نقطه‌ی آغاز: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURkar25.jpg | عنوان = نقطه‌ی آغاز | عنوان‌های دیگر = چها...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
'''نقطه‌ی آغاز''' با عنوان فرعی چهارپاره‌های نبوی، سروده‌ی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است. این پژوهشگر که بیش از یکصد اثر عرفانی، فلسفی و دینی دارد از دیرباز در شعر و ادب نیز دستی داشته و منظومه‌هایی را برساخته است. از اشعار قدیم او یکی مثنوی [[خُم گلرنگ]] است که اخیراً بانو [[نرگس گلپروری راد]] از شاگردان قدیمی‌استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] شرحی روانکاوانه بر مبنای اندیشه‌ها ی یونگ و کمبل بر این سروده‌ی عرفانی نوشته است به نام [[جرعه‌ای حیرت از خُم گلرنگ]]. غیر از آن نیز از برخی منابع چنین بر می‌آید که وی مثنوی‌های بلند دیگری هم داشته است، از جمله [[مثنوی محاکمه‌ی کربلا]] و نیز [[مثنوی عشق و قلم]].
'''نقطه‌ی آغاز''' با عنوان فرعی چهارپاره‌های نبوی، سروده‌ی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است. این پژوهشگر که بیش از یکصد اثر عرفانی، فلسفی و دینی دارد از دیرباز در شعر و ادب نیز دستی داشته و منظومه‌هایی را برساخته است. از اشعار قدیم او یکی مثنوی [[خُم گلرنگ]] است که اخیراً بانو [[نرگس گلپروری راد]] از شاگردان قدیمی‌استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] شرحی روانکاوانه بر مبنای اندیشه‌ها ی یونگ و کمبل بر این سروده‌ی عرفانی نوشته است به نام [[جرعه‌ای حیرت از خُم گلرنگ]]. غیر از آن نیز از برخی منابع چنین بر می‌آید که وی مثنوی‌های بلند دیگری هم داشته است، از جمله [[مثنوی محاکمه‌ی کربلا]] و نیز [[مثنوی عشق و قلم]].


گذشته از مثنوی‌هااز وی اشعار زیادی در قالب غزل و قصیده هم وجود دارد ولی در این زمانهای اخیر در کارنامه‌ی شعری او چندین کتاب ارزنده در قالب رباعی دیده می‌شود که نام برخی از این رباعیات بدین شرح اند: [[میرِ بهار]] که اختصاصاً به [[امام علی (ع)]] پرداخته است، [[نرد عشق]] به مفاهیم عاشقانه همت گماشته، [[تازیانه‌ها ی رباعی]] اشعاری است عرفانی و جهت سلوک معنوی، [[شهر بهشت]]، [[دنیای شما]]، [[رباعی ایّام، ایّام رباعی]] مجموعه اشعاری است که به مقولات اجتماعی می‌پردازد و جنبه‌ی معرفتی و هشدارباش دارد. و نیز [[شعر قرآنی]] که منحصراً به مفاهیم قرآنی توجّه کرده و به آیات اختصاص یافته است.
گذشته از مثنوی‌هااز وی اشعار زیادی در قالب غزل و قصیده هم وجود دارد ولی در این زمانهای اخیر در کارنامه‌ی شعری او چندین کتاب ارزنده در قالب رباعی دیده می‌شود که نام برخی از این رباعیات بدین شرح اند: [[میرِ بهار]] که اختصاصاً به [[امام علی (ع)]] پرداخته است، [[نرد عشق]] به مفاهیم عاشقانه همت گماشته، [[تازیانه‌ها ی رباعی|تازیانه‌های رباعی]] اشعاری است عرفانی و جهت سلوک معنوی، [[شهر بهشت]]، [[دنیای شما]]، [[رباعی ایّام، ایّام رباعی]] مجموعه اشعاری است که به مقولات اجتماعی می‌پردازد و جنبه‌ی معرفتی و هشدارباش دارد. و نیز [[شعر قرآنی]] که منحصراً به مفاهیم قرآنی توجّه کرده و به آیات اختصاص یافته است.


امّا [[نقطه‌ی آغاز]] چهارپاره‌های نبوی است که صرفاً وجود نازنین پیامبر را دنبال می‌کند و او را در تمام مراحلی که منابع دینی از جمله کتاب قدسی و احادیث نورانی توصیف کرده‌اند به وصف و تعریف پرداخته است. نقطه‌ی آغاز نیز مفهومی‌است که از یکی از رباعیات کتاب اخذ شده و تداعی کننده‌ی حدیث مشهور صادر نخستین است که فلاسفه نیز از آن بابت سخنها گفته‌اند: «اوّل ما خلق الله العقل».
امّا نقطه‌ی آغاز چهارپاره‌های نبوی است که صرفاً وجود نازنین پیامبر را دنبال می‌کند و او را در تمام مراحلی که منابع دینی از جمله کتاب قدسی و احادیث نورانی توصیف کرده‌اند به وصف و تعریف پرداخته است. نقطه‌ی آغاز نیز مفهومی‌است که از یکی از رباعیات کتاب اخذ شده و تداعی کننده‌ی حدیث مشهور صادر نخستین است که فلاسفه نیز از آن بابت سخنها گفته‌اند: «اوّل ما خلق الله العقل».


   
   
== ساختار==
== ساختار==
کتاب [[نقطه‌ی آغاز]] اثری است شعری در 200 صفحه که حاوی 372 رباعی در باره‌ی پیامبر اسلام (ص) است. رباعیات کتاب به طور مسلسل و با شماره از عدد 1 تا 372 را پیاپی در بر دارد. در مقدّمه با یک رباعی بحث آغاز می‌شود که نام کتاب هم از همین رباعی اخذ شده است، رباعی چنین است: {{شعر}}
کتاب نقطه‌ی آغاز اثری است شعری در 200 صفحه که حاوی 372 رباعی در باره‌ی پیامبر اسلام (ص) است. رباعیات کتاب به طور مسلسل و با شماره از عدد 1 تا 372 را پیاپی در بر دارد. در مقدّمه با یک رباعی بحث آغاز می‌شود که نام کتاب هم از همین رباعی اخذ شده است، رباعی چنین است: {{شعر}}
{{ب|''او نقطه‌ی آغاز جهان هستی است''|2=''محبوب خدا و یکّه تار مستی است''}}
{{ب|''او نقطه‌ی آغاز جهان هستی است''|2=''محبوب خدا و یکّه تار مستی است''}}
{{ب|''اوصاف بلندش که خدا می‌داند''|2=''انکار اگر کنی بنای پستی ست''<ref>مقدمه، ص 5</ref>}}{{پایان شعر}} این رباعی در این مجموعه سوّمین شماره را به خود اختصاص داده است. و از همین ابتدا معلوم می‌شود که نگرشی فلسفی به پیامبر در کار است، امّا آنچه که در این راعیات دیده می‌شود به نوعی تاریخ پیامبر اسلام را نیز رقم می‌زند و می‌توان با همین رباعیت سیری در زندگی و تاریخ پیامبر داشت و حوادث متعدّد زندگی پیامبر را به نظاره نشست.
{{ب|''اوصاف بلندش که خدا می‌داند''|2=''انکار اگر کنی بنای پستی ست''<ref>مقدمه، ص 5</ref>}}{{پایان شعر}} این رباعی در این مجموعه سوّمین شماره را به خود اختصاص داده است. و از همین ابتدا معلوم می‌شود که نگرشی فلسفی به پیامبر در کار است، امّا آنچه که در این راعیات دیده می‌شود به نوعی تاریخ پیامبر اسلام را نیز رقم می‌زند و می‌توان با همین رباعیت سیری در زندگی و تاریخ پیامبر داشت و حوادث متعدّد زندگی پیامبر را به نظاره نشست.
خط ۳۹: خط ۳۹:
== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==


کتاب [[نقطه‌ی آغاز]] به بیان صفات و حالات پیامبر اسلام (ص) می‌پردازد و آنچه که در تاریخ زندگی اوست اعم از آنچه که او گفته باشد یا در باره‌ی او گفته باشند را در بر می‌گیرد. مطالب و محتویات رباعیات به گونه است که می‌توان آن را حوادث زندگی، زندگی و یا تاریخ اسلام در نظر آورد زیرا تقریباً به همه چیز صدر اسلام اشاره دارد و از این بابت اثری عمیق و دقیق است که شاید در آثار شعری چنین چیزی وجود نداشته باشد، لا اقل در حوزه‌ی رباعی می‌توان گفت که کاملاً بدیع و بی بدیل است.
کتاب نقطه‌ی آغاز به بیان صفات و حالات پیامبر اسلام (ص) می‌پردازد و آنچه که در تاریخ زندگی اوست اعم از آنچه که او گفته باشد یا در باره‌ی او گفته باشند را در بر می‌گیرد. مطالب و محتویات رباعیات به گونه است که می‌توان آن را حوادث زندگی، زندگی و یا تاریخ اسلام در نظر آورد زیرا تقریباً به همه چیز صدر اسلام اشاره دارد و از این بابت اثری عمیق و دقیق است که شاید در آثار شعری چنین چیزی وجود نداشته باشد، لا اقل در حوزه‌ی رباعی می‌توان گفت که کاملاً بدیع و بی بدیل است.


نام اثر که اشاره‌ای به صادر نخستین فلاسفه دارد حکایت از نوع نگرش نویسنده و شاعر به این مسئله است، با در نظر داشتن آثار فلسفی و عرفانی نویسنده می‌توان حدس زد که در این کتاب با چه زمینه‌ای  می‌توانیم ‌مواجه باشیم. توصیف پیامبر، سخنان پیامبر، ذکر حالات او، حضور او، ربط او به آسمان و تلاش او برای انسانها، سختی‌های دوران رسالت همه مضامینی است که در این کتاب می‌توان مورد ملاحظه قرار داد. سخن گفتن از قرآن و نشان دادن محتویات قرآن، اشاره به پیامهای قرآنی، اشاره به برخی سخنان پیامبر، جنگها و جهادها، تأییدها و تشویقها، انتقادها و ایرادها، و حادثه‌ها ی نقش آفرین همه در این راستا قرار گرفته‌اند. نویسنده با اطلاع واسعی که از حدیث و تاریخ پیامبر دارد سعی کرده چیزی از مهمترینها از قلم نیفتد و خواننده‌ای که به این ابیاتن نظر می‌کند تنها ناظر شعر ساده نباشد بلکه با دیدی فلسفی ـ تاریخی به پیامبر و کارهای او دقّت و غور کند.
نام اثر که اشاره‌ای به صادر نخستین فلاسفه دارد حکایت از نوع نگرش نویسنده و شاعر به این مسئله است، با در نظر داشتن آثار فلسفی و عرفانی نویسنده می‌توان حدس زد که در این کتاب با چه زمینه‌ای  می‌توانیم ‌مواجه باشیم. توصیف پیامبر، سخنان پیامبر، ذکر حالات او، حضور او، ربط او به آسمان و تلاش او برای انسانها، سختی‌های دوران رسالت همه مضامینی است که در این کتاب می‌توان مورد ملاحظه قرار داد. سخن گفتن از قرآن و نشان دادن محتویات قرآن، اشاره به پیامهای قرآنی، اشاره به برخی سخنان پیامبر، جنگها و جهادها، تأییدها و تشویقها، انتقادها و ایرادها، و حادثه‌ها ی نقش آفرین همه در این راستا قرار گرفته‌اند. نویسنده با اطلاع واسعی که از حدیث و تاریخ پیامبر دارد سعی کرده چیزی از مهمترینها از قلم نیفتد و خواننده‌ای که به این ابیاتن نظر می‌کند تنها ناظر شعر ساده نباشد بلکه با دیدی فلسفی ـ تاریخی به پیامبر و کارهای او دقّت و غور کند.


در این بین به طور حتم اشارات زیادی به عشق و علاقه‌ی شخصی نویسنده و اظهار ارادت و دوستی نیز دیده می‌شود و این نیز امری طبیعی است که تمام شاعران که در وصف حضرت ختمی‌چیزی گفته و نوشته‌اند از ارادت و عشق خود هم سخنی به میان آورده و مهر او و شفاعتش را در روز قیامت طلب کرده‌اند، اینجا نیز از آن دست شواهد زیادی را می‌توان یافت که همین مضمون را در خود دارد. اشارات فلسفی به موقعیّت رسول گذشته از صادر نخستین و اوّل ما صدر، مقوله‌ی «لولاک لما خلقت الافلاک» نیز در خلال عرفان و فلسفه همواره مدّ نظر آگاهان قرار گرفته است، دوّمین رباعی این مجموعه به همین مطلب اشاره می‌کند ولی این تنها موردی نیست که به این مطلب توجّه می‌کند شاید در طول این رباعیات چند مورد دیگر نیز قابل ذکر باشد.
در این بین به طور حتم اشارات زیادی به عشق و علاقه‌ی شخصی نویسنده و اظهار ارادت و دوستی نیز دیده می‌شود و این نیز امری طبیعی است که تمام شاعران که در وصف حضرت ختمی‌ چیزی گفته و نوشته‌اند از ارادت و عشق خود هم سخنی به میان آورده و مهر او و شفاعتش را در روز قیامت طلب کرده‌اند، اینجا نیز از آن دست شواهد زیادی را می‌توان یافت که همین مضمون را در خود دارد. اشارات فلسفی به موقعیّت رسول گذشته از صادر نخستین و اوّل ما صدر، مقوله‌ی «لولاک لما خلقت الافلاک» نیز در خلال عرفان و فلسفه همواره مدّ نظر آگاهان قرار گرفته است، دوّمین رباعی این مجموعه به همین مطلب اشاره می‌کند ولی این تنها موردی نیست که به این مطلب توجّه می‌کند شاید در طول این رباعیات چند مورد دیگر نیز قابل ذکر باشد.


از مواردی که شاعر به کثرت و تکرار در این مجموعه یاد کرده حضور [[امام علی (ع)]] در کنار پیامبر از روز نخست رسالت تا پایان آن است و این که آن امام همام تأییدی الهی، قرآنی و نبوی داشته امری است که عامداً در تعداد زیادی از این رباعیات به نمایش در آمده تا ارزش او و ادامه بودنش را نشانه برود و بیان نماید که غیر از او یاری که یار باشد مشکل دیده شده، او مریدی تمام و کمال برای پیامبر بود و مهمترین یاور نبی که گسترش دین از بابت صورت و سیرت به واقع مدیون اوست. برای نمونه:
از مواردی که شاعر به کثرت و تکرار در این مجموعه یاد کرده حضور [[امام علی (ع)]] در کنار پیامبر از روز نخست رسالت تا پایان آن است و این که آن امام همام تأییدی الهی، قرآنی و نبوی داشته امری است که عامداً در تعداد زیادی از این رباعیات به نمایش در آمده تا ارزش او و ادامه بودنش را نشانه برود و بیان نماید که غیر از او یاری که یار باشد مشکل دیده شده، او مریدی تمام و کمال برای پیامبر بود و مهمترین یاور نبی که گسترش دین از بابت صورت و سیرت به واقع مدیون اوست. برای نمونه:
خط ۵۷: خط ۵۷:
{{ب|''شیرین و خوش اندام بود همچو نبات''|2=''اندر لب او نهفته صد آب حیات''}}
{{ب|''شیرین و خوش اندام بود همچو نبات''|2=''اندر لب او نهفته صد آب حیات''}}
{{ب|''این گونه بگفتند به اهل روات''|2=''بر اسوه‌ی حق نور محمّد صلوات''}}{{پایان شعر}}
{{ب|''این گونه بگفتند به اهل روات''|2=''بر اسوه‌ی حق نور محمّد صلوات''}}{{پایان شعر}}
این دو روایت در واقع مضمون آیات قرآن هم هست و تأییدی سماوی دارد و نویسنده نیز با توجّه و اشراف به ایات قرآن از این بابت این دو رباعی را بیان داشته، البتّه غیر از این دو باز هم با همین مضمون نمونه‌های دیگری هم می‌توان در این مجموعه پیدا کرد.
این دو روایت در واقع مضمون آیات قرآن هم هست و تأییدی سماوی دارد و نویسنده نیز با توجّه و اشراف به آیات قرآن از این بابت این دو رباعی را بیان داشته، البتّه غیر از این دو باز هم با همین مضمون نمونه‌های دیگری هم می‌توان در این مجموعه پیدا کرد.


چنان که اشاره شد تعداد زیادی از رباعیات ناظر به آیات قرآنی است، تعدادی هم اشاره به احادیث نبوی دارد، برخی خلقیات پیامبر را توصیف می‌کند، تعدادی از آنها به رابطه‌ی پیامبر و یاران و به ویژه [[امام علی]] اختصاص دارد، چندین رباعی از حادثه‌ی «غدیر خم» سخن می‌گوید و صراحت در جانشینی و خلافت بلافصل آن امام دارد. تعدادی از علم امام علی که از پیامبر فرا گرفته و در حکم باب علم نبوی است سخن می‌گوید. به برخی از مضامین می‌توان اینگونه اشاره داشت: رباعی 16 به جسم پیامبر که سایه ندارد اشاره می‌کند. رباعی 17 و 19 به «رحمة للعالمین» بودن آن حضرت توجّه می‌دهد. برخی از رباعیات به ولادت پیامبر و برخی هم به روز رحلت جانسوز او اشاره می‌کند. برخی از رباعیات روز فرخنده‌ی مبعث را نشانه رفته و در ارزش و بلندای آن نکته‌ها گفته است. برخی از ابیات به ماجرای معراج نبی اشاره دارد از جمله رباعی شماره 223. در برخی از اشارات یاران پیامبر و یا همان صحابه منظورند که از دید اهل سنّت همگی هادی و رستگار و عدولند ولی در اینجا چنین دیدی وجود ندارد، هر یک از افراد صحابه اگر در مسیر نبوّت و ولایت قرار نگرفته باشند و با آنان همراهی نکرده باشند از درجه‌ی اعتبار ساقطند و محلّی از اعراب ندارند. این رباعی  به آن نظر دارد:
چنان که اشاره شد تعداد زیادی از رباعیات ناظر به آیات قرآنی است، تعدادی هم اشاره به احادیث نبوی دارد، برخی خلقیات پیامبر را توصیف می‌کند، تعدادی از آنها به رابطه‌ی پیامبر و یاران و به ویژه [[امام علی علیه‌السلام|امام علی]] اختصاص دارد، چندین رباعی از حادثه‌ی «غدیر خم» سخن می‌گوید و صراحت در جانشینی و خلافت بلافصل آن امام دارد. تعدادی از علم [[امام علی علیه‌السلام|امام علی]] که از پیامبر فرا گرفته و در حکم باب علم نبوی است سخن می‌گوید. به برخی از مضامین می‌توان اینگونه اشاره داشت: رباعی 16 به جسم پیامبر که سایه ندارد اشاره می‌کند. رباعی 17 و 19 به «رحمة للعالمین» بودن آن حضرت توجّه می‌دهد. برخی از رباعیات به ولادت پیامبر و برخی هم به روز رحلت جانسوز او اشاره می‌کند. برخی از رباعیات روز فرخنده‌ی مبعث را نشانه رفته و در ارزش و بلندای آن نکته‌ها گفته است. برخی از ابیات به ماجرای معراج نبی اشاره دارد از جمله رباعی شماره 223. در برخی از اشارات یاران پیامبر و یا همان صحابه منظورند که از دید اهل سنّت همگی هادی و رستگار و عدولند ولی در اینجا چنین دیدی وجود ندارد، هر یک از افراد صحابه اگر در مسیر نبوّت و ولایت قرار نگرفته باشند و با آنان همراهی نکرده باشند از درجه‌ی اعتبار ساقط‌ند و محلّی از اعراب ندارند. این رباعی  به آن نظر دارد:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''یاران پیمبر همگی محبوبند''|2=''گر یاوری اش به دل کنند مطلوبند''}}
{{ب|''یاران پیمبر همگی محبوبند''|2=''گر یاوری اش به دل کنند مطلوبند''}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش