۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امام على(ع)' به 'امام على (ع)') |
|||
| (۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR11264J1.jpg | |||
| عنوان =شهریار جادهها: سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات | |||
| عنوانهای دیگر =سفر نامه ناصرالدین شاه به عتبات | |||
| | | پدیدآوران = | ||
[[بدیعی، پرویز]] (محقق) | |||
| | |||
| | |||
[[ | [[ناصرالدین شاه قاجار]] (نویسنده) | ||
[[عباسی، محمدرضا]] (محقق) | [[عباسی، محمدرضا]] (محقق) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =DS 70/6 /ن2ش9 | ||
| موضوع = | |||
سفر نامهها | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
عراق - سیر و سیاحت - قرن 19م. | عراق - سیر و سیاحت - قرن 19م. | ||
ناصرالدین قاجار، شاه ایران، 1247 - 1313ق. - خاطرات | |||
| ناشر = | |||
|ناشر | سازمان اسناد ملی ایران، پژوهشکده اسناد | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1372 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE11264AUTOMATIONCODE | |||
== | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11264 | |||
| کتابخوان همراه نور =11264 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''شهريار جادهها، سفرنامه ناصرالدين شاه به عتبات''' به كوشش محمدرضا عباسى و پرويز بديعى به زبان فارسى است كه گزارش سفر ناصرالدين شاه به عراق مىباشد. اين كتاب اطلاعات خوبى درباره رفتار پادشاه و شيوه برخورد آنها با رعيت اين دوره را بيان مىكند. اين اثر به خوبى مىتواند روشنگر نقاط تاريكى از تاريخ پنجاه سال پادشاهى و وضعيت اجتماعى دوران سلطنت مطلقه اين پادشاه باشد. پادشاهى كه حتى درباره او اطرافيانش به قصهگويى و افسانهپردازى نيز پرداختهاند. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتابداراى يك فهرست مطالب، مقدمه ناشر، پيشگفتار، متن، پيوست و فهرست اعلام مىباشد. كتاب به نثر دوره قاجار نوشته شده است و مطالب به صورت اتفاقات روزانه يادداشت شده است. | كتابداراى يك فهرست مطالب، مقدمه ناشر، پيشگفتار، متن، پيوست و فهرست اعلام مىباشد. كتاب به نثر دوره قاجار نوشته شده است و مطالب به صورت اتفاقات روزانه يادداشت شده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقدمه ناشر درباره سفرنامههاى موجود از گذشته ايران و اهميت آنها براى اطلاع از احوال گذشتگان است و اينكه امروزه تعدادى از اينها توسط سازمان اسناد ملى ايران احياء شده است. | مقدمه ناشر درباره سفرنامههاى موجود از گذشته ايران و اهميت آنها براى اطلاع از احوال گذشتگان است و اينكه امروزه تعدادى از اينها توسط سازمان اسناد ملى ايران احياء شده است. | ||
| خط ۸۱: | خط ۶۲: | ||
«امشب معيّر الممالك، پاشا و عثمانىها را مهمانى ميز فرنگى كرده است» و در اين مهمانى بيان شده است كه ميهمانان مسلمان در يك كشور اسلامى و در يك شهر كاملا مذهبى علنا در مجلس شراب نوشيده و ناصرالدين شاه به آن چنين اشاره مىكند، «پاشا بعد از شام نطقى در اتحاد دولتين كرده تواس زده بود، يعنى شراب خورده بود». | «امشب معيّر الممالك، پاشا و عثمانىها را مهمانى ميز فرنگى كرده است» و در اين مهمانى بيان شده است كه ميهمانان مسلمان در يك كشور اسلامى و در يك شهر كاملا مذهبى علنا در مجلس شراب نوشيده و ناصرالدين شاه به آن چنين اشاره مىكند، «پاشا بعد از شام نطقى در اتحاد دولتين كرده تواس زده بود، يعنى شراب خورده بود». | ||
