اختيار معرفة الرجال (تحقیق رجایی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'میرداماد، محمدباقر بن محمد' به 'میرداماد، سید محمدباقر بن محمد'
جز (جایگزینی متن - 'رجایی، مهدی' به 'رجایی، سید مهدی')
جز (جایگزینی متن - 'میرداماد، محمدباقر بن محمد' به 'میرداماد، سید محمدباقر بن محمد')
خط ۱۲: خط ۱۲:
[[طوسی، محمد بن حسن]] (خلاصه کننده)
[[طوسی، محمد بن حسن]] (خلاصه کننده)


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد]] (مصحح)
[[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد]] (مصحح)


[[رجایی، سید مهدی]] (محقق)
[[رجایی، سید مهدی]] (محقق)
خط ۳۶: خط ۳۶:
}}
}}


'''اختيار معرفة الرجال'''، همان‌گونه كه از نامش پيداست، شرح يا تعليقه‌اى است از [[میرداماد، محمدباقر بن محمد |سيّد محمّدباقر حسینى استرآبادى]]، معروف به [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]]، بر کتاب رجالى معروف كشى. این کتاب در قرن دهم هجرى و به زبان عربى نوشته شده و جامعيّت شخصيت [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] باعث قدر و قيمت مضاعف آن مى‌باشد. با اينكه [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] بيشتر به یک فيلسوف و حكيم اشراقى شهرت دارد تا یک فقيه يا رجالى، امّا جامعيّت وى بيش از این حرف‌ها بوده و باعث بر جاى ماندن آثار مختلفى از وى در علوم و فنون گوناگون شده است كه کتاب حاضر یکى از ده‌ها مورد مذكور است.
'''اختيار معرفة الرجال'''، همان‌گونه كه از نامش پيداست، شرح يا تعليقه‌اى است از [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد |سيّد محمّدباقر حسینى استرآبادى]]، معروف به [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]]، بر کتاب رجالى معروف كشى. این کتاب در قرن دهم هجرى و به زبان عربى نوشته شده و جامعيّت شخصيت [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] باعث قدر و قيمت مضاعف آن مى‌باشد. با اينكه [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]] بيشتر به یک فيلسوف و حكيم اشراقى شهرت دارد تا یک فقيه يا رجالى، امّا جامعيّت وى بيش از این حرف‌ها بوده و باعث بر جاى ماندن آثار مختلفى از وى در علوم و فنون گوناگون شده است كه کتاب حاضر یکى از ده‌ها مورد مذكور است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۴: خط ۵۴:
روايت پنجمى كه كشى آورده، نقل [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] از پيامبر(ص) مى‌باشد كه فرمود: «يَحْمل هذاالدين في كل قرن عدول ينفون عنه تأویل المبطلين».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13204/1/10 همان، ص10]</ref> ششمین روايت كشى از محمّد بن مسعود است كه در موردش شارح از عياشى نقل مى‌كند كه شخصى جليل القدر، واسع العلم و ثقه از اهل سمرقند و كش مى‌باشد. احمد بن محمّد البرقى نيز شناسايى شده است.
روايت پنجمى كه كشى آورده، نقل [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] از پيامبر(ص) مى‌باشد كه فرمود: «يَحْمل هذاالدين في كل قرن عدول ينفون عنه تأویل المبطلين».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13204/1/10 همان، ص10]</ref> ششمین روايت كشى از محمّد بن مسعود است كه در موردش شارح از عياشى نقل مى‌كند كه شخصى جليل القدر، واسع العلم و ثقه از اهل سمرقند و كش مى‌باشد. احمد بن محمّد البرقى نيز شناسايى شده است.


در حديث هفتم اسم حاتم بن ماهویه به عنوان یکى از روات حديث است كه مورد نظر شارح است. هشتمین روايت كشّى درباره‌ى شرطة الخمیس است، كه یکى از مباحث مهم درباره‌ى اصحاب امیرالمؤمنين(ع) مى‌باشد. ما به خاطر اهمیّت آن، عين حديث را آورده و توضيحاتى در مورد این گروه بيان مى‌كنيم، سپس مى‌پردازيم به توضيحات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]]: «نَصْر بن الصباح البلغى، قال: حدثنا احمد بن محمّد بن عيسى، عن الحسين بن سعيد عن اسماعيل بن بزيع عن أبى الجارود، قال قلت للاصبغ بن نباتة ما كان منزلة هذا الرجل فیکم؟ قال: ما أدرى ما تقول الا أن سيوفنا كانت على عواتقنا فمن اومى اليه ضربناه بها و كان يقول لنا تشرطوا فو الله ما اشتراطكم لذهب و لا لفضة و ما اشتراطكم الّا للموت انّ قوماً من قبلكم من بنى اسرائيل تشارطوا بينهم فما مات أحدٌ منهم حتى كان نبىّ قومه او نبىّ قريته او نبىّ نفسه و انّكم بمنزلتهم غير انّكم لستم بأنبياء». روايت مذكور همان‌گونه كه ملاحظه شد سؤالى است از اصبغ بن نباتة به عنوان یکى از افراد معاهده‌ى شرطة الخمیس.
در حديث هفتم اسم حاتم بن ماهویه به عنوان یکى از روات حديث است كه مورد نظر شارح است. هشتمین روايت كشّى درباره‌ى شرطة الخمیس است، كه یکى از مباحث مهم درباره‌ى اصحاب امیرالمؤمنين(ع) مى‌باشد. ما به خاطر اهمیّت آن، عين حديث را آورده و توضيحاتى در مورد این گروه بيان مى‌كنيم، سپس مى‌پردازيم به توضيحات [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]]: «نَصْر بن الصباح البلغى، قال: حدثنا احمد بن محمّد بن عيسى، عن الحسين بن سعيد عن اسماعيل بن بزيع عن أبى الجارود، قال قلت للاصبغ بن نباتة ما كان منزلة هذا الرجل فیکم؟ قال: ما أدرى ما تقول الا أن سيوفنا كانت على عواتقنا فمن اومى اليه ضربناه بها و كان يقول لنا تشرطوا فو الله ما اشتراطكم لذهب و لا لفضة و ما اشتراطكم الّا للموت انّ قوماً من قبلكم من بنى اسرائيل تشارطوا بينهم فما مات أحدٌ منهم حتى كان نبىّ قومه او نبىّ قريته او نبىّ نفسه و انّكم بمنزلتهم غير انّكم لستم بأنبياء». روايت مذكور همان‌گونه كه ملاحظه شد سؤالى است از اصبغ بن نباتة به عنوان یکى از افراد معاهده‌ى شرطة الخمیس.


شرطة الخمیس نام پيمانى بود كه گروهى از اصحاب كه تعدادشان را تا چهل هزار نفر هم نوشته‌اند، پيمان بسته بودند كه تا پاى جان در كنار [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مانده و تا آخرين قطره‌ى خون مدافع حضرت بوده و به فرامین حضرت عمل كنند. اصبغ بن نباتة، در این روايت مى‌گوید: جايگاه [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] در نزد ما به گونه‌اى است كه همواره شمشيرهایمان در كنارمان بوده و به هر سو كه او اشاره كند، حمله‌ور مى‌شویم. شارح، الفاظ«الا ان سيوفنا، تشرطوا و من تشارطوا» را مورد بررسى قرار داده و به عبارت ديگرى كه در نسخه‌ى ديگر از روايت آمده اشاره مى‌نمايد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13204/1/24 همان،ص24-ص25]</ref>
شرطة الخمیس نام پيمانى بود كه گروهى از اصحاب كه تعدادشان را تا چهل هزار نفر هم نوشته‌اند، پيمان بسته بودند كه تا پاى جان در كنار [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مانده و تا آخرين قطره‌ى خون مدافع حضرت بوده و به فرامین حضرت عمل كنند. اصبغ بن نباتة، در این روايت مى‌گوید: جايگاه [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] در نزد ما به گونه‌اى است كه همواره شمشيرهایمان در كنارمان بوده و به هر سو كه او اشاره كند، حمله‌ور مى‌شویم. شارح، الفاظ«الا ان سيوفنا، تشرطوا و من تشارطوا» را مورد بررسى قرار داده و به عبارت ديگرى كه در نسخه‌ى ديگر از روايت آمده اشاره مى‌نمايد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13204/1/24 همان،ص24-ص25]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش