۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
| data-type="authorfatherName" | | | data-type="authorfatherName" |عبد الرحمن | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
| data-type="authorbirthDate" |674ق | | data-type="authorbirthDate" |17 شعبان 674ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
| data-type="authorBirthPlace" | | | data-type="authorBirthPlace" |اصفهان | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" | | | data-type="authorTeachers" |[[جمالالدین ابیالرجا]] | ||
[[نصیرالدین فاروقی]] | |||
[[علی بن سهل صوفی]] | |||
[[صدرالدین ترکا]] | |||
[[جمالالدین ترکا]] | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
خط ۳۷: | خط ۴۵: | ||
نام وی، شمسالدین ابوالثناء محمود بن جمالالدین، ابوالقاسم عبدالرحمان بن مجدالدین احمد بن ابیبکر بن علی بوده و نسبش به علاءالدوله همدانی میرسد<ref>ر.ک: محمد مظهر بقا، ج1، ص15</ref>. | نام وی، شمسالدین ابوالثناء محمود بن جمالالدین، ابوالقاسم عبدالرحمان بن مجدالدین احمد بن ابیبکر بن علی بوده و نسبش به علاءالدوله همدانی میرسد<ref>ر.ک: محمد مظهر بقا، ج1، ص15</ref>. | ||
== | ==ولادت== | ||
وی در 17 شعبان 674ق، در اصفهان، دیده به جهان گشود<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>. | وی در 17 شعبان 674ق، در اصفهان، دیده به جهان گشود<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>. | ||
== | ==تحصیلات== | ||
فنون متداول را در زادگاه خود نزد پدر و جمالالدین ابیالرجا و دیگران آموخت. مدتی در اصفهان و در تبریز به تدریس پرداخت. از معاصران شیخ حسن چوپانی و قاضی مظفرالدین شاه قزوینی بود. پس از زیارت خانه خدا به دمشق رفت و در جامع اموی به تدریس پرداخت. سپس به قاهره رفت و در خانقاهی که قوصون برای او بنا کرده بود به ارشاد و تربیت مریدان همت نهاد و در همان شهر بود تا درگذشت<ref>ر.ک: بینام</ref>. | فنون متداول را در زادگاه خود نزد پدر و [[جمالالدین ابیالرجا]] و دیگران آموخت. مدتی در اصفهان و در تبریز به تدریس پرداخت. از معاصران شیخ [[حسن چوپانی]] و قاضی [[مظفرالدین شاه قزوینی]] بود. پس از زیارت خانه خدا به دمشق رفت و در جامع اموی به تدریس پرداخت. سپس به قاهره رفت و در خانقاهی که قوصون برای او بنا کرده بود به ارشاد و تربیت مریدان همت نهاد و در همان شهر بود تا درگذشت<ref>ر.ک: بینام</ref>. | ||
==محفوظات== | ==محفوظات== | ||
یافعی در | [[یافعی، عبدالله بن اسعد|یافعی]] در «[[مرآة الجنان و عبرة اليقظان في معرفة ما يعتبر من حوادث الزمان|مرآة الجنان]]»، به کتابهایی که وی پس از مصحف شریف، حفظ کرده است، اشاره نموده که عبارتند از: «[[السامي في الأسامي]]» (کتابی حجیم در لغت)، «[[أدوات الميداني]]» و «[[المصادر]]» هر سه از [[زوزنی]]؛ «[[الكافية (في علم النحو) و الشافية (في علمي التصريف و الخط)|الكافية]]» در نحو که با پدر و سایر فضلا آن را مباحثه مینمود؛ «[[الغاية القصوی]]» در فقه و «[[المنهاج]]» در اصول از علامه قاضی [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|ناصرالدین بیضاوی]]. وی همچنین «[[الحاصل]]»، از تألیفات [[تاجالدین ارمی]] را با پدر و برخی از فضلا، مباحثه نموده و سپس، به خواندن «[[الرسالة الشمسية]]» در منطق و شرح آن و «[[المطالع]]» در منطق پرداخته و آن را حفظ نموده است. سپس «[[الطوالع]]» در اصول دین، از تألیفات قاضی [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|ناصرالدین بیضاوی]] را خوانده و سپس، به حفظ «[[الحاوي]]» در فقه و مباحثه آن با پدرش پرداخته و کتابهای «فصول النسفي»، کتابی در علم هیئت از جغمینی، «التذكرة»، «اقلیدس» و «الكيات» در طب را مباحثه نموده است<ref>ر.ک: محمد مظهر بقا، ج1، ص16</ref>. | ||
