تنبيه الأمة و تنزيه الملة: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم' به 'دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم') |
جز (جایگزینی متن - 'تنبیه الامه و تنزیه المله' به 'تنبيه الأمة و تنزيه الملة') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR00087J1.jpg | | تصویر =NUR00087J1.jpg | ||
| عنوان = | | عنوان =تنبيه الأمة و تنزيه الملة | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = |
نسخهٔ ۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۶
تنبيه الأمة و تنزيه الملة | |
---|---|
پدیدآوران | نایینی، محمدحسین (نویسنده) ورعی، جواد (محقق) |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1382 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-371-348-2 |
موضوع | استبداد
اسلام و دولت مشروطیت نایینی، محمد حسین، 1239 - 1315 - سرگذشتنامه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 231 /ن2ت9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تنبيه الأمة و تنزيه الملة تألیف آیتالله ميرزا محمدحسین غروى نائينى
نائينى كه در مكتب ميرزاى شيرازى تربيت شده و با منش اجتماعى- سياسى او انس گرفته بود و در نهضت تنباكو از مشاوران وى بشمار مىرفت، در عرصههاى سياسى-اجتماعى حضور جدى و فعّالى داشت.
از سوى ديگر انس و دوستى او با سيد جمالالدين اسد آبادى از دوران جوانى در اصفهان و استمرار اين پيوند تا زمانى كه در سامرا بود، به طورى كه سيد جمال در سفرى به سامرا براى ملاقات با ميرزاى شيرازى چند روزى در حجرۀ نائينى ساكن شد؛ نشان از تفكر اجتماعى-سياسى نائينى و منش او در اين عرصه دارد.
زندگى او در مقاطع مختلف و حضورش در جريانات مهم سياسى آن عصر همچون انقلاب مشروطيت در ايران، جهاد بر ضد استعمار انگليس، تجاوز روسيه و نهضت اسلامى در عراق كه به تبعيدش منتهى شد، گواه بر شخصيت اجتماعى-سياسى اوست.
درباره كتاب
پس از اعلان مشروطيت در ايران، مؤلف را بزرگترين حاميان مشروطه شمردهاند كه با تأليف اين كتاب مشهور و ارزندۀ «تنبيه الأمّة و تنزيه الملّة»، كه مورد تأييد رهبران مشروطه آخوند ملا محمد كاظم خراسانى و ملاّ عبداللّه مازندرانى قرار گرفت، سهم وافرى در اين نهضت ايفا كرد.
تأليف اين اثر در شرائط دشوار آن روز از يك سو در ميان مسلمانان پشتوانهاى نظرى براى مشروطه بشمار مىآمد، به گونهاى كه شخصيتى چون شهيد مرتضى مطهرى فارغ از ماجراى مشروطه دربارۀ جايگاه اين اثر مىنويسد:
«انصاف اين است كه تفسير دقيق از توحيد عملى اجتماعى و سياسى اسلام را هيچكس به خوبى علاّمه بزرگ و مجتهد سترگ ميرزا محمدحسین نائينى «قدسسره» توأم با استدلالها و استشهادهاى متقن از قرآن و نهجالبلاغه در كتاب ذى قيمت تنبيه الأمّة و تنزيه الملّة بيان نكرده است».
سرنوشت ناگوار مشروطه در ايران كه به حاكميت استبداد سياه خاندان پهلوى منتهى شد، و حوزه و روحانیت و رهبران مشروطه را مأيوس ساخت، از ارزش و اهميت اين اثر نمىكاهد، هر چند نائينى از اينكه كتابش پشتوانۀ چنان مشروطهاى باشد و مورد سوء استفادۀ قدرت طلبان و فرصت طلبان مدّعى مشروطه خواهى قرار گيرد، ابا داشت و ناراحتى خود را از انتشار كتابش در آن شرائط مخفى نمىكرد.
كتاب حاضر مهمترين اثر ميرزاى نائينى كه شهرت اجتماعى-سياسى او مرهون آن است، به شمار مى رود.
اين اثر به زبان فارسى و با قلمى فقيهانه و عالمانه نگاشته شده است.
با توجه به اشتهار اين اثر و شواهد فراوانى كه بر تأليف آن توسط علامه نائينى وجود دارد، اظهار ترديد برخىدر اين زمينه بى اساس بوده و مسأله روشنتر از آن است كه نيازمند ذكر شواهد باشد.بسيارى از شاگردان نائينى كه دربارۀ استاد سخن گفتهاند، از تأليف اين اثر در عصر مشروطه ذكرى به ميان آوردهاند.
سرنوشت كتاب
يكى از نكات قابل توجه دربارۀ اين كتاب، نظر مؤلف آن بر جمعآورى نسخ آن در بازار است.
اينكه بعضى از مستشرقين «نفى نگارش تنبيه الامه و طرد آن» را به عنوان يكى از عوارض شهادت شيخ فضلللّه نورى به مؤلف نسبت دادهاند، و اينكه «نائينى تحت شرائط و عوارض بعدى مسوّدههاى تنبيه الامة را در رود فرات ريخت يا در آتش سوزاند» و يا اينكه «چون مؤلف اين كتاب را با مقام و موقعيت خود در عرصۀ مرجعيت منافى ديد، اقدام به جمعآورى آن نمود» و يا اينكه «چون نائينى احساس كرد با وجود اين كتاب دشمنان او كه مخالفان مشروطه بودند، او را زعيم سياسى مىشمارند نه زغيم دينى»همگى يا اخبارى بدون شاهد و مدرک اند و يا صرفا تحليلهايى غير واقعى به نظر مىرسند.چنانكه نسبت دادن جمعآورى اين كتاب به دشمنان مشروطه نيز گمانى بيش نبوده و چندان بر واقعيات منطبق نيست.
در اين باره فقط به ياد آورى چند نكته بسنده مىكنيم:
- «اقدام به جمعآورى كتاب از سوى مؤلف» على رغم آنكه توسط يكى از فرزندان ايشان در سالهاى اخير به شدّت تكذيب شده و اظهار نمودهاند كه اين داستان را در ايران شنيدهاند، با شواهد متعددى كه دارد دور از واقعيت نيست.گذشته از اينكه سيد محسن امين و محمد حرزالدين اين مطلب را مطرح كردهاند، عبدالهادى حائرى به نقل از فرزند ارشد مؤلف كه شاگرد وى نيز بوده، اين مطلب را نقل كرده است.
- البته نسبت به جزئياتى كه در اين زمينه گفته شده، نمىتوان اطمينان پيدا كرد، اما اصل اين اقدام از مؤلف فقيه آن دور از انتظار نيست.
- پارهاى از انگيزههايى كه براى اين اقدام بر شمردهاند، هم با مقام و منزلت معنوى مؤلف و هم با واقعيات عصر او ناسازگار مىنمايد.اينكه او براى اشتهار به «رجل دينى بودن» و رسيدن به مرجعيت چنين اقدامیكرده باشد، علاوه بر آن كه با مقام معنوى و زهد و وارستگى او از دنيا منافات دارد، حكايت از «تنافى مرجعيت با رجل سياسى بودن» دارد كه با شرائط مرجعيت در يكصد سال گذشته و پس از نهضت تنباكو بويژه در عراق منطبق نيست.
- بسيارى از مراجع اين دوره حضور در عرصههاى سياسى-اجتماعى را وظيفۀ خويش دانسته و در دفاع از مبانى دين و حريم امت اسلامى ترديدى به خود راه نمىدادند.
- از اين رو، احتمال اينكه سرنوشت مشروطه در ايران و حوادث غير مترقبهاى چون شهادت شيخ فضلللّه نورى كه بر اثر نفوذ بيگانگان و خوش رقصى بيگانه پرستان رخ داد و روحانیت به كلّى از صحنه خارج شد و مشروطهاى بر خلاف نظر رهبران مشروطه تحقق يافت، علت اصلى جمعآورى كتابى باشد كه در حقيقت با هدف تحكيم پايههاى نظام مشروطه نگاشته شده بود.اما با سرنوشت مشروطه، جمعآورى كتاب مىتوانست اين اثر را داشته باشد كه قدرت طلبان و آزاديخواهان غربزده با استناد به آثارى از اين قبيل مستظهر به حمايت علما نباشند و اين نكتۀ بسيار مهمى است كه حاكى از هوشيارى مؤلف است.فقيه وارستهاى چون نائينى كه با احساس مسئوليت اين اثر را تأليف كرد، ولى در همان ايام با حادثه ناگوار اعدام نورى و انحراف مشروطه روبرو شد، [1]چنانكه كتابش را جمعآورى كند تا اسبتداد پيشگان جديد از آن سوء استفاده نكنند، دور از انتظار نيست، هر چند كتاب او حاوى مباحثى فراتر از مشروطه است.
- [1]اين اثر در ربيعالاول سال 1327 ه.ق به پايان رسيد و در همين سال در بغداد به چاپ رسيد.
