عوام و خواص از دیدگاه قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== [[' به '==وابستهها== {{وابستهها}} [[') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR04201J1.jpg | | تصویر =NUR04201J1.jpg | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
[[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. نمایندگی ولی فقیه. پژوهشکده تحقیقات اسلامی]] (تهيه کننده) | [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. نمایندگی ولی فقیه. پژوهشکده تحقیقات اسلامی]] (تهيه کننده) | ||
[[حیدری، احمد]] ( | [[حیدری، احمد]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 104 /ع9ح9 | | کد کنگره =BP 104 /ع9ح9 | ||
خط ۱۹: | خط ۱۸: | ||
| سال نشر = 1382 ش | | سال نشر = 1382 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE04201AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =04201 | |||
| کتابخوان همراه نور =04201 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''عوام و خواص از ديدگاه قرآن'''، تأليف احمد | |||
'''عوام و خواص از ديدگاه قرآن'''، تأليف [[حیدری، احمد|احمد حيدرى]]، با هدف آموزش قرآن و معارف قرآنى، توسط پژوهشكده تحقيقات اسلامى نمايندگى ولى فقيه در سپاه تهيه شده است. اين كتاب در اجابت به دعوت [[خامنهای، سید علی|مقام معظم رهبرى]] [[خامنهای، سید علی|حضرت آيتالله خامنهاى]](مدظلهالعالى) به بررسى اين موضوع، تهيه شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/5840/1/11 مقدمه، ص 11]</ref> | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و هفت بخش است. مطالب هر بخش نيز خود در ضمن چند عنوان با دستهبندى مناسب ارائه شده است. | كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و هفت بخش است. مطالب هر بخش نيز خود در ضمن چند عنوان با دستهبندى مناسب ارائه شده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در هر جامعهاى، افرادى هستند كه اهل شناخت و تجزيه و تحليل بوده، نسبت به وقايع اجتماعى، موضعگيرى مىنمايند و سردمدارى جريان جامعه به دست آنهاست و در مقابل آنها - كه معمولا كم هستند - اكثريت افراد جامعه قرار داشته كه معمولا پيرو بوده و به بالادستىها نگاه كرده، مطابق مشى آنها عمل مىكنند. اين اكثريت، توانايى تجزيه و تحليل مسائل را ندارند و يا توانايىشان اندك است و به هر دليل، چارهاى جز پيروى ندارند. گروه اول را «خواص» و گروه دوم را «عوام» مىناميم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/5840/1/11 مقدمه، ص 11]</ref> | |||
در هر جامعهاى، افرادى هستند كه اهل شناخت و تجزيه و تحليل بوده، نسبت به وقايع اجتماعى، موضعگيرى مىنمايند و سردمدارى جريان جامعه به دست آنهاست و در مقابل آنها - كه معمولا كم هستند - اكثريت افراد جامعه قرار داشته كه معمولا پيرو بوده و به بالادستىها نگاه كرده، مطابق مشى آنها عمل مىكنند. اين اكثريت، توانايى تجزيه و تحليل مسائل را ندارند و يا توانايىشان اندك است و به هر دليل، چارهاى جز پيروى ندارند. گروه اول را «خواص» و گروه دوم را «عوام» مىناميم<ref>مقدمه، ص 11</ref> | |||
مطالب بخشهاى مختلف كتاب بهاختصار بدين شرح است: | مطالب بخشهاى مختلف كتاب بهاختصار بدين شرح است: | ||
#در بخش اول كتاب در ضمن دو بخش، واژههاى ويژه خواص و عوام ذكر شده است. واژههاى ويژه خواص، خود به سه بخش واژههاى ويژه خواص جبهه حق، واژههاى ويژه خواص جبهه باطل و واژه مشترك تقسيم شده است كه حواريون و اولوالعلم در جبهه حق و مترفان (خوشگذرانان) و پيشوايان گمراهى و مستكبران در جبهه باطل قرار دارند و ملأ واژه مشترك است. ناس و مستضعفان نيز دو واژه ويژه عوام هستند<ref>متن كتاب، ص 13 - 33</ref> | #در بخش اول كتاب در ضمن دو بخش، واژههاى ويژه خواص و عوام ذكر شده است. واژههاى ويژه خواص، خود به سه بخش واژههاى ويژه خواص جبهه حق، واژههاى ويژه خواص جبهه باطل و واژه مشترك تقسيم شده است كه حواريون و اولوالعلم در جبهه حق و مترفان (خوشگذرانان) و پيشوايان گمراهى و مستكبران در جبهه باطل قرار دارند و ملأ واژه مشترك است. ناس و مستضعفان نيز دو واژه ويژه عوام هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/5840/1/13 متن كتاب، ص 13 - 33]</ref> | ||
#در بخش دوم كتاب نيز ويژگىهاى خواص و عوام در دو بخش بيان شده است. خواص داراى قدرت تجزيه و تحليلند و انتخابگرند. از آن سو عوام قوّه تحليل و ژرفبينى نداشته، عقلشان به چشمشان است، ارزش از ديدگاه آنها غالباً به امور مادى و ظاهرى است و مقلّد و تابعند<ref>همان، ص 35 - 46</ref> | #در بخش دوم كتاب نيز ويژگىهاى خواص و عوام در دو بخش بيان شده است. خواص داراى قدرت تجزيه و تحليلند و انتخابگرند. از آن سو عوام قوّه تحليل و ژرفبينى نداشته، عقلشان به چشمشان است، ارزش از ديدگاه آنها غالباً ً به امور مادى و ظاهرى است و مقلّد و تابعند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/5840/1/35 همان، ص 35 - 46]</ref> | ||
#در بخش سوم به وظايف دو گروه خواص و عوام اشاره شده است. اوّلين و مهمترين وظيفه خواص، عمل به علم خويش و الگوى عملى شدن است. خواص اينسان مىتوانند، ديگران را جذب كرده، از سر جان و دل پيرو خود سازند و در آن هنگام اثر وجودى آنان بهصورت كامل، ظهور خواهد كرد<ref>همان، ص 47</ref>تعليم عوام و بالابردن بينش آنان، امر به معروف و نهى از منكر، اعلام بيزارى از منحرفان و هجرت و دورى گزيدن از فساد و مفسد، از ديگر وظايف خواص است. | #در بخش سوم به وظايف دو گروه خواص و عوام اشاره شده است. اوّلين و مهمترين وظيفه خواص، عمل به علم خويش و الگوى عملى شدن است. خواص اينسان مىتوانند، ديگران را جذب كرده، از سر جان و دل پيرو خود سازند و در آن هنگام اثر وجودى آنان بهصورت كامل، ظهور خواهد كرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/5840/1/47 همان، ص 47]</ref>تعليم عوام و بالابردن بينش آنان، امر به معروف و نهى از منكر، اعلام بيزارى از منحرفان و هجرت و دورى گزيدن از فساد و مفسد، از ديگر وظايف خواص است. | ||
#:اصل تبعيت از عالمان، اصلى عقلانى است و عوام لازم است كه تابع عالمان و خواص باشند. مهم در اينجا اين است كه عوام در تبعيت، دقت و توجه كافى داشته باشند و پيروى آنان مطابق معيارهاى صحيح باشد. آنان بايد پيرو انسانهاى هدايتشده و هدايتگر باشند. پيرو كسانى باشند كه امر خدا معيار كارشان است نه پيروى از هواى نفس<ref>متن كتاب، ص 58</ref>خوددارى از اظهار نظر در حوزههاى تخصصى و تعلّم و كوشش براى خارج شدن از گروه عوام از ديگر وظايف عوام جامعه است. | #:اصل تبعيت از عالمان، اصلى عقلانى است و عوام لازم است كه تابع عالمان و خواص باشند. مهم در اينجا اين است كه عوام در تبعيت، دقت و توجه كافى داشته باشند و پيروى آنان مطابق معيارهاى صحيح باشد. آنان بايد پيرو انسانهاى هدايتشده و هدايتگر باشند. پيرو كسانى باشند كه امر خدا معيار كارشان است نه پيروى از هواى نفس<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/5840/1/58 متن كتاب، ص 58]</ref>خوددارى از اظهار نظر در حوزههاى تخصصى و تعلّم و كوشش براى خارج شدن از گروه عوام از ديگر وظايف عوام جامعه است. | ||
#در بخش چهارم كتاب، عوامل مؤثر در عملكرد خواص مورد بررسى قرار گرفته است. عملكرد خواص از عوامل مختلفى تأثير مىپذيرد. بعضى عوامل در خواص ايجاد تحول مىكند و آنان را به قيام، حركت، سازماندهى و حركتزايى وامىدارد و بعضى عوامل در آنها خمودى، سستى، رنگپذيرى، تساهل و اهمال به بار مىآورد. نوع اول، عوامل مثبت و نوع دوم، عوامل منفى هستند<ref>همان، ص 67</ref>تصميمگيرى بهموقع، هراس نداشتن از ملامت ديگران، زهد و بىاعتنايى به تعلقات دنيا از جمله عوامل مثبت و مغرور و دلخوش شدن به توهمات و عقايد غلط، تعلقات و دلبستگىهاى مادى و انگيزههاى غير الهى از جمله عوامل منفى مؤثر در عملكرد خواص جامعه مىباشد<ref>همان، ص 67 - 94</ref> | #در بخش چهارم كتاب، عوامل مؤثر در عملكرد خواص مورد بررسى قرار گرفته است. عملكرد خواص از عوامل مختلفى تأثير مىپذيرد. بعضى عوامل در خواص ايجاد تحول مىكند و آنان را به قيام، حركت، سازماندهى و حركتزايى وامىدارد و بعضى عوامل در آنها خمودى، سستى، رنگپذيرى، تساهل و اهمال به بار مىآورد. نوع اول، عوامل مثبت و نوع دوم، عوامل منفى هستند<ref>همان، ص 67</ref>تصميمگيرى بهموقع، هراس نداشتن از ملامت ديگران، زهد و بىاعتنايى به تعلقات دنيا از جمله عوامل مثبت و مغرور و دلخوش شدن به توهمات و عقايد غلط، تعلقات و دلبستگىهاى مادى و انگيزههاى غير الهى از جمله عوامل منفى مؤثر در عملكرد خواص جامعه مىباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/5840/1/67 همان، ص 67 - 94]</ref> | ||
#آيات بسيارى از قرآن كريم، بيانگر اقدامات خواص خوب يا بد است كه | #آيات بسيارى از قرآن كريم، بيانگر اقدامات خواص خوب يا بد است كه نویسنده در بخش پنجم كتاب به آن پرداخته است. خواص خوب و حقمدار به مقتضاى تعهد انسانى - الهى خويش براى انجام وظيفه قيام كرده و نسبت به انحرافات، كجروىها، ستمها و تجاوزگرىها عكسالعمل نشان دادهاند. قيام خواص، بهصورتهاى مختلف بوده است كه مبارزه مخفى يا تقيهاى، اعلان توحيد و ايمان، كنارهگيرى از قوم جاهل و جهاد مسلحانه، مراحل قيام خواص را عليه كفر، ظلم و ستم تشكيل مىدهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/5840/1/95 همان، ص 95 - 102]</ref> | ||
#در اين بخش، نقش خواص در تثبيت و تخريب حكومتها بررسى شده است. حكومتهاى حق بر پايههاى آزادى، كرامت انسان، آگاهى تودهها، دفاع از حقوق حقه آحاد جامعه، شكوفا كردن استعدادها، تقسيم عادلانه امكانات اقتصادى و... قرار گرفته و طبعاً خواص در اين جامعه، عامل اجرايى، ايجادكنندگان پايههاى فوق و ضامن بقا و سلامت بنيان حكومت هستند؛ بيدارگران و مدافعان حقوق و آزادىها بوده و حكام عدل را در رسيدن به اهداف فوق يارى مىدهند و در برابر انحرافات و كژىهاى آنان مىايستند و آنان را مستقيم مىگردانند. از سوى ديگر، خواص در جوامع كفر و ظلم با كتمان، جعل و تحريف از آگاه شدن تودهها جلوگيرى مىكنند<ref>همان، ص 123 - 124</ref> | #در اين بخش، نقش خواص در تثبيت و تخريب حكومتها بررسى شده است. حكومتهاى حق بر پايههاى آزادى، كرامت انسان، آگاهى تودهها، دفاع از حقوق حقه آحاد جامعه، شكوفا كردن استعدادها، تقسيم عادلانه امكانات اقتصادى و... قرار گرفته و طبعاً خواص در اين جامعه، عامل اجرايى، ايجادكنندگان پايههاى فوق و ضامن بقا و سلامت بنيان حكومت هستند؛ بيدارگران و مدافعان حقوق و آزادىها بوده و حكام عدل را در رسيدن به اهداف فوق يارى مىدهند و در برابر انحرافات و كژىهاى آنان مىايستند و آنان را مستقيم مىگردانند. از سوى ديگر، خواص در جوامع كفر و ظلم با كتمان، جعل و تحريف از آگاه شدن تودهها جلوگيرى مىكنند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/5840/1/123 همان، ص 123 - 124]</ref> | ||
#در آخرين بخش كتاب نيز با توجه به آيات قرآن كريم، پاداش عوام و خواص مطالعه شده است. عوام و خواص هركدام متناسب با اعمال خود پاداش مىبرند يا كيفر مىبينند. خواص خوب، پاداش اعمال صالح شخصى خود و پاداش هدايت ديگران را مىبينند؛ چون علاوه بر اينكه خود هدايت يافتهاند، سبب هدايت و نجات انسانهاى فراوانى نيز شدهاند؛ ازاينرو علاوه بر پاداش اعمال خود، پاداش عظيم اين هدايت و نجات دادن انسانها نيز نصيب آنان مىشود و خواص بد نيز كيفر گناهان و اعمال بد خود را مىبينند و كيفر گمراه كردن انسانهاى فراوانى را كه تحت تأثير آنان گمراه شدهاند. اين پاداش و كيفر هدايتگرى و گمراهگرى متناسب با مقدار انعكاس و تأثير مثبت يا منفى شخصيت و عمل آنها در جامعه است<ref>همان، ص 127</ref> | #در آخرين بخش كتاب نيز با توجه به آيات قرآن كريم، پاداش عوام و خواص مطالعه شده است. عوام و خواص هركدام متناسب با اعمال خود پاداش مىبرند يا كيفر مىبينند. خواص خوب، پاداش اعمال صالح شخصى خود و پاداش هدايت ديگران را مىبينند؛ چون علاوه بر اينكه خود هدايت يافتهاند، سبب هدايت و نجات انسانهاى فراوانى نيز شدهاند؛ ازاينرو علاوه بر پاداش اعمال خود، پاداش عظيم اين هدايت و نجات دادن انسانها نيز نصيب آنان مىشود و خواص بد نيز كيفر گناهان و اعمال بد خود را مىبينند و كيفر گمراه كردن انسانهاى فراوانى را كه تحت تأثير آنان گمراه شدهاند. اين پاداش و كيفر هدايتگرى و گمراهگرى متناسب با مقدار انعكاس و تأثير مثبت يا منفى شخصيت و عمل آنها در جامعه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/5840/1/127 همان، ص 127]</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع، در انتهاى كتاب آمده است. آدرس آيات، روايات و منابع مطالبى كه | فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع، در انتهاى كتاب آمده است. آدرس آيات، روايات و منابع مطالبى كه نویسنده از آنها استفاده كرده، در پاورقى ذكر شده است. | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب. | مقدمه و متن كتاب. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[عوام و خواص از دیدگاه امام خمینی(ره)]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۲
عوام و خواص از دیدگاه قرآن | |
---|---|
پدیدآوران | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. نمایندگی ولی فقیه. پژوهشکده تحقیقات اسلامی (تهيه کننده) حیدری، احمد (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | عوام و خواص در قرآن |
ناشر | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمايندگی ولی فقيه، پژوهشکده تحقيقات اسلامی |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1382 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | عوام گرایی - جنبههای قرآنی فقه جعفری - جنبههای قرآنی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 104 /ع9ح9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
عوام و خواص از ديدگاه قرآن، تأليف احمد حيدرى، با هدف آموزش قرآن و معارف قرآنى، توسط پژوهشكده تحقيقات اسلامى نمايندگى ولى فقيه در سپاه تهيه شده است. اين كتاب در اجابت به دعوت مقام معظم رهبرى حضرت آيتالله خامنهاى(مدظلهالعالى) به بررسى اين موضوع، تهيه شده است[۱]
ساختار
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و هفت بخش است. مطالب هر بخش نيز خود در ضمن چند عنوان با دستهبندى مناسب ارائه شده است.
گزارش محتوا
در هر جامعهاى، افرادى هستند كه اهل شناخت و تجزيه و تحليل بوده، نسبت به وقايع اجتماعى، موضعگيرى مىنمايند و سردمدارى جريان جامعه به دست آنهاست و در مقابل آنها - كه معمولا كم هستند - اكثريت افراد جامعه قرار داشته كه معمولا پيرو بوده و به بالادستىها نگاه كرده، مطابق مشى آنها عمل مىكنند. اين اكثريت، توانايى تجزيه و تحليل مسائل را ندارند و يا توانايىشان اندك است و به هر دليل، چارهاى جز پيروى ندارند. گروه اول را «خواص» و گروه دوم را «عوام» مىناميم[۲]
مطالب بخشهاى مختلف كتاب بهاختصار بدين شرح است:
- در بخش اول كتاب در ضمن دو بخش، واژههاى ويژه خواص و عوام ذكر شده است. واژههاى ويژه خواص، خود به سه بخش واژههاى ويژه خواص جبهه حق، واژههاى ويژه خواص جبهه باطل و واژه مشترك تقسيم شده است كه حواريون و اولوالعلم در جبهه حق و مترفان (خوشگذرانان) و پيشوايان گمراهى و مستكبران در جبهه باطل قرار دارند و ملأ واژه مشترك است. ناس و مستضعفان نيز دو واژه ويژه عوام هستند[۳]
- در بخش دوم كتاب نيز ويژگىهاى خواص و عوام در دو بخش بيان شده است. خواص داراى قدرت تجزيه و تحليلند و انتخابگرند. از آن سو عوام قوّه تحليل و ژرفبينى نداشته، عقلشان به چشمشان است، ارزش از ديدگاه آنها غالباً ً به امور مادى و ظاهرى است و مقلّد و تابعند[۴]
- در بخش سوم به وظايف دو گروه خواص و عوام اشاره شده است. اوّلين و مهمترين وظيفه خواص، عمل به علم خويش و الگوى عملى شدن است. خواص اينسان مىتوانند، ديگران را جذب كرده، از سر جان و دل پيرو خود سازند و در آن هنگام اثر وجودى آنان بهصورت كامل، ظهور خواهد كرد[۵]تعليم عوام و بالابردن بينش آنان، امر به معروف و نهى از منكر، اعلام بيزارى از منحرفان و هجرت و دورى گزيدن از فساد و مفسد، از ديگر وظايف خواص است.
- اصل تبعيت از عالمان، اصلى عقلانى است و عوام لازم است كه تابع عالمان و خواص باشند. مهم در اينجا اين است كه عوام در تبعيت، دقت و توجه كافى داشته باشند و پيروى آنان مطابق معيارهاى صحيح باشد. آنان بايد پيرو انسانهاى هدايتشده و هدايتگر باشند. پيرو كسانى باشند كه امر خدا معيار كارشان است نه پيروى از هواى نفس[۶]خوددارى از اظهار نظر در حوزههاى تخصصى و تعلّم و كوشش براى خارج شدن از گروه عوام از ديگر وظايف عوام جامعه است.
- در بخش چهارم كتاب، عوامل مؤثر در عملكرد خواص مورد بررسى قرار گرفته است. عملكرد خواص از عوامل مختلفى تأثير مىپذيرد. بعضى عوامل در خواص ايجاد تحول مىكند و آنان را به قيام، حركت، سازماندهى و حركتزايى وامىدارد و بعضى عوامل در آنها خمودى، سستى، رنگپذيرى، تساهل و اهمال به بار مىآورد. نوع اول، عوامل مثبت و نوع دوم، عوامل منفى هستند[۷]تصميمگيرى بهموقع، هراس نداشتن از ملامت ديگران، زهد و بىاعتنايى به تعلقات دنيا از جمله عوامل مثبت و مغرور و دلخوش شدن به توهمات و عقايد غلط، تعلقات و دلبستگىهاى مادى و انگيزههاى غير الهى از جمله عوامل منفى مؤثر در عملكرد خواص جامعه مىباشد[۸]
- آيات بسيارى از قرآن كريم، بيانگر اقدامات خواص خوب يا بد است كه نویسنده در بخش پنجم كتاب به آن پرداخته است. خواص خوب و حقمدار به مقتضاى تعهد انسانى - الهى خويش براى انجام وظيفه قيام كرده و نسبت به انحرافات، كجروىها، ستمها و تجاوزگرىها عكسالعمل نشان دادهاند. قيام خواص، بهصورتهاى مختلف بوده است كه مبارزه مخفى يا تقيهاى، اعلان توحيد و ايمان، كنارهگيرى از قوم جاهل و جهاد مسلحانه، مراحل قيام خواص را عليه كفر، ظلم و ستم تشكيل مىدهد[۹]
- در اين بخش، نقش خواص در تثبيت و تخريب حكومتها بررسى شده است. حكومتهاى حق بر پايههاى آزادى، كرامت انسان، آگاهى تودهها، دفاع از حقوق حقه آحاد جامعه، شكوفا كردن استعدادها، تقسيم عادلانه امكانات اقتصادى و... قرار گرفته و طبعاً خواص در اين جامعه، عامل اجرايى، ايجادكنندگان پايههاى فوق و ضامن بقا و سلامت بنيان حكومت هستند؛ بيدارگران و مدافعان حقوق و آزادىها بوده و حكام عدل را در رسيدن به اهداف فوق يارى مىدهند و در برابر انحرافات و كژىهاى آنان مىايستند و آنان را مستقيم مىگردانند. از سوى ديگر، خواص در جوامع كفر و ظلم با كتمان، جعل و تحريف از آگاه شدن تودهها جلوگيرى مىكنند[۱۰]
- در آخرين بخش كتاب نيز با توجه به آيات قرآن كريم، پاداش عوام و خواص مطالعه شده است. عوام و خواص هركدام متناسب با اعمال خود پاداش مىبرند يا كيفر مىبينند. خواص خوب، پاداش اعمال صالح شخصى خود و پاداش هدايت ديگران را مىبينند؛ چون علاوه بر اينكه خود هدايت يافتهاند، سبب هدايت و نجات انسانهاى فراوانى نيز شدهاند؛ ازاينرو علاوه بر پاداش اعمال خود، پاداش عظيم اين هدايت و نجات دادن انسانها نيز نصيب آنان مىشود و خواص بد نيز كيفر گناهان و اعمال بد خود را مىبينند و كيفر گمراه كردن انسانهاى فراوانى را كه تحت تأثير آنان گمراه شدهاند. اين پاداش و كيفر هدايتگرى و گمراهگرى متناسب با مقدار انعكاس و تأثير مثبت يا منفى شخصيت و عمل آنها در جامعه است[۱۱]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع، در انتهاى كتاب آمده است. آدرس آيات، روايات و منابع مطالبى كه نویسنده از آنها استفاده كرده، در پاورقى ذكر شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.