۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR01752J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
جز (جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
مؤلف، نخست، غرض و فايده علم منطق را بيان كرده و دانستن(علم)، را به دو قسم تصور و تصديق و هر كدام را به دو قسم ضرورى و نظرى تقسيم نموده است و در بخش ديگر، علم منطق را تعريف كرده و آن را به منزله ترازو براى بقيه علوم دانسته است. | مؤلف، نخست، غرض و فايده علم منطق را بيان كرده و دانستن(علم)، را به دو قسم تصور و تصديق و هر كدام را به دو قسم ضرورى و نظرى تقسيم نموده است و در بخش ديگر، علم منطق را تعريف كرده و آن را به منزله ترازو براى بقيه علوم دانسته است. | ||
ابن | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، اولين مبحث را در علم منطق، شناخت لفظ مفرد و مركب دانسته و براى هر كدام مثالى زده و گفته: تا لفظ مفرد شناخته نشود، مركب شناخته نمىشود، سپس وارد بحث كلى و جزيى گرديده و كلى ذاتى و عرضى را توضيح داده است. | ||
تشريح جنس و نوع و فصل در بخش ديگر مطرح شده است. سپس از حد و رسم، سخن به ميان آمده. | تشريح جنس و نوع و فصل در بخش ديگر مطرح شده است. سپس از حد و رسم، سخن به ميان آمده. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
مؤلف، با ادبيات خاص زمان خود، مطالب مهم منطقى را با شيوهاى جالب بيان مىكند كه البته با ادبيات امروزى در بعضى موارد تفاوتهاى بسيار چشمگيرى دارد؛ براى مثال، اين قاعده را كه معرِّف بايد اعرف از معرَّف باشد، به اين صورت بازگو مىكند: «هر چيزى كه ناشناخته بود و خواهى كه شناخته كنى، به چيزى كنى كه از وى شناختهتر بود و الاّ هيچ فايده نبود». | مؤلف، با ادبيات خاص زمان خود، مطالب مهم منطقى را با شيوهاى جالب بيان مىكند كه البته با ادبيات امروزى در بعضى موارد تفاوتهاى بسيار چشمگيرى دارد؛ براى مثال، اين قاعده را كه معرِّف بايد اعرف از معرَّف باشد، به اين صورت بازگو مىكند: «هر چيزى كه ناشناخته بود و خواهى كه شناخته كنى، به چيزى كنى كه از وى شناختهتر بود و الاّ هيچ فايده نبود». | ||
ابن | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، اسم و فعل و حرف را با سه كلمه نام و كنش و حرف مطرح مىكند و سپس بحث قضايا را مطرح مىنمايد و در مورد قضيه حمليه، شرطيه متصل و شرطيه منفصل توضيحاتى مىدهد و در ادامه قضيه سالبه و موجبه و اقسام آنها را؛ يعنى سالبه معدوله و موجبه معدوله و موجبه مهمله و سالبه مهمله را بيان مىكند و در نهايت براى قضاياى حمليه، هشت صورت ذكر مىكند و آنگاه وارد بحث قضاياى شرطيه شده و مىگويد: چنانكه قضاياى حمليه، متشكل از موضوع و محمول بودند، قضاياى شرطيه نيز متشكل از مقدم و تالى هستند. مهمترين سرفصلهايى كه در اين باب مطرح مىشوند، عبارتند از: عكس و نقيض اين قضايا. | ||
ابن | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، طريق رسيدن به تصور را حد و رسم مىداند و طريق وصول به تصديق را حجت و حجت را به سه قسم قياس، استقرار و تمثيل تقسيم مىكند و در مورد هر يك، توضيحات لازمى را ارائه مىنمايد؛ از جمله، قياس را به دو گونه قياس اقترانى و قياس استثنايى تقسيم مىكند و شكلهاى سهگانه را كه با تغييراتى در موضوع و محمول، پديد مىآيند، به اين صورت بيان مىكند: اگر حد وسط در يك مقدمه، موضوع و در مقدمه ديگر، محمول باشد، شكل اول درست مىشود و اگر در هر دو مقدمه، محمول باشد، شكل دوم پديد خواهد آمد و اگر در هر دو، موضوع واقع شود، شكل سوم خواهد بود. | ||
از جمله ديگر مطالب، در مورد قياس، مىتوان به بحث قياسهاى استثنايى متصل، قياسهاى استثنايى منفصل، قياسهاى مركب و قياس خلف اشاره كرد. بعد از اين توضيحات در مورد قياس، استقراء و تمثيل را نيز توضيح داده، بعد دوباره در مورد قياس، به پيدا كردن صورت و مادهاش، اشارهاى مىكند تا تكليف قياس برهانى، قياس جدلى، قياس مغالطى، قياس شعرى و قياس خطابى را مشخص نمايد. | از جمله ديگر مطالب، در مورد قياس، مىتوان به بحث قياسهاى استثنايى متصل، قياسهاى استثنايى منفصل، قياسهاى مركب و قياس خلف اشاره كرد. بعد از اين توضيحات در مورد قياس، استقراء و تمثيل را نيز توضيح داده، بعد دوباره در مورد قياس، به پيدا كردن صورت و مادهاش، اشارهاى مىكند تا تكليف قياس برهانى، قياس جدلى، قياس مغالطى، قياس شعرى و قياس خطابى را مشخص نمايد. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
مقدمات سيزدهگانه قياس را به اين ترتيب مشخص مىكند: اوليات، محسوسات، فطريات، تجربيات، متواترات، وهميات، مشهورات حقيقى، مقبولات، مسلمات، مشبهات، مشهورات ظاهرى، مظنونات و متخيلات. | مقدمات سيزدهگانه قياس را به اين ترتيب مشخص مىكند: اوليات، محسوسات، فطريات، تجربيات، متواترات، وهميات، مشهورات حقيقى، مقبولات، مسلمات، مشبهات، مشهورات ظاهرى، مظنونات و متخيلات. | ||
ابن | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در باره هر يك از مقدمات مزبور، توضيحاتى دارد كه در ادامه بيان مىنمايد و نهايتاً مشخص مىكند كه هر كدام از اين مقدمات، به درد كدام قياسها مىخورند؛ به اين صورت كه اوليات، محسوسات، تجربيات و متواترات در قياس برهانى، مشهورات و مسلمات در قياس جدلى، وهميّات و مشبهات در قياس مغالطى، مشهورات ظاهرى و مقبولات و مظنونات در قياس خطابى و مخيلات در قياس شعرى كاربرد دارند. | ||
شيخ الرئيس، با توجه به اهميتى كه در برهان نهفته است، توضيحات مفصلتر ديگرى را در باره برهان ارائه مىنمايد. تقسيم قياس برهانى به برهان إن و برهان لم، از ديگر مسائلى است كه در اينجا بدان پرداخته است. | شيخ الرئيس، با توجه به اهميتى كه در برهان نهفته است، توضيحات مفصلتر ديگرى را در باره برهان ارائه مىنمايد. تقسيم قياس برهانى به برهان إن و برهان لم، از ديگر مسائلى است كه در اينجا بدان پرداخته است. | ||
در آخر، ابن | در آخر، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، چند اصل را مطرح مىكند كه براى رهايى از دام مغالطه مفيدند. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11612 مطالعه کتاب رساله منطق دانشنامه علائی در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/11612 مطالعه کتاب رساله منطق دانشنامه علائی در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش