تفسير القرآن العزيز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تـ' به 'ت'
جز (جایگزینی متن - 'حـ' به 'ح')
جز (جایگزینی متن - 'تـ' به 'ت')
خط ۴۱: خط ۴۱:
عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‌کند که‎ می‌توان‎ از آنها به‌عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بـحثی دربـاره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‌کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‌پذیرد که قـرآن پس از پیـامبر(ص) به‌وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19] </ref>.  
عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر می‌کند که‎ می‌توان‎ از آنها به‌عنوان مقدمه‎ تفسیر‎ یاد‎ کرد. وی این مقدمه را با بـحثی دربـاره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت‎ جمع‎ قرآن‎ را ذکر می‌کند و با ذکر این‎ روایت‎، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت می‌پذیرد که قـرآن پس از پیـامبر(ص) به‌وسیله زید بن‎ ثابت‎ و دستور‎ ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19] </ref>.  


مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‌ای تفسیرش را دارد، روایات حرمت تـفسیر به رأی را می‌آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایـتی دیـگر را گزارش می‌کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‌شمارد که قرآن شش گونه‎ آیـه دارد: امـر، نهی، تبشیر، تنذیر، مـوعظه، قـصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. می‌توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‌های آیات قرآن می‌داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‌شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‌آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایـت بـعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>.  
مفسر در‎ باب اول که جایگاه مقدمه‌ای تفسیرش را دارد، روایات حرمت تفسیر به رأی را می‌آورد و پس‎ از‎ آن‎ روایـتی دیـگر را گزارش می‌کند که تفسیر را چهار وجه دانسته‎ است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمی‌شمارد که قرآن شش گونه‎ آیـه دارد: امـر، نهی، تبشیر، تنذیر، مـوعظه، قـصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. می‌توان‎ گفت‎ که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونه‌های آیات قرآن می‌داند‎. عبدالرزاق‎ سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نقل تفسیر قرآن‎ از‎ طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد می‌شود. وی در‎ این‎ مقدمه‎، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را می‌آورد. در روایت نخست از این‎ بحث‎، زمان نزول دفعی قرآن و در روایـت بـعدی، چگونگی نزول تدریجی قرآن را‎ بیان‎ می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>.  


پس از آن روایتی را می‌آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بـوده است. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‌پردازد. وی در این‌باره، ترتیب سور و آیات را به‌صورت‎ ‎غـالب رعایت می‌کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‌کند‎ و آنگاه‎ مـکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>.  
پس از آن روایتی را می‌آورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن‎ در‎ عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد‎ بر‎ نقل‎ مأثور بـوده است. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه‎ از‎ سور‎ قرآن می‌پردازد. وی در این‌باره، ترتیب سور و آیات را به‌صورت‎ ‎غـالب رعایت می‌کند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره می‌کند‎ و آنگاه‎ مـکی یا مدنی بودن سور را ذکر می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>.  
خط ۴۷: خط ۴۷:
شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایـات را بـه‌طور دقیق بیان کند؛ ازاین‌رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‌کند که از چگونگی تحمل روایـت از سوی خـودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقـت و اهـتمام عـبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخـبرنا، أنبأنا، سمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‌کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سوی راویـان می‌رساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.  
شیوه عبدالرزاق آن است که سند روایـات را بـه‌طور دقیق بیان کند؛ ازاین‌رو، از الفاظ‎ و عباراتی‎ در ذکر سند استفاده می‌کند که از چگونگی تحمل روایـت از سوی خـودش یا راوی نشان دارد. این امر، افزون بر بیان چگونگی تحمل روایت، نشانه دقـت و اهـتمام عـبدالرزاق‎ بر‎ بیان سند و ویژگی آن است. برای مثال، وی در این روایات خود از الفاظ قال، أخبرني، أخـبرنا، أنبأنا، سمعت، سمع، يحدث، عمن سمع و… استفاده می‌کند. این الفاظ چگونگی‎ طرق‎ تحمل حدیث‎ را از سوی راویـان می‌رساند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.  


عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابـتدا نام سوره را یادآور می‌شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‌ها می‌پردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بـیان می‌کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‌ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‌کند یـا در اواخر سوره‌ها می‌آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نیز بـه‌تـناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‌پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بـدین‌گـونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنها می‌آورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.  
عبدالرزاق در تفسیر هر سوره، ابـتدا نام سوره را یادآور می‌شود، سپس به مکی و مدنی بودن سوره‌ها می‌پردازد و غالباً ً مدنی بودن آنها را بـیان می‌کند. بعد از آن، در مواردی، فضایل قرآن و سوره‌ها را‎ به‎ شکل‎ مقبولی ذکر می‌کند یـا در اواخر سوره‌ها می‌آورد. عبدالرزاق در بیان و ذکر روایات تفسیری، روش ترتیبی را در پیش گرفته است و گاهی نیز بـه‌تناسب‎، به‎ تفسیر‎ آیات در غیر از ترتیب قرآن می‌پردازد. روش عبدالرزاق در‎ تفسیر‎ آیات قرآن، بـدین‌گـونه است که وی، ذیل کلمات یا عباراتی از آیات قرآن یک روایت‎ یا‎ بیشتر‎، در بیان معنا و تفسیر آنها می‌آورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>.  


به‌هـرحال، گـزارش اسباب نزول از سوی عـبدالرزاق مستند است و به نظر می‌رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‌رود سبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اخـتیار کرده است. ایـن امـر از‎ ضـعف‌های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشـمار می‌رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‌اند، هـیچ گـزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنها بـه‎ دست‎ نمی‌دهـد. برای نمونه، آیـه 207 بـقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‌باشد، آیه تطهیر، آیه بـلاغ، آیـه اکمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ که‎ در ایـن تـفسیر هـیچ سبب نزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‌خورد؛ درحالی‌که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/26 ر.ک: همان، ص26] </ref>.  
به‌هـرحال، گـزارش اسباب نزول از سوی عـبدالرزاق مستند است و به نظر می‌رسد‎ که اسباب‎ نزول در نزد وی اهمیت شایانی داشته است؛ هرچند در آیاتی که انتظار می‌رود سبب نزول‎ آنها را ذکر کند، سکوت اخـتیار کرده است. ایـن امـر از‎ ضـعف‌های‎ تفسیر‎ عبدالرزاق بشـمار می‌رود. عبدالرزاق برای آیاتی که در تاریخ اسلام در پی حوادثی مهم و سرنوشت‎‎ساز‎ نازل شده‌اند، هـیچ گـزارشی از سبب نزول یا شأن نزول آنها بـه‎ دست‎ نمی‌دهـد. برای نمونه، آیـه 207 بـقره که به «ليلة المبيت» و خوابیدن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] در بستر‎ پیامبر(ص) مربوط می‌باشد، آیه تطهیر، آیه بـلاغ، آیـه اکمال دین، آیه اهل‎ ذکر و... آیاتی هستند‎ که‎ در ایـن تفسیر هـیچ سبب نزول یا شأن نزولی برای آنها به چشم نمی‌خورد؛ درحالی‌که این آیات و اسباب نزول آنها از طریق شیعه و سنی بسیار فراوان نقل شده‌اند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/26 ر.ک: همان، ص26] </ref>.  


آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‌ها نقل کرده، با قول مشهور اخـتلاف‎ دارد؛ بـه‌گونه‌ای که وی سوره‌های نحل و قدر را مدنی می‌شمارد که بنا به نقل‎ مـشهور‎ از سوره‌های مکی است. تعداد سوره‌های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عـدد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>.  
آنچه عبدالرزاق از مدنی بودن سوره‌ها نقل کرده، با قول مشهور اخـتلاف‎ دارد؛ بـه‌گونه‌ای که وی سوره‌های نحل و قدر را مدنی می‌شمارد که بنا به نقل‎ مـشهور‎ از سوره‌های مکی است. تعداد سوره‌های مکی در تفسیر عبدالرزاق، 32 عـدد می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص29 </ref>.  
خط ۶۱: خط ۶۱:
# آیات‎ را‎ در آغـاز بـا احادیث نبوی و آثـار صحابه تفسیر می‌کند و بسیار اتفاق افـتاده است که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‌ای می‌آورد.
# آیات‎ را‎ در آغـاز بـا احادیث نبوی و آثـار صحابه تفسیر می‌کند و بسیار اتفاق افـتاده است که‎ بیش‎ از یک حدیث را در شرح آیه‌ای می‌آورد.
# میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کم است، ولی بااین‌حال به پیامبران الهـی، اموری را نسبت داده‎ است‎ که‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
# میزان نقل‎ اسرائیلیات‎ در‎ آن بسیار کم است، ولی بااین‌حال به پیامبران الهـی، اموری را نسبت داده‎ است‎ که‎ در شأن آن بزرگواران نیست.
# در مقدمه تـفسیر و قـبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مـأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>.  
# در مقدمه تفسیر و قـبل از ورود به‎ آن‎، روایاتی را در جمع قرآن، وجوه تفسیر، پرهیز از تفسیر به رأی و اهمیت تفسیر مـأثور آورده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>.  


===کاستی‌های تفسیر ===
===کاستی‌های تفسیر ===
# در نقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‌گونه‌ای که‎ ذیل آیاتی که سبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کرده اند‎، سخنی‎ نگفته است؛ مـانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نه‌تـنها شأن نزول یا سبب نزول آنها‎ را‎ بـیان نکرده، بـلکه در مـواردی شأن‎ نزول ضـعیفی را نقل‎ نموده‎ است.
# در نقل اسباب‎ نزول‎، راه‎ ناصواب را پیموده است؛ به‌گونه‌ای که‎ ذیل آیاتی که سبب نزول مهمی دارند و همه به آن اعتراف کرده اند‎، سخنی‎ نگفته است؛ مـانند آیه تطهیر‎، آیه‎ انذار، آیه‎ اهل‎ ذکر‎، آیه بلاغ، آیه اکمال دین، سوره‎ هل‎ اتی و موارد دیگر که نه‌تنها شأن نزول یا سبب نزول آنها‎ را‎ بـیان نکرده، بـلکه در مـواردی شأن‎ نزول ضـعیفی را نقل‎ نموده‎ است.
# تـفسیر عبدالرزاق همه سوره‌ها و آیات‎ قرآن‎ را در بـر‎ ندارد‎.
# تفسیر عبدالرزاق همه سوره‌ها و آیات‎ قرآن‎ را در بـر‎ ندارد‎.
# نقل او از اهـل‎‎بـیت‎(ع) بـه‌صورت بی‌واسطه به‌هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که، هم‌عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎‌بیت(ع)، بـه‌ویژه امام علی(ع) اندک می‌باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>.  
# نقل او از اهـل‎‎بـیت‎(ع) بـه‌صورت بی‌واسطه به‌هیچ‎وجه در تفسیر او دیده نمی‌شود؛ درحالی‌که، هم‌عصر امام صادق(ع) بوده‎ است‎. علاوه بر‎ آن‎، نقل‎ باواسطه از اهل‎‌بیت(ع)، بـه‌ویژه امام علی(ع) اندک می‌باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/31 ر.ک: همان]</ref>.  


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش