معانی و بیان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    (۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    [[پرونده:NUR33334J1.jpg|بندانگشتی|معانی و بیان]]
    | تصویر =NUR33334J1.jpg
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    | عنوان =معانی و بیان
    |+ |
    | پدیدآوران =  
    [[تجلیل، جلیل]] (نویسنده)
    |-
    |-
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|معانی و بیان
    | data-type="language" | فارسی
    |-
    | کد کنگره =‏PIR‎‏ ‎‏3356‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏4‎‏م‎‏6  
    |نام های دیگر کتاب
    | موضوع =
    |data-type='otherBookNames'|
    معاني و بيان  
    |-
    | ناشر =
    |پدیدآورندگان
    مرکز نشر دانشگاهی
    |data-type='authors'|[[تجليل، جليل]] (نويسنده)
    | مکان نشر = ايران - تهران
    | سال نشر = |مجلد1: 1390ش ,
    |-
     
    |زبان
    | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE33334AUTOMATIONCODE
    |data-type='language'| فارسي
    | چاپ =2
    |-
    | شابک =978-964-01-1261-8
    |کد کنگره  
    | تعداد جلد =1
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏PIR‎‏ ‎‏3356‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏4‎‏م‎‏6  
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =33334
    |-
    | کتابخوان همراه نور =33334
    |موضوع  
    | کد پدیدآور =
    |data-type='subject'|معاني و بيان  
    | پس از =
    |-
    | پیش از =
    |ناشر  
    }}
    |data-type='publisher'|مرکز نشر دانشگاهي
    |-
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'| ايران - تهران
    |-
    ||سال نشر
    |ata-type='publishYear'|مجلد1: 1390ش , 
    |-class='articleCode'


    |کد اتوماسیون
    '''معانی و بیان'''، اثر [[تجلیل، جلیل|جلیل تجلیل]] و به زبان فارسی است که درباره علم معانی و بیان در ادبیات عربی و فارسی نوشته شده است.
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE33334AUTOMATIONCODE
    |}
    </div>
    '''معانی و بیان'''، اثر جلیل تجلیل و به زبان فارسی است که درباره علم معانی و بیان در ادبیات عربی و فارسی نوشته شده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب حاضر، شامل دو بخش با عناوین علم معانی و علم بیان است که هرکدام شامل زیر فصل‎هایی مربوط به خود می‎باشد.
    کتاب حاضر، شامل دو بخش با عناوین علم معانی و علم بیان است که هرکدام شامل زیر فصل‎هایی مربوط به خود می‌باشد.


    روش مؤلف در این کتاب چنین است که برای هر بحثی از موضوعات مرتبط با کتاب، مثالی از ابیات فارسی یا آیات قرآنی را ذکر می‎نماید.
    روش مؤلف در این کتاب چنین است که برای هر بحثی از موضوعات مرتبط با کتاب، مثالی از ابیات فارسی یا آیات قرآنی را ذکر می‌نماید.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    نویسنده در بخش اول که در مورد علم معانی است، در ابتدای سخن از کلام رسا سخن گفته و خاطرنشان می‎کند که سخن رسا، گفتاری است که گوینده آن را متناسب احوال مخاطبان پرداخته و سازگار با سطح احساس خواننده یا شنونده بیان داشته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1</ref>.
    نویسنده در بخش اول که در مورد علم معانی است، در ابتدای سخن از کلام رسا سخن گفته و خاطرنشان می‌کند که سخن رسا، گفتاری است که گوینده آن را متناسب احوال مخاطبان پرداخته و سازگار با سطح احساس خواننده یا شنونده بیان داشته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص1</ref>.
     
    سپس نمونه‌هایی از ایجاز و اطناب در سخن را ذکر نموده و در ادامه از نمونه‌های ایجاز و اطناب در قرآن کریم که نمونه‌ی اعلای بلاغت است، مطالبی را خاطرنشان می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص2-3</ref>.


    سپس نمونه‎هایی از ایجاز و اطناب در سخن را ذکر نموده و در ادامه از نمونه‎های ایجاز و اطناب در قرآن کریم که نمونه‎ی اعلای بلاغت است، مطالبی را خاطرنشان می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص2-3</ref>.
    همچنین در این بخش از کتاب، در مورد «فصاحت» سخن رانده و می‌گوید: فصاحت به معنی روشنی و ظهور و گشاده‌زبانی است؛ چنان‌که فردوسی گفته است:  


    همچنین در این بخش از کتاب، در مورد «فصاحت» سخن رانده و می‎گوید: فصاحت به معنی روشنی و ظهور و گشاده‎زبانی است؛ چنان‎که فردوسی گفته است:
    {{شعر}}
    «جوانی بیامد گشاده‎زبان    سخن گفتن خوب و طبع روان»؛
    {{ب|''«جوانی بیامد گشاده‌زبان ''|2=''سخن گفتن خوب و طبع روان»''}}
    «گشاده‎زبان و جوانیت هست     سخن گفتن پهلوانیت هست».
    {{ب|''«گشاده‌زبان و جوانیت هست''|2=''سخن گفتن پهلوانیت هست»''}}
    وی اشاره می‎کند که در اینجا، فصاحت به کلمه یا کلامی اطلاق می‎شود که از ضعف تألیف و تنافر و غرابت و مخالفت قیاس و کثرت تکرار و تعقید و تتابع اضافات خالی باشد. این عیب‎ها بعضی مربوط به کلمه است که کلمه را از زیور فصاحت دور می‎کند و برخی دامنگیر کلام می‎شود و کلام را از فصاحت خالی می‎کند و به‎طور کلی، کلامی فصیح است که کلمه‎هایش فصیح باشد. تنافر حروف، مخالفت قیاس، غرابت استعمال و کراهت در سمع از اوصاف مخل «فصاحت کلمه» می‎باشد. در ادامه به تک‎تک این اصطلاحات و توضیح آنها می‎پردازد<ref>ر.ک: همان، ص5-9</ref>.
    {{پایان شعر}}


    در ادامه‎ی کتاب، طبق سایر کتب معانی و بیان به معرفی مسند، مسندالیه، خبر، انشا، اسناد، قصر یا حصر، امر، نهی، استفهام و مسائلی از این قبیل که در چنین کتبی مرسوم است، می‎پردازد. در پایان هر بخش از کتاب، تمریناتی را برای تقویت خواننده ذکر می‎نماید.
    وی اشاره می‌کند که در اینجا، فصاحت به کلمه یا کلامی اطلاق می‌شود که از ضعف تألیف و تنافر و غرابت و مخالفت قیاس و کثرت تکرار و تعقید و تتابع اضافات خالی باشد. این عیب‌ها بعضی مربوط به کلمه است که کلمه را از زیور فصاحت دور می‌کند و برخی دامنگیر کلام می‌شود و کلام را از فصاحت خالی می‌کند و به‌طور کلی، کلامی فصیح است که کلمه‌هایش فصیح باشد. تنافر حروف، مخالفت قیاس، غرابت استعمال و کراهت در سمع از اوصاف مخل «فصاحت کلمه» می‌باشد. در ادامه به تک‎تک این اصطلاحات و توضیح آنها می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص5-9</ref>.


    بخش دوم کتاب در مورد علم بیان است. نویسنده اشاره می‎کند که دانش بیان از بنیادهای استوار بلاغت است و آموختن فنون و اشارات آن آدمی را با چهره‎های گوناگون خیال و صور رنگارنگ معنی آشنا می‎سازد و در تعریف این فن گفته‎اند: دانشی است که به یاری آن می‎توان یک یا چندین معنی را به طرق گونه‎گون ادا کرد؛ چنان‎که به‎حسب روشنی و وضوح یا ابهام و تاریکی با هم تفاوت آشکار داشته باشند و سرانجام معانی بر ژرفای دل انسان بنشیند و کمند تسیلم بر جان شنوندگان افکند<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>.
    در ادامه‌ی کتاب، طبق سایر کتب معانی و بیان به معرفی مسند، مسندالیه، خبر، انشا، اسناد، قصر یا حصر، امر، نهی، استفهام و مسائلی از این قبیل که در چنین کتبی مرسوم است، می‌پردازد. در پایان هر بخش از کتاب، تمریناتی را برای تقویت خواننده ذکر می‌نماید.


    وی در ادامه اشاره می‎کند که پایگاه بیان در آفرینش انسان تا بدانجا است که خدا در قرآن کریم فرموده: «خَلَقَ الْإِنْسَانَ‎ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» (الرحمن: 3 و 4)؛ «انسان را آفرید، به او بیان آموخت» و در حدیث آمده است: «إن من البيان لسحرا» و این علم و هم علم معانی همه به فصاحت و بلاغت برمی‎گردد و در خدمت سخندانی و گویایی است<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
    بخش دوم کتاب در مورد علم بیان است. نویسنده اشاره می‌کند که دانش بیان از بنیادهای استوار بلاغت است و آموختن فنون و اشارات آن آدمی را با چهره‌های گوناگون خیال و صور رنگارنگ معنی آشنا می‌سازد و در تعریف این فن گفته‌اند: دانشی است که به یاری آن می‌توان یک یا چندین معنی را به طرق گونه‌گون ادا کرد؛ چنان‌که به‌حسب روشنی و وضوح یا ابهام و تاریکی با هم تفاوت آشکار داشته باشند و سرانجام معانی بر ژرفای دل انسان بنشیند و کمند تسیلم بر جان شنوندگان افکند<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>.


    در ادامه از تشبیه و اقسام آن، استعاره، تمثیل، حقیقت و مجاز و در انتها از کنایه سخن می‎گوید.
    وی در ادامه اشاره می‌کند که پایگاه بیان در آفرینش انسان تا بدانجا است که خدا در قرآن کریم فرموده: «خَلَقَ الْإِنْسَانَ‎ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» (الرحمن: 3 و 4)؛ «انسان را آفرید، به او بیان آموخت» و در حدیث آمده است: «إن من البيان لسحرا» و این علم و هم علم معانی همه به فصاحت و بلاغت برمی‌گردد و در خدمت سخندانی و گویایی است<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
     
    در ادامه از تشبیه و اقسام آن، استعاره، تمثیل، حقیقت و مجاز و در انتها از کنایه سخن می‌گوید.


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    در ابتدای کتاب، فهرست مطالب ذکر شده و در پایان آن، فهرست اشعار «معانی و بیان» به ترتیب صدر ابیات.
    در ابتدای کتاب، فهرست مطالب ذکر شده و در پایان آن، فهرست اشعار «معانی و بیان» به ترتیب صدر ابیات.


    پاورقی‎های کتاب مربوط به ترجمه آیات و روایات می‎باشد.
    پاورقی‌های کتاب مربوط به ترجمه آیات و روایات می‌باشد.


    ==پانویس ==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    متن کتاب.
    متن کتاب.


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    ==پیوندها==
     
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
     
    [[رده:قربانی-باقی زاده]]
     
    [[رده:قربانی-آذر]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۱۹

    معانی و بیان
    معانی و بیان
    پدیدآورانتجلیل، جلیل (نویسنده)
    ناشرمرکز نشر دانشگاهی
    مکان نشرايران - تهران
    چاپ2
    شابک978-964-01-1261-8
    موضوعمعاني و بيان
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PIR‎‏ ‎‏3356‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏4‎‏م‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    معانی و بیان، اثر جلیل تجلیل و به زبان فارسی است که درباره علم معانی و بیان در ادبیات عربی و فارسی نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب حاضر، شامل دو بخش با عناوین علم معانی و علم بیان است که هرکدام شامل زیر فصل‎هایی مربوط به خود می‌باشد.

    روش مؤلف در این کتاب چنین است که برای هر بحثی از موضوعات مرتبط با کتاب، مثالی از ابیات فارسی یا آیات قرآنی را ذکر می‌نماید.

