۶٬۵۹۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| تصویر =NUR11037J1.jpg | | تصویر =NUR11037J1.jpg | ||
| عنوان =گنجینه عرفان | | عنوان =گنجینه عرفان | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر =زبدة الحقایق | ||
مقصد اقصی | مقصد اقصی | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[نسفی، عزیزالدین بن محمد]] ( | [[نسفی، عزیزالدین بن محمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11037AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11037AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11037 | |||
| کتابخوان همراه نور =11037 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''گنجینه عرفان'''، | |||
'''گنجینه عرفان'''، مجموعهای است از چند اثر عرفانی به نامهای '''اشعة اللمعات'''، '''سوانح'''، '''شرح ابیات مثنوی'''، '''مقصد اقصی'''، '''زبدة الحقائق'''، و '''منتخب چهار عنوان کیمیای سعادت''' که توسط اصغر حامدی ربانی گردآوری شده است. این آثار توسط عبدالرحمن جامی، محمد بن محمد غزالی، عزیزالدین نسفی، ابراهیم بن بزرگمهر عراقی، جلالالدین مولوی نوشته شده است. | |||
== اشعة اللمعات == | == اشعة اللمعات == | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۱: | ||
10. تمكين. | 10. تمكين. | ||
فصل سوم: انسان كامل، آن است كه در او چهار چيز به كمال باشد: اقوال نيك و افعال نيك و اخلاق نيك و معارف. كار سالكان، آن است كه اين چهار چيز را به كمال رسانند. انسان كامل را به اضافات و اعتبارات، اسامى مختلفه است، مانند شيخ، پيشوا، هادى، مهدى، دانا، بالغ، كامل، مكمل، جام جهاننما، آيينه گيتىنما، ترياك بزرگ، | فصل سوم: انسان كامل، آن است كه در او چهار چيز به كمال باشد: اقوال نيك و افعال نيك و اخلاق نيك و معارف. كار سالكان، آن است كه اين چهار چيز را به كمال رسانند. انسان كامل را به اضافات و اعتبارات، اسامى مختلفه است، مانند شيخ، پيشوا، هادى، مهدى، دانا، بالغ، كامل، مكمل، جام جهاننما، آيينه گيتىنما، ترياك بزرگ، اکسیر اعظم. | ||
تمام موجودات، همچون يك شخص و انسان كامل، دل آن شخص است. بر انسان كامل، هيچچيز پوشيده نيست، چون به خدا رسيده و خدا را شناخته است و بعد از شناخت خدا، تمام جواهر اشيا را كما هى، دانسته و ديده است. انسان كامل چون خدا را شناخت و اشياء را دانست و شهود كرد، بعد از آن، هيچ كارى برابر آن نديد و هيچ طاعتى را بهتر از آن نديد. انسان كامل، آن است كه به تكميل ديگران و تربيت و پرورش عالميان مىپردازد. | تمام موجودات، همچون يك شخص و انسان كامل، دل آن شخص است. بر انسان كامل، هيچچيز پوشيده نيست، چون به خدا رسيده و خدا را شناخته است و بعد از شناخت خدا، تمام جواهر اشيا را كما هى، دانسته و ديده است. انسان كامل چون خدا را شناخت و اشياء را دانست و شهود كرد، بعد از آن، هيچ كارى برابر آن نديد و هيچ طاعتى را بهتر از آن نديد. انسان كامل، آن است كه به تكميل ديگران و تربيت و پرورش عالميان مىپردازد. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۹: | ||
كاملان آزاد دو طايفهاند: بعضى بعد از ترك، عزلت و قناعت و خمول اختيار كردند و بعضى بعد از ترك، رضا و تسليم و نظاره كردن اختيار كردند. اين دو طايفه اكنون در عالم هستند و هر يك به كار خود مشغولند. آن طايفه كه بعد از ترك، عزلت و قناعت و خمول اختيار كردند، از جهت آن بود كه به يقين دانستند كه چنانكه با عسل، گرمى همراه است و با كافور، سردى، با صحبت اهل دنيا، پراكندگى و تفرقه همراه است و آن طايفه كه بعد از ترك، رضا و تسليم و نظاره كردن اختيار كردهاند، از جهت آن است كه اين طايفه به يقين دانستند كه آدميان به صلاح كار و امور خود واقف نيستند؛ روى اين اصل، اين طايفه، تدبير و تصرف خود از ميان برداشتند و راضى و تسليم شدند، لذا اگر اهل دنيا به زيارت ايشان آمدند، آنها را منع نمىكنند و اگر نيامدند غمناك نمىشوند. | كاملان آزاد دو طايفهاند: بعضى بعد از ترك، عزلت و قناعت و خمول اختيار كردند و بعضى بعد از ترك، رضا و تسليم و نظاره كردن اختيار كردند. اين دو طايفه اكنون در عالم هستند و هر يك به كار خود مشغولند. آن طايفه كه بعد از ترك، عزلت و قناعت و خمول اختيار كردند، از جهت آن بود كه به يقين دانستند كه چنانكه با عسل، گرمى همراه است و با كافور، سردى، با صحبت اهل دنيا، پراكندگى و تفرقه همراه است و آن طايفه كه بعد از ترك، رضا و تسليم و نظاره كردن اختيار كردهاند، از جهت آن است كه اين طايفه به يقين دانستند كه آدميان به صلاح كار و امور خود واقف نيستند؛ روى اين اصل، اين طايفه، تدبير و تصرف خود از ميان برداشتند و راضى و تسليم شدند، لذا اگر اهل دنيا به زيارت ايشان آمدند، آنها را منع نمىكنند و اگر نيامدند غمناك نمىشوند. | ||
فصل پنجم: اين فصل، در بيان صحبت است. در صحبت، اثرهاى قوى و | فصل پنجم: اين فصل، در بيان صحبت است. در صحبت، اثرهاى قوى و خاصیتهاى عظيم وجود دارد و هر سالكى كه به مقصد رسيد و مقصود حاصل كرد، بدان جهت بود كه به صحبت دانايى رسيد و هر كس كه به جايى نرسيد، از آن جهت بود كه به صحبت دانايى نرسيد. | ||
سالك وقتى به صحبت درويشان مىرسد، بايد مستمع و حاضر باشد و سخن كم گويد و سخنى كه از وى نمىپرسند، جواب ندهد. همچنين سالك نبايد از درويشان به طريق امتحان سؤال كند و هيچوقت در بند بحث و مجادله نباشد. | سالك وقتى به صحبت درويشان مىرسد، بايد مستمع و حاضر باشد و سخن كم گويد و سخنى كه از وى نمىپرسند، جواب ندهد. همچنين سالك نبايد از درويشان به طريق امتحان سؤال كند و هيچوقت در بند بحث و مجادله نباشد. |
ویرایش