تلخيص الأصول (زاهدی): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۳۸: خط ۳۸:
    نویسنده در این کتاب به بیان هفت اصل از اصولی که علما آنها را اصول فقه نامیده‌اند، پرداخته و این اصول هفت‌گانه را به دو قسم اصلی و تبعی تقسیم نموده است.
    نویسنده در این کتاب به بیان هفت اصل از اصولی که علما آنها را اصول فقه نامیده‌اند، پرداخته و این اصول هفت‌گانه را به دو قسم اصلی و تبعی تقسیم نموده است.
    در باب اول، از اصول اصلی، یعنی کتاب و سنت سخن به میان آورده است و در چهار فصل زیر، به بحث پیرامون مصادر اصلی احکام، پرداخته است:
    در باب اول، از اصول اصلی، یعنی کتاب و سنت سخن به میان آورده است و در چهار فصل زیر، به بحث پیرامون مصادر اصلی احکام، پرداخته است:
    در فصل اول، طرق استنباط از نص در نزد جمهور، به‌واسطه استدلال به منطوق صریح (شامل نص، ظاهر، مؤول و مجمل) و غیر صریح (دلالت اقتضا، تنبیه و ایما و اشاره) و مفهوم موافق و مخالف (مفهوم صفت، شرط، غایت، لقب و عدد)، مورد بحث قرار گرفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-‌17</ref>.
    در فصل اول، طرق استنباط از نص در نزد جمهور، به‌واسطه استدلال به منطوق صریح (شامل نص، ظاهر، مؤول و مجمل) و غیر صریح (دلالت اقتضا، تنبیه و ایما و اشاره) و مفهوم موافق و مخالف (مفهوم صفت، شرط، غایت، لقب و عدد)، مورد بحث قرار گرفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-‌17</ref>.


    خط ۵۰: خط ۵۱:


    در فصل چهارم، به مبحث بیان در نصوص شرعیه پرداخته شده است. بیان در لغت، به معنای ایضاح و اظهار و در اصطلاح فقهی، عبارت است از آشکار کردن گوینده مراد کلام خویش را برای شنونده.
    در فصل چهارم، به مبحث بیان در نصوص شرعیه پرداخته شده است. بیان در لغت، به معنای ایضاح و اظهار و در اصطلاح فقهی، عبارت است از آشکار کردن گوینده مراد کلام خویش را برای شنونده.
    انواع بیان عبارت است از: بیان تقریر، تفسیر، تغییر، تبدیل و ضرورت<ref>ر.ک: همان، ص31-‌33</ref>.
    انواع بیان عبارت است از: بیان تقریر، تفسیر، تغییر، تبدیل و ضرورت<ref>ر.ک: همان، ص31-‌33</ref>.



    نسخهٔ ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۸

    تلخيص الأصول
    تلخيص الأصول (زاهدی)
    پدیدآورانزاهدی، حافظ ثناء الله (نویسنده)
    ناشرمرکز المخطوطا‌ت‌ و التراث‌ و الوثا‌ئق‌
    مکان نشرکويت
    سال نشر1414ق. = 1994م.
    چاپچاپ اول
    موضوعاصول فقه اهل سنت - قرن 14ق.
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    8ت2ز / 156/6 BP ‏

    تلخيص الأصول، اثر حافظ ثناءالله زاهدی، رساله‌ای است مختصر و کوتاه در علم اصول که در آن به توضیح اصول هفت‌گانه (کتاب، سنت، اجماع، قیاس، استحسان، استصحاب و استصلاح) پرداخته شده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در یک تمهید و سه باب و هر باب در چندین فصل، تنظیم شده است.

    نویسنده در این کتاب، به‌صورت مختصر و موجز، به تحلیل اصطلاحات اصولی و در برخی موارد، ذکر مثال برای آنها به‌منظور توضیح مفاهیم اصطلاحی آنها، پرداخته است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه که در سال 1410ق نوشته شده است، به موضوع و محتوای کلی کتاب، اشاره شده[۱] و در تمیهد، به تعریف اصول فقه، موضوع و فایده آن، پرداخته شده است[۲].

    نویسنده در این کتاب به بیان هفت اصل از اصولی که علما آنها را اصول فقه نامیده‌اند، پرداخته و این اصول هفت‌گانه را به دو قسم اصلی و تبعی تقسیم نموده است. در باب اول، از اصول اصلی، یعنی کتاب و سنت سخن به میان آورده است و در چهار فصل زیر، به بحث پیرامون مصادر اصلی احکام، پرداخته است:

    در فصل اول، طرق استنباط از نص در نزد جمهور، به‌واسطه استدلال به منطوق صریح (شامل نص، ظاهر، مؤول و مجمل) و غیر صریح (دلالت اقتضا، تنبیه و ایما و اشاره) و مفهوم موافق و مخالف (مفهوم صفت، شرط، غایت، لقب و عدد)، مورد بحث قرار گرفته است[۳].

    در فصل دوم، طرق استنباط از نص در نزد حنفیه، در پنج مبحث زیر، به‌صورت مختصر، معرفی شده است:

    1. تقسیم لفظ به اعتبار وضع آن برای معنا که به چهار قسم خاص، عام، مشترک و مؤول تقسیم می‌شود.
    2. تقسیم لفظ از حیث ظهور معنای آن، که چهار قسم دارد: ظاهر، نص، مفسر و محکم.
    3. تقسیم کلام از حیث خفای معنا که از این لحاظ، به چهار قسم خفی، مشکل، مجمل و متشابه تقسیم شده است.
    4. تقسیم لفظ به اعتبار استعمال آن در معنی که چهار قسم دارد: حقیقت، مجاز، صریح و کنایه.
    5. تقسیم کلام به اعتبار طریقه وقوف و آگاهی از مراد متکلم از آن، که دارای چهار قسم است: عبارت نص، اشاره نص، دلالت نص و اقتضای نص[۴].

    فصل سوم، به حکم شرعی و اقسام آن اختصاص یافته است. نویسنده حکم شرعی را «خطاب خداوند تعالی که به صورت اقتضایی، تخییری یا وضعی، به افعال مکلفین تعلق گرفته است»، معرفی نموده و در سه قسم حکم تکلیفی یا اقتضایی (که بنا بر نظر مشهور علما، چهار قسم و بنا بر مذهب حنفیه، شش قسم فرض، واجب، مندوب، حرام، مکروه تحریمی و مکروه تنزیهی است)، حکم تخییری و حکم وضعی (شامل سیزده قسم: سبب، شرط، مانع، رکن، علت، علامت، عزیمت، رخصت، صحت، بطلان، اداء، اعاده و قضا)، به توضیح آن پرداخته است[۵].

    در فصل چهارم، به مبحث بیان در نصوص شرعیه پرداخته شده است. بیان در لغت، به معنای ایضاح و اظهار و در اصطلاح فقهی، عبارت است از آشکار کردن گوینده مراد کلام خویش را برای شنونده.

    انواع بیان عبارت است از: بیان تقریر، تفسیر، تغییر، تبدیل و ضرورت[۶].

    در باب دوم، مصادر و اصول تبعی حکم که عبارتند از اجماع، قیاس، استحسان، استصحاب و استصلاح، در پنج فصل از لحاظ لغوی و اصطلاحی، تعریف و شروط، انواع، حکم و مقدار حجیت هریک، توضیح داده شده است[۷].

    آخرین باب به سه مبحث «تعارض»، «اجتهاد» و «تقلید»، اختصاص یافته است[۸].

    وضعیت کتاب

    کتاب، فاقد پاورقی بوده و فهرست مطالب، در انتهای آن آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص7-‌8
    2. ر.ک: تمهید، ص9-‌10
    3. ر.ک: متن کتاب، ص13-‌17
    4. ر.ک: همان، ص18-‌26
    5. ر.ک: همان، ص27-‌30
    6. ر.ک: همان، ص31-‌33
    7. ر.ک: همان، ص35-‌46
    8. ر.ک: همان، ص47-‌51

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها