سرخسی، محمد بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۴: خط ۵۴:


==حافظه سرشار و تألیفات فراوان==
==حافظه سرشار و تألیفات فراوان==
در زمانی که محبوس بود، کتاب «المبسوط» در فقه را در چهارده جلد، از حافظه خویش بدون اینکه به کتاب یا تعلیقه‌ای مراجعه کند بر طلابی که در بالای سیاه‌چال وی حاضر می‌شدند، املا نمود<ref>ر.ک: همان</ref>‏.   
در زمانی که محبوس بود، کتاب «[[المبسوط]]» در فقه را در چهارده جلد، از حافظه خویش بدون اینکه به کتاب یا تعلیقه‌ای مراجعه کند بر طلابی که در بالای سیاه‌چال وی حاضر می‌شدند، املا نمود<ref>ر.ک: همان</ref>‏.   
عبدالقادر قرشی در «الجواهر المضية»، شرح حال وی را نگاشته و افزوده است: سرخسی در آخر ابواب عبادات، طلاق، عتاق و اقرار از کتاب «المبسوط»، سخنانی گفته که حاکی از ابراز دردمندی و ناراحتی از حبس در زندان اشرار است<ref>ر.ک: همان</ref>‏.   
عبدالقادر قرشی در «الجواهر المضية»، شرح حال وی را نگاشته و افزوده است: سرخسی در آخر ابواب عبادات، طلاق، عتاق و اقرار از کتاب «المبسوط»، سخنانی گفته که حاکی از ابراز دردمندی و ناراحتی از حبس در زندان اشرار است<ref>ر.ک: همان</ref>‏.   
علامه قاسم بن قطلوبغا در «تاج التراجم» درباره وی ‌نوشته است: کتابی قطور در اصول فقه در دو جزء از او دیدم که همان کتاب «أصول السرخسي» است و نیز کتاب «شرح السير الكبير» او را در دو جزء قطور ملاحظه کردم؛ وی آنها را هنگامی‌که در زندان بود، املا کرد و چون به باب شروط رسید از زندان آزاد شد و در آخر عمرش به فرغانه رفت و در منزل امیر حسن ساکن شد و در دالان خانه وی طلاب حاضر می‌شدند و او املای مذکور را کامل کرد<ref>ر.ک: همان، ص7-6</ref>‏.
علامه قاسم بن قطلوبغا در «تاج التراجم» درباره وی ‌نوشته است: کتابی قطور در اصول فقه در دو جزء از او دیدم که همان کتاب «أصول السرخسي» است و نیز کتاب «شرح السير الكبير» او را در دو جزء قطور ملاحظه کردم؛ وی آنها را هنگامی‌که در زندان بود، املا کرد و چون به باب شروط رسید از زندان آزاد شد و در آخر عمرش به فرغانه رفت و در منزل امیر حسن ساکن شد و در دالان خانه وی طلاب حاضر می‌شدند و او املای مذکور را کامل کرد<ref>ر.ک: همان، ص7-6</ref>‏.
 
==علت زندانی شدن==
==علت زندانی شدن==
در بعضی از کتب به این نکته اشاره شده است که سبب زندانی شدن شمس‌الائمه فتوایی بود که علیه یکی از پادشاهان خاقانیان داده بود. در تاریخ آمده که خاقان با ام‌ولدش (کنیزی که از او فرزندی داشت) و او را آزاد کرده بود بدون گذشتِ عده ازدواج کرد و شمس‌الائمه فتوا داد که این ازدواج صحیح نیست. پادشاه از این فتوا خشمگین شد و از شمس‌الائمه خواست تا از فتوای خویش رجوع کند، اما ایشان از فتوای خود بازنگشتند؛ پادشاه دستور داد تا ایشان را به زندان بیندازند<ref>ر.ک: انوار وب</ref>‏.   
در بعضی از کتب به این نکته اشاره شده است که سبب زندانی شدن شمس‌الائمه فتوایی بود که علیه یکی از پادشاهان خاقانیان داده بود. در تاریخ آمده که خاقان با ام‌ولدش (کنیزی که از او فرزندی داشت) و او را آزاد کرده بود بدون گذشتِ عده ازدواج کرد و شمس‌الائمه فتوا داد که این ازدواج صحیح نیست. پادشاه از این فتوا خشمگین شد و از شمس‌الائمه خواست تا از فتوای خویش رجوع کند، اما ایشان از فتوای خود بازنگشتند؛ پادشاه دستور داد تا ایشان را به زندان بیندازند<ref>ر.ک: انوار وب</ref>‏.   
۵۳٬۳۲۷

ویرایش