جورابچی، محمدتقی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== [[' به '==وابستهها== {{وابستهها}} [[') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[حرفی از هزاران که اندر عبارت آمد: خاطرات حاج محمد تقی جورابچی، وقایع تبریز و رشت 30 - 1324هـ.ق]] | [[حرفی از هزاران که اندر عبارت آمد: خاطرات حاج محمد تقی جورابچی، وقایع تبریز و رشت 30 - 1324هـ.ق]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |
نسخهٔ ۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۳۵
نام | جورابچی، محمدتقی |
---|---|
نامهای دیگر | محمدتقی بن حسن جورابچی |
نام پدر | حاج حسن |
متولد | 1868م برابر با 1285ق |
محل تولد | تبریز |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | حرفی از هزاران که اندر عبارت آمد: خاطرات حاج محمد تقی جورابچی، وقایع تبریز و رشت 30 - 1324هـ.ق |
کد مؤلف | AUTHORCODE00576AUTHORCODE |
محمدتقى جورابچى (متولد 1285ق- تبریز)، بازرگانی تبریزی، نویسنده کتاب حرفى از هزاران كه اندر عبارت آمد
ولادت
در 13 صفر 1285ق در تبريز به دنيا آمد. آن چه درباره او مىدانيم، برگرفته از كتاب «حرفى از هزاران كه اندر عبارت آمد»، خاطراتش به قلم خود اوست.
وى بازرگانى از تبريز بود كه پدرش حاج حسن و اجدادش نيز بازرگان بودند. حاج محمدتقى از نظر شخصى و حرفهاى به نسبنامهاش مباهات مىكند و اين را هم فرض مسلم خود مىداند كه همانند آنها مشغول تجارت باشد.
محمدتقى در ميان پنج خواهر و چهار برادرش از همه بزرگتر بود. نویسنده اشارات محدودى هم به شجره مادرى خود دارد. اشارههاى او به خواهران و برادرانش هم به اختصار است؛ اگر چه درباره برادرانش اطلاعات بيشترى به نسبت خواهرانش مىدهد. در خاطرات همچنين اشارات اندكى به روند ازدواج اعضاى خانواده شده است، سواى اين واقعيت كه تقريباً تمامى خواهرانش به عقد ديگر بازرگانان درآمدند، و نيز اشارات بسيار اندكى به ويژگىهاى زندگى در خانه در متن خاطرات آمده است. براى حاج محمدتقى، صحبت درباره زنان خانواده يا مسائل زندگى خانوادگى، از قسم موضوعاتى نبودند كه كسى به طور عادى درباره آنها و براى خواندن ديگران بنويسد. چند سال پس از نوشته شدن خاطرات متن آن، به يك روحانى نشان داده شد تا بر آن دفتر تقريظ بنويسد و به اين ترتيب تأئيد و تبرک مذهبى بگيرد.
او براى خانواده، تحصيل، اخلاق خوب، ايمان و اعتقاد، و موفقيت تجارى ارزش قائل است. با اين همه، اشاره نویسنده خاطرات، به علاقه و گرايش برادر جوانترش حاج رضا، به شعر و ادب معلوم نمىكند كه آيا شخص ديگرى هم در خانواده وجود داشته كه داراى علايق ادبى باشد يا خير. همچنين شاهد ديگرى در اين متن نيست كه نشان دهد، برادران جورابچى سوادى بيش از سطح سواد سنتى مكتبخانهاى كسب كرده باشند. حاج محمدتقى اصولا در مورد آموزش، كه ماهيتش موضوع مباحث مشروطهخواهانه بود، صحبتى نمىكند، مگر در مواقعى كه مىخواهد، بگويد كه شخصى از خانواده به انتخاب يا به ضرورت درس را رها كرده و به بازار رفته است. در متن خاطرات هم هيچ نشانى از اين كه خود او نوشتههايى به غير از متون مذهبى را مىپسنديده وجود ندارد. در بسيارى از بازرگانان ايرانى، مانند خاندان جورابچى، معمولا سواى آرمانهاى سياسىاى كه ابراز میكردند، در قبال حمايت از جنبش مشروطه، توقعات اقتصادى مشخصى هم داشتند. چنين توقعاتى، شامل برقرارى يك نظام منطقىتر اخذ ماليات، مسيرهاى به سامانتر تجارى (چيزى كه در اثناى انقلاب كلا از دست رفته بود)، و بازداشتن متنفذان محلى از گرفتن پول زور از آنان بود.