حسینی هاشمی، نورالدین: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
بینام، برگرفته از پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ انتشار: 25 دی 1395، دریافت: چهارشنبه، 22 اردیبهشت | [https://hawzah.net/fa/Mostabser/View/63194/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86 بینام، برگرفته از پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ انتشار: 25 دی 1395، دریافت: چهارشنبه، 22 اردیبهشت 1400] | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
نسخهٔ ۳۰ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۱
نام | حسینی هاشمی، نورالدین |
---|---|
نامهای دیگر | هاشمي شيرازي ، نور الدين
شيرازي ، نور الدين حسيني هاشمي، نور الدين |
نام پدر | آیتالله سید ابوطالب حسینی شیرازی |
متولد | 1273ش / 1312ق |
محل تولد | شیراز |
رحلت | 1335ش |
اساتید | سید علی کازرونی |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE04731AUTHORCODE |
سید نورالدین حسینی شیرازی (1274-1335ش)، روحانی مبارز و از پرچمداران و اسطورههای مشروطه مشروعه، از شاگردان سید علی کازرونی، از اساتید سید محمدهادی میلانی و صاحب کتاب «أحكام الأنام في شرح شرائع الإسلام».
ولادت
سید نورالدین حسینی شیرازی، در رجب 1312ق (1274ش)، در شهر شیراز و در خانوادهای روحانی متولد شد.
نسب
پدرش آیتالله سید ابوطالب حسینی شیرازی، مؤلف کتاب «أسرار العقائد» است و سید هاشم بحرانی صاحب «تفسیر البرهان» از نیاکان وی است. نسبت شریف وی، به سید مرتضی علمالهدی برادر سید رضی میرسد.
تحصیلات
سید نورالدین، دروس مقدماتی را در حوزه علمیه شیراز به اتمام رساند و برای تکمیل تحصیل، به عتبات عراق مهاجرت کرد و مشغول تحصیل نزد اساتید بزرگ شد. سید نورالدین درباره اجتهاد خود میگوید: «اولین کسانی که قبل از بلوغ به اجتهاد نائل شدند، من و فخرالمحققین بودیم».
اجازه اجتهاد
سید نورالدین حسینی، از شانزده نفر از علما همچون علی ابیوردی، سید علی کازرونی، آقا ضیاءالدین عراقی، میرزا ابراهیم محلاتی و شیخ محمدرضا ثامنی، اجازه اجتهاد گرفته است.
اساتید
سید نورالدین نزد استادان برجسته حوزههای علمیه، همچون سید علی کازرونی (مجتهد)، آقا ضیاء عراقی، شیخ محمدکاظم شیرازی، میرزا علیآقای شیرازی، میرزا ابراهیم محلاتی، ملا حسینقلی بهاری، سید محمدکاظم یزدی، میرزا محمدتقی شیرازی، شیخالشریعه اصفهانی و آیتالله محمدحسین نائینی کسب علم کرد.
شاگردان
ایشان شاگردان زیادی را پرورش داد که سرآمد آنان، آیات عظام: احمد بهشتی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، سید عبدالعلی آیتاللهی و سید محمدهادی میلانی هستند.
سیره عملی، علمی و اخلاقی
سید نورالدین، درس تفسیر قرآن را در حوزه علمیه شیراز برگزار میکرد و در تفسیر قرآن مهارت داشت. وی حافظ قرآن نیز بود. تسلط به ملل و نحل موجب شده بود بهتر بتواند قرآن را تفسیر کند. وی در تفسیر قرآن، گرایشی فلسفی داشت و درعینحال از تفسیر به رأی پرهیز میکرد و به درک عمیق قرآن اهمیت میداد. سبک او در تفسیر، ادبی، فلسفی و تاریخی بود.
وی خطیبی برجسته بود و خطبههایش انبوه مخاطبان را تحت تأثیر قرار میداد. او برای برگزاری نماز عید پیشاپیش جمعیت و با پای برهنه از خانه تا وادیالسلام راهپیمایی میکرد.
ایشان به طلبهپروری و کشف استعدادها اهمیت فراوان میداد و با برنامهریزی اقتصادی و علمی و تشویقهای لازم، روحیه طلبگی و استواری و قناعت را به شاگردان یاد میداد. به پوشیدن لباس مقدس روحانیت توسط طلبهها اهتمام خاصی داشت و معتقد بود طلاب باید از علوم روز هم آگاه باشند.
عبادت و ارادت به سیدالشهداء(ع)
سید نورالدین در ماه رمضان بسیاری از دعاهای مفاتیح را میخواند. او برخی از آنها مثل دعای ابوحمزه ثمالی را حفظ بود و نیمهشبها در نماز وتر این دعا را در قنوت از حفظ میخواند. در ایام تاسوعا و عاشورا، قبل از اذان صبح مشغول زیارت عاشورا میشد و پیوسته اشک میریخت. وقتی به لعن قاتلان امام حسین(ع) و سلام به یاران ایشان میرسید، بسیار با آرامش میخواند و میگریست؛ گویی ضاربان و قاتلان حضرت را با چشم خود میدید. در روز تاسوعا و عاشورا از صبح، به حال گریه میایستاد تا دستههای عزاداری عبور کنند، آنگاه به سخنرانی میپرداخت. او در حرم حضرت احمد بن موسی(ع)، شاه چراغ، در مصائب جدش سیدالشهداء درد دل میکرد و دو رکعت نماز زیارت عاشورا را میخواند و بعد در مسجد وکیل شیراز به اقامه نماز جماعت ظهر و عصر عاشورا میپرداخت.
اجرای حدود شرعی
رضا شاه در اجرای سیاست انگلستان، تصمیم داشت دست روحانیت را از مناصب اجتماعی کوتاه و قوانین غربی را بهجای احکام اسلامی حاکم کند. سید نورالدین در اوج قدرت رضا خان و برای درهم شکستن سیاستهای ضد دینی وی و گوشمالی دادن به دولت بریتانیا، برای انجام تکلیف شرعی خود، وقتی دبیر ایرانی کنسولگری انگلیس، مشروبات الکلی مصرف کرد و در نزدیکی مکانهای مقدس شیراز، بهخصوص حرم مطهر حضرت احمد بن موسی شاه چراغ، عربدهکشی نمود، او تصمیم به اجرای حد شرعی گرفت. عوامل حکومت تلاش فراوانی برای ممانعت از اجرای حد کردند، ولی آیتالله شیرازی بر تصمیم خود پافشاری و شخصاً آن را اجرا کرد.
دولت رضا خان دستور دستگیری و تبعید ایشان به بندر بوشهر را داد تا در زمان مساعد از ایران اخراج نماید، اما شیراز یکپارچه شورش شد و مردم معترض در شاه چراغ اجتماع نمودند و چند نفر در اثر تیراندازی به شهادت رسیدند و رژیم ناچار به بازگرداندن ایشان شد.
حزب برادران
مهمترین حرکت سیاسی ایشان در شیراز، تأسیس حزب برادران بود. این حرکت، اقدامی مذهبی - سیاسی با هدف ایجاد خط دفاع دینی در برابر تودهایها و ملیون بود. طرح اولیه این حزب در سال 1313ش، ریخته شد و کار توسعه آن بهصورت محرمانه در زمان رضا شاه انجام گرفت و بیشتر جلساتش هم محرمانه برگزار میشد. افرادی که وارد حزب برادران میشدند، با سوگند «والله من در حفظ استقلال ایران در ظل لوای مذهب جعفری با شما همراهم»، شروع به فعالیت میکردند. حزب برادران پس از سال 1320ش، فعالیت خود را بهطور جدی شروع و در سال 1324ش، کار رسمیاش را آغاز کرد.
آثار
سید نورالدین شانزده عنوان تألیف دارد که فهرست تعدادی از آنها چنین است:
- اسلام و جهان امروز؛
- تركيب الأجسام؛
- دیوان اشعار؛
- شکست کسروی؛
- حقوق سیاسی اسلام؛
- تحفة الأحياء في ليلة العزاء؛
- أساس الأصول؛
- بنيان الأصول؛
- أصول الفقه؛
- أحكام الأنام في شرح شرائع الإسلام؛
- رقائق الحقائق؛
- كتاب الحساب.
رحلت یا شهادت
در سال 1335ش، سید نورالدین بهطور مرموزی رحلت کرد و در آرامگاه نور در خیابان احمدی شیراز به خاک سپرده شد. شواهدی هست که وی توسط عمال حکومت مسموم شد. نقل شده است که یک روز سید نورالدین سیگاری آتش زد و نیمی از آن را استفاده نکرده بود که حالت سکته به ایشان دست داد و دکتر بعد از معاینه تشخیص داد که بهوسیله سم سیانور مسموم شده است[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: بینام