۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR18807J1.jpg | عنوان =دقائق الأصول: دراسات في الأصول | ع...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''دقائق الأصول'''، تألیف آیتالله محمدعلی اسماعیلپور | '''دقائق الأصول'''، تألیف [[اسماعیلپور قمشهای، محمدعلی|آیتالله محمدعلی اسماعیلپور قمشهای]]، مشتمل بر یک دوره مباحث علم اصول فقه است که در پنج جلد به زبان عربی منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده، مقدمه کتاب را با اشاره به جایگاه علم اصول و فواید آن آغاز کرده است: «همانا شرافت علم اصول بر اهل تحقیق از اصولیون پوشیده نیست و فواید علم اصول غیر قابل شمارش است؛ چراکه آنجا که نصی از معصوم(ع) نداریم یا نص مجمل است یا تعارض دارد، چارهای از رجوع به علم اصول در حل مشکلات مسائل فقهی نداریم، بلکه در همه ابواب فقه و در سایر علوم نیز در مباحث الفاظ بهناچار باید به علم اصول رجوع کنیم؛ زیرا برای فهم معانی الفاظ باید ضوابطش را مراعات کرد و تبعیت ظهور باید بهلحاظ اصول عقلائیه باشد در فهم حقیقت و مجاز و امر و نهی و عام و خاص و غیر آن. این مختص علم فقه نیست، بلکه علم تفسیر و کلام و غیر آن از علوم مادی و معنوی متوقف بر فهم الفاظ و ظهوراتش است؛ پس بحث الفاظ در اصول گستردهتر از بحث اصول عملیه است». وی اشاره میکند که اساس این علم بر تفکر عمیق بنا شده و در این رابطه بهطور کامل در مقدمات کتاب | نویسنده، مقدمه کتاب را با اشاره به جایگاه علم اصول و فواید آن آغاز کرده است: «همانا شرافت علم اصول بر اهل تحقیق از اصولیون پوشیده نیست و فواید علم اصول غیر قابل شمارش است؛ چراکه آنجا که نصی از معصوم(ع) نداریم یا نص مجمل است یا تعارض دارد، چارهای از رجوع به علم اصول در حل مشکلات مسائل فقهی نداریم، بلکه در همه ابواب فقه و در سایر علوم نیز در مباحث الفاظ بهناچار باید به علم اصول رجوع کنیم؛ زیرا برای فهم معانی الفاظ باید ضوابطش را مراعات کرد و تبعیت ظهور باید بهلحاظ اصول عقلائیه باشد در فهم حقیقت و مجاز و امر و نهی و عام و خاص و غیر آن. این مختص علم فقه نیست، بلکه علم تفسیر و کلام و غیر آن از علوم مادی و معنوی متوقف بر فهم الفاظ و ظهوراتش است؛ پس بحث الفاظ در اصول گستردهتر از بحث اصول عملیه است». وی اشاره میکند که اساس این علم بر تفکر عمیق بنا شده و در این رابطه بهطور کامل در مقدمات کتاب «[[مجمع الأفكار و مطرح الأنظار|مجمع الأفكار]]» بهویژه در مقدمه جلد دوم آن سخن رانده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>. | ||
کتاب «دقائق الأصول» پس از تألیف کتاب پنج جلدی | کتاب «دقائق الأصول» پس از تألیف کتاب پنج جلدی «[[مجمع الأفكار و مطرح الأنظار]]» که تقریرات مباحث [[آملی، هاشم|میرزا هاشم آملی]] بوده، به رشته تحریر درآمده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. تفاوت دقائق الأصول با مجمع الأفكار نسبت عموموخصوص من وجه است در تنظیم مطالب و ذکر افکار؛ در دقائق برخی از مباحث مجمع به جهت پرهیز از اطاله کلام حذف شده است یا مانند بحث مشتق که مباحثی طولانی، ولی کمفایده است به مباحث مجمع بسنده شده است. در عوض برخی مباحث مهمی که در مجمع ذکر نشده، اضافه شده است. همچنین برخی افکار علمای بزرگ فقه و اصول بههمراه نقد آنها مطرح شده است. | ||
از مطالبی که نویسنده لازم دیده که با تفصیل بیشتری به آن بپردازد بحث اجتهاد و تقلید است؛ در این رابطه تمام مسائل کتاب گرانقدر عروة الوثقی سید محمدکاظم یزدی با بیانی واضح شرح و توضیح شده است؛ چراکه علم اصول بهخودی خود علمی دشوار و پیچیده است که چهبسا متفکر با عبارات ساده نتواند به عمق افکار آن برسد؛ چه برسد که با عبارات مشکل بیان شود<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | |||
از مطالبی که نویسنده لازم دیده که با تفصیل بیشتری به آن بپردازد بحث اجتهاد و تقلید است؛ در این رابطه تمام مسائل کتاب گرانقدر [[العروة الوثقی فيما تعم به البلوی|عروة الوثقی]] [[یزدی، سید محمدکاظم بن عبدالعظیم|سید محمدکاظم یزدی]] با بیانی واضح شرح و توضیح شده است؛ چراکه علم اصول بهخودی خود علمی دشوار و پیچیده است که چهبسا متفکر با عبارات ساده نتواند به عمق افکار آن برسد؛ چه برسد که با عبارات مشکل بیان شود<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | |||
مباحث مقدماتی کتاب به شیوه رایج کتب اصولی جدید حاوی شرح و توضیح موضوع علم اصول، تعریف علم اصول و مباحثی چون علائم وضع، حقیقت شرعیه و صحیح و اعم است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص154-11</ref>. | مباحث مقدماتی کتاب به شیوه رایج کتب اصولی جدید حاوی شرح و توضیح موضوع علم اصول، تعریف علم اصول و مباحثی چون علائم وضع، حقیقت شرعیه و صحیح و اعم است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص154-11</ref>. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۲: | ||
اولین مقصد کتاب به مبحث اوامر اختصاص یافته و در یازده فصل تا انتهای جلد اول را پوشش داده است. | اولین مقصد کتاب به مبحث اوامر اختصاص یافته و در یازده فصل تا انتهای جلد اول را پوشش داده است. | ||
در جلد دوم، ابتدا موضوع نواهی در سه فصل مطرح شده است. سپس در مقاصد سوم تا پنجم به مباحث مفاهیم، عام و خاص و مطلق و مقید و مجمل و مبین پرداخته شده است. | در جلد دوم، ابتدا موضوع نواهی در سه فصل مطرح شده است. سپس در مقاصد سوم تا پنجم به مباحث مفاهیم، عام و خاص و مطلق و مقید و مجمل و مبین پرداخته شده است. | ||
نویسنده در ادامه، مباحث قطع و ظن و شک را مطرح کرده است. در ابتدای این مبحث به عبارت شیخ انصاری اشاره کرده: «بدان که مکلف هرگاه به حکم شرعی توجه کند شک یا قطع یا ظن برای او حاصل میشود» و سپس در شرح آن مینویسد: «بحث در این کتاب از مقاصد سهگانه است: اول در قطع، دوم در ظن و سوم در شک و بیان اصول عملیه و خاتمه در تعادل و تراجیح». سپس دلیل ذکر عبارت شیخ انصاری در ابتدای این بخش را اینگونه توضیح میدهد: «عبارت شیخ را در اینجا آوردیم تا بزرگداشت جایگاه او باشد؛ چراکه متقدمین از علما در هر فنی اساتید متأخرین هستند، هرچند با واسطه باشند و البته عظمت مقام استاد بر احدی پوشیده نیست و پیش از بحث در مقاصد ناگزیریم از تقدیم مقدماتی که برخی را شیخ مدقق علامه محقق میرزا هاشم آملی ذکر کرده و ما در تقریراتمان در کتابی که با نام | |||
نویسنده در ادامه، مباحث قطع و ظن و شک را مطرح کرده است. در ابتدای این مبحث به عبارت [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] اشاره کرده: «بدان که مکلف هرگاه به حکم شرعی توجه کند شک یا قطع یا ظن برای او حاصل میشود» و سپس در شرح آن مینویسد: «بحث در این کتاب از مقاصد سهگانه است: اول در قطع، دوم در ظن و سوم در شک و بیان اصول عملیه و خاتمه در تعادل و تراجیح». سپس دلیل ذکر عبارت [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] در ابتدای این بخش را اینگونه توضیح میدهد: «عبارت شیخ را در اینجا آوردیم تا بزرگداشت جایگاه او باشد؛ چراکه متقدمین از علما در هر فنی اساتید متأخرین هستند، هرچند با واسطه باشند و البته عظمت مقام استاد بر احدی پوشیده نیست و پیش از بحث در مقاصد ناگزیریم از تقدیم مقدماتی که برخی را شیخ مدقق علامه محقق [[آملی، هاشم|میرزا هاشم آملی]] ذکر کرده و ما در تقریراتمان در کتابی که با نام «[[مجمع الأفكار و مطرح الأنظار]]» چاپ شده، بهتفصیل نوشتهایم. [[آملی، هاشم|میرزا هاشم]]، اصل کلام را از اساتیدش چون [[نائینی، محمدحسین|محقق نائینی]]، عراقی و [[حائری یزدی، عبدالکریم|حائری]] گرفته بود و ما نیز بنا بر این مباحث گذاشتیم. آنگونه که در مباحث الفاظ در ترتیب مطالب و مقدمات گذشت در حد امکان تلاش بر تفهیم سادهتر و روانتر بوده و چهبسا مباحث ایشان را به همین جهت پس و پیش کردهایم و یا مطالبی را که ایشان نیاوردهاند، افزودهایم»<ref>ر.ک: همان، ج2، ص507</ref>. | |||
