۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'طباطبایی، محمدحسین' به 'طباطبایی، سید محمدحسین') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''نفحات من علوم القرآن'''، تألیف [[ملکی میانجی، محمدباقر|محمدباقر ملکی میانجی]]، مشتمل بر مباحث علوم قرآنی ذکرشده در دیگر آثار نویسنده است که توسط سید فاضل رضوی تهیه و تنظیم شده است. کتاب حاضر، از نظر عناوین، مانند دیگر کتابهای علوم قرآنی است، اما از نظر روش ورود و خروج، تکیه بر منابع شیعی و بیان فقاهتی در احادیث، با کتابهای دیگر تفاوت دارد. | '''نفحات من علوم القرآن'''، تألیف [[ملکی میانجی، محمدباقر|محمدباقر ملکی میانجی]]، مشتمل بر مباحث علوم قرآنی ذکرشده در دیگر آثار نویسنده است که توسط سید فاضل رضوی تهیه و تنظیم شده است. کتاب حاضر، از نظر عناوین، مانند دیگر کتابهای علوم قرآنی است، اما از نظر روش ورود و خروج، تکیه بر منابع شیعی و بیان فقاهتی در احادیث، با کتابهای دیگر تفاوت دارد. | ||
نویسنده از پیروان «مکتب تفکیک» است و در اندیشهها و نوشتههای خود به تثبیت این اندیشه پرداخته؛ لذا در این اثر نیز در نقد روش [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] مشهور به تفسیر قرآن به قرآن مطالبی را نگاشته است. | نویسنده از پیروان «مکتب تفکیک» است و در اندیشهها و نوشتههای خود به تثبیت این اندیشه پرداخته؛ لذا در این اثر نیز در نقد روش [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] مشهور به تفسیر قرآن به قرآن مطالبی را نگاشته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
مؤلف در فصل دوم، حجیت ظواهر قرآن را با توجه به عواملی همچون: مبارزه پیامبر(ص) بهوسیله قرآن و امر کردن ائمه(ع) به مراجعه به قرآن و تدبر و تفکر در آن مطرح کرده و نتیجه میگیرد که میتوان - بلکه باید - به ظواهر قرآن و الفاظ آن تکیه کرد و در استنباط احکام و معارف از ظواهر قرآن بهره گرفت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/214/130 ر.ک: همان، ص130]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/30614/1/33 متن کتاب، ص34-33]</ref>. | مؤلف در فصل دوم، حجیت ظواهر قرآن را با توجه به عواملی همچون: مبارزه پیامبر(ص) بهوسیله قرآن و امر کردن ائمه(ع) به مراجعه به قرآن و تدبر و تفکر در آن مطرح کرده و نتیجه میگیرد که میتوان - بلکه باید - به ظواهر قرآن و الفاظ آن تکیه کرد و در استنباط احکام و معارف از ظواهر قرآن بهره گرفت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/214/130 ر.ک: همان، ص130]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/30614/1/33 متن کتاب، ص34-33]</ref>. | ||
وی در بحث تنزیل و انزال، تعارض مشهور در مورد نزول تدریجی طی 23 سال بعثت و نزول دفعی در شب قدر ماه رمضان و سپس توجیهات و نظرات [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]] در [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]] و شیخ محمد عبده در تفسیر المنار را در حل این تعارض بهاختصار آورده و در کمال ایجاز نقد و بررسی کرده است. سپس مسئله نزول دفعی و نزول تدریجی را از منظر [[طباطبایی، محمدحسین|مرحوم علامه طباطبایی]]، صاحب تفسیر الميزان با تفصیل بیشتر مطرح کرده و به نقد و بررسی نظرات صاحب تفسیر الميزان پرداخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/214/130 ر.ک: گندمی، حمید سلیم، ص130]</ref>. | وی در بحث تنزیل و انزال، تعارض مشهور در مورد نزول تدریجی طی 23 سال بعثت و نزول دفعی در شب قدر ماه رمضان و سپس توجیهات و نظرات [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]] در [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|کشاف]] و شیخ محمد عبده در تفسیر المنار را در حل این تعارض بهاختصار آورده و در کمال ایجاز نقد و بررسی کرده است. سپس مسئله نزول دفعی و نزول تدریجی را از منظر [[طباطبایی، سید محمدحسین|مرحوم علامه طباطبایی]]، صاحب تفسیر الميزان با تفصیل بیشتر مطرح کرده و به نقد و بررسی نظرات صاحب تفسیر الميزان پرداخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/214/130 ر.ک: گندمی، حمید سلیم، ص130]</ref>. | ||
سرآغاز بحث مؤلف در موضوع محکم و متشابه، آیه هفت سوره آل عمران است: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ» (آل عمران: 7)؛ «اوست کسى که این کتاب [قرآن] را بر تو فروفرستاد. پارهاى از آن، آیات محکم [صریح و روشن] است. آنها اساس کتابند و [پارهاى] دیگر متشابهاتند [که تأویلپذیرند]». | سرآغاز بحث مؤلف در موضوع محکم و متشابه، آیه هفت سوره آل عمران است: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ» (آل عمران: 7)؛ «اوست کسى که این کتاب [قرآن] را بر تو فروفرستاد. پارهاى از آن، آیات محکم [صریح و روشن] است. آنها اساس کتابند و [پارهاى] دیگر متشابهاتند [که تأویلپذیرند]». | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
وی در فصل پنجم، روش پسندیده و صحیح تفسیری را روش اجتهادی دانسته که مبتنی بر عقل و قرآن و سنت است و فقهای بزرگ اصولی شیعه بر آن روش بودهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/214/134 ر.ک: گندمی، حمید سلیم، ص134]</ref>. | وی در فصل پنجم، روش پسندیده و صحیح تفسیری را روش اجتهادی دانسته که مبتنی بر عقل و قرآن و سنت است و فقهای بزرگ اصولی شیعه بر آن روش بودهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/214/134 ر.ک: گندمی، حمید سلیم، ص134]</ref>. | ||
روشهای تفسیری مختلفی در بین مفسران شیعه و سنی وجود دارد. یکی از این شیوههای تفسیری، روش تفسیر قرآن به قرآن است که مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در [[الميزان في تفسير القرآن|تفسیر الميزان]]، عمدتاًً از این روش استفاده کرده است. مرحوم ملکی، ضمن بیان نظریه [[طباطبایی، محمدحسین|صاحب الميزان]]، چهار اشکال و ایراد را بر روش تفسیری قرآن به قرآن مطرح کرده و به بحث و بررسی پیرامون آنها پرداخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/214/135 ر.ک: همان، ص135]</ref>. | روشهای تفسیری مختلفی در بین مفسران شیعه و سنی وجود دارد. یکی از این شیوههای تفسیری، روش تفسیر قرآن به قرآن است که مرحوم [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] در [[الميزان في تفسير القرآن|تفسیر الميزان]]، عمدتاًً از این روش استفاده کرده است. مرحوم ملکی، ضمن بیان نظریه [[طباطبایی، سید محمدحسین|صاحب الميزان]]، چهار اشکال و ایراد را بر روش تفسیری قرآن به قرآن مطرح کرده و به بحث و بررسی پیرامون آنها پرداخته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/214/135 ر.ک: همان، ص135]</ref>. | ||
تفسیر به رأی موضوعی است که در ششمین فصل کتاب مطرح شده است. نویسنده در بخشی از این فصل چنین مینویسد: با وجود نهی از تفسیر به رأی و حرمت شدید آن، گروهی از مردم در تفسیر قرآن به تفسیر و توضیح حجّتهای معصوم(ع) توجه نکردهاند و قرآن را آنگونه تفسیر میکنند که با محصولات افکار و اندیشههایشان مطابقت داشته باشد؛ درحالیکه بر مسلمانان واجب و ضروری است که در مرتبه خطاب عام قرآن، آراء و نظریات خود را با نصوص و محکمات و اصول مسلم آن ارائه و با آن تطبیق کنند و در مرتبه خطاب خاص قرآن، با تفسیر و تبیین وارده از معصوم(ع) بسنجند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص101؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34874/1/103 ملکی میانجی، محمدباقر، ص103]</ref>. | تفسیر به رأی موضوعی است که در ششمین فصل کتاب مطرح شده است. نویسنده در بخشی از این فصل چنین مینویسد: با وجود نهی از تفسیر به رأی و حرمت شدید آن، گروهی از مردم در تفسیر قرآن به تفسیر و توضیح حجّتهای معصوم(ع) توجه نکردهاند و قرآن را آنگونه تفسیر میکنند که با محصولات افکار و اندیشههایشان مطابقت داشته باشد؛ درحالیکه بر مسلمانان واجب و ضروری است که در مرتبه خطاب عام قرآن، آراء و نظریات خود را با نصوص و محکمات و اصول مسلم آن ارائه و با آن تطبیق کنند و در مرتبه خطاب خاص قرآن، با تفسیر و تبیین وارده از معصوم(ع) بسنجند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص101؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34874/1/103 ملکی میانجی، محمدباقر، ص103]</ref>. |
ویرایش