- شيخ فضلللّه نورى نيز در 13 رجب همين سال در تهران به شهادت رسيد.(ر.ک:ناظم الاسلام کرمانى، تاريخ بيدارى ايرانيان، ج 2، ص535).
- على رغم بى ميلى مؤلف نسبت به نشر اين اثر پس از به وجود آمدن شرائط جديد، چاپ دوم آن در تهران در چنين شرائطى به سال 1328 ه، خود شاهدى بر فراهم بودن زمينههاى سوء استفاده است.در شرائطى كه رهبران مشروطه و علما و روحانیان از مشروطه روگردان شده و منزوى گشتهاند، و نائينى نيز از آن دل سرد گشته، چاپ مجدّد اثر او توسط چه كسانى مىتوانست صورت بگيرد؟به هر صورت احتمال اينكه چنين انگيزهاى در جمعآورى نسخ كتاب مطرح بوده، بعيد نيست.
- نكتۀ حائز اهميت ديگر آنكه، اين كتاب با انگيزۀ پاسخگويى به شبهات مخالفان مشروطه نگاشته شد، در حالى كه پس از خروج مخالفان مشروطه از صحنه و يكّه تازى مشروطه خواهان غربزده اين كتاب جوابگو نبود، و به عبارتى لا اقل بخش مهمى از آن «بلا موضوع»گشته بود، اينك اثرى مورد نياز بود تا از مشروطۀ مورد نظر رهبران مذهبى مشروطه در برابر مشروطه خواهان غربزده دفاع كند و پاسخگوى تفكرات آنان باشد.در آن شرائط علماى مشروطه خواه در مصاف با مشروعه خواهان نبودند تا اين كتاب راهگشا باشد، بلكه در مصاف با روشنفكران غربزده بودند و تأليفى نو لازم بود تا مبانى فكرى علماى مشروطه خواه را مدلّل سازد.
- با اين همه اقدام به جلوگيرى از نشر و گسترش اين اثر در آن مقطع تاريخى نمىتواند اين اثر نفيس را، كه پارهاى از ديدگاههاى اسلام در زمينۀ نظام سياسى را مدلّل ساخته، بى اعتبار نمايد، به شرط آنكه با اين اثر علمى «برخورد سياسى» و «معاملۀ منفعت طلبانۀ گروهى» نشود، بلكه به عنوان اثرى نفيس و تلاشى علمى در تاريخ روحانیت شيعه در عرصه «فقه سياسى» مورد توجه قرار گيرد.
گفتار بزرگان درباره كتاب
آیتالله آخوند ملاّ محمد كاظم خراسانى:رساله شريفۀ «تنبيه الأمّة و تنزيه الملّة» که از افاضات جناب مستطاب شريعت مدار، صفوة الفقهاء و المجتهدين ثقةالاسلام و المسلمين، العالم العامل آقا ميرزا محمدحسین النائينى الغروى-دامت افاضاته-است، اجلّ از تمجيد و سزاوار است كه ان شاء اللّه تعالى به تعليم و تعلّم و تفهيم و تفهّم آن، مأخوذ بودن اصول مشروطيت را از شريعت محقّه استفاده و حقيقت كلمۀ مبارکۀ «بمولاتكم علّمنا اللّه معالم ديننا و أصلح ما كان فسد من دنيانا» را به عين اليقين ادراك نمايند، ان شاء اللّه تعالى.
آیتالله ملاّ عبداللّه مازندرانى:رسالۀ شريفۀ «تنبيه الأمّة و تنزيه الملّة»...، اجلّ از تمجيد و براى تكميل عقايد و تصديق وجدانى مسلمين به مأخوذ بودن تمام اصول و مبانى سیاسیّه از دين قويم اسلام كافى و فوق مأمول است.فللّه درّ مصنّفه المحقق و جزاه عن الاسلام و اهله خيرا و كثّر في الفقهاء و المجتهدين امثاله بمحمد و آله الطاهرين صلواتاللّهعليهم اجمعين.
تحقيق و تصحيح كتاب
«تنبيه الأمة» تاكنون سه مرتبه به چاپ رسيده، -بار اول به سال 1327 ه.ق، در بغداد، قطع رقعى در 95 صفحه، چاپ سربى، مطبعه حيدرى.
-بار دوم به سال 1328 ه.ق، در تهران، قطع رقعى در 95 صفحه، چاپ سنگى، كارخانۀ مشهدى خداداد باسمه چى.
-بار سوم به سال 1374 ه.ق،(برابر با سال 1334 ه.ش) در تهران با مقدمه و توضيحات آیتالله سيد محمود طالقانى، قطع وزيرى در 142 صفحه.
پس از آن بارها همين چاپ افست شده و منتشر گرديده است.
اين اثر همچنين چند مرتبه به زبان عربى ترجمه شده كه عبارتند از:
-بار اول در سال 1956م به صورت ناتمام در مجله عرفان، شمارۀ 43 توسط صالح جعفرى.
-بار دوم به سال 1410 ه.ق، به صورت كامل در مجلۀ الموسم شمارۀ 5 توسط محمد سعيد الطريحى در لبنان.
-بار سوم در سال 1419 ه.ق، به صورتى مستقل و با مقدمهاى سودمند به همت عبدالكريم آل نجف در مؤسسه احسن الحديث قم.
همچنين در سال 1418 نيز در پايان كتاب «ضد الاستبداد» تأليف توفيق السيف، همراه با توضيحاتى در پاورقى به چاپ رسيده است.
در چاپ سوم كتاب كه امروز در بازار موجود است، اغلاط فراوانى به چشم مىخورد، علاوه بر آن پارهاى از عبارات حذف شده و در پارهاى موارد براى سهولت در فهم تغييراتى به عمل آمده كه گاه معنا را دگرگون ساخته است.از اين رو انتشار متنى تصحيح شده، همراه با ذكر مآخذ و منابع كه نياز امروز جامعۀ علمى است،ضرورى مىنمود.
اهميت اين اثر در تاريخ فلسفه سياسى شيعه بالاخص تاريخ نهضتهاى صد سالۀ اخير روحانیت از يك سو، و كثرت مراجعه محققان و پژوهشگران به اين كتاب،ضرورت انتشار متن منقّح و منطبق بر چاپ اول كه به رؤيت مؤلف محقق رسيده و در عين حال همراه با توضيحاتى مختصر و مآخذ و منابع و فهارس مربوطه را دو چندان مىنمود.چاپ مجدّد اين اثر به معناى ناديده گرفتن تلاش در خور تقدير آیتالله طالقانى رحمه اللّه در وارد كردن اين كتاب به متن ادبيات سياسى جامعه در فضاى استبداد زدۀ رژيم گذشته نيست، اما پس از گذشت قريب به نيم قرن، نگاهى دوباره به اين كتاب لازم بنظر مىرسد تا متناسب با شرائط امروز به جامعه عرضه شود.
متأسفانه على رغم تلاش فراوانى كه صورت گرفت به نسخهاى خطى از اين اثر دسترسى پيدا نشد، ظاهرا دو نسخه خطى از اين كتاب در كتابخانهها موجود است:
اول:نسخۀ خطى كتابخانه دكتر عبداللّه فياض كه عكسى از آن در كتابخانۀ مجمع علمى عراق رقم 7 در فهارس نسخ خطى ثبت شده است.
دوم:نسخۀ خطى كتابخانۀ مرحوم وزيرى در يزد.
ولى با مراجعه به ميكرو فيلم اين نسخه دركتابخانۀ آستان قدس رضوى معلوم شد كه اين نسخه به سفارش مرحوم وزيرى در سال 1332 ه.ش از روى چاپ اول كتاب-احتمالا به دليل كمبود نسخ آن در بازار-استنساخ شده و در اثر كم دقتى نویسنده مواردى جا افتاده است، لذا ارزش علمى ندارد.تنها براى نگارنده اين فائده را داشت كه قبل از دسترسى به چاپ اول معلوم شد كه چاپ دوم جز در موارد نادرى منطبق بر چاپ اول است و البته با دسترسى به چاپ اول كتاب در كتابخانه ملك اين امر مسجّل گرديد.
در اين تصحيح چاپ اول كتاب مبنا قرار گرفته، اغلاط چاپ سوم تصحيح شده و موارد محذوف تذكر داده شده است و فقط پارهاى از اختلاف نسخهها براى آنكه تا حدودى خطاهاى چاپ سوم معلوم گردد، در پاورقى آورده شده و از ذكر اختلافهاى جزئى صرفنظر گشته است.(چاپ اول با حرف رمز «أ»، چاپ دوم با حرف «د» و چاپ سوم با حرف «س» مشخص شده است.) مآخذ، منابع و فهارس و پارهاى توضيحات در پاورقى و نيز مقدمهاى حاوى زندگینامه علامۀ نائينى، همچنين نشانههاى سجاوندى براى فهم آسانتر عبارت عميق و مسلسل وار كتاب، از جمله امتيازات اين چاپ بشمار مىرود.