مبحث ظن تا نیمه جلد سوم ادامه یافته است. «شهرت» از جمله ظنونی است که نویسنده پس از بحث و بررسی آن چنین نتیجهگیری میکند: «مشهور اصطلاحی به نسبت اقوال شاذ و قلیل که واضح نیست، قولی روشن است؛ البته مشهور غیر از اجماع مصطلح است، بلکه موضوع دیگری است و برای آن به ادله خاص دیگری غیر از آنچه در بحث اجماع گذشت، استدلال میشود»<ref>ر.ک: همان، ج3، ص101</ref>. | مبحث ظن تا نیمه جلد سوم ادامه یافته است. «شهرت» از جمله ظنونی است که نویسنده پس از بحث و بررسی آن چنین نتیجهگیری میکند: «مشهور اصطلاحی به نسبت اقوال شاذ و قلیل که واضح نیست، قولی روشن است؛ البته مشهور غیر از اجماع مصطلح است، بلکه موضوع دیگری است و برای آن به ادله خاص دیگری غیر از آنچه در بحث اجماع گذشت، استدلال میشود»<ref>ر.ک: همان، ج3، ص101</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۶۱: | ||
جلد چهارم با دوران تکلیف بین اقل و اکثر آغاز و با تنبیهات استصحاب به پایان آمده است. | جلد چهارم با دوران تکلیف بین اقل و اکثر آغاز و با تنبیهات استصحاب به پایان آمده است. | ||
در ابتدای جلد پنجم، به بحث تعارض استصحاب با قواعدی چون ید، فراغ، تجاوز، أصالة الصحة و قرعه پرداخته شده است. به این موضوع در کفایه آخوند خراسانی اشاره شده است و در فرائد شیخ انصاری نیز بهگونه متوسط درباره آن بحث شده است. نویسنده نیز به تبعیت از اصولیون متأخر و استادش میرزا هاشم آملی تبیین گستردهتری از این موضوع داشته است<ref>ر.ک: همان، ج5، ص7</ref>. | در ابتدای جلد پنجم، به بحث تعارض استصحاب با قواعدی چون ید، فراغ، تجاوز، أصالة الصحة و قرعه پرداخته شده است. به این موضوع در کفایه آخوند خراسانی اشاره شده است و در فرائد شیخ انصاری نیز بهگونه متوسط درباره آن بحث شده است. نویسنده نیز به تبعیت از اصولیون متأخر و استادش [[آملی، هاشم|میرزا هاشم آملی]] تبیین گستردهتری از این موضوع داشته است<ref>ر.ک: همان، ج5، ص7</ref>. | ||
آخرین مبحث کتاب، اجتهاد و تقلید است. نویسنده معتقد است اجتهاد مطلق برای فقهایی چون شیخ طوسی و شیخ مفید و علامه حلی و برخی دیگر از علمای متقدم و متأخر حاصل شد. از دیدگاه وی مقصود از اجتهاد مطلق، فعلیت استنباط در همه فروع فقهی نیست، بلکه منظور قدرت بر آن از راه استنباط بعض است<ref>ر.ک: همان، ص396-395</ref>. | آخرین مبحث کتاب، اجتهاد و تقلید است. نویسنده معتقد است اجتهاد مطلق برای فقهایی چون [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] و برخی دیگر از علمای متقدم و متأخر حاصل شد. از دیدگاه وی مقصود از اجتهاد مطلق، فعلیت استنباط در همه فروع فقهی نیست، بلکه منظور قدرت بر آن از راه استنباط بعض است<ref>ر.ک: همان، ص396-395</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در انتهای جلد پنجم، فهرست پنج جلد بهصورت یکجا نیز ارائه شده است. | فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در انتهای جلد پنجم، فهرست پنج جلد بهصورت یکجا نیز ارائه شده است. | ||
در پاورقیهای کتاب، آدرس احادیث از کتاب | |||
در پاورقیهای کتاب، آدرس احادیث از کتاب «[[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]]» نقل شده است. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش