۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
| data-type="authorfatherName" |سيد | | data-type="authorfatherName" |سيد علی | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
فرزند سيد | فرزند سيد علی (از مردم اشكذر يزد) يزدی الاصل، در سال 1306ش در مشهد چشم به دنيا گشود. | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
در پنج | در پنج سالگی برای فراگرفتن قرآن به مکتب خانه رفت. پس از دو سال در مکتب خانه ای دیگر خواندن و نوشتن را آموخت، سپس کلیات سعدی، کلیله و دمنه و غزلیات حافظ را نزد مکتب دار از بر کرد. پس از آن به مدرسه «بَدِر» رفت که بیشتر دانشآموزانش از طبقه مرفه بودند. | ||
رفتار تبعیض آمیز | رفتار تبعیض آمیز اولیای مدرسه و اختلاف طبقاتی همشاگردی ها سبب تنفر وی از مدرسه و اولیای آن شد. در این میان، اوضاع مالی خانواده اش نیز نابسامان شد و او به ناچار مدرسه را رها کرد و در کارگاه نجاری مشغول به کار شد. با درگذشتِ پدرش مجبور بود بیشتر کار کند و تا بیست سالگی به مشاغلی نظیر مبل سازی، بنّایی و بزازی پرداخت. وی همزمان نزد برخی روحانیان مشهد تحصیل میکرد. | ||
در ۱۳۲۵ش، به مدت هفت ماه به زیارت عتبات عالیات رفت. در این سفر بر مکالمه زبان | در ۱۳۲۵ش، به مدت هفت ماه به زیارت عتبات عالیات رفت. در این سفر بر مکالمه زبان عربی تسلط پیدا کرد و پس از بازگشت به مشهد با شوق آموختن آن را دنبال کرد. او به مدت دو سال در جلسات درس تفسیر مجمع البیان سیدهاشم میردامادی در شبستان مسجد گوهرشاد شرکت کرد. | ||
در ۱۳۲۷ش، در شمار آموزگاران مدرسه مهدیه | در ۱۳۲۷ش، در شمار آموزگاران مدرسه مهدیه حاجی عابدزاده درآمد تا به دانش آموزان دبیرستانی زبان عربی بیاموزد. چون مدرک رسمی نداشت، پس از پایان کلاس نزد یکی از دانش آموزان حساب و هندسه و تاریخ میخواند تا اینکه در ۱۳۲۹ش گواهینامه دوره ابتدایی را کسب کرد. در ۱۳۳۰ش به تدریس در دبیرستانهای مشهد پرداخت و در ۱۳۳۱ش، با داشتن همسر و دو فرزند موفق به اخذ ديپلم ادبی شد. | ||
در | در ۱۳۳۴ش، وارد اولین دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه مشهد شد. در دانشگاه از محضر استادانی چون علی اکبر فیاض و غلامحسین یوسفی و در خارج از دانشگاه از محمود فرخ خراسانی بهره برد. | ||
در ۱۳۳۸ش فارغ التحصیل شد و دوره کتابداری دانش سرای عالی مشهد را نیز با موفقیت گذراند. در ۱۳۴۰ش هم به علت درمان بیماری آسم و هم اینکه خواستار محیط فرهنگی گسترده تری بود راهی تهران شد و یک سال بعد به استخدام کتابخانه ملی درآمد. | |||
در آنجا با ایرج افشار آشنا شد و مورد تشویق وی قرار گرفت. خدیوجم در تهران، در محافل ادبی و فرهنگی و دفتر مجله های ادبی حضور داشت و به سبب خلق و خوی نیکش با طیف گسترده ای از شاعران جوان و استادان بزرگ دوستی برقرار کرد. علی دشتی و پرویز ناتل خانلری بیش از دیگران باعث پیشرفت وی در تهران شدند، چنانکه بخشی از پیشرفت علمی خدیوجم مرهون بنیاد فرهنگ ایران و حمایتهای خانلری از وی بود. | |||
او به مرور با مشاهیر ادب و سیاست همنشین شد و از حمایت اولیای وزارت فرهنگ و هنر برخوردار گردید. وی با انتشار مقالات بسیار در مجلات معتبری مانند یغما، سخن، راهنمای کتاب و نگین و شرکت در همایشهای متعدد در جامعه ادبی آن دوره به شهرت رسید. | |||
او به کشورهای اروپایی، افریقایی و آسیایی نیز سفر کرد. در اواسط دهه چهل در سفری که به لبنان رفته بود در دانشگاه سَنژوزف بیروت در مقطع دکتری رشته زبان و ادبیات عرب نامنویسی کرد. نخست بخشی از متن عربی کتاب الخراج قدامهبن جعفر* را برای دریافت کارشناسی ارشد به راهنمایی میشل آدرین آلار تصحیح کرد و سپس در ۱۳۴۹ش، تصحیح جوامع العلوم اثر شَعیابن فَریغون را به راهنمایی میشل آدرین آلار برای رساله دکتری خود برگزید، اما در میانه کار فرزند ارشدش در جوانی درگذشت و وی رسالهاش را رها کرد. | |||
در سفر به کشورهای اسلامی شمال افریقا از سوی وزارت فرهنگ و هنر، مأمور تحقیق درباره میراث مشترک فرهنگی شده بود. در مصر به دیدار [[طه حسین]]، ادیب نابینای مصری، رفت. خدیوجم که پیش از این جلد اول و دوم الأیّام را به فارسی ترجمه کرده بود درباره ترجمه جلد سوم این کتاب با [[طه حسین]] گفتگو کرد و [[طه حسین]] نکاتی را برای ترجمه جلد سوم الأیّام به وی گوشزد کرد. دستاورد این سفر انتشارِ کتابِ میراث مشترک فرهنگی در ایران و مصر (کابل ۱۳۵۴ش) و جمع آوری نسخه های خطی برای چاپ ترجمه احیاء علوم الدین و کیمیای سعادت بود. | |||
== وفات == | == وفات == | ||
از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ش، به سمتِ رایزنی فرهنگی در کشور افغانستان منصوب و پس از بازگشت بازنشسته شد. پس از آن وقت خود را صرف تحقیق و ترجمه کرد تا اینکه در مهر ۱۳۶۵ براثر شدت یافتن بیماری آسم و قند در مشهد درگذشت و بنابر وصیت خودش در کنار بقعه ای که معروف به آرامگاه غزالی است، به خاک سپرده شد. | |||
== آثار== | == آثار== | ||
خط ۸۳: | خط ۹۱: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
وی همچنين در چاپ كتاب هفتاد سالگی فرخ در سال 1344ش با [[مینوی، مجتبی|مجتبی مينوی]] همكاری داشت. | |||
وی خدمت در مطبوعات را از سال 1340 آغاز كرد و با نشريههای «سخن»، «نگين» و «راهنمای كتاب» همكاری داشت. به عربی، انگلسی و تا حدودی فرانسوی نيز آشنا بود و به بيشتر كشورهای اروپايی، عربی و شمال آفريقا سفر كرد. | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خدیوجم، حسین»، ج15. | |||
ویرایش