براى اين سفر اردوى بسيار مفصل و سنگينى از هر جهت فراهم شده بود و براى اين مسافرت هر نوع تشريفاتى را | براى اين سفر اردوى بسيار مفصل و سنگينى از هر جهت فراهم شده بود و براى اين مسافرت هر نوع تشريفاتى را تدارکديده بودند، به طورى كه خود شاه از اين كه در مدت مسافرت هيچ گونه بارانى نيامده و مزاحمتى براى اردو فراهم نشده است و اردو با راحتى توانسته است، اين سفر را انجام دهد بسيار شادمان است. | ||
در اين كتاب از اوضاع و احوال اطرافيان و رفتار و حركات آنها كاملا آگاه مىشويم و خواننده، به خوبى از طمع و مالاندوزى و اخلاق و حركات آنها باخبر مىشود، خود شاه ازدواج «اعتمادالسلطنه» با دختر «عمادالدوله» حاكم کرمانشاهان را شرح مىدهد، شرح اين عروسى بسيار جالب است، پرخورى، خست و پولدوستى «اعتمادالسلطنه» كاملا تشريح شده است: «در جايى كه همه شام خوردند او را هم برده بودند، آتشبازى | در اين كتاب از اوضاع و احوال اطرافيان و رفتار و حركات آنها كاملا آگاه مىشويم و خواننده، به خوبى از طمع و مالاندوزى و اخلاق و حركات آنها باخبر مىشود، خود شاه ازدواج «اعتمادالسلطنه» با دختر «عمادالدوله» حاكم کرمانشاهان را شرح مىدهد، شرح اين عروسى بسيار جالب است، پرخورى، خست و پولدوستى «اعتمادالسلطنه» كاملا تشريح شده است: «در جايى كه همه شام خوردند او را هم برده بودند، آتشبازى میكردند، پاچه خيزك مىانداختند [كه] به كلاه و گردن مردم مىرفت. پدر و مادر عرفانچى و عمادالدوله را فحش مىدادند مردم. به عرفانچى گفته بودند شام نخور [او كه] گرسنه بوده است، يك نان بزرگ را لوله كرده با پنير خورده بود بعد [كه] برده بودند اندرون شيرينپلو آورده بودند كه با عروس بخورد، يك قاب شيرينپلو خورده بود. ينگهها، گيس سفيدها، گفته بودند: اين گاو است يا داماد، اين چه چيز است.» | ||
وقايعى در اين سفر بازگو شده است كه نشان مىدهد، شكايات و اعتراضات مردم نسبت به حكومت نه تنها به چيزى گرفته نمىشد، بلكه اگر اعتراضات وسيعى هم بود به توسط خود شاه و اطرافيان سركوب مىگرديد. به يكى از گوشهها توجه كنيد:«[رعايا] بنا به خبث طبيعت و هرزگى عارض بودند كه ما فلان حاكم را نمىخواهيم. ديگر[ى] را مىخواهيم بعد از اين احقاق حق، اين عرض و جسارت خارج از تكليف رعيت و نوكر است، حكم شد مفسدين عارضين را بگيرند و به محبس دولتى بياندازند، جمعى را گرفته و به حبس انداختند.» | وقايعى در اين سفر بازگو شده است كه نشان مىدهد، شكايات و اعتراضات مردم نسبت به حكومت نه تنها به چيزى گرفته نمىشد، بلكه اگر اعتراضات وسيعى هم بود به توسط خود شاه و اطرافيان سركوب مىگرديد. به يكى از گوشهها توجه كنيد: «[رعايا] بنا به خبث طبيعت و هرزگى عارض بودند كه ما فلان حاكم را نمىخواهيم. ديگر[ى] را مىخواهيم بعد از اين احقاق حق، اين عرض و جسارت خارج از تكليف رعيت و نوكر است، حكم شد مفسدين عارضين را بگيرند و به محبس دولتى بياندازند، جمعى را گرفته و به حبس انداختند.» | ||
در حالى كه مردم در نهايت فقر و عسرت بهسر مىبردند و بيمارى و گرسنگى در كشور بيداد مىكرد، چنين مىخوانيم كه در اين سفر، همه گربهها به همراه شاه به مسافرت مىروند و تعدادى از افراد وظيفه دارند كه گربهها را حفظ و نگهدارى كنند كه مبادا آسيبى ببينند و در آن حال كه گربهاى پايش مىشكند، گربه را در تخت روان مىگذارند و به همراه مىآورند: «پاى گربه «چيتى كوچكه» را لگد كردهاند. مىلنگيد، ناخوش هم بود توى تخت گذاشته مىآوردند.» | در حالى كه مردم در نهايت فقر و عسرت بهسر مىبردند و بيمارى و گرسنگى در كشور بيداد مىكرد، چنين مىخوانيم كه در اين سفر، همه گربهها به همراه شاه به مسافرت مىروند و تعدادى از افراد وظيفه دارند كه گربهها را حفظ و نگهدارى كنند كه مبادا آسيبى ببينند و در آن حال كه گربهاى پايش مىشكند، گربه را در تخت روان مىگذارند و به همراه مىآورند: «پاى گربه «چيتى كوچكه» را لگد كردهاند. مىلنگيد، ناخوش هم بود توى تخت گذاشته مىآوردند.» | ||
| خط ۹۱: | خط ۷۲: | ||
از نكتههاى جالب در اين كتاب آن است كه در چند جا از خليج فارس با نام «درياى فارس» ياد شده است كه اين خود مىتواند سند و گواهى باشد بر اين كه نام «فارس» به تازگى بر اين خليج گذاشته نشده است و همواره در تاريخ با نام «خليج فارس» و «درياى فارس» مشهور و معروف بوده است. | از نكتههاى جالب در اين كتاب آن است كه در چند جا از خليج فارس با نام «درياى فارس» ياد شده است كه اين خود مىتواند سند و گواهى باشد بر اين كه نام «فارس» به تازگى بر اين خليج گذاشته نشده است و همواره در تاريخ با نام «خليج فارس» و «درياى فارس» مشهور و معروف بوده است. | ||
پيوست كتاب نيز ليست جواهرات حرم [[امام على (ع)]] باشد. | پيوست كتاب نيز ليست جواهرات حرم [[امام على(ع)]] باشد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
| خط ۹۸: | خط ۷۹: | ||
بخش پايانى كتاب فهرست اعلام مىباشد. كتاب داراى ارجاعات و توضيحاتى در بعضى از صفحات مىباشد. | بخش پايانى كتاب فهرست اعلام مىباشد. كتاب داراى ارجاعات و توضيحاتى در بعضى از صفحات مىباشد. | ||
== منابع == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رحلة إلی عرب أهوار العراق]] | |||
[[رحلة الفرنسي تافرنيية إلی العراق في القرن السابع عشر سنة 1676 (تعريب)]] | |||
[[رحلة سبستياني]] | |||
[[سفرنامه عضدالملک به عتبات]] | |||
[[كربلاء في الأرشيف العثماني]] | |||
[[موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين جلد 1]] | |||
[[موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين جلد 2]] | |||
[[موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين جلد 3]] | |||
[[موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين جلد 4]] | |||
[[موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين جلد 5]] | |||
[[موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين جلد 6]] | |||
[[موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين جلد 7]] | |||
[[موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين جلد 8]] | |||
[[موسوعة تاريخ العراق بين احتلالين]] | |||
[[موسوعة عشائر العراق]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تاریخ (عمومی)]] | [[رده: تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده:تاریخ آسیا]] | [[رده: تاریخ آسیا]] | ||
[[رده:آثار باستانی]] | [[رده:آثار باستانی]] | ||
ویرایش