تحقيق الأصول المفيدة في أصول الفقه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR11897J1.jpg | عنوان =تحقيق الأصول المفيدة في أصول الفق...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''تحقيق الأصول المفيدة في أصول الفقه'''، اثر احمد آذری | '''تحقيق الأصول المفيدة في أصول الفقه'''، اثر [[آذری قمی، احمد|احمد آذری قمی]]، کتابی است اصولی دربردارنده مباحث مربوط به الفاظ، تا مبحث صحیح و اعم. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با تقریظی از امام خمینی(ره) و مقدمه کوتاهی از مؤلف آغاز و مطالب در یازده بخش، ارائه شده است. | کتاب با تقریظی از [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی(ره)]] و مقدمه کوتاهی از مؤلف آغاز و مطالب در یازده بخش، ارائه شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه مؤلف که در سال 1372ش، نوشته شده، به موضوع کتاب و اهمیت علم اصول، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7-10</ref>. | در مقدمه مؤلف که در سال 1372ش، نوشته شده، به موضوع کتاب و اهمیت علم اصول، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7-10</ref>. | ||
نویسنده در بخش نخست، بهمنظور تعریف علم اصول، ابتدا به بررسی قول مشهور در تعریف علم اصول و نقوض و ایراداتی که شهید صدر بدان گرفته، پرداخته<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18</ref> و سپس، ضمن اشاره به قول شیخ طوسی در تعریف علم اصول<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>، نظر خویش را مطرح نموده<ref>ر.ک: همان، ص21</ref> و در ادامه، در بخش دوم، علت نیاز به علم اصول را مورد بحث و بررسی قرار داده است. اضافات آخوند خراسانی بر تعریف مشهور<ref>ر.ک: همان، ص26</ref> و تعریف علم اصول نزد محقق خراسانی از جمله مباحث این بخش میباشد<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | نویسنده در بخش نخست، بهمنظور تعریف علم اصول، ابتدا به بررسی قول مشهور در تعریف علم اصول و نقوض و ایراداتی که [[صدر، سید محمدباقر|شهید صدر]] بدان گرفته، پرداخته<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18</ref> و سپس، ضمن اشاره به قول [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] در تعریف علم اصول<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>، نظر خویش را مطرح نموده<ref>ر.ک: همان، ص21</ref> و در ادامه، در بخش دوم، علت نیاز به علم اصول را مورد بحث و بررسی قرار داده است. اضافات [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]] بر تعریف مشهور<ref>ر.ک: همان، ص26</ref> و تعریف علم اصول نزد [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانی]] از جمله مباحث این بخش میباشد<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | ||
در بخش سوم، به بیان ضابطه در اصولی بودن مسائل پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص39</ref> و در بخش چهارم، موضوع علم اصول و اشکالات واردشده بر تعریف مشهور، از جمله عدم شمول این تعریف بر احکام خاص زمان غیبت و احکام والی و ولی فقیه، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>. | در بخش سوم، به بیان ضابطه در اصولی بودن مسائل پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص39</ref> و در بخش چهارم، موضوع علم اصول و اشکالات واردشده بر تعریف مشهور، از جمله عدم شمول این تعریف بر احکام خاص زمان غیبت و احکام والی و ولی فقیه، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>. | ||
در بخش پنجم، مباحث مربوط به وضع و اقسام آن، از دو جهت معنای وضع و ماهیت آن<ref>ر.ک: همان، ص55</ref> و اقسام وضع از لحاظ سبب و فاعل و لفظ و معنی<ref>ر.ک: همان، ص70</ref> مطرح شده است. بخش ششم، مباحث مربوط به معنای حرفی و ثمره این بحث را در خود جای داده<ref>ر.ک: همان، ص85-166</ref> و بخش هفتم، به مبحث استعمال لفظ و اراده نوع، صنف، مثل و شخص آن، اختصاص یافته است. نویسنده در این بخش، ایراد صاحب فصول پیرامون استلزام اتحاد دال و مدلول را رد و ضمن بررسی جواب محقق خراسانی از این ایراد، به نظر مشهور و قول بزرگانی همچون آیتالله بروجردی و امام خمینی(ره) پیرامون حل و رد این ایراد، اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص181</ref>. | در بخش پنجم، مباحث مربوط به وضع و اقسام آن، از دو جهت معنای وضع و ماهیت آن<ref>ر.ک: همان، ص55</ref> و اقسام وضع از لحاظ سبب و فاعل و لفظ و معنی<ref>ر.ک: همان، ص70</ref> مطرح شده است. بخش ششم، مباحث مربوط به معنای حرفی و ثمره این بحث را در خود جای داده<ref>ر.ک: همان، ص85-166</ref> و بخش هفتم، به مبحث استعمال لفظ و اراده نوع، صنف، مثل و شخص آن، اختصاص یافته است. نویسنده در این بخش، ایراد صاحب فصول پیرامون استلزام اتحاد دال و مدلول را رد و ضمن بررسی جواب محقق خراسانی از این ایراد، به نظر مشهور و قول بزرگانی همچون [[بروجردی، سید حسین|آیتالله بروجردی]] و [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی(ره)]] پیرامون حل و رد این ایراد، اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص181</ref>. | ||
در بخش هشتم، به این سؤال پاسخ داده شده است که آیا الفاظ، برای معنای مراد وضع شدهاند یا نه<ref>ر.ک: همان، ص182</ref> و در بخش نهم، به بررسی چگونگی وضع مرکبات و قول محقق خراسانی و امام خمینی(ره) در این زمینه، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>. | در بخش هشتم، به این سؤال پاسخ داده شده است که آیا الفاظ، برای معنای مراد وضع شدهاند یا نه<ref>ر.ک: همان، ص182</ref> و در بخش نهم، به بررسی چگونگی وضع مرکبات و قول [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانی]] و [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی(ره)]] در این زمینه، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>. | ||
در بخش دهم، به بحث پیرامون علایم حقیقت و مجاز و بررسی قول برخی از معاصرین پیرامون آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص211</ref> و در آخرین بخش، مبحث صحیح و اعم، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. | در بخش دهم، به بحث پیرامون علایم حقیقت و مجاز و بررسی قول برخی از معاصرین پیرامون آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص211</ref> و در آخرین بخش، مبحث صحیح و اعم، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. |
نسخهٔ ۲۳ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۶
تحقيق الأصول المفيدة في أصول الفقه | |
---|---|
پدیدآوران | آذری قمی، احمد (نویسنده) |
ناشر | دار العلم |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | 1414ق. = 1372ش. |
چاپ | چاپ اول |
موضوع | اصول فقه شيعه - قرن 14 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /آ4ت3 / 159/8 BP |
تحقيق الأصول المفيدة في أصول الفقه، اثر احمد آذری قمی، کتابی است اصولی دربردارنده مباحث مربوط به الفاظ، تا مبحث صحیح و اعم.
ساختار
کتاب با تقریظی از امام خمینی(ره) و مقدمه کوتاهی از مؤلف آغاز و مطالب در یازده بخش، ارائه شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه مؤلف که در سال 1372ش، نوشته شده، به موضوع کتاب و اهمیت علم اصول، اشاره شده است[۱].
نویسنده در بخش نخست، بهمنظور تعریف علم اصول، ابتدا به بررسی قول مشهور در تعریف علم اصول و نقوض و ایراداتی که شهید صدر بدان گرفته، پرداخته[۲] و سپس، ضمن اشاره به قول شیخ طوسی در تعریف علم اصول[۳]، نظر خویش را مطرح نموده[۴] و در ادامه، در بخش دوم، علت نیاز به علم اصول را مورد بحث و بررسی قرار داده است. اضافات آخوند خراسانی بر تعریف مشهور[۵] و تعریف علم اصول نزد محقق خراسانی از جمله مباحث این بخش میباشد[۶].
در بخش سوم، به بیان ضابطه در اصولی بودن مسائل پرداخته شده[۷] و در بخش چهارم، موضوع علم اصول و اشکالات واردشده بر تعریف مشهور، از جمله عدم شمول این تعریف بر احکام خاص زمان غیبت و احکام والی و ولی فقیه، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است[۸].
در بخش پنجم، مباحث مربوط به وضع و اقسام آن، از دو جهت معنای وضع و ماهیت آن[۹] و اقسام وضع از لحاظ سبب و فاعل و لفظ و معنی[۱۰] مطرح شده است. بخش ششم، مباحث مربوط به معنای حرفی و ثمره این بحث را در خود جای داده[۱۱] و بخش هفتم، به مبحث استعمال لفظ و اراده نوع، صنف، مثل و شخص آن، اختصاص یافته است. نویسنده در این بخش، ایراد صاحب فصول پیرامون استلزام اتحاد دال و مدلول را رد و ضمن بررسی جواب محقق خراسانی از این ایراد، به نظر مشهور و قول بزرگانی همچون آیتالله بروجردی و امام خمینی(ره) پیرامون حل و رد این ایراد، اشاره کرده است[۱۲].
در بخش هشتم، به این سؤال پاسخ داده شده است که آیا الفاظ، برای معنای مراد وضع شدهاند یا نه[۱۳] و در بخش نهم، به بررسی چگونگی وضع مرکبات و قول محقق خراسانی و امام خمینی(ره) در این زمینه، پرداخته شده است[۱۴].
در بخش دهم، به بحث پیرامون علایم حقیقت و مجاز و بررسی قول برخی از معاصرین پیرامون آن پرداخته شده[۱۵] و در آخرین بخش، مبحث صحیح و اعم، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، به ذکر منابع پرداخته شده است[۱۶].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.