حدیث ماندگاری: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۴ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۰۴
نام کتاب | حدیث ماندگاری |
---|---|
نام های دیگر کتاب | حدیث ماندگاری: شرح موضوعی وصیت نامه سیاسی - الهی حضرت امام خمینی قدس سره
شرحی بر وصیت نامه سیاسی - الهی حضرت امام خمینی قدس سره |
پدیدآورندگان | نمایندگی ولی فقیه در نزسا. معاونت سیاسی (گردآورنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی زمینی، نمایندگی ولی فقیه، معاونت سیاسی |
مکان نشر | [بی جا] - [بی جا] |
سال نشر | 1378 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE36422AUTOMATIONCODE |
حديث ماندگارى، از آثار معاونت سياسى نمايندگى ولى فقيه در نيروى زمينى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است كه در آن، وصيتنامه امام خمينى بهصورت تشريحى و جامع توضيح داده شده است. در مورد روش و محتواى اين شرح، چند نكته گفتنى است:
1. نام كامل كتاب عبارت است از «حديث ماندگارى، شرحى بر وصيتنامه سياسى - الهى حضرت امام خمينى(قدسسره)».
2. مخاطبان عبارت از عموم مردم و جوانان، بهويژه دانشجويان دانشگاهها و طلاب حوزههاى علميه هستند و به همين جهت، مطالب بهصورت توصيفى و با ادبيات امروزى و با نظر به فرصتها و تهديدات پيش روى انقلاب اسلامى شرح شده است.
3. متأسفانه نام نويسنده يا نويسندگان اثر حاضر بهصورت مشخص ذكر نشده است. همچنين متأسفانه زمان و مكان و ساير ويژگىهاى نگارش اين كتاب، معلوم نيست؛ هرچند معاونت سياسى نمايندگى ولى فقيه در نيروى زمينى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى مقدمهاش را بر اثر حاضر، در تاريخ تابستان 1378ش، نوشته است [۱].
4. در مقدمه ناشر (معاونت سياسى نمايندگى ولى فقيه در نيروى زمينى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى) آمده است: «... اين پيشبينى كه ممكن است افرادى ده سال ديگر اقدامات آن حضرت را مورد سئوال قرار دهند نيز دقيقا به وقوع پيوست... لذا بر آن شديم بنا بر وظيفه، در سال امام - قدّسسرّه - مرورى بر بخشى از رهنمودهاى حياتبخش و متعالى آن حضرت داشته باشيم؛ همان بخشى كه قطعا براى بعد از دوران حيات ايشان به قلم رحمانى آن حضرت زيور نگارش يافته، و دايرةالمعارف گرانبهايى است كه در صورت تمسك بدان، حركت متعالى انقلاب اسلامى، قطعى و خدشهناپذير است؛ همان بخشى كه در آن نسلهاى حاضر و آينده مورد خطاب قرار گرفته و تمامى راهكارهاى حركت در صراط مستقيم را تبيين كرده است» [۲].
5. شرح حاضر، كامل و جامع است و در يك مقدمه و هشت فصل، تمامى مطالب وصيتنامه سياسى - الهى امام خمينى را بهخوبى تبيين كرده است.
6. يكى از مباحث جالب اين شرح، چنين است: «انقلاب، نوعى عصيان و طغيان است عليه