۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خطي' به 'خطی') |
|||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
درباره مورد اول، ابوسعد، پس از ذكر آيات قرآن، ابتدا احاديث نبوى، سپس مواعظ و خطب [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و پس از آن، كلام ائمه شيعه(ع) را نقل كرده، آنگاه به نقل گفتار بنى عباس(به غير از خلفا) پرداخته است. وى، اين روش را در سراسر كتاب خود رعايت كرده است. اكثر اخبار و گفتههايى كه ابوسعد نقل كرده، جز جنبه فصاحت و بلاغت ادبى، ارتباط خاصى با هم ندارند، البته همينها در فهم شخصيت صاحبان آنها بسيار مفيد است. | درباره مورد اول، ابوسعد، پس از ذكر آيات قرآن، ابتدا احاديث نبوى، سپس مواعظ و خطب [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و پس از آن، كلام ائمه شيعه(ع) را نقل كرده، آنگاه به نقل گفتار بنى عباس(به غير از خلفا) پرداخته است. وى، اين روش را در سراسر كتاب خود رعايت كرده است. اكثر اخبار و گفتههايى كه ابوسعد نقل كرده، جز جنبه فصاحت و بلاغت ادبى، ارتباط خاصى با هم ندارند، البته همينها در فهم شخصيت صاحبان آنها بسيار مفيد است. | ||
ابوسعد آوى، در جلد يكم «نثر الدر»، براى نخستين بار به ابتكارى بسيار جالب پرداخته و يك فهرست موضوعى براى آيات قرآن كريم سامان داده است. اين، در حالى است كه برخى از پژوهشگران، كهنترين فهرستها و كشف الآيات قرآن كريم را مربوط به قرن نهم هجرى دانستهاند كه به همت شهابالدين احمد بن محمد مدون نيشابورى تدوين يافته است. آوى، هدف نگارش خود را از اين فهرست، در مقدمه كتاب، چنين بيان داشته: «تا نويسندگان و | ابوسعد آوى، در جلد يكم «نثر الدر»، براى نخستين بار به ابتكارى بسيار جالب پرداخته و يك فهرست موضوعى براى آيات قرآن كريم سامان داده است. اين، در حالى است كه برخى از پژوهشگران، كهنترين فهرستها و كشف الآيات قرآن كريم را مربوط به قرن نهم هجرى دانستهاند كه به همت شهابالدين احمد بن محمد مدون نيشابورى تدوين يافته است. آوى، هدف نگارش خود را از اين فهرست، در مقدمه كتاب، چنين بيان داشته: «تا نويسندگان و خطیبان بتوانند نوشتهها و گفتههاى خود را با آيات قرآنى بيارايند و كلام خود را رونق و اعتبار دهند». | ||
برخى از عنوانهايى كه ابوسعد آوى، آيات قرآن را بر اساس آنها تقسيمبندى كرده، عبارت است از: | برخى از عنوانهايى كه ابوسعد آوى، آيات قرآن را بر اساس آنها تقسيمبندى كرده، عبارت است از: | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
جلد چهارم(فصل چهارم)، بيشتر، به گفتار زنان در هر دو موضوع جدّ و هزل اختصاص دارد. ابوسعد آوى، در پرداختن به گفتار زنان، شخصيت آنها را پايه و اساس قرار داده است، نه موضوع كلام آنها را؛ به همين خاطر، وى، گفتار حضرت فاطمه زهرا(س) بر ديگران مقدّم داشته و سپس به گفتار عايشه و ديگران پرداخته است. | جلد چهارم(فصل چهارم)، بيشتر، به گفتار زنان در هر دو موضوع جدّ و هزل اختصاص دارد. ابوسعد آوى، در پرداختن به گفتار زنان، شخصيت آنها را پايه و اساس قرار داده است، نه موضوع كلام آنها را؛ به همين خاطر، وى، گفتار حضرت فاطمه زهرا(س) بر ديگران مقدّم داشته و سپس به گفتار عايشه و ديگران پرداخته است. | ||
جلد پنجم(فصل پنجم)، مشتمل بر بيست و دو باب است و مطالب متنوعى را شامل است. خطبههايى از برخى | جلد پنجم(فصل پنجم)، مشتمل بر بيست و دو باب است و مطالب متنوعى را شامل است. خطبههايى از برخى خطیبان عصر اموى و عباسى، مانند زياد و فرزندش عبيداللّه، حجاج بن يوسف ثقفى(م 95ق)، گفتار احنف(ضحاك بن قيس بن معاويه)، گفتار مهلب بن صفره ازدى عتكى بصرى(م 83ق)، گفتار ابومسلم خراسانى(م 136ق)، گفتار جماعتى از امرا، فصول الكتّاب و الوزراء و توقيعات و نكت من كلامهم و نوادر لهم، نكتههايى مستحسنه از قاضيان، گفتار حسن بصرى و نكتههايى از كلام شيعه عناوين بابهاى اوّل تا دهم اين جلد است. | ||
باب يازدهم، مطالب بديع و بسيار جالبى را درباره خوارج در بر دارد.ابوسعد آوى، در اين باب، قسمتى از نوشتههاى صاحب(ظاهرا صاحب ابوالقاسم اسماعيل بن أبى الحسن عبّاد بن العباس، ملقّب به كافى الكفاة، صاحب كتابهای «المحيط»، «[[الكافي (ط. دارالحديث)|الكافى]]»، «الوزراء»، متولد 326 و متوفاى 385ق) را درباره اصناف خوارج نقل كرده و از القاب طوايف و فرقههاى بسيارى از خوارج ياد كرده كه از جمله اين طوايف، «الأزارقة»، «النجدية»، «الاباضية»، «الصفرية»، «العطوية»، «العجاردة»، «الميمونية»، «الخلفية»، «الحمزية»، «الخازمية»، «المعلومية»، «المجهولية»، «الصلتية»، «الثعالبة»، «الاخنسية» و برخى طويف ديگر را مىتوان نام برد. | باب يازدهم، مطالب بديع و بسيار جالبى را درباره خوارج در بر دارد.ابوسعد آوى، در اين باب، قسمتى از نوشتههاى صاحب(ظاهرا صاحب ابوالقاسم اسماعيل بن أبى الحسن عبّاد بن العباس، ملقّب به كافى الكفاة، صاحب كتابهای «المحيط»، «[[الكافي (ط. دارالحديث)|الكافى]]»، «الوزراء»، متولد 326 و متوفاى 385ق) را درباره اصناف خوارج نقل كرده و از القاب طوايف و فرقههاى بسيارى از خوارج ياد كرده كه از جمله اين طوايف، «الأزارقة»، «النجدية»، «الاباضية»، «الصفرية»، «العطوية»، «العجاردة»، «الميمونية»، «الخلفية»، «الحمزية»، «الخازمية»، «المعلومية»، «المجهولية»، «الصلتية»، «الثعالبة»، «الاخنسية» و برخى طويف ديگر را مىتوان نام برد. |
ویرایش