هيويات فقهية: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها == ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
     
    (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۶: خط ۱۶:
    | سال نشر = 2008م/1429ق
    | سال نشر = 2008م/1429ق


    | کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE  AUTOMATIONCODE
    | کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE00870AUTOMATIONCODE
    | چاپ =  
    | چاپ =  
    | شابک = 978-964-2941-30-8  
    | شابک = 978-964-2941-30-8  
    | تعداد جلد = 1
    | تعداد جلد = 1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =  
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =00870
    | کتابخوان همراه نور =
    | کد پدیدآور = 374، 9492
    | کد پدیدآور = 374، 9492
    | پس از =  
    | پس از =  
    خط ۲۶: خط ۲۷:
    }}  
    }}  


    '''هيويات فقهية'''، مجموعه دروس شیخ محمد سند در روزهای پنج‌شنبه و جمعه است که به اهتمام و قلم سید احمد ماحوزی به شکل یک کتاب یک جلدی، به زبان عربی با موضوع فقه جعفری درآمده است. این کتاب، شامل چهار رساله در موضوعات اشتراط وحدت افق در ثبوت هلال، ثبوت هلال به حکم حاکم، فجر در لیالی مقمره و مبدأ غروب است. نویسنده با استفاده از تصاویر، فهم مطالب نجومی کتاب را راحت‌تر کرده است.
    '''هيويات فقهية'''، مجموعه دروس [[سند، محمد|شیخ محمد سند]] در روزهای پنج‌شنبه و جمعه است که به اهتمام و قلم سید احمد ماحوزی به شکل یک کتاب یک جلدی، به زبان عربی با موضوع فقه جعفری درآمده است. این کتاب، شامل چهار رساله در موضوعات اشتراط وحدت افق در ثبوت هلال، ثبوت هلال به حکم حاکم، فجر در لیالی مقمره و مبدأ غروب است. نویسنده با استفاده از تصاویر، فهم مطالب نجومی کتاب را راحت‌تر کرده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۲: خط ۳۳:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    ماحوزی در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته پس از حمد و ثنای الهی و فرستادن درود بر پیامبر اسلام(ص) و خاندان پاک ایشان(ع) و لعنت ابدی بر دشمنانشان، می‌نویسد: این کتاب ماحصل دروس و مباحثی است که استادم شیخ محمد سند در روزهای پنج‌شنبه و جمعه پارسال القا کرده و من موفق به تحریر و جمع و تنظیم و استخراج آن به شکل کتاب حاضر شده‌ام. این کتاب شامل چهار رساله است:
    ماحوزی در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته پس از حمد و ثنای الهی و فرستادن درود بر پیامبر اسلام(ص) و خاندان پاک ایشان(ع) و لعنت ابدی بر دشمنانشان، می‌نویسد: این کتاب ماحصل دروس و مباحثی است که استادم [[سند، محمد|شیخ محمد سند]] در روزهای پنج‌شنبه و جمعه پارسال القا کرده و من موفق به تحریر و جمع و تنظیم و استخراج آن به شکل کتاب حاضر شده‌ام. این کتاب شامل چهار رساله است:
    اولین رساله درباره مسئله اشتراط وحدت افق در ثبوت هلال صحبت می‌کند؛ نظر مشهور فقها نیز بر همین است، ولی برخی نیز بر این باورند که آفاق مختلفه به صرف وجود رؤیت در یکی از آنها، متحد‌الحکم در ثبوت هلالند. این مسئله در کتاب‌هایی قدیمی مانند مبسوط نیز عنوان شده و همچنین از قرن اول هجری نزد عامه نیز مطرح بوده است. البته اولین کسی که به دو جهت این بحث (موضوع هیوی و محمول فقهی) التفات کرد، علامه حلی در «المنتهی» و «التذكرة» بود. سپس قافله تحقیق نزد متأخرینی مانند صاحب ذخیره و شارح دروس و صاحب جواهر و صاحب حدائق در این مسئله به راه افتاد. پس از آنها محقق نراقی در مستندش سعی در روشن‌تر کردن بحث در جهت اول (موضوع هیوی) کرد؛ وی زوایای مختلفی از بحث را روشن کرد. سپس دور متأخرین فرارسید و آنان تحقیقات فراوانی در دو جهت بحث ارائه کردند و سعی در تطبیق قواعد تصوریه و تصدیقیه علم هیئت و نجوم و اتساع در استنطاق متون روایی کردند؛ سید ابوتراب خوانساری شارح نجاة العباد، وجوه مختلف مقام را بسط داد. شیخ آملی در مصباحش بر اساس ضوابط نجومی به بحث در این مسئله پرداخت و به قول مشهور گرایید. وی اصرار داشت که در این مسئله، می‌بایست محقق بر علوم طبیعی و ریاضی، احاطه داشته باشد. برخی نقوض بر قول مشهور و برخی وجوه نسبت در مبدأ شهر به لحاظ نقاط مختلف ارضی مختص به اوست... میرزا ابوالحسن شعرانی و شاگردش حسن حسن‌زاده آملی و علامه محمدحسین تهرانی نیز مباحثی به‌تفصیل یا ایجاز در این‌باره دارند.
     
    شیخ محمد سند نیز نکته‌های منحصربه‌فردی دارد درباره جهت اول این بحث (موضوع هیوی) که پایه و ستون بحث در جهت دوم (محمول فقهی) آن است. وی همچنین حقیقت نظرات قائلین به وحدت حکم در آفاق را تحقیق کرده و باور دارد که به چهار تقریب و قول رجوع می‌کند. وی همچنین برخی نقض‌ها را بر دومین قول وارد کرده که مختص به ایشان است... او همچنین استدلال به چند وجه و طایفه روایی در جهت دوم را تجدید کرده که چهارتا از آنها مؤدایشان با قول مشهور ملازمه دارد. شیخ محمد سند با رصد فقهی به شکل قابل فهم و روان در ادله نقلی قول دوم مناقشه کرده و ذیل این مباحث، به پنج مسئله مهم مرتبط با این مسئله تنبیه داده است.
    اولین رساله درباره مسئله اشتراط وحدت افق در ثبوت هلال صحبت می‌کند؛ نظر مشهور فقها نیز بر همین است، ولی برخی نیز بر این باورند که آفاق مختلفه به صرف وجود رؤیت در یکی از آنها، متحد‌الحکم در ثبوت هلالند. این مسئله در کتاب‌هایی قدیمی مانند مبسوط نیز عنوان شده و همچنین از قرن اول هجری نزد عامه نیز مطرح بوده است. البته اولین کسی که به دو جهت این بحث (موضوع هیوی و محمول فقهی) التفات کرد، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در «[[منتهی المطلب في تحقيق المذهب|المنتهی]]» و «[[تذكرة الفقهاء|التذكرة]]» بود. سپس قافله تحقیق نزد متأخرینی مانند صاحب ذخیره و شارح دروس و صاحب جواهر و صاحب حدائق در این مسئله به راه افتاد. پس از آنها محقق نراقی در مستندش سعی در روشن‌تر کردن بحث در جهت اول (موضوع هیوی) کرد؛ وی زوایای مختلفی از بحث را روشن کرد. سپس دور متأخرین فرارسید و آنان تحقیقات فراوانی در دو جهت بحث ارائه کردند و سعی در تطبیق قواعد تصوریه و تصدیقیه علم هیئت و نجوم و اتساع در استنطاق متون روایی کردند؛ سید ابوتراب خوانساری شارح نجاة العباد، وجوه مختلف مقام را بسط داد. شیخ آملی در مصباحش بر اساس ضوابط نجومی به بحث در این مسئله پرداخت و به قول مشهور گرایید. وی اصرار داشت که در این مسئله، می‌بایست محقق بر علوم طبیعی و ریاضی، احاطه داشته باشد. برخی نقوض بر قول مشهور و برخی وجوه نسبت در مبدأ شهر به لحاظ نقاط مختلف ارضی مختص به اوست... میرزا ابوالحسن شعرانی و شاگردش [[حسن‌زاده آملی، حسن|حسن حسن‌زاده آملی]] و [[حسینی طهرانی، سید محمدحسین|علامه محمدحسین تهرانی]] نیز مباحثی به‌تفصیل یا ایجاز در این‌باره دارند.
     
    [[سند، محمد|شیخ محمد سند]] نیز نکته‌های منحصربه‌فردی دارد درباره جهت اول این بحث (موضوع هیوی) که پایه و ستون بحث در جهت دوم (محمول فقهی) آن است. وی همچنین حقیقت نظرات قائلین به وحدت حکم در آفاق را تحقیق کرده و باور دارد که به چهار تقریب و قول رجوع می‌کند. وی همچنین برخی نقض‌ها را بر دومین قول وارد کرده که مختص به ایشان است... او همچنین استدلال به چند وجه و طایفه روایی در جهت دوم را تجدید کرده که چهارتا از آنها مؤدایشان با قول مشهور ملازمه دارد. [[سند، محمد|شیخ محمد سند]] با رصد فقهی به شکل قابل فهم و روان در ادله نقلی قول دوم مناقشه کرده و ذیل این مباحث، به پنج مسئله مهم مرتبط با این مسئله تنبیه داده است.
    اولین مسئله‌ای که وی به آن تنبیه داده درباره ضابطه اتحاد افق است؛ زیرا این مسئله موضع تشویش در کلمات فقها است. دومین مسئله درباره مرجوحیت احتیاط به سفر در یوم‌الشک در آخر ماه رمضان است. سومین مسئله درباره حصر طرق به رؤیت و عدم اعتنا به طرق دیگری مانند تطویق و انتفاخ و رؤیت قبل از زوال و طول مکث و... از علامات غیر معتبر است. مسئله چهارم درباره عدم اعتبار به رؤیت با چشم مسلح و آلات جدید است. پنجمین مسئله هم در موضوع توجیه دیگری برای روایات عدد است که در آنها بیان شده ماه رمضان از روزی که خداوند آسمان‌ها و زمین را خلق کرده از سی روز کمتر نبوده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-9</ref>.
    اولین مسئله‌ای که وی به آن تنبیه داده درباره ضابطه اتحاد افق است؛ زیرا این مسئله موضع تشویش در کلمات فقها است. دومین مسئله درباره مرجوحیت احتیاط به سفر در یوم‌الشک در آخر ماه رمضان است. سومین مسئله درباره حصر طرق به رؤیت و عدم اعتنا به طرق دیگری مانند تطویق و انتفاخ و رؤیت قبل از زوال و طول مکث و... از علامات غیر معتبر است. مسئله چهارم درباره عدم اعتبار به رؤیت با چشم مسلح و آلات جدید است. پنجمین مسئله هم در موضوع توجیه دیگری برای روایات عدد است که در آنها بیان شده ماه رمضان از روزی که خداوند آسمان‌ها و زمین را خلق کرده از سی روز کمتر نبوده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-9</ref>.


    دومین رساله کتاب درباره ثبوت هلال به حکم حاکم است. این مسئله با مسئله پیشین در ارتباط است و با آن تعامل دارد. خصوصا اینکه شیاع در بعضی اقطار مستند به ثبوتش به حکم حاکم است که آن نیز مستند به رؤیت عدد مشخصی از بینه‌ها است نه به شیاع در رؤیت. حتی برخی فقهای پیشین مانند شیخ عبدالکریم حائری و سید خویی که به ثبوت هلال به حکم حاکم معتقد نبودند، متصدی استماع بینه‌ها بر رؤیت و اعلان از ثبوت هلال نزد او شده‌اند؛ هرچند حجیتی برای انشای ثبوتش یا اخبار از ثبوتش نزد او قائل نیستند، ولی از این طریق می‌توان به حصول قطع نزد دیگران و حجیت آن نزد کسی که آن را نافذ می‌داند، دست یافت. این رساله از کتاب به تحریر و تقسیم بحث این مسئله به دو جهت اختصاص یافته است. این دو مسئله دائما در نقض و ابرامند و مانند دو مقدمه برای نتیجه هستند. اولی در اینکه آیا ثبوت هلال، شأنی قضائی یا تابع آن است یا اینکه افتایی است (بنا بر اینکه فتوی در موضوعات جزئیه راه بیابد) یا اینکه ولایی است و بنا بر اخیر، آیا این حکم، وظیفه‌ای است که به مقتضای قاعده برای منصب و مقام، ثابت است یا امری استثنایی است. دومین مسئله در صلاحیت فقیه برای نیابت از امام(ع) است<ref>ر.ک: همان، ص9-10</ref>.
    دومین رساله کتاب درباره ثبوت هلال به حکم حاکم است. این مسئله با مسئله پیشین در ارتباط است و با آن تعامل دارد. خصوصا اینکه شیاع در بعضی اقطار مستند به ثبوتش به حکم حاکم است که آن نیز مستند به رؤیت عدد مشخصی از بینه‌ها است نه به شیاع در رؤیت. حتی برخی فقهای پیشین مانند [[حائری یزدی، عبدالکریم|شیخ عبدالکریم حائری]] و [[خویی، سید ابوالقاسم|سید خویی]] که به ثبوت هلال به حکم حاکم معتقد نبودند، متصدی استماع بینه‌ها بر رؤیت و اعلان از ثبوت هلال نزد او شده‌اند؛ هرچند حجیتی برای انشای ثبوتش یا اخبار از ثبوتش نزد او قائل نیستند، ولی از این طریق می‌توان به حصول قطع نزد دیگران و حجیت آن نزد کسی که آن را نافذ می‌داند، دست یافت. این رساله از کتاب به تحریر و تقسیم بحث این مسئله به دو جهت اختصاص یافته است. این دو مسئله دائما در نقض و ابرامند و مانند دو مقدمه برای نتیجه هستند. اولی در اینکه آیا ثبوت هلال، شأنی قضائی یا تابع آن است یا اینکه افتایی است (بنا بر اینکه فتوی در موضوعات جزئیه راه بیابد) یا اینکه ولایی است و بنا بر اخیر، آیا این حکم، وظیفه‌ای است که به مقتضای قاعده برای منصب و مقام، ثابت است یا امری استثنایی است. دومین مسئله در صلاحیت فقیه برای نیابت از امام(ع) است<ref>ر.ک: همان، ص9-10</ref>.


    سومین رساله کتاب درباره فجر در لیالی مقمره است. آیا در این شب‌ها فجر از دیگر شب‌ها و شب‌های تاریک، دیرتر است؟ صاحب جواهر احتیاطا آن را اختیار کرده و محقق همدانی حکم قطعی به آن نموده و آن را به تسالم و توافق اصحاب نسبت داده است. امام خمینی نیز آن را اختیار کرده و در استدلال بر آن گفته: حقیقت فجر چیزی ورای تبین معترض در افق نیست. و بحث را اولا به‌مثابه وجود خارجی تکوینی مطرح کرده و ثانیا از دید ادله نقلی. شایان ذکر است این بحث مختص به لیالی بیض یا لیالی بیض و شب‌های بعدش نیست، بلکه شامل شروع ده شب وسطی تا نهایت ده شب آخر ماه می‌شود...<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.
    سومین رساله کتاب درباره فجر در لیالی مقمره است. آیا در این شب‌ها فجر از دیگر شب‌ها و شب‌های تاریک، دیرتر است؟ صاحب جواهر احتیاطا آن را اختیار کرده و محقق همدانی حکم قطعی به آن نموده و آن را به تسالم و توافق اصحاب نسبت داده است. امام خمینی نیز آن را اختیار کرده و در استدلال بر آن گفته: حقیقت فجر چیزی ورای تبین معترض در افق نیست. و بحث را اولا به‌مثابه وجود خارجی تکوینی مطرح کرده و ثانیا از دید ادله نقلی. شایان ذکر است این بحث مختص به لیالی بیض یا لیالی بیض و شب‌های بعدش نیست، بلکه شامل شروع ده شب وسطی تا نهایت ده شب آخر ماه می‌شود...<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.


    چهارمین رساله کتاب درباره مبدأ غروب است. این مسئله از زمان اصحاب ائمه(ع) مورد اختلاف بوده است، ولی مشهور این است که تأخیر تا ذهاب حمره از شعائر شیعه است؛ اعم از اینکه به‌نحو لزوم باشد یا رجحان. در سایه این جوّ ابوالخطاب به‌خاطر سوء فهمش و اعوجاج طریقتش، بدعت خود را با تأخیر آن تا تشابک نجوم ایجاد نمود.
    چهارمین رساله کتاب درباره مبدأ غروب است. این مسئله از زمان اصحاب ائمه(ع) مورد اختلاف بوده است، ولی مشهور این است که تأخیر تا ذهاب حمره از شعائر شیعه است؛ اعم از اینکه به‌نحو لزوم باشد یا رجحان. در سایه این جوّ ابوالخطاب به‌خاطر سوء فهمش و اعوجاج طریقتش، بدعت خود را با تأخیر آن تا تشابک نجوم ایجاد نمود.
    روایاتی که در مسئله مزبور، با الفاظ مختلف، همچون سقوط قرص و زوال حمره صادر شده، برای دفع آنچه در این‌باره بین عامه مشهور بوده و نیز برای دفع بدعت ابوالخطاب می‌باشد؛ رساله حاضر از جهت نقلی بر همین بحث متمرکز شده است.
    روایاتی که در مسئله مزبور، با الفاظ مختلف، همچون سقوط قرص و زوال حمره صادر شده، برای دفع آنچه در این‌باره بین عامه مشهور بوده و نیز برای دفع بدعت ابوالخطاب می‌باشد؛ رساله حاضر از جهت نقلی بر همین بحث متمرکز شده است.
    جهت عقلی بحث و موضوع خارجی در کتاب با انطباق غروب بر سقوط قرص از افق حقیقی به شکل مستوفی مطرح می‌شود. در اینجا بیان می‌شود که انطباق غروب بر سقوط قرص از افق حقیقی، مذهب علمای هیئت و ریاضی و نجوم قدیم و جدید است...<ref>ر.ک: همان، ص11-12</ref>.
    جهت عقلی بحث و موضوع خارجی در کتاب با انطباق غروب بر سقوط قرص از افق حقیقی به شکل مستوفی مطرح می‌شود. در اینجا بیان می‌شود که انطباق غروب بر سقوط قرص از افق حقیقی، مذهب علمای هیئت و ریاضی و نجوم قدیم و جدید است...<ref>ر.ک: همان، ص11-12</ref>.


    خط ۴۹: خط ۵۴:


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    خط ۵۵: خط ۶۰:




    == وابسته‌ها ==  
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:کتاب‌شناسی]]


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
     
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
    [[رده:آپلود دی (98)]]
    [[رده: فقه و اصول]]
    [[رده:مباحث خاص فقه]]
    [[رده:عبادات]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۵

    ‏هيويات فقهية
    هيويات فقهية
    پدیدآورانسند، محمد (نويسنده) ماحوزی، احمد (محرر)
    عنوان‌های دیگراشتراط وحدة الأفق في ثبوت الهلال، ثبوت الهلال بحكم الحاكم، الفجر في الليالي المقمرة مبدأ الغروب
    ناشراجتهاد
    مکان نشرايران - قم
    سال نشر2008م/1429ق
    شابک978-964-2941-30-8
    موضوعخورشید - طلوع و غروب - جنبه ‏های مذهبی - اسلام، ماه - رويت (فقه)
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏188‎‏/‎‏13‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏9‎‏ه‎‏9‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    هيويات فقهية، مجموعه دروس شیخ محمد سند در روزهای پنج‌شنبه و جمعه است که به اهتمام و قلم سید احمد ماحوزی به شکل یک کتاب یک جلدی، به زبان عربی با موضوع فقه جعفری درآمده است. این کتاب، شامل چهار رساله در موضوعات اشتراط وحدت افق در ثبوت هلال، ثبوت هلال به حکم حاکم، فجر در لیالی مقمره و مبدأ غروب است. نویسنده با استفاده از تصاویر، فهم مطالب نجومی کتاب را راحت‌تر کرده است.

    ساختار

    کتاب دارای مقدمه نویسنده و محتوای مطالب در چهار بخش اصلی است.

    گزارش محتوا

    ماحوزی در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته پس از حمد و ثنای الهی و فرستادن درود بر پیامبر اسلام(ص) و خاندان پاک ایشان(ع) و لعنت ابدی بر دشمنانشان، می‌نویسد: این کتاب ماحصل دروس و مباحثی است که استادم شیخ محمد سند در روزهای پنج‌شنبه و جمعه پارسال القا کرده و من موفق به تحریر و جمع و تنظیم و استخراج آن به شکل کتاب حاضر شده‌ام. این کتاب شامل چهار رساله است:

    اولین رساله درباره مسئله اشتراط وحدت افق در ثبوت هلال صحبت می‌کند؛ نظر مشهور فقها نیز بر همین است، ولی برخی نیز بر این باورند که آفاق مختلفه به صرف وجود رؤیت در یکی از آنها، متحد‌الحکم در ثبوت هلالند. این مسئله در کتاب‌هایی قدیمی مانند مبسوط نیز عنوان شده و همچنین از قرن اول هجری نزد عامه نیز مطرح بوده است. البته اولین کسی که به دو جهت این بحث (موضوع هیوی و محمول فقهی) التفات کرد، علامه حلی در «المنتهی» و «التذكرة» بود. سپس قافله تحقیق نزد متأخرینی مانند صاحب ذخیره و شارح دروس و صاحب جواهر و صاحب حدائق در این مسئله به راه افتاد. پس از آنها محقق نراقی در مستندش سعی در روشن‌تر کردن بحث در جهت اول (موضوع هیوی) کرد؛ وی زوایای مختلفی از بحث را روشن کرد. سپس دور متأخرین فرارسید و آنان تحقیقات فراوانی در دو جهت بحث ارائه کردند و سعی در تطبیق قواعد تصوریه و تصدیقیه علم هیئت و نجوم و اتساع در استنطاق متون روایی کردند؛ سید ابوتراب خوانساری شارح نجاة العباد، وجوه مختلف مقام را بسط داد. شیخ آملی در مصباحش بر اساس ضوابط نجومی به بحث در این مسئله پرداخت و به قول مشهور گرایید. وی اصرار داشت که در این مسئله، می‌بایست محقق بر علوم طبیعی و ریاضی، احاطه داشته باشد. برخی نقوض بر قول مشهور و برخی وجوه نسبت در مبدأ شهر به لحاظ نقاط مختلف ارضی مختص به اوست... میرزا ابوالحسن شعرانی و شاگردش حسن حسن‌زاده آملی و علامه محمدحسین تهرانی نیز مباحثی به‌تفصیل یا ایجاز در این‌باره دارند.

    شیخ محمد سند نیز نکته‌های منحصربه‌فردی دارد درباره جهت اول این بحث (موضوع هیوی) که پایه و ستون بحث در جهت دوم (محمول فقهی) آن است. وی همچنین حقیقت نظرات قائلین به وحدت حکم در آفاق را تحقیق کرده و باور دارد که به چهار تقریب و قول رجوع می‌کند. وی همچنین برخی نقض‌ها را بر دومین قول وارد کرده که مختص به ایشان است... او همچنین استدلال به چند وجه و طایفه روایی در جهت دوم را تجدید کرده که چهارتا از آنها مؤدایشان با قول مشهور ملازمه دارد. شیخ محمد سند با رصد فقهی به شکل قابل فهم و روان در ادله نقلی قول دوم مناقشه کرده و ذیل این مباحث، به پنج مسئله مهم مرتبط با این مسئله تنبیه داده است. اولین مسئله‌ای که وی به آن تنبیه داده درباره ضابطه اتحاد افق است؛ زیرا این مسئله موضع تشویش در کلمات فقها است. دومین مسئله درباره مرجوحیت احتیاط به سفر در یوم‌الشک در آخر ماه رمضان است. سومین مسئله درباره حصر طرق به رؤیت و عدم اعتنا به طرق دیگری مانند تطویق و انتفاخ و رؤیت قبل از زوال و طول مکث و... از علامات غیر معتبر است. مسئله چهارم درباره عدم اعتبار به رؤیت با چشم مسلح و آلات جدید است. پنجمین مسئله هم در موضوع توجیه دیگری برای روایات عدد است که در آنها بیان شده ماه رمضان از روزی که خداوند آسمان‌ها و زمین را خلق کرده از سی روز کمتر نبوده است[۱].

    دومین رساله کتاب درباره ثبوت هلال به حکم حاکم است. این مسئله با مسئله پیشین در ارتباط است و با آن تعامل دارد. خصوصا اینکه شیاع در بعضی اقطار مستند به ثبوتش به حکم حاکم است که آن نیز مستند به رؤیت عدد مشخصی از بینه‌ها است نه به شیاع در رؤیت. حتی برخی فقهای پیشین مانند شیخ عبدالکریم حائری و سید خویی که به ثبوت هلال به حکم حاکم معتقد نبودند، متصدی استماع بینه‌ها بر رؤیت و اعلان از ثبوت هلال نزد او شده‌اند؛ هرچند حجیتی برای انشای ثبوتش یا اخبار از ثبوتش نزد او قائل نیستند، ولی از این طریق می‌توان به حصول قطع نزد دیگران و حجیت آن نزد کسی که آن را نافذ می‌داند، دست یافت. این رساله از کتاب به تحریر و تقسیم بحث این مسئله به دو جهت اختصاص یافته است. این دو مسئله دائما در نقض و ابرامند و مانند دو مقدمه برای نتیجه هستند. اولی در اینکه آیا ثبوت هلال، شأنی قضائی یا تابع آن است یا اینکه افتایی است (بنا بر اینکه فتوی در موضوعات جزئیه راه بیابد) یا اینکه ولایی است و بنا بر اخیر، آیا این حکم، وظیفه‌ای است که به مقتضای قاعده برای منصب و مقام، ثابت است یا امری استثنایی است. دومین مسئله در صلاحیت فقیه برای نیابت از امام(ع) است[۲].

    سومین رساله کتاب درباره فجر در لیالی مقمره است. آیا در این شب‌ها فجر از دیگر شب‌ها و شب‌های تاریک، دیرتر است؟ صاحب جواهر احتیاطا آن را اختیار کرده و محقق همدانی حکم قطعی به آن نموده و آن را به تسالم و توافق اصحاب نسبت داده است. امام خمینی نیز آن را اختیار کرده و در استدلال بر آن گفته: حقیقت فجر چیزی ورای تبین معترض در افق نیست. و بحث را اولا به‌مثابه وجود خارجی تکوینی مطرح کرده و ثانیا از دید ادله نقلی. شایان ذکر است این بحث مختص به لیالی بیض یا لیالی بیض و شب‌های بعدش نیست، بلکه شامل شروع ده شب وسطی تا نهایت ده شب آخر ماه می‌شود...[۳].

    چهارمین رساله کتاب درباره مبدأ غروب است. این مسئله از زمان اصحاب ائمه(ع) مورد اختلاف بوده است، ولی مشهور این است که تأخیر تا ذهاب حمره از شعائر شیعه است؛ اعم از اینکه به‌نحو لزوم باشد یا رجحان. در سایه این جوّ ابوالخطاب به‌خاطر سوء فهمش و اعوجاج طریقتش، بدعت خود را با تأخیر آن تا تشابک نجوم ایجاد نمود.

    روایاتی که در مسئله مزبور، با الفاظ مختلف، همچون سقوط قرص و زوال حمره صادر شده، برای دفع آنچه در این‌باره بین عامه مشهور بوده و نیز برای دفع بدعت ابوالخطاب می‌باشد؛ رساله حاضر از جهت نقلی بر همین بحث متمرکز شده است.

    جهت عقلی بحث و موضوع خارجی در کتاب با انطباق غروب بر سقوط قرص از افق حقیقی به شکل مستوفی مطرح می‌شود. در اینجا بیان می‌شود که انطباق غروب بر سقوط قرص از افق حقیقی، مذهب علمای هیئت و ریاضی و نجوم قدیم و جدید است...[۴].

    وضعیت کتاب

    در برخی صفحات کتاب مانند صفحه 21، 24، 26 و... مطالب با ارائه تصویر بیان شده است. فهرست مطالب در انتهای اثر ذکر شده است. پاورقی‌های کتاب علاوه بر ذکر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در توضیح محتوای مطالب است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-9
    2. ر.ک: همان، ص9-10
    3. ر.ک: همان، ص11
    4. ر.ک: همان، ص11-12

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها