خاقانی، بدیل بن علی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س') |
جز (جایگزینی متن - 'بـ' به 'ب') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
==مقام ادبی== | ==مقام ادبی== | ||
در قدرت سخنوری او کافی است | در قدرت سخنوری او کافی است بگوییم که مانند مجسّمهسازی است که باریککاریهای تندیس مرمرین را در پیکر خارا پدید میآرد و زیبایی و استحکام را بهطرز دلاویز در هم مـیآمیزد. خـاقانی از نوآوران قرن ششم هجری و اول کسی است که از فرسودگی لغات و ترکیبات به سبب کثرت تکرار، در طول زمان، سخن رانده است وترمیم و تعویض کلمات و ترکیبات فرسوده را برعهده دبیران روشنبین وگویندگان صاحبذوق گذاشته است<ref>ر.ک: زنجانی، برات، ص155</ref>. | ||
بررویهم باید او را مبتکر یک سبک تازه در سخنسرایی بدانیم<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه پنجاهودو</ref>. | بررویهم باید او را مبتکر یک سبک تازه در سخنسرایی بدانیم<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه پنجاهودو</ref>. |
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۱
نام | خاقانی شروانی، بدیل بن علی |
---|---|
نامهای دیگر | حقایقی شروانی
خاقانی، افضل الدین خاقانی شروانی، افضل الدین |
نام پدر | علی |
متولد | 520ق |
محل تولد | شروان از بلاد اران |
رحلت | 595ق |
اساتید | کافیالدین عمر
نظامالدین ابوالعلاء گنجوی |
برخی آثار | دیوان افضلالدین بدیل بن علی نجار خاقانی شروانی |
کد مؤلف | AUTHORCODE02556AUTHORCODE |
افضلالدین بدیل بن علی نجار خاقانی شروانی، شاعر قرن ششم هجری، یکی از بزرگترین شعرای قصیدهسرای ایران و صاحب سبک خاص است.
ولادت، نام، تبار و موطن
هرچند سال ولادت خاقانی معلوم نیست اما فروزانفر با ارائه دلایل مشروحی سال 520ق را زمان ولادت خاقانی میداند و این تاریخ با ضبط نسخه ای از جنگ لالا اسماعیل که موردتوجه شفیعی کدکنی است مطابقت دارد[۱].
در اشعارش چندین جا از سال 500ق، به عنوان زادروز خویش سخن رانده و گفته است:
از لفظ من که پانصد هجرت چو من نزاد | ماند هزار سال دگر مخبر سخاش[۲] |
. نام او بنا بر آنچه از تذکرهها برمیآید، بدیل است و علاوه خود او نیز در مواردی چند به نام خویش اشاره کرده است و میگوید:
بدل من آمدم اندر جهان سنائی را | بدین دلیل پدر نام بدیل نهاد |
اما بعضی از تذکرهنویسان نام او را ابراهیم و بعضی عثمان دانسته و ابوبدیل را برای او کنیه آوردهاند. اما آنهایی که نامش را ابراهیم دانستهاند به استناد این بیت است که میگوید:
بخوان معنی آرائی براهیمی پدید آمد | ز پشت آزر صنعت، علی نجار شروانی |
و این دلیل درست نیست؛ زیرا در اینجا مقصود ابراهیم بتشکن است و یاء وحدت قرینه آن است که به آخر اعلام متصل نمیشود[۳]. در تحفة العراقین گوید:
...وز سوی پدر دروگرم دان | استاد سخنتراش دوران | |
از بر خلایقم سبکبار | بر مائده علی نجار |
بنابراین قول آنانکه نام پدر او را ابراهیم و جدش را علی دانستهاند، درست نیست. مادرش عیسوی نسطوری بود که بعد اسلام آورد و بهطوریکه اشاره میکند پیشه او طباخی بوده است:
هستم ز پی غذای جانور | طباخنسب ز سوی مادر |
همچنین جدش را هم جولاه ذکر میکند:
جولاهنژادم از سوی جد | در صنعت من کمال ابجد[۴] |
.
بهطوریکه از موارد بسیار از دیوان او و به عبارات مختلف برمیآید، مولد اصلی خاقانی، شهر شروان از بلاد اران است و در بسیاری از کتب تاریخ و جغرافیا و تذکره نیز موطن اصلی او شروان ذکر شده است، اما بعضی بهغلط او را شیروانی دانستهاند[۵].
خاقانی در خانواده بسیار فقیری به دنیا آمد، اما عم او عمر، ملقّب به کافیالدین، طبیب و فیلسوف بود و زندگی مرفّهی داشت. او پس از مرگ برادر، فرزند برادر را حمایت و تا بیستوپنج سالگی نگهداری و پرستاری کـرد و در تـحصیل و تربیتش کوشید[۶].
پس از اینکه کافیالدین وفات یافت و خاقانی را در 25 سالگی تنها گذاشت، خاقانی که مقدمات علوم را نزد او آموخته بود و استعدادی سرشار و فراوان داشت، نزد مربی دیگری رفت و او نظامالدین ابوالعلاء گنجوی شاعر دربار منوچهر شروان شاه بود و استاد شعرا بشمار میرفت. پیوستگی خاقانی با ابوالعلاء بهاحتمال قویتر میانه سالهای 540-550ق، بوده و وفات ابوالعلاء گنجوی به روایت کتاب شاهد صادق، به سال 554ق، واقع شده است.[۷].
سوانح ایام
از مهمترین وقایع زمان زندگی خاقانی میتوان مسافرتها، گرفتاری در زندان و مرگ زن و فرزند و خویشان را بشمار آورد[۸]. گفته تذکرهنویسان درباره زندانی شدن خاقانی این است که او بر اثر فرار از شروان به امر شروان شاه دستگیر و زندانی شده است.[۹]. پس از گرفتاری زندان و سایر مشقات زندگی و حسدورزی حسودان و بدخواهان و امثال آن، دردناکترین حوادث و سختترین مصائب زندگی خاقانی، مرگ فرزند و زن و خویشان او بوده است.[۱۰].
مذهب
خاقانی در مذهب بر طریقه تسنن و پیرو شافعیه بوده است و این معنی از اشعارش برمیآید و در موارد بسیار از طریقه تسنن و احکام آن سخن گفته و علاوه بر این ائمه شافعیه مانند محمد بن یحیی و محمد اسعد حفده و مانند آنها را مدح گفته یا در مرثیه آنان شعر سروده است.[۱۱].
مقام ادبی
در قدرت سخنوری او کافی است بگوییم که مانند مجسّمهسازی است که باریککاریهای تندیس مرمرین را در پیکر خارا پدید میآرد و زیبایی و استحکام را بهطرز دلاویز در هم مـیآمیزد. خـاقانی از نوآوران قرن ششم هجری و اول کسی است که از فرسودگی لغات و ترکیبات به سبب کثرت تکرار، در طول زمان، سخن رانده است وترمیم و تعویض کلمات و ترکیبات فرسوده را برعهده دبیران روشنبین وگویندگان صاحبذوق گذاشته است[۱۲].
بررویهم باید او را مبتکر یک سبک تازه در سخنسرایی بدانیم[۱۳].
وفات
خاقانی بنا بر اصح اقوال، در سال 595ق، در تبریز وفات یافته است.[۱۴].
آثار
- دیوان اشعار؛
- تحفة العراقین؛
- منشآت خاقانی.
پانویس
- ↑ ستودهنیا، محیا؛ نیکمنش، مهدی، ص21
- ↑ ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه ده
- ↑ ر.ک: همان، صفحه شش
- ↑ ر.ک: همان، صفحه هفت
- ↑ ر.ک: همان، صفحه هشت
- ↑ ر.ک: همان، صفحه دوازده؛ زنجانی، برات، ص155
- ↑ ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه سیزده و چهارده
- ↑ ر.ک: همان، صفحه شانزده
- ↑ ر.ک: همان، صفحه نوزده
- ↑ ر.ک: همان، صفحه بیستودو
- ↑ ر.ک: همان، صفحه بیستوشش
- ↑ ر.ک: زنجانی، برات، ص155
- ↑ ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه پنجاهودو
- ↑ ر.ک: همان، صفحه پنجاهویک
منابع مقاله
- سجادی، ضیاءالدین، «دیوان افضلالدین بدیل بن علی نجار خاقانی شروانی»، تهران، انتشارات زوار، چاپ هفتم، 1382.
- زنجانی، برات، «اصطلاحات طبی در آثار خاقانی شروانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، جستارهای ادبی، بهار 1363، شماره 65، صفحه 155 تا 190.
- ستودهنیا، محیا؛ نیکمنش، مهدی، نقد خاقانی در تذکرههای فارسی، مجله کاوشنامه زبان و ادبیات فارسی، پاییز و زمستان 1395، شماره 33.