل مسجد درگذشت. بعد از عبدالرحمن اول، پسرش «هشام» فرمانروای دیگر اندلس (اسپانیا)، مسجد را به اتمام رسانید و مناره نخستین آن را بنا کرد. سپس عبدالرحمن دوم پسر «حکم»، نوه او در سال 218ق، دو ایوان تازه در سمت قبله، یعنی ناحیه جنوبی مسجد مقابل نهر «وادی الکبیر» بر آن افزود<ref>ر.ک: عبدالله عنان، محمد؛ دوانی، علی، ص25</ref>. | ||
آنگاه محمد بن عبدالرحمن دوم شبستان بزرگی در آن بنا کرد و در زمان حکومت امیر عبداللّه پسر محمد، راهرو سرپوشیدهای از قصر سلطنتی تا نزدیک محراب مسجد ساخته شد که خلیفه بهوسیله آن از قصر مستقیماً خود را به محراب میرسانید. عبدالرحمن سوم، معروف به «ناصر» نمای داخلی مسجد را تجدید بنا کرد؛ مناره قدیمی را خراب و بهجای آن مناره دیگری که بلندتر و پرشکوهتر بود، به سال 340ق، ساخت. مناره جدید، دارای دو نردبان بود که از یکی بالا میرفتند و از دیگری پایین میآمدند. بر فراز این مناره، سه قبه کوچک ساخته شده بود که دو تای آن از طلا و سومی از نقره بود. این مناره به شکل چـهارگوش بود و 14 شبکه طاقدار نیمدائرهای داشت. بعد از عبدالرحمن ناصر، پسرش «حکم دوم»، زیاداتی در آن احداث نمود. حکم محراب سوم مسجد را ساخت؛ ساختمان این محراب مدت چهار سال به طول انجامید. بر روی این محراب نیز گنبد بزرگی ساخته شد که با سنگهای الوان منقش بود. بهطور خلاصه امرا و خلفای اندلس هرکدام روی کار میآمدند سعی بلیغی در توسعه و تکمیل و زیبایی این مسجد مجلل داشتند، تاآنکه چنان وسعتی یافت و دارای یکهزارودویست ستون و درهای برنزی متعدد و محرابهای بزرگ و زینتکاریهای جالب و بدیع گردید؛ بهطوریکه اگر بزرگترین مسجد عالم نبود، یکی از بزرگترین آنها بشمار میرفت<ref>ر.ک: همان، ص26-25</ref>. | آنگاه محمد بن عبدالرحمن دوم شبستان بزرگی در آن بنا کرد و در زمان حکومت امیر عبداللّه پسر محمد، راهرو سرپوشیدهای از قصر سلطنتی تا نزدیک محراب مسجد ساخته شد که خلیفه بهوسیله آن از قصر مستقیماً خود را به محراب میرسانید. عبدالرحمن سوم، معروف به «ناصر» نمای داخلی مسجد را تجدید بنا کرد؛ مناره قدیمی را خراب و بهجای آن مناره دیگری که بلندتر و پرشکوهتر بود، به سال 340ق، ساخت. مناره جدید، دارای دو نردبان بود که از یکی بالا میرفتند و از دیگری پایین میآمدند. بر فراز این مناره، سه قبه کوچک ساخته شده بود که دو تای آن از طلا و سومی از نقره بود. این مناره به شکل چـهارگوش بود و 14 شبکه طاقدار نیمدائرهای داشت. بعد از عبدالرحمن ناصر، پسرش «حکم دوم»، زیاداتی در آن احداث نمود. حکم محراب سوم مسجد را ساخت؛ ساختمان این محراب مدت چهار سال به طول انجامید. بر روی این محراب نیز گنبد بزرگی ساخته شد که با سنگهای الوان منقش بود. بهطور خلاصه امرا و خلفای اندلس هرکدام روی کار میآمدند سعی بلیغی در توسعه و تکمیل و زیبایی این مسجد مجلل داشتند، تاآنکه چنان وسعتی یافت و دارای یکهزارودویست ستون و درهای برنزی متعدد و محرابهای بزرگ و زینتکاریهای جالب و بدیع گردید؛ بهطوریکه اگر بزرگترین مسجد عالم نبود، یکی از بزرگترین آنها بشمار میرفت<ref>ر.ک: همان، ص26-25</ref>. |
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۵۳
قرطبة حاضرة الخلافة في الأندلس | |
---|---|
پدیدآوران | سالم، عبدالعزیز (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | دراسة تاريخية، عمرانية أثرية في العصر الإسلامي |
ناشر | دار النهضة العربية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1971م |
موضوع | اسپانيا - تاريخ
اسلام - تاريخ اندلس - تاريخ قرطبه - تاريخ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DP 107 /س2ق4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
قرطبة حاضرة الخلافة في الأندلس، تألیف عبدالعزیز سالم، از جمله مطالعات تاریخی پیرامون شهر قرطبه و جایگاه و وضعیت فرهنگی - عمرانی این شهر در عصر اموی است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر مقدمه نویسنده و دو بخش و هشت فصل است (در هر بخش چهار فصل ذکر شده است).
گزارش محتوا
در مقدمه کتاب به نقش مهم قرطبه در تاریخ تمدن اسلامی اشاره شده است. این شهر در قرن دهم میلادی شهرتی به دست آورد که خیلی کمتر از شهر بغداد در زمان خلفای بنیعباس نبود؛ پس ذکر این شهر در بین شهرهای اسلامی بزرگی که تأثیر عمیقی در تاریخ سیاسی و فرهنگی اسلام در مشرق و مغرب گذاشتند، دور از صواب نیست[۱].
مباحث کتاب با ذکر وضعیت جغرافیایی قرطبه آغاز شده است. این شهر در دشتی مرتفع در دامنه کوه قرطبه که نزد مورخین عرب به کوه عروس معروف است، واقع شده است. این کوه یکی از سلسله جبال سیرا مورینا را به هم متصل میکند و در شمال قرطبه امتداد مییابد. درختان انگور، زیتون و سایر درختان و انواع گلها در قرطبه کشت میشود. ارتفاع این شهر بین 100 و 123 متر بالاتر از سطح دریا در نوسان است...[۲].
نویسنده، «قرطبة حاضرة الأندلس» را در اولین فصل از بخش اول، یکی از عناوین فرعی قرار داده و چنین مینویسد: «قرطبه و اشبیلیه به تناوب مراکز اول در اندلس در طول حکومت اسلامی بودند و زمانی که حر بن عبدالرحمن ثقفی از سوی محمد بن یزید حاکم افریقیه، والی اندلس شد، این اختیار تثبیت شد و رسماً توسط او پایتخت اندلس از اشبیلیه به قرطبه منتقل گردید»[۳].
نویسنده مقطع زمانی حکومت بنیامیه را عصر طلایی قرطبه دانسته است؛ بهعنوان مثال این شهر در عصر الناصرلدينالله به رونق و پیشرفتی رسید که هیچ پایتختی پیش از آن ندیده بود[۴] و در عصر المستنصر (350-366ق) به اوج زیبایی و عظمت رسید و با شهرهای بزرگ دنیا همچون بغداد و روم و قسطنطنیه رقابت میکرد. مستنصر دوستدار علم بود و انواع کتابها را جمع میکرد. هیچیک از حاکمان پیش از او به اندازه او کتاب گردآوری نکرد[۵].
مورخین و جغرافیدانان عرب این شهر را به بدیعترین شکل توصیف کردهاند؛ مثلاً رازی (متوفی 324ق) در رابطه با قرطبه میگوید: «قرطبه امالقراء و مرکز اندلس و استوارترین ملک در قدیم و جدید و جاهلیت و اسلام بوده است. رود این شهر بزرگترین رود و دارای پلی است که یکی از غرائب زمین در صنعت و استحکام است. همچنین مسجد جامعی دارد که بزرگتر از آن در شهرهای اندلس وجود ندارد[۶].
یکی از مباحث کتاب، بررسی اوضاع قرطبه در عصر مرابطین است. بیشک یکی از دولتهای بزرگ و قدرتمندی که در نیمه دوم قرن پنجم هجری در مغرب اقصی ظهور کرد، دولت «مرابطین» بود. این قرن، با ضعف عرب و ظهور قدرتمندانه بربر در صحنه سیاسی مغرب آغاز شد. مرابطین از قبایل بربر مسوفه و لمتونه و جداله از فروع قبیله بزرگ صنهاجه بوده که آنها را ملثمین میخواندند. این قبایل در مسافتی میان جنوب مغرب اقصی تا بلاد سودان پراکنده شده بودند. در نیمه قرن پنجم وارد دشـت مراکش شدند. اسلام در قرن سوم هجری در بین آنها گسترش یافته بود. آغاز تحرک سیاسی این قبایل به فعالیتهای رهبر لمتونه، محمد یتفاوت لمتونی برمیگردد که این قبایل را متحد ساخت؛ اما پیدایش واقعی دولت مرابطین به دست یوسف بن تاشفین (متوفی 500ق) انجام گرفت. او برای اولین بار در تاریخ مغرب، یک دولت مستقل بربر به وجود آورد که از سودان در جنوب تا کوههای برانس در شمال و از اقیانوس اطلس در غرب تا مرزهای سوس در شـرق امتداد داشت. بعد از یوسف چهار نفر از امرای مرابطی حکومت کردند[۷].
در زمان حیات علی بن یوسف نفوذ فقهای مرابطی افزایش ملموسی یافت. اینها همان کسانی بودند که در زمان حیات پدرش فتوا به خلع ملوکالطوایف داده بودند[۸]. فقهای مرابطی با هرگونه عقلگرایی در پیرامون نصوص بهشدت برخورد میکردند. آنهـا به پیروی از نظر مالک، جمود بر اندیشه سلف را میخواستند و هر چیزی را که با سنت سلف مخالف بود، بدعت میشمردند[۹]؛ لذا درخواست خود در سوزاندن کتب غزالی و مهمترین آنها یعنی «إحياء علوم الدين» - که گرایشهای فقها در مباحث فقهی و حرصشان در طلب دنیا را آشکار میکرد - بر او تحمیل کردند[۱۰].
نویسنده، فصول هفتم و هشتم کتاب را به معرفی و توصیف مسجد جامع اختصاص داده است. مسجد جامع قرطبه به فرمان «عبدالرحمن اول» (بازمانده خلفای اموی شام که بعد ازسقوط بنیامیه گریخت و به اسپانیا آمد)، به سال 170ق، ساخته شـد. محل آن پیش از فتح اسپانیا به دست مسلمانان، کلیسای گتها بود. عبدالرحمن میخواست در جای کلیسای مزبور مسجدی بنا کند که بزرگترین و پرشکوهترین مسجد اروپا باشد. به همین منظور ستونهای مرمر و سنگهای بزرگ آن را از شهرهای جنوب فرانسه مانند «ناربون» و «نیم» و هـمچنین از «قسطنطنیه» پایتخت روم شرقی و «اشبیلیه» آورد تا در آن بنای مجلل کار گذارند، ولی پیش از تکمیل مسجد درگذشت. بعد از عبدالرحمن اول، پسرش «هشام» فرمانروای دیگر اندلس (اسپانیا)، مسجد را به اتمام رسانید و مناره نخستین آن را بنا کرد. سپس عبدالرحمن دوم پسر «حکم»، نوه او در سال 218ق، دو ایوان تازه در سمت قبله، یعنی ناحیه جنوبی مسجد مقابل نهر «وادی الکبیر» بر آن افزود[۱۱].
آنگاه محمد بن عبدالرحمن دوم شبستان بزرگی در آن بنا کرد و در زمان حکومت امیر عبداللّه پسر محمد، راهرو سرپوشیدهای از قصر سلطنتی تا نزدیک محراب مسجد ساخته شد که خلیفه بهوسیله آن از قصر مستقیماً خود را به محراب میرسانید. عبدالرحمن سوم، معروف به «ناصر» نمای داخلی مسجد را تجدید بنا کرد؛ مناره قدیمی را خراب و بهجای آن مناره دیگری که بلندتر و پرشکوهتر بود، به سال 340ق، ساخت. مناره جدید، دارای دو نردبان بود که از یکی بالا میرفتند و از دیگری پایین میآمدند. بر فراز این مناره، سه قبه کوچک ساخته شده بود که دو تای آن از طلا و سومی از نقره بود. این مناره به شکل چـهارگوش بود و 14 شبکه طاقدار نیمدائرهای داشت. بعد از عبدالرحمن ناصر، پسرش «حکم دوم»، زیاداتی در آن احداث نمود. حکم محراب سوم مسجد را ساخت؛ ساختمان این محراب مدت چهار سال به طول انجامید. بر روی این محراب نیز گنبد بزرگی ساخته شد که با سنگهای الوان منقش بود. بهطور خلاصه امرا و خلفای اندلس هرکدام روی کار میآمدند سعی بلیغی در توسعه و تکمیل و زیبایی این مسجد مجلل داشتند، تاآنکه چنان وسعتی یافت و دارای یکهزارودویست ستون و درهای برنزی متعدد و محرابهای بزرگ و زینتکاریهای جالب و بدیع گردید؛ بهطوریکه اگر بزرگترین مسجد عالم نبود، یکی از بزرگترین آنها بشمار میرفت[۱۲].
وضعیت کتاب
در انتهای کتاب، اصطلاحات فنی ذکرشده در کتاب و تفسیر آنها ارائه شده است؛ پس از آن نقشه شهر قرطبه در قرن دهم هجری، تصاویری از مسجد جامع قرطبه و دیگر ابنیه این شهر ارائه شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- عبدالله عنان، محمد؛ دوانی، علی، «آثار تمدن اسلامی در اسپانیا و پرتقال، مسجد جامع قرطبه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: درسهایی از مکتب اسلام، مهر 1348، سال دهم، شماره 10، صفحه 24 تا 27.
- پاک، محمدرضا، «تحول اندیشههای فلسفی - کلامی در دوره مرابطین»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: تاریخ اسلام، زمستان 1380، شماره 8، صفحه 45 تا 70.