    گزارش محتوا

    نویسنده در بخش اول که در مورد علم معانی است، در ابتدای سخن از کلام رسا سخن گفته و خاطرنشان می‌کند که سخن رسا، گفتاری است که گوینده آن را متناسب احوال مخاطبان پرداخته و سازگار با سطح احساس خواننده یا شنونده بیان داشته است[۱].

    سپس نمونه‌هایی از ایجاز و اطناب در سخن را ذکر نموده و در ادامه از نمونه‌های ایجاز و اطناب در قرآن کریم که نمونه‌ی اعلای بلاغت است، مطالبی را خاطرنشان می‌کند[۲].

    همچنین در این بخش از کتاب، در مورد «فصاحت» سخن رانده و می‌گوید: فصاحت به معنی روشنی و ظهور و گشاده‌زبانی است؛ چنان‌که فردوسی گفته است:

    «جوانی بیامد گشاده‌زبان سخن گفتن خوب و طبع روان»
    «گشاده‌زبان و جوانیت هستسخن گفتن پهلوانیت هست»

    وی اشاره می‌کند که در اینجا، فصاحت به کلمه یا کلامی اطلاق می‌شود که از ضعف تألیف و تنافر و غرابت و مخالفت قیاس و کثرت تکرار و تعقید و تتابع اضافات خالی باشد. این عیب‌ها بعضی مربوط به کلمه است که کلمه را از زیور فصاحت دور می‌کند و برخی دامنگیر کلام می‌شود و کلام را از فصاحت خالی می‌کند و به‌طور کلی، کلامی فصیح است که کلمه‌هایش فصیح باشد. تنافر حروف، مخالفت قیاس، غرابت استعمال و کراهت در سمع از اوصاف مخل «فصاحت کلمه» می‌باشد. در ادامه به تک‎تک این اصطلاحات و توضیح آنها می‌پردازد[۳].

    در ادامه‌ی کتاب، طبق سایر کتب معانی و بیان به معرفی مسند، مسندالیه، خبر، انشا، اسناد، قصر یا حصر، امر، نهی، استفهام و مسائلی از این قبیل که در چنین کتبی مرسوم است، می‌پردازد. در پایان هر بخش از کتاب، تمریناتی را برای تقویت خواننده ذکر می‌نماید.

    بخش دوم کتاب در مورد علم بیان است. نویسنده اشاره می‌کند که دانش بیان از بنیادهای استوار بلاغت است و آموختن فنون و اشارات آن آدمی را با چهره‌های گوناگون خیال و صور رنگارنگ معنی آشنا می‌سازد و در تعریف این فن گفته‌اند: دانشی است که به یاری آن می‌توان یک یا چندین معنی را به طرق گونه‌گون ادا کرد؛ چنان‌که به‌حسب روشنی و وضوح یا ابهام و تاریکی با هم تفاوت آشکار داشته باشند و سرانجام معانی بر ژرفای دل انسان بنشیند و کمند تسیلم بر جان شنوندگان افکند[۴].

    وی در ادامه اشاره می‌کند که پایگاه بیان در آفرینش انسان تا بدانجا است که خدا در قرآن کریم فرموده: «خَلَقَ الْإِنْسَانَ‎ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» (الرحمن: 3 و 4)؛ «انسان را آفرید، به او بیان آموخت» و در حدیث آمده است: «إن من البيان لسحرا» و این علم و هم علم معانی همه به فصاحت و بلاغت برمی‌گردد و در خدمت سخندانی و گویایی است[۵].

    در ادامه از تشبیه و اقسام آن، استعاره، تمثیل، حقیقت و مجاز و در انتها از کنایه سخن می‌گوید.

    وضعیت کتاب

    در ابتدای کتاب، فهرست مطالب ذکر شده و در پایان آن، فهرست اشعار «معانی و بیان» به ترتیب صدر ابیات.

    پاورقی‌های کتاب مربوط به ترجمه آیات و روایات می‌باشد.

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص1
    2. ر.ک: همان، ص2-3
    3. ر.ک: همان، ص5-9
    4. ر.ک: همان، ص42
    5. ر.ک: همان، ص43

    منابع مقاله

    متن کتاب.

    وابسته‌ها