اصفهانی، محمود بن عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
| data-type="authorfatherName" |
| data-type="authorfatherName" |عبد الرحمن
|-
|-
|متولد  
|متولد  
| data-type="authorbirthDate" |674ق  
| data-type="authorbirthDate" |17 شعبان 674ق  
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
| data-type="authorBirthPlace" |
| data-type="authorBirthPlace" |اصفهان
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
خط ۲۲: خط ۲۲:
|-
|-
|اساتید
|اساتید
| data-type="authorTeachers" |
| data-type="authorTeachers" |[[جمال‌الدین ابی‌الرجا]]
 
[[نصیرالدین فاروقی]]
 
[[علی بن سهل صوفی]]
 
[[صدرالدین ترکا]]
 
[[جمال‌الدین ترکا]]
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
خط ۳۷: خط ۴۵:
نام وی، شمس‌الدین ابوالثناء محمود‌ بن جمال‌‎الدین، ابوالقاسم عبدالرحمان بن مجدالدین احمد بن ابی‌بکر بن علی بوده و نسبش به علاءالدوله همدانی می‌رسد<ref>ر.ک: محمد مظهر بقا، ج1، ص15</ref>.
نام وی، شمس‌الدین ابوالثناء محمود‌ بن جمال‌‎الدین، ابوالقاسم عبدالرحمان بن مجدالدین احمد بن ابی‌بکر بن علی بوده و نسبش به علاءالدوله همدانی می‌رسد<ref>ر.ک: محمد مظهر بقا، ج1، ص15</ref>.


==تولد==
==ولادت==
وی در 17 شعبان 674ق، در اصفهان، دیده به جهان گشود<ref>ر.ک: همان، ص15-‌16</ref>.
وی در 17 شعبان 674ق، در اصفهان، دیده به جهان گشود<ref>ر.ک: همان، ص15-‌16</ref>.


==تحصیل و تدریس==
==تحصیلات==
فنون متداول را در زادگاه خود نزد پدر و جمال‌الدین ابی‌الرجا و دیگران آموخت. مدتی در اصفهان و در تبریز به تدریس پرداخت. از معاصران شیخ حسن چوپانی و قاضی مظفرالدین شاه قزوینی بود. پس از زیارت خانه خدا به دمشق رفت و در جامع اموی به تدریس پرداخت. سپس به قاهره رفت و در خانقاهی که قوصون برای او بنا کرده بود به ارشاد و تربیت مریدان همت نهاد و در همان شهر بود تا درگذشت<ref>ر.ک: بی‌نام</ref>.
فنون متداول را در زادگاه خود نزد پدر و [[جمال‌الدین ابی‌الرجا]] و دیگران آموخت. مدتی در اصفهان و در تبریز به تدریس پرداخت. از معاصران شیخ [[حسن چوپانی]] و قاضی [[مظفرالدین شاه قزوینی]] بود. پس از زیارت خانه خدا به دمشق رفت و در جامع اموی به تدریس پرداخت. سپس به قاهره رفت و در خانقاهی که قوصون برای او بنا کرده بود به ارشاد و تربیت مریدان همت نهاد و در همان شهر بود تا درگذشت<ref>ر.ک: بی‌نام</ref>.


==محفوظات==
==محفوظات==
یافعی در «مرآة الجنان»، به کتاب‌هایی که وی پس از مصحف شریف، حفظ کرده است، اشاره نموده که عبارتند از: «السامي في الأسامي» (کتابی حجیم در لغت)، «أدوات الميداني» و «المصادر» هر سه از زوزنی؛ «الكافية» در نحو که با پدر و سایر فضلا آن را مباحثه می‌نمود؛ «الغاية القصوی» در فقه و «المنهاج» در اصول از علامه قاضی ناصرالدین بیضاوی. وی همچنین «الحاصل»، از تألیفات تاج‌الدین ارمی را با پدر و برخی از فضلا، مباحثه نموده و سپس، به خواندن «الرسالة الشمسية» در منطق و شرح آن و «المطالع» در منطق پرداخته و آن را حفظ نموده است. سپس «الطوالع» در اصول دین، از تألیفات قاضی ناصرالدین بیضاوی را خوانده و سپس، به حفظ «الحاوي» در فقه و مباحثه آن با پدرش پرداخته و کتاب‌های «فصول النسفي»، کتابی در علم هیئت از جغمینی، «التذكرة»، «اقلیدس» و «الكيات» در طب را مباحثه نموده است<ref>ر.ک: محمد مظهر بقا، ج1، ص16</ref>.
[[یافعی، عبدالله بن اسعد|یافعی]] در «[[مرآة الجنان و عبرة اليقظان في معرفة ما يعتبر من حوادث الزمان|مرآة الجنان]]»، به کتاب‌هایی که وی پس از مصحف شریف، حفظ کرده است، اشاره نموده که عبارتند از: «[[السامي في الأسامي]]» (کتابی حجیم در لغت)، «[[أدوات الميداني]]» و «[[المصادر]]» هر سه از [[زوزنی]]؛ «[[الكافية (في علم النحو) و الشافية (في علمي التصريف و الخط)|الكافية]]» در نحو که با پدر و سایر فضلا آن را مباحثه می‌نمود؛ «[[الغاية القصوی]]» در فقه و «[[المنهاج]]» در اصول از علامه قاضی [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|ناصرالدین بیضاوی]]. وی همچنین «[[الحاصل]]»، از تألیفات [[تاج‌الدین ارمی]] را با پدر و برخی از فضلا، مباحثه نموده و سپس، به خواندن «[[الرسالة الشمسية]]» در منطق و شرح آن و «[[المطالع]]» در منطق پرداخته و آن را حفظ نموده است. سپس «[[الطوالع]]» در اصول دین، از تألیفات قاضی [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|ناصرالدین بیضاوی]] را خوانده و سپس، به حفظ «[[الحاوي]]» در فقه و مباحثه آن با پدرش پرداخته و کتاب‌های «فصول النسفي»، کتابی در علم هیئت از جغمینی، «التذكرة»، «اقلیدس» و «الكيات» در طب را مباحثه نموده است<ref>ر.ک: محمد مظهر بقا، ج1، ص16</ref>.


==شیوخ و اساتید==
==شیوخ و اساتید==
وی قرآن، فقه، اصول و لغت عربی را نزد پدرش آموخت و سپس، راهی تبریز شده و در آنجا، از محضر نصیرالدین فاروقی، جمال‌الدین ابی‌الرجا، علی بن سهل صوفی، صدرالدین ترکا و جمال‌الدین ترکا بهره برد و سپس، به دمشق رفته و در آنجا، «صحیح بخاری» را به قرائت برزالی، استماع نموده و از ابوالعباس احمد بن ابی‌طالب بن شحنه، ابوالحسن علی بن محمد بندنیجی و سایر بزرگان، کسب فیض نمود. وی در حجی که در سال 724ق، به‌جای آورد، از علمای حرمین شریفین نیز بهره برد<ref>ر.ک: همان، ص16-‌17</ref>.
وی قرآن، فقه، اصول و لغت عربی را نزد پدرش آموخت و سپس، راهی تبریز شده و در آنجا، از محضر [[نصیرالدین فاروقی]]، [[جمال‌الدین ابی‌الرجا]]، [[علی بن سهل صوفی]]، [[صدرالدین ترکا]] و [[جمال‌الدین ترکا]] بهره برد و سپس، به دمشق رفته و در آنجا، «[[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]» را به قرائت [[برزالی، قاسم بن محمد|برزالی]]، استماع نموده و از [[ابوالعباس احمد بن ابی‌طالب بن شحنه]]، [[ابوالحسن علی بن محمد بندنیجی]] و سایر بزرگان، کسب فیض نمود. وی در حجی که در سال 724ق، به‌جای آورد، از علمای حرمین شریفین نیز بهره برد<ref>ر.ک: همان، ص16-‌17</ref>.


وی پس از حج، به دمشق بازگشت و در حلقه درس شیخ برهان‌الدین حاضر گشت و مدت هفت سال در دمشق، اقامت نمود و مدتی نیز در آنجا، تدریس کرد. پس از آن، در سال 732ق، توسط امیر قوصون ساقی ناصری، به مصر فراخوانده شد و تدریس در «المعزية» و خانقاه «القوصونية» را به‌عهده گرفت<ref>ر.ک: همان، ص19-‌20</ref>.
وی پس از حج، به دمشق بازگشت و در حلقه درس شیخ برهان‌الدین حاضر گشت و مدت هفت سال در دمشق، اقامت نمود و مدتی نیز در آنجا، تدریس کرد. پس از آن، در سال 732ق، توسط امیر قوصون ساقی ناصری، به مصر فراخوانده شد و تدریس در «المعزية» و خانقاه «القوصونية» را به‌عهده گرفت<ref>ر.ک: همان، ص19-‌20</ref>.


==نظر سایر علما پیرامون مؤلف==
==نظر سایر علما پیرامون مؤلف==
اسنوی در «طبقات الشافعية» خود، وی را با چنین عبارتی، ستوده است: «كان إماما بارعا في العقليات، عارفا بالأصلين، فقيها، صحيح الاعتقاد، محبا لأهل الخير والصلاح، منقادا لهم، مطرحا التكلف، مجموعا علی العلم ونشره». صفدی در «الوافي» از او، چنین یاد کرده است: «الشيخ، الإمام، العالم العلامة، المحقق، الفريد، الحجة، جامع أشتات الفضائل، وارث علوم الأوائل، حجة المتكلمين، سيف المناظرين، إمام الفقهاء»<ref>ر.ک: همان، ص17-‌18</ref>.
[[اسنوی، عبدالرحیم|اسنوی]] در «[[طبقات الشافعية (للأسنوي)|طبقات الشافعية]]» خود، وی را با چنین عبارتی، ستوده است: «كان إماما بارعا في العقليات، عارفا بالأصلين، فقيها، صحيح الاعتقاد، محبا لأهل الخير والصلاح، منقادا لهم، مطرحا التكلف، مجموعا علی العلم ونشره». [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدی]] در «[[الوافي بالوفيات|الوافي]]» از او، چنین یاد کرده است: «الشيخ، الإمام، العالم العلامة، المحقق، الفريد، الحجة، جامع أشتات الفضائل، وارث علوم الأوائل، حجة المتكلمين، سيف المناظرين، إمام الفقهاء»<ref>ر.ک: همان، ص17-‌18</ref>.


شخصیت و فضایل او، در دمشق، تقی‌الدین بن تیمیه را به اعجاب آورده و به تعظیم او پرداخته و حتی نقل است که در جلسه درس خود، به شاگردانش چنین گفته است: «ساکت باشید تا کلام این فاضل که مانند او در هیچ شهری داخل نگردیده را بشنویم»<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>.
شخصیت و فضایل او، در دمشق، تقی‌الدین بن تیمیه را به اعجاب آورده و به تعظیم او پرداخته و حتی نقل است که در جلسه درس خود، به شاگردانش چنین گفته است: «ساکت باشید تا کلام این فاضل که مانند او در هیچ شهری داخل نگردیده را بشنویم»<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش