۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سالدین' به 'سالدین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR03889.jpg|بندانگشتی|حکیم زجاجی]] | [[پرونده:NUR03889.jpg|بندانگشتی|حکیم زجاجی]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |حکیم زجاجی | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | زجاجی، شمسالدین | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" | | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |697 ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[همایوننامه (تاریخ منظوم)]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE03889AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''نصر زجاجی تبریزی''' مشهور به حکیم زَجّاجی از شاعران ادب فارسی در سده هفتم هجری، دارای شغل شیشهگری | |||
== ولادت == | |||
درباره زندگانى حكيم زجاجى به اطلاعات چندانى دسترسى نيست، اما بر پايه سرودههاى خودش، گوشههايى از زندگانى او را مىتوان روشن ساخت. | |||
گويى لقبش شمسالدين بود كه صدر جهان، به نشانه دوستى يا احترام، او را شمس مىخواند: «چو خوردى مىِنابْ آن كامياب * به من شمس كردى به مجلس خطاب» و در جايى ديگر، خود را نصر و فرزندش را سليم مىناميد: «سليم است فرزانه فرزندِ نصر * نبينى چنو در جوانان عصر». | |||
وى در زير سربندِ «شرح احوال قايل» از حال و روزگار خود در آن بيتها سخن مىگويد. | |||
نسخه با پيكار مهلّب و جنبش مختار آغاز مىشود. شاعر، پس از اينكه دوره خلافت مستكفى را به پايان مىبرد، از زندگانى خويش گزارش مىدهد. او تاريخ تولّد خود را 608 اعلام مىكند و معلوم مىسازد كه با سخنورانِ بزرگى چون سعدى (متولد 606)، مولانا جلالالدين رومى (متولد 604) و [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدين عراقى]] (متولد 610)، همروزگار بوده است. | |||
وی در جایی از متن نیز از پیشه شیشهگری خود سخن میگوید: | |||
در آن دم که دم گیرمای جان به چنگ | |||
برون آورم لعل رخشان ز سنگ | |||
تحصیلات | |||
او در دنباله داستانِ قايل، رويدادهاى روزهاى كودكىاش را كوتاه و ساده باز مىگويد كه در پنج سالگى به مكتب رفت و در يك سالگى قرآن را فراگرفت و از شور و شوقِ آموختن، آسوده نمىخوابيد و سحرگاهان پاى به مكتب مىگذارد. پس از قرآن خوانى او را به فراگيرى خطاطى و كتابت روانه كردند. او سپس از حوادثى سخن به ميان مىآورد كه در كودكى بر او گذشته است. زجاجى پس از گزارش درباره بيمارى و بهبودش، از بيمارى و مرگ پدرش و مرگ او خبر مىدهد كه آغاز تلخىها و دشوارىهاى زندگانى او بود. | او در دنباله داستانِ قايل، رويدادهاى روزهاى كودكىاش را كوتاه و ساده باز مىگويد كه در پنج سالگى به مكتب رفت و در يك سالگى قرآن را فراگرفت و از شور و شوقِ آموختن، آسوده نمىخوابيد و سحرگاهان پاى به مكتب مىگذارد. پس از قرآن خوانى او را به فراگيرى خطاطى و كتابت روانه كردند. او سپس از حوادثى سخن به ميان مىآورد كه در كودكى بر او گذشته است. زجاجى پس از گزارش درباره بيمارى و بهبودش، از بيمارى و مرگ پدرش و مرگ او خبر مىدهد كه آغاز تلخىها و دشوارىهاى زندگانى او بود. | ||
خط ۴۰: | خط ۵۵: | ||
[]6). على پيرنيا، «اثرى نويافته از حكيم زجاجى»، نامه فرهنگستان،ش 7، ص67. | []6). على پيرنيا، «اثرى نويافته از حكيم زجاجى»، نامه فرهنگستان،ش 7، ص67. | ||
== وفات == | |||
تاريخ مرگ او نيز در جايى ثبت نشده است، اما خود او در اين كتاب از روزگار پيرىاش شكوه مىكند. وى در 697 (سالِ كشته شدن صدرالدين زنجانى)، زنده بود و شعرهايى در سوگ او گفت و از اين رو، گمان مىرود كه بيش از نود سال زيسته باشد. | |||
ویرایش