دیوان جامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'جـ' به 'ج') |
جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
[[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در مقطعات خود مطالب مختلفی را بیان نموده و بیشتر از پند و اندرز سخن میراند. بعضی قطعهها مضمون فکاهی داشته، وقایع زندگی را با ظرافت و لطافت بیان میکنند. از چهار ترجیعبند [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، یکی نعت بوده و سهتای دیگر آنها به وصف معرفت صوفیان، مبانی تصوف، عشق الهی و محبت انسانی اختصاص یافته است. از شش ترکیببند او چهارتایش مرثیه است؛ یکی هنگام سفر او در مدینه و دیگری در تعریف عمارت سلطان حسین نوشته شده است. ترجیعات و ترکیبات [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] خوشآهنگ و ساده و روان میباشند. موضوع مثنویهای دیوانهای [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از حمد، مدح، توصیف عمارتها، جواب نامهها، تعریف قناعت و امثال آن عبارت بوده و معمایش بر ضم معنای معماگی معنای ظاهری خوب و دلکش هم دارند. یک مربع و شعر در بحر طویل از تصویر حسن معشوقه و بیان حال عاشق و مربع دیگر از مناجات بحث میکند<ref>ر.ک: همان، ص21-20</ref>. | [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] در مقطعات خود مطالب مختلفی را بیان نموده و بیشتر از پند و اندرز سخن میراند. بعضی قطعهها مضمون فکاهی داشته، وقایع زندگی را با ظرافت و لطافت بیان میکنند. از چهار ترجیعبند [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، یکی نعت بوده و سهتای دیگر آنها به وصف معرفت صوفیان، مبانی تصوف، عشق الهی و محبت انسانی اختصاص یافته است. از شش ترکیببند او چهارتایش مرثیه است؛ یکی هنگام سفر او در مدینه و دیگری در تعریف عمارت سلطان حسین نوشته شده است. ترجیعات و ترکیبات [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] خوشآهنگ و ساده و روان میباشند. موضوع مثنویهای دیوانهای [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] از حمد، مدح، توصیف عمارتها، جواب نامهها، تعریف قناعت و امثال آن عبارت بوده و معمایش بر ضم معنای معماگی معنای ظاهری خوب و دلکش هم دارند. یک مربع و شعر در بحر طویل از تصویر حسن معشوقه و بیان حال عاشق و مربع دیگر از مناجات بحث میکند<ref>ر.ک: همان، ص21-20</ref>. | ||
از مـثنویهای جامی میتوان دریافت که او در زمینههای مختلف از علوم ادبی و قرآن و حدیث و حکمت و عرفان گرفته تا علوم غـریبه، اطـلاعات | از مـثنویهای جامی میتوان دریافت که او در زمینههای مختلف از علوم ادبی و قرآن و حدیث و حکمت و عرفان گرفته تا علوم غـریبه، اطـلاعات وسیعی داشته و از این محفوظات و داشتههای ذهنی خود، در تدوین منظومههایش بهره برده است. بـه دیـگر سخن، منظومههای شاعر، تجلیگاه اطلاعات، معلومات و تواناییهای ادبی اوست. در این میان، آیات قرآن، احادیث، اشعار و امـثال عـربی در دست [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، چون موم نرم و نقشپذیر بوده و او به بهترین شکل ممکن آنها را در شـعر خود جای داده است و این امر، بیانگر وسعت و تـنوع اندوختههای ذهنی و قابلیتهای شاعرانه اوست؛ بهعنوان مثال: «عاليها سافلها کردن»، کنایه از خراب کردن، ویران کردن و زیر و رو کردن است. این ترکیب کنایی، برگرفته از قرآن کریم و به معنی خراب و ویران کـردن است: | ||
{{شعر}}{{ب|''چون جمع شود ز عقل و دین قافلهها''|2=''عـشق تـو کند عاليها سافلها''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: سبزیانپور، وحید؛ آرتا، سید محمد، ص68 و 74؛ متن کتاب، ج2، ص422، معمیات، 18</ref>. | {{شعر}}{{ب|''چون جمع شود ز عقل و دین قافلهها''|2=''عـشق تـو کند عاليها سافلها''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: سبزیانپور، وحید؛ آرتا، سید محمد، ص68 و 74؛ متن کتاب، ج2، ص422، معمیات، 18</ref>. | ||
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۷
دیوان جامی | |
---|---|
پدیدآوران | جامی، عبدالرحمن (نویسنده)
افصحزاده، اعلاخان (مصحح و مقدمهنويس) دفتر نشر ميراث مکتوب (زير نظر) |
عنوانهای دیگر | ديوان |
ناشر | مرکز پژوهشي ميراث مکتوب مرکز مطالعات ايراني |
مکان نشر | ايران - تهران ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1378ش , مجلد2: 1378ش , |
شابک | 964-6781-15-2 |
موضوع | شعر فارسی - قرن 9ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | PIR 5695 1378 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دیوان جامی، اثر نورالدین عبدالرحمان جامی (متوفی 898ق)، شاعر بزرگ فارسیسرای قرن نهم است. این اثر مشتمل بر سه دیوان با نامهای فاتحة الشباب، واسطة العقد و خاتمة الحياة است. کتاب با مقدمه و تصحیح اعلاخان افصحزاد منتشر شده است.
ساختار
جلد اول کتاب، مشتمل بر مقدمه مصحح، فاتحة الشباب، قصاید، ترجیعات و ترکیبات، مثنویات، غزلیات بهترتیب حروف الفبا و معماهاست. جلد دوم نیز حاوی واسطة العقد و خاتمة الحياة است. در ابتدای این جلد نیز مقدمهای از مصحح با عنوان بحثی راجع به میراث ادبی و علمی جامی آمده است. واسطة العقد مشتمل بر قصاید، غزلیات، مقطعات، رباعیات و معمیات و خاتمة الحياة نیز حاوی همینها بهعلاوه یک مثنوی است.
گزارش محتوا
مولانا عبدالرحمن جامی از آن شعرای بزرگ و نازکخیال ادبیات فارس و تاجیک است که غزلهای شورانگیز عاشقانه، قصاید پندآموز حکیمانه و رباعیات نمکین عارفانه او از شاهکارهای این ادبیات بوده؛ او در سرودن قطعه، معما، ترجیعبند و ترکیببند نیز اقتدار کامل نشان داده است. چنین اشعار عبدالرحمان جامی در سه دیوان او جای داده شدهاند که هرکدامی از آن محصول دوره معین زندگی شاعر بوده، عنوان خاصی گرفته است.[۱].
نویسنده در مقدمه واسطة العقد، مذموم بودن شعر را نفی کرده و به رفعت مقام شعر و شاعر اشاره کرده است: «متکلمی که خلعت اعجاز کلام معجزطراز قرآن را به ما [ی] نفی وَ مَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ (الحاقة: 41)، از آلایش تهمت شعر مطهر ساخته و عَلَم بلاغتموردش را از حضیض تدنس بَلْ هُوَ شَاعِرٌ ﴿الأنبياء: 5﴾، به اوج تقدس وَ مَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ (یس: 69) افراخته و بااینهمه نخستین مرکب تام را از آن کلام رفیع الشأن، بلکه از هر سورهای از آن در قالب شعر ریخته و بر هیئت نظم انگیخته تا ایمایی باشد به آنکه نفی این معنی نه اثبات آن صورت راست که شعر فیحدذاته، امری مذموم است و شاعر به سبب ایراد کلام منظوم معاتب و ملوم، بلکه بنا بر آن است که قاصران، نظم قرآن را مستند به سلیقه شعر ندارند و معاندان، متصدی تحدی به آن را از زمره شعرا نشمارند و این واضحترین دلیل است بر رفعت مقام شعر و شعرا و علو منزلت سحرآفرینان شعرآرا[۲].
سه دیوان جامی از جهت حجم و ارزش بدیعی متفاوتند. دیوان یکم جامی نهتنها از روی حجم، بلکه از جهت ارزش بدیعی هم از دو دیوان بعدیاش مقدم میایستد. اولاً موضوع اشعار شاعر بسی رنگارنگ بوده، جبهه حیاتدوستی و مسائل فلسفه و اخلاق در آن پرقوت است. برعکس در دو دیوان بعدی موضوع شعر خیلی تنگ شده، فقط جهتهای عرفانی و صوفیانه افکار شاعر وسعت مییابد. اما بهلحاظ جایگاه، این سه دیوان از یادگاریهای برجسته ادبیات ما میباشند و در خصوص مضمون و مندرجه آنها خود شاعر در قطعه زیرین که در دیوان سومش میآید، چنین میگوید:
هست دیوان شعر من اکثر | غزل عاشقان شیدایی | |
یا فنون نصایح است و حکم | منبعث از شعور و دانایی |
در حقیقت قطعه فوق مطالب و محتویات دیوانهای جامی را بهطور واضح افاده میکند و شرح دیگری بر آن زیاد نیست[۳].
درست است که در دیوانهای جامی بهغیر از قصیده و غزل، قطعه و رباعی، معما و فرد و مثنوی، ترجیعات و ترکیبات و مربع و بحر طویل نیز دیده میشوند، اما همه آنها علاوه بر آنکه خیلی کمند، انواع یک شکل شعری را تشکیل میکنند[۴].
قسمت عمده دیوانهای جامی را غزل تشکیل میدهد که در آنها اکثر معانی عاشقانه و مطالب عارفانه افاده یافتهاند. اما در همه جا مسائل تصوف و عرفان در پرده عشق و عاشقی بیان یافته، وابستگی آنها تا درجهای است که در بسیار موردها این دو موضوع را از همدیگر جدا کردن ممکن نمیشود. همچنین در غزلیات جامی گاهی هجو و مذمت اهل جاه و ریا، مدح بعضی از پادشاهان و پند و نصیحت نیز به نظر میرسد[۵].
قصاید جامی از توحید و نعت و مناجات، مسائل عرفان و فلسفه، پند و حکمت، شرح حال، شکوه، جواب گذشتگان، وصف باغ و عمارتها، مدح و جواب نامههای پادشاهان معاصرش عبارت بوده، اکثر آنها از جهت حجم خیلی کوتاه (8-15 بیت) میباشند. قصاید مدحیه جامی از جهت مقدار آنقدر زیاد نیست و بیشتر نصایح و پند را در بر میگیرند. همه قصیدههای جامی از جهت زبان، طرز بیان و شعریت پخته و رسا و روان و بیتکلف میباشند. دیگر نوعهای شعر در دیوانهای سهگانه جامی قسم کوچکی را تشکیل میدهند و رباعیات او اکثر از عشق و عرفان بحث میکنند[۶].
جامی در مقطعات خود مطالب مختلفی را بیان نموده و بیشتر از پند و اندرز سخن میراند. بعضی قطعهها مضمون فکاهی داشته، وقایع زندگی را با ظرافت و لطافت بیان میکنند. از چهار ترجیعبند جامی، یکی نعت بوده و سهتای دیگر آنها به وصف معرفت صوفیان، مبانی تصوف، عشق الهی و محبت انسانی اختصاص یافته است. از شش ترکیببند او چهارتایش مرثیه است؛ یکی هنگام سفر او در مدینه و دیگری در تعریف عمارت سلطان حسین نوشته شده است. ترجیعات و ترکیبات جامی خوشآهنگ و ساده و روان میباشند. موضوع مثنویهای دیوانهای جامی از حمد، مدح، توصیف عمارتها، جواب نامهها، تعریف قناعت و امثال آن عبارت بوده و معمایش بر ضم معنای معماگی معنای ظاهری خوب و دلکش هم دارند. یک مربع و شعر در بحر طویل از تصویر حسن معشوقه و بیان حال عاشق و مربع دیگر از مناجات بحث میکند[۷].
از مـثنویهای جامی میتوان دریافت که او در زمینههای مختلف از علوم ادبی و قرآن و حدیث و حکمت و عرفان گرفته تا علوم غـریبه، اطـلاعات وسیعی داشته و از این محفوظات و داشتههای ذهنی خود، در تدوین منظومههایش بهره برده است. بـه دیـگر سخن، منظومههای شاعر، تجلیگاه اطلاعات، معلومات و تواناییهای ادبی اوست. در این میان، آیات قرآن، احادیث، اشعار و امـثال عـربی در دست جامی، چون موم نرم و نقشپذیر بوده و او به بهترین شکل ممکن آنها را در شـعر خود جای داده است و این امر، بیانگر وسعت و تـنوع اندوختههای ذهنی و قابلیتهای شاعرانه اوست؛ بهعنوان مثال: «عاليها سافلها کردن»، کنایه از خراب کردن، ویران کردن و زیر و رو کردن است. این ترکیب کنایی، برگرفته از قرآن کریم و به معنی خراب و ویران کـردن است:
چون جمع شود ز عقل و دین قافلهها | عـشق تـو کند عاليها سافلها |
[۸].
وضعیت کتاب
پیش از آغاز متن کتاب، جدولی ارائه شده که در آن تعداد اشعار اعم از قصیده، ترجیعبند، ترکیببند، مثنوی، غزل، مربع، بحر طویل، قطعه، رباعی و معما بهتفکیک فاتحة الشباب، واسطة العقد و خاتمة الحياة ذکر شده است
فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن و اختلاف نسخ و برخی توضیحات مصحح در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- سبزیانپور وحید؛ آرتا، سید محمد، «پرتو کنایات قرآنی در دیوان جامی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهشهای ادبی - قرآنی، پاییز 1394، سال سوم، شماره 3، صفحه 63 تا 92.