۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
«سفرنامهى رابى بنيامين تودولايى»، شرح سفرهاى يك نويسنده يهودى قرن ششم هجرى با موضوع پراكندگى قوم يهود است كه به قلم خانم مهوش ناطق، به زبان فارسى ترجمه شده است. اصل كتاب به زبان عبرى بوده و به دليل ارزش تاريخى مستند آن، بارها گاه از روى متن اصلى و يا از زبانهاى ديگر ترجمه شده است. | «سفرنامهى رابى بنيامين تودولايى»، شرح سفرهاى يك نويسنده يهودى قرن ششم هجرى با موضوع پراكندگى قوم يهود است كه به قلم خانم مهوش ناطق، به زبان فارسى ترجمه شده است. اصل كتاب به زبان عبرى بوده و به دليل ارزش تاريخى مستند آن، بارها گاه از روى متن اصلى و يا از زبانهاى ديگر ترجمه شده است. | ||
== ساختار | == ساختار== | ||
در ابتداى كتاب، پيش گفتار ناشر و مقدمه مترجم آلمانى و سپس پيشگفتار ارزشمندى به قلم خانم ناطق آمده است. اصل سفرنامه فاقد هرگونه تبويب و فصلبندى است و مطالب بدون هيچ عنوانى به صورت سلسلهوار آمده است. | در ابتداى كتاب، پيش گفتار ناشر و مقدمه مترجم آلمانى و سپس پيشگفتار ارزشمندى به قلم خانم ناطق آمده است. اصل سفرنامه فاقد هرگونه تبويب و فصلبندى است و مطالب بدون هيچ عنوانى به صورت سلسلهوار آمده است. | ||
== گزارش محتوا | == گزارش محتوا== | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
به نظر مىرسد، اقامت او در اصفهان طولانى بوده، زيرا مىتوان گفت كه او از اصفهان براى گردش به شيراز، خيوه و سمرقند رفته است. آن طور كه از نوشتههاى رابى بنيامين برمىآيد، او در مسير سفرش برخى سرزمينها؛ مثل طبس، قزوين و نيشابور را به چشم خود نديده است. زيرا احوال اين مناطق را از قول ديگران مىگويد و اطلاعات او از اين مناطق براساس شنيدههاى اوست و از خبررسان خود نام مىبرد. از اين مطلب مىتوان نتيجه گرفت كه او از سمرقند به اصفهان بازگشته است، زيرا از اصفهان به عنوان محلى ياد مىكند كه در آن اين اطلاعات را به دست آورده است. درباره چين نيز مىنويسد: «مردم مىگويند» و از اين راه مشخص مىشود كه او كشور چين را نيز به چشم نديده است. چنين جملاتى در هيچ يك از قسمتهاى ديگر متن ديده نمىشود، و اين خود آشكار مىكند كه او به ديگر سرزمينهايى كه در ذكر آنها اين قيد را نياورده، شخصاً سفر كرده است. | به نظر مىرسد، اقامت او در اصفهان طولانى بوده، زيرا مىتوان گفت كه او از اصفهان براى گردش به شيراز، خيوه و سمرقند رفته است. آن طور كه از نوشتههاى رابى بنيامين برمىآيد، او در مسير سفرش برخى سرزمينها؛ مثل طبس، قزوين و نيشابور را به چشم خود نديده است. زيرا احوال اين مناطق را از قول ديگران مىگويد و اطلاعات او از اين مناطق براساس شنيدههاى اوست و از خبررسان خود نام مىبرد. از اين مطلب مىتوان نتيجه گرفت كه او از سمرقند به اصفهان بازگشته است، زيرا از اصفهان به عنوان محلى ياد مىكند كه در آن اين اطلاعات را به دست آورده است. درباره چين نيز مىنويسد: «مردم مىگويند» و از اين راه مشخص مىشود كه او كشور چين را نيز به چشم نديده است. چنين جملاتى در هيچ يك از قسمتهاى ديگر متن ديده نمىشود، و اين خود آشكار مىكند كه او به ديگر سرزمينهايى كه در ذكر آنها اين قيد را نياورده، شخصاً سفر كرده است. | ||
== وضعيت كتاب | == وضعيت كتاب== | ||
ویرایش