==شیوخ و اساتید== | ==شیوخ و اساتید== | ||
وی قرآن، فقه، اصول و لغت عربی را نزد پدرش آموخت و سپس، راهی تبریز شده و در آنجا، از محضر نصیرالدین | وی قرآن، فقه، اصول و لغت عربی را نزد پدرش آموخت و سپس، راهی تبریز شده و در آنجا، از محضر [[نصیرالدین فاروقی]]، [[جمالالدین ابیالرجا]]، [[علی بن سهل صوفی]]، [[صدرالدین ترکا]] و [[جمالالدین ترکا]] بهره برد و سپس، به دمشق رفته و در آنجا، «[[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]» را به قرائت [[برزالی، قاسم بن محمد|برزالی]]، استماع نموده و از [[ابوالعباس احمد بن ابیطالب بن شحنه]]، [[ابوالحسن علی بن محمد بندنیجی]] و سایر بزرگان، کسب فیض نمود. وی در حجی که در سال 724ق، بهجای آورد، از علمای حرمین شریفین نیز بهره برد<ref>ر.ک: همان، ص16-17</ref>. | ||
وی پس از حج، به دمشق بازگشت و در حلقه درس شیخ برهانالدین حاضر گشت و مدت هفت سال در دمشق، اقامت نمود و مدتی نیز در آنجا، تدریس کرد. پس از آن، در سال 732ق، توسط امیر قوصون ساقی ناصری، به مصر فراخوانده شد و تدریس در «المعزية» و خانقاه «القوصونية» را بهعهده گرفت<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref>. | وی پس از حج، به دمشق بازگشت و در حلقه درس شیخ برهانالدین حاضر گشت و مدت هفت سال در دمشق، اقامت نمود و مدتی نیز در آنجا، تدریس کرد. پس از آن، در سال 732ق، توسط امیر قوصون ساقی ناصری، به مصر فراخوانده شد و تدریس در «المعزية» و خانقاه «القوصونية» را بهعهده گرفت<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref>. | ||
==نظر سایر علما پیرامون مؤلف== | ==نظر سایر علما پیرامون مؤلف== | ||
اسنوی در | [[اسنوی، عبدالرحیم|اسنوی]] در «[[طبقات الشافعية (للأسنوي)|طبقات الشافعية]]» خود، وی را با چنین عبارتی، ستوده است: «كان إماما بارعا في العقليات، عارفا بالأصلين، فقيها، صحيح الاعتقاد، محبا لأهل الخير والصلاح، منقادا لهم، مطرحا التكلف، مجموعا علی العلم ونشره». [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدی]] در «[[الوافي بالوفيات|الوافي]]» از او، چنین یاد کرده است: «الشيخ، الإمام، العالم العلامة، المحقق، الفريد، الحجة، جامع أشتات الفضائل، وارث علوم الأوائل، حجة المتكلمين، سيف المناظرين، إمام الفقهاء»<ref>ر.ک: همان، ص17-18</ref>. | ||
شخصیت و فضایل او، در دمشق، تقیالدین بن تیمیه را به اعجاب آورده و به تعظیم او پرداخته و حتی نقل است که در جلسه درس خود، به شاگردانش چنین گفته است: «ساکت باشید تا کلام این فاضل که مانند او در هیچ شهری داخل نگردیده را بشنویم»<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>. | شخصیت و فضایل او، در دمشق، تقیالدین بن تیمیه را به اعجاب آورده و به تعظیم او پرداخته و حتی نقل است که در جلسه درس خود، به شاگردانش چنین گفته است: «ساکت باشید تا کلام این فاضل که مانند او در هیچ شهری داخل نگردیده را بشنویم»<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>. |
ویرایش