محمدطاهر قاجار: تفاوت میان نسخهها
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR06860.jpg|بندانگشتی» ایجاد کرد.) |
|||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR06860.jpg|بندانگشتی|محمدطاهر قاجار]] | [[پرونده:NUR06860.jpg|بندانگشتی|محمدطاهر قاجار]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |محمدطاهر قاجار | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | اسکندری، محمد طاهر | ||
طاهر میرزا | طاهر میرزا | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |اسكندر ميرزا | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |جمعه، يازدهم شوال سال 1250ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |تبريز | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |1317ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[سفرنامه اولیویه]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE06860AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''محمدطاهر ميرزاى قاجار''' (1250-1317ق)، معروف به محمدطاهر ميرزا، از شاهزادگان قاجارى و از بزرگترين و نامدارترين مترجمين ايرانى در عصر قاجار | |||
== ولادت == | |||
در روز جمعه، يازدهم شوال سال 1250ق در شهر تبريز به دنيا آمد. پدر وى اسكندر ميرزا بود كه فرزند ششم عباس ميرزا وليعهد (پسر فتحعلى شاه قاجار) به شمار مىآمد. | |||
پس از فراغت از تحصيل، به مصر رفت و پنج سال در جامع الازهر به فراگرفتن علوم دينى پرداخت و پس از آن به ايران بازگشت و در تهران ساكن شد. در تهران وى مورد توجه خاص ناصرالدين شاه قاجار كه عموزاده او بود، قرار گرفت، طورىكه شاه براى او عزت و احترام بسيار قائل بود و وى را «حاجى عمواوغلى» مىخواند. همين موضوع موجبات آمد و رفت وى به دربار قاجاريه را فراهم ساخت و جايگاه او را به گونهاى درآورد كه بسيارى از بزرگان دربار را به صحبت و مجالست با او، ميل بسيار بود. محمدطاهر نيز مانند پدر از خدمات دولتى گريزان بود و عمر خود را به مطالعه و تحرير و ترجمه گذرانيد. وى با ميرزا ابوالحسن | == تحصیلات == | ||
محمدطاهر ميرزا به اهتمام و پىگيرى پدر خويش در زادگاهش به تحصيل علوم ادبى و همينطور آموزش كلام عرب همت گماشت و پس از چندى زبان عربى را به خوبى فراگرفت و در آن ممتاز شد. سپس مشغول يادگيرى زبان فرانسه شد و آن را از اساتيد فرانسوى و ايرانى آموخت و بر اين زبان مسلط گرديد. وى همچنين از علوم رياضى نيز بهره كافى برد. | |||
پس از فراغت از تحصيل، به مصر رفت و پنج سال در جامع الازهر به فراگرفتن علوم دينى پرداخت و پس از آن به ايران بازگشت و در تهران ساكن شد. در تهران وى مورد توجه خاص ناصرالدين شاه قاجار كه عموزاده او بود، قرار گرفت، طورىكه شاه براى او عزت و احترام بسيار قائل بود و وى را «حاجى عمواوغلى» مىخواند. همين موضوع موجبات آمد و رفت وى به دربار قاجاريه را فراهم ساخت و جايگاه او را به گونهاى درآورد كه بسيارى از بزرگان دربار را به صحبت و مجالست با او، ميل بسيار بود. محمدطاهر نيز مانند پدر از خدمات دولتى گريزان بود و عمر خود را به مطالعه و تحرير و ترجمه گذرانيد. وى با [[جلوه، سید ابوالحسن|ميرزا ابوالحسن جلوه]]، كه از فلاسفه و عرفاى نامى ايران به شمار مىرود، دوست و همنشين بود. | |||
سليمان ميرزا اسكندرى از اعضاى مؤسس و نخستين رهبر حزب توده ايران، نوه محمدطاهر ميرزا محسوب مىشود. | سليمان ميرزا اسكندرى از اعضاى مؤسس و نخستين رهبر حزب توده ايران، نوه محمدطاهر ميرزا محسوب مىشود. | ||
وى سرانجام بر اثر سكته قلبى در سال 1317ق در تهران درگذشت و در قبرستان ابن بابويه به | == وفات == | ||
وى سرانجام بر اثر سكته قلبى در سال 1317ق در تهران درگذشت و در قبرستان ابن بابويه به خاک سپرده شد. | |||
== آثار == | == آثار == | ||
وى گذشته از ترجمه کتابهاى متعددى از فرانسه به فارسى، خود نيز چند كتاب و يكى دو نمايشنامه نوشتهاست. اما عمده شهرت او به خاطر ترجمهها اوست كه عبارتند از: | |||
# سه تفنگدار | |||
# كنت دمونت كريستو | |||
# لارن مارگو؛ (يا همان: ملكه مارگو) | |||
# لوئى چهاردهم و عصرش | |||
# لرد هوپ، ژيل بلاس اثر آلن رنه لوساژ | |||
# سفرنامه اوليويه. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[سفرنامه اولیویه]] | |||
[[سفرنامه اولیویه]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مرداد(1400)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۵
نام | محمدطاهر قاجار |
---|---|
نامهای دیگر | اسکندری، محمد طاهر
طاهر میرزا محمد طاهر میرزا |
نام پدر | اسكندر ميرزا |
متولد | جمعه، يازدهم شوال سال 1250ق |
محل تولد | تبريز |
رحلت | 1317ق |
اساتید | |
برخی آثار | سفرنامه اولیویه |
کد مؤلف | AUTHORCODE06860AUTHORCODE |
محمدطاهر ميرزاى قاجار (1250-1317ق)، معروف به محمدطاهر ميرزا، از شاهزادگان قاجارى و از بزرگترين و نامدارترين مترجمين ايرانى در عصر قاجار
ولادت
در روز جمعه، يازدهم شوال سال 1250ق در شهر تبريز به دنيا آمد. پدر وى اسكندر ميرزا بود كه فرزند ششم عباس ميرزا وليعهد (پسر فتحعلى شاه قاجار) به شمار مىآمد.
تحصیلات
محمدطاهر ميرزا به اهتمام و پىگيرى پدر خويش در زادگاهش به تحصيل علوم ادبى و همينطور آموزش كلام عرب همت گماشت و پس از چندى زبان عربى را به خوبى فراگرفت و در آن ممتاز شد. سپس مشغول يادگيرى زبان فرانسه شد و آن را از اساتيد فرانسوى و ايرانى آموخت و بر اين زبان مسلط گرديد. وى همچنين از علوم رياضى نيز بهره كافى برد.
پس از فراغت از تحصيل، به مصر رفت و پنج سال در جامع الازهر به فراگرفتن علوم دينى پرداخت و پس از آن به ايران بازگشت و در تهران ساكن شد. در تهران وى مورد توجه خاص ناصرالدين شاه قاجار كه عموزاده او بود، قرار گرفت، طورىكه شاه براى او عزت و احترام بسيار قائل بود و وى را «حاجى عمواوغلى» مىخواند. همين موضوع موجبات آمد و رفت وى به دربار قاجاريه را فراهم ساخت و جايگاه او را به گونهاى درآورد كه بسيارى از بزرگان دربار را به صحبت و مجالست با او، ميل بسيار بود. محمدطاهر نيز مانند پدر از خدمات دولتى گريزان بود و عمر خود را به مطالعه و تحرير و ترجمه گذرانيد. وى با ميرزا ابوالحسن جلوه، كه از فلاسفه و عرفاى نامى ايران به شمار مىرود، دوست و همنشين بود.
سليمان ميرزا اسكندرى از اعضاى مؤسس و نخستين رهبر حزب توده ايران، نوه محمدطاهر ميرزا محسوب مىشود.
وفات
وى سرانجام بر اثر سكته قلبى در سال 1317ق در تهران درگذشت و در قبرستان ابن بابويه به خاک سپرده شد.
آثار
وى گذشته از ترجمه کتابهاى متعددى از فرانسه به فارسى، خود نيز چند كتاب و يكى دو نمايشنامه نوشتهاست. اما عمده شهرت او به خاطر ترجمهها اوست كه عبارتند از:
- سه تفنگدار
- كنت دمونت كريستو
- لارن مارگو؛ (يا همان: ملكه مارگو)
- لوئى چهاردهم و عصرش
- لرد هوپ، ژيل بلاس اثر آلن رنه لوساژ
- سفرنامه اوليويه.