میرلوحی سبزواری، سید محمد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'میرداماد، محمدباقر بن محمد' به 'میرداماد، سید محمدباقر بن محمد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR01409.jpg|بندانگشتی|میرلوحی سبزواری، محمد بن محمد]] | [[پرونده:NUR01409.jpg|بندانگشتی|میرلوحی سبزواری، محمد بن محمد]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |میرلوحی سبزواری، محمد بن محمد | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | لوحی سبزواری، محمد بن محمد | ||
مطهر | مطهر | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |سبزوار | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" | | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |[[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] | ||
[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" | | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE01409AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
''' | '''سید محمد بن محمد موسوی حسینی سبزواری'''، ملقّب به '''ميرلوحى و مطهر''' و متخلص به '''نقيبى'''، دانشمند، مجتهد پرآوازه شيعى در قرن 11، از شاگردان [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]]، [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] | ||
== ولادت == | |||
سید محمد بن محمد موسوی حسینی سبزواری، ملقّب به ميرلوحى و مطهر و متخلص به نقيبى از جمله علمای برجسته دوران صفویه است که با صوفیه و اندیشه های صوفیانه در افتاد. | |||
در اصل سبزوارى بود، ولى در خلال دوره صفويه، طى سده 11ق، در اصفهان اقامت داشت. ميرلوحى صريح و بىپروا به نقد دو رهبر مذهبى بسيار مشهور معاصرش [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|محمدباقر مجلسى]] و پدرش [[مجلسی، محمدتقی|محمدتقى مجلسى]]، مشهور به [[مجلسی، محمدتقی|مجلسى اول]] پرداخته و در حقيقت، نام او بيشتر در پيوند با انتقاداتش از مجلسىها به ميان آمده است. شرححالنويسان به علت همين انتقادات، به او توجهى نكردهاند و فقط محمدعلى مدرّس در «ريحانة الأدب في تراجم المعروفين بالكنية و اللقب» (ج 6، تبريز، بىتا، ص 6 - 235)، مدخلى چند سطرى را به او اختصاص داده است؛ هرچند همين نویسنده نيز او را صرفاً بهعنوان يكى از نويسندگانى كه درباره امام دوازدهم كتابى نوشتهاند معرفى مىكند (همان، نجم الثاقب در احوال امام غايب، تهران، بىتا، ص 5). | |||
منبع اصلى آگاهى درباره ميرلوحى كتاب جدلى خود اوست كه در 3 - 1081ق، به رشته نگارش درآمده است و «كفاية المهتدي في معرفة المهدي» نام دارد. از اين كتاب مىتوان به آگاهىهايى درباره زندگى او دست يافت. براى نمونه در اين كتاب آمده است كه ميرلوحى شاگرد برجسته دانشمندان بانفوذى چون [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاءالدين عاملى]] (متوفى در حدود 1031ق) و مير [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|محمدباقر داماد]] (متوفى حدود 1041ق) در زمينه علوم دينى بود. اين نكته كه ميرلوحى در سال 1031ق يا پيش از آن شاگرد برجستهاى بوده نشان مىدهد كه در آن زمان دستِكم بيست سال داشته است؛ در نتيجه تاريخ زاده شدن او بايد در حدود سال 1011ق، بوده باشد. | منبع اصلى آگاهى درباره ميرلوحى كتاب جدلى خود اوست كه در 3 - 1081ق، به رشته نگارش درآمده است و «كفاية المهتدي في معرفة المهدي» نام دارد. از اين كتاب مىتوان به آگاهىهايى درباره زندگى او دست يافت. براى نمونه در اين كتاب آمده است كه ميرلوحى شاگرد برجسته دانشمندان بانفوذى چون [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاءالدين عاملى]] (متوفى در حدود 1031ق) و مير [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|محمدباقر داماد]] (متوفى حدود 1041ق) در زمينه علوم دينى بود. اين نكته كه ميرلوحى در سال 1031ق يا پيش از آن شاگرد برجستهاى بوده نشان مىدهد كه در آن زمان دستِكم بيست سال داشته است؛ در نتيجه تاريخ زاده شدن او بايد در حدود سال 1011ق، بوده باشد. | ||
خط ۴۳: | خط ۵۰: | ||
«كفاية المهتدي» همچنين نشان مىدهد كه حوزه دلبستگىهاى فكرى او آموزههاى شيعى امامت، بهويژه پرسشهاى مرتبط با امام دوازدهم و ردّ همه شكلهاى صوفيگرى بوده است. كتابهاى ديگرى مانند «إعلام المحبين»، إدراء العاقلين» و إخزاء المجانين»، «زاد العقبى في مناقب الإمامة و الوصايا» و حتى «رياض المؤمنين» و «حديقة المتقين» كه او در روزگار جوانى خود نوشت، در همين زمينهها به رشته نگارش درآمده بود. | «كفاية المهتدي» همچنين نشان مىدهد كه حوزه دلبستگىهاى فكرى او آموزههاى شيعى امامت، بهويژه پرسشهاى مرتبط با امام دوازدهم و ردّ همه شكلهاى صوفيگرى بوده است. كتابهاى ديگرى مانند «إعلام المحبين»، إدراء العاقلين» و إخزاء المجانين»، «زاد العقبى في مناقب الإمامة و الوصايا» و حتى «رياض المؤمنين» و «حديقة المتقين» كه او در روزگار جوانى خود نوشت، در همين زمينهها به رشته نگارش درآمده بود. | ||
ميرلوحى به تاريخ اسلام نيز دلبستگى داشت و در سال 1043ق يا كمى بعد از آن كتابى درباره قيام ابومسلم خراسانى بر ضد امويان به رشته نگارش درآورد. بر اساس يادداشتى كه در سال 1063ق، به قلم محمد عبدالحسيب حسينى نوشته شده است، ميرلوحى در اين كتاب در اين باره بحث مىكند كه ابومسلم (متوفى 137ق) كه مشخص نشده است كه اصل او از خراسان، مرو يا اصفهان است، در عمل خلافت را براى عباسيان ستمكار به دست آورد، ولى هرگز دوست امامان شيعه نبود و به سبب كردارهاى زشت خود به دست خليفه وقت عباسى، المنصور (متوفى 158ق) كه از خود او پليدتر بود، كشته شد. برخى مردم نكوهش ابومسلم از سوى ميرلوحى را برنمىتافتند و با تمام تلاش و قدرت خود به مخالفت و دشمنى با او مىپرداختند. بااينحال شمارى از علماى معاصر ميرلوحى با نوشتن كتابها و رسالههاى بسيار درباره موضوع، از بحث او حمايت میكردند و يكى از آن رسالهها «إظهار الحق و معيار الصدق» بود كه در 1043ق، به قلم سيّد احمد علوى عاملى، پدر عبدالحسيب نوشته شد (محمدحسين آقابزرگ تهرانى، | ميرلوحى به تاريخ اسلام نيز دلبستگى داشت و در سال 1043ق يا كمى بعد از آن كتابى درباره قيام ابومسلم خراسانى بر ضد امويان به رشته نگارش درآورد. بر اساس يادداشتى كه در سال 1063ق، به قلم محمد عبدالحسيب حسينى نوشته شده است، ميرلوحى در اين كتاب در اين باره بحث مىكند كه ابومسلم (متوفى 137ق) كه مشخص نشده است كه اصل او از خراسان، مرو يا اصفهان است، در عمل خلافت را براى عباسيان ستمكار به دست آورد، ولى هرگز دوست امامان شيعه نبود و به سبب كردارهاى زشت خود به دست خليفه وقت عباسى، المنصور (متوفى 158ق) كه از خود او پليدتر بود، كشته شد. برخى مردم نكوهش ابومسلم از سوى ميرلوحى را برنمىتافتند و با تمام تلاش و قدرت خود به مخالفت و دشمنى با او مىپرداختند. بااينحال شمارى از علماى معاصر ميرلوحى با نوشتن كتابها و رسالههاى بسيار درباره موضوع، از بحث او حمايت میكردند و يكى از آن رسالهها «إظهار الحق و معيار الصدق» بود كه در 1043ق، به قلم سيّد احمد علوى عاملى، پدر عبدالحسيب نوشته شد (محمدحسين آقابزرگ تهرانى، الذريعة إلی تصانيف الشيعة، ج 4، تهران، 1941، ص 1 - 150). | ||
در حال حاضر، ما درباره خانواده و فرزندان ميرلوحى هيچ آگاهى مفصلى در اختيار نداريم، ولى مىدانيم كه او فرزندى به نام سيّد محمدهادى بن اللوحى الحسينى داشته كه آثارى به زبان فارسى با عنوان «أصول العقائد» و «أربعين» از خود باقى گذاشته است (الذريعة، ج 1، نجف، 1963، ص 431). او نياى سادات درچه مانند يكى از مجتهدان در گذشته، سيد محمد درچهاى (متوفى 1364ق) و برادر او سيد مهدى درچهاى (متوفى 1364ق) محسوب مىشود (عبدالكريم جزى، رجال اصفهان يا تذكرة القبور، 1949، ص 8 - 67، و 122). | در حال حاضر، ما درباره خانواده و فرزندان ميرلوحى هيچ آگاهى مفصلى در اختيار نداريم، ولى مىدانيم كه او فرزندى به نام سيّد محمدهادى بن اللوحى الحسينى داشته كه آثارى به زبان فارسى با عنوان «أصول العقائد» و «أربعين» از خود باقى گذاشته است (الذريعة، ج 1، نجف، 1963، ص 431). او نياى سادات درچه مانند يكى از مجتهدان در گذشته، سيد محمد درچهاى (متوفى 1364ق) و برادر او سيد مهدى درچهاى (متوفى 1364ق) محسوب مىشود (عبدالكريم جزى، رجال اصفهان يا تذكرة القبور، 1949، ص 8 - 67، و 122). |
نسخهٔ ۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۱
نام | میرلوحی سبزواری، محمد بن محمد |
---|---|
نامهای دیگر | لوحی سبزواری، محمد بن محمد
مطهر میرلوحی اصفهانی، محمد بن محمد نقیبی |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | سبزوار |
رحلت | |
اساتید | میرداماد |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE01409AUTHORCODE |
سید محمد بن محمد موسوی حسینی سبزواری، ملقّب به ميرلوحى و مطهر و متخلص به نقيبى، دانشمند، مجتهد پرآوازه شيعى در قرن 11، از شاگردان شیخ بهایی، میرداماد
ولادت
سید محمد بن محمد موسوی حسینی سبزواری، ملقّب به ميرلوحى و مطهر و متخلص به نقيبى از جمله علمای برجسته دوران صفویه است که با صوفیه و اندیشه های صوفیانه در افتاد.
در اصل سبزوارى بود، ولى در خلال دوره صفويه، طى سده 11ق، در اصفهان اقامت داشت. ميرلوحى صريح و بىپروا به نقد دو رهبر مذهبى بسيار مشهور معاصرش محمدباقر مجلسى و پدرش محمدتقى مجلسى، مشهور به مجلسى اول پرداخته و در حقيقت، نام او بيشتر در پيوند با انتقاداتش از مجلسىها به ميان آمده است. شرححالنويسان به علت همين انتقادات، به او توجهى نكردهاند و فقط محمدعلى مدرّس در «ريحانة الأدب في تراجم المعروفين بالكنية و اللقب» (ج 6، تبريز، بىتا، ص 6 - 235)، مدخلى چند سطرى را به او اختصاص داده است؛ هرچند همين نویسنده نيز او را صرفاً بهعنوان يكى از نويسندگانى كه درباره امام دوازدهم كتابى نوشتهاند معرفى مىكند (همان، نجم الثاقب در احوال امام غايب، تهران، بىتا، ص 5).
منبع اصلى آگاهى درباره ميرلوحى كتاب جدلى خود اوست كه در 3 - 1081ق، به رشته نگارش درآمده است و «كفاية المهتدي في معرفة المهدي» نام دارد. از اين كتاب مىتوان به آگاهىهايى درباره زندگى او دست يافت. براى نمونه در اين كتاب آمده است كه ميرلوحى شاگرد برجسته دانشمندان بانفوذى چون شيخ بهاءالدين عاملى (متوفى در حدود 1031ق) و مير محمدباقر داماد (متوفى حدود 1041ق) در زمينه علوم دينى بود. اين نكته كه ميرلوحى در سال 1031ق يا پيش از آن شاگرد برجستهاى بوده نشان مىدهد كه در آن زمان دستِكم بيست سال داشته است؛ در نتيجه تاريخ زاده شدن او بايد در حدود سال 1011ق، بوده باشد.
«كفاية المهتدي» همچنين نشان مىدهد كه حوزه دلبستگىهاى فكرى او آموزههاى شيعى امامت، بهويژه پرسشهاى مرتبط با امام دوازدهم و ردّ همه شكلهاى صوفيگرى بوده است. كتابهاى ديگرى مانند «إعلام المحبين»، إدراء العاقلين» و إخزاء المجانين»، «زاد العقبى في مناقب الإمامة و الوصايا» و حتى «رياض المؤمنين» و «حديقة المتقين» كه او در روزگار جوانى خود نوشت، در همين زمينهها به رشته نگارش درآمده بود.
ميرلوحى به تاريخ اسلام نيز دلبستگى داشت و در سال 1043ق يا كمى بعد از آن كتابى درباره قيام ابومسلم خراسانى بر ضد امويان به رشته نگارش درآورد. بر اساس يادداشتى كه در سال 1063ق، به قلم محمد عبدالحسيب حسينى نوشته شده است، ميرلوحى در اين كتاب در اين باره بحث مىكند كه ابومسلم (متوفى 137ق) كه مشخص نشده است كه اصل او از خراسان، مرو يا اصفهان است، در عمل خلافت را براى عباسيان ستمكار به دست آورد، ولى هرگز دوست امامان شيعه نبود و به سبب كردارهاى زشت خود به دست خليفه وقت عباسى، المنصور (متوفى 158ق) كه از خود او پليدتر بود، كشته شد. برخى مردم نكوهش ابومسلم از سوى ميرلوحى را برنمىتافتند و با تمام تلاش و قدرت خود به مخالفت و دشمنى با او مىپرداختند. بااينحال شمارى از علماى معاصر ميرلوحى با نوشتن كتابها و رسالههاى بسيار درباره موضوع، از بحث او حمايت میكردند و يكى از آن رسالهها «إظهار الحق و معيار الصدق» بود كه در 1043ق، به قلم سيّد احمد علوى عاملى، پدر عبدالحسيب نوشته شد (محمدحسين آقابزرگ تهرانى، الذريعة إلی تصانيف الشيعة، ج 4، تهران، 1941، ص 1 - 150).
در حال حاضر، ما درباره خانواده و فرزندان ميرلوحى هيچ آگاهى مفصلى در اختيار نداريم، ولى مىدانيم كه او فرزندى به نام سيّد محمدهادى بن اللوحى الحسينى داشته كه آثارى به زبان فارسى با عنوان «أصول العقائد» و «أربعين» از خود باقى گذاشته است (الذريعة، ج 1، نجف، 1963، ص 431). او نياى سادات درچه مانند يكى از مجتهدان در گذشته، سيد محمد درچهاى (متوفى 1364ق) و برادر او سيد مهدى درچهاى (متوفى 1364ق) محسوب مىشود (عبدالكريم جزى، رجال اصفهان يا تذكرة القبور، 1949، ص 8 - 67، و 122).
منابع مقاله
www.kateban.com، يكشنبه، 5 تيرماه 1390.