۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها == ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[نجم آبادي، محمد باقر]] (نويسنده) | [[نجم آبادي، محمد باقر]] (نويسنده) | ||
[[ | [[مؤسسه آيتالله العظمي بروجردي قدسسره]] (گردآورنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 164/75 /ن3ر5* | | کد کنگره =BP 164/75 /ن3ر5* | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
معني شناسي | معني شناسي | ||
| ناشر =مؤسسة | | ناشر =مؤسسة آيةالله العظمي البروجردي | ||
| مکان نشر =ايران - قم | | مکان نشر =ايران - قم | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| شابک =964-06-5634-8 | | شابک =964-06-5634-8 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =20847 | ||
| کتابخوان همراه نور =20847 | |||
| کد پدیدآور =13374 | | کد پدیدآور =13374 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۱: | خط ۳۲: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای، مقدمه ناشر و محتوای مطالب در فصول متعدد است. نویسنده در نگارش این اثر بهجز قرآن کریم از پنجاه منبع عربی از منابع شیعه و سنی استفاده کرده که برخی از آنها عبارت است از: الإحکام في أصول الأحکام [[آمدی، علی بن محمد|علی بن محمد آمدی]]، [[أصول الاستنباط|أصول الإستنباط]] [[حیدری، علینقی|سید علینقی حیدری]]، [[أصول الفقه (مظفر) همراه با شرح فارسی|أصول الفقه]] [[مظفر، محمدرضا|محمدرضا مظفر]]، [[بحوث في الأصول (اصفهاني، محمدحسين)|بحوث في علم الأصول]] [[اصفهانی، محمدحسین|محمدحسین غروی]]، [[تحرير الأحكام]] [[حلی، حسن بن یوسف|حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی]]، [[جامع المقاصد في شرح القواعد]] [[محقق کرکی، علی بن حسین|علی بن حسین کرکی]] معروف به [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانی]]، [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام]] [[صاحب جواهر، محمدحسن|محمدحسن نجفی]]، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند أحمد]]، المغني ابن قدامه، [[المناقب|مناقب آل ابيطالب]] [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب سروی مازندرانی]] و... .<ref>ر.ک: منابع کتاب، ص65-70</ref> | کتاب دارای، مقدمه ناشر و محتوای مطالب در فصول متعدد است. نویسنده در نگارش این اثر بهجز قرآن کریم از پنجاه منبع عربی از منابع شیعه و سنی استفاده کرده که برخی از آنها عبارت است از: الإحکام في أصول الأحکام [[آمدی، علی بن محمد|علی بن محمد آمدی]]، [[أصول الاستنباط|أصول الإستنباط]] [[حیدری، سید علینقی|سید علینقی حیدری]]، [[أصول الفقه (مظفر) همراه با شرح فارسی|أصول الفقه]] [[مظفر، محمدرضا|محمدرضا مظفر]]، [[بحوث في الأصول (اصفهاني، محمدحسين)|بحوث في علم الأصول]] [[اصفهانی، محمدحسین|محمدحسین غروی]]، [[تحرير الأحكام]] [[حلی، حسن بن یوسف|حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی]]، [[جامع المقاصد في شرح القواعد]] [[محقق کرکی، علی بن حسین|علی بن حسین کرکی]] معروف به [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانی]]، [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام]] [[صاحب جواهر، محمدحسن|محمدحسن نجفی]]، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند أحمد]]، المغني ابن قدامه، [[المناقب|مناقب آل ابيطالب]] [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب سروی مازندرانی]] و....<ref>ر.ک: منابع کتاب، ص65-70</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش، مینویسد: و بعد فانه لما کان بحث المشتق من أنفس المباحث و أنفعها، و به کان ینکشف کثیر من الفروع الفقهیة و المباحث العلمیة، احببت أن أذکر منه ما وصل إلیه فهمی القاصر، و استفدته من الأساطین، فلعله ینکشف به الحجاب عن معضلات المسائل، و یتضح به المراد من کلمات الأساطین... .<ref>متن کتاب، ص13</ref>؛ چون بحث مشتق از بهترین و سودمندترین مباحث است و در روشنسازی بسیاری از فروعات فقهی و مباحث علمی از این بحث استفاده میشود، علاقهمند شدم آنچه از این مباحث به فهم قاصرم میرسد و از اساتید بزرگ آموختهام در اینجا ذکر کنم؛ باشد تا حجاب از معضلات مسائل برداشته شود و منظور از بزرگان در این مباحث، روشن شود. | نویسنده پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش، مینویسد: و بعد فانه لما کان بحث المشتق من أنفس المباحث و أنفعها، و به کان ینکشف کثیر من الفروع الفقهیة و المباحث العلمیة، احببت أن أذکر منه ما وصل إلیه فهمی القاصر، و استفدته من الأساطین، فلعله ینکشف به الحجاب عن معضلات المسائل، و یتضح به المراد من کلمات الأساطین....<ref>متن کتاب، ص13</ref>؛ چون بحث مشتق از بهترین و سودمندترین مباحث است و در روشنسازی بسیاری از فروعات فقهی و مباحث علمی از این بحث استفاده میشود، علاقهمند شدم آنچه از این مباحث به فهم قاصرم میرسد و از اساتید بزرگ آموختهام در اینجا ذکر کنم؛ باشد تا حجاب از معضلات مسائل برداشته شود و منظور از بزرگان در این مباحث، روشن شود. | ||
در ابتدای بحث، نویسنده از اقسام اشتقاق بحث میکند و مینویسد: اشتقاق را به سه قسم اشتقاق صغیر، کبیر و اکبر تقسیم کردهاند. او به توضیح این موارد میپردازد. سپس درباره این بحث میکند که در اشتقاق اصل مصدر است یا فعل، وی سپس قول شریف العلما را درباره اشتقاق توضیح میدهد که به نظریه دیگری غیر از وضع نوعی قائل شده است.<ref>ر.ک: همان، ص13-18</ref> | در ابتدای بحث، نویسنده از اقسام اشتقاق بحث میکند و مینویسد: اشتقاق را به سه قسم اشتقاق صغیر، کبیر و اکبر تقسیم کردهاند. او به توضیح این موارد میپردازد. سپس درباره این بحث میکند که در اشتقاق اصل مصدر است یا فعل، وی سپس قول شریف العلما را درباره اشتقاق توضیح میدهد که به نظریه دیگری غیر از وضع نوعی قائل شده است.<ref>ر.ک: همان، ص13-18</ref> | ||
نجمآبادی سپس درباره بطلان التزام صحبت میکند و پسازآن به بیان محل نزاع در بحث مشتق میپردازد؛ او مینویسد: درهرحال نزاع میان اصولیان در مشتقات یعنی اسمای مشتق مانند فاعل و مفعول و صفت مشبهه به هیئتشان و اسم زمان و مکان (بنا به قولی) بهجز اسم آلت، در این است که آیا مشتق حقیقت در ماضی است یا مجاز است؟ این اختلاف، بعد از اتفاق آنان بر سر این مطلب است که استعمال مشتق در حال، حقیقت و در استقبال، مَجاز است. آنان همچنین در بیان مراد از زمان نیز اختلاف دارند که برخی منظور از آن را زمان تکلم دانستهاند و برخی به لحاظ نسبت و زمان نسبت را منظور داشتهاند هرچند که از اطلاق استفاده شود... .<ref>ر.ک: همان، ص20</ref> | نجمآبادی سپس درباره بطلان التزام صحبت میکند و پسازآن به بیان محل نزاع در بحث مشتق میپردازد؛ او مینویسد: درهرحال نزاع میان اصولیان در مشتقات یعنی اسمای مشتق مانند فاعل و مفعول و صفت مشبهه به هیئتشان و اسم زمان و مکان (بنا به قولی) بهجز اسم آلت، در این است که آیا مشتق حقیقت در ماضی است یا مجاز است؟ این اختلاف، بعد از اتفاق آنان بر سر این مطلب است که استعمال مشتق در حال، حقیقت و در استقبال، مَجاز است. آنان همچنین در بیان مراد از زمان نیز اختلاف دارند که برخی منظور از آن را زمان تکلم دانستهاند و برخی به لحاظ نسبت و زمان نسبت را منظور داشتهاند هرچند که از اطلاق استفاده شود....<ref>ر.ک: همان، ص20</ref> | ||
پس از بیان این مبحث، او با دو مقدمه مطالب کتاب را شرح میدهد: در مقدمه اول معنی وضع و استعمال را روشن میکند و حقیقت استعمال را روشن میسازد؛ وی مینویسد: معنای استعمال عبارت است از «صیرورة قصد المعنی علة للمتکلم»<ref>همان، ص24</ref> و حال که چنین است روشن میگردد که استعمال مشترک لفظی در دو معنی، امتناع عقلی دارد؛ زیرا بازگشتش به اجتماع دو علت بر معلول واحد است که محال است. وی در مقدمه دوم هم به بیان معنی حرفی میپردازد و منظور از هیئات را روشن میسازد. او سپس معنی اعتبار قیام مبدأ اشتقاق در صدق را در مشتق روشن میکند.<ref>ر.ک: همان، ص21-53</ref> | پس از بیان این مبحث، او با دو مقدمه مطالب کتاب را شرح میدهد: در مقدمه اول معنی وضع و استعمال را روشن میکند و حقیقت استعمال را روشن میسازد؛ وی مینویسد: معنای استعمال عبارت است از «صیرورة قصد المعنی علة للمتکلم»<ref>همان، ص24</ref> و حال که چنین است روشن میگردد که استعمال مشترک لفظی در دو معنی، امتناع عقلی دارد؛ زیرا بازگشتش به اجتماع دو علت بر معلول واحد است که محال است. وی در مقدمه دوم هم به بیان معنی حرفی میپردازد و منظور از هیئات را روشن میسازد. او سپس معنی اعتبار قیام مبدأ اشتقاق در صدق را در مشتق روشن میکند.<ref>ر.ک: همان، ص21-53</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۶۸: | خط ۷۰: | ||
[[رده:مباحث الفاظ]] | [[رده:مباحث الفاظ]] | ||
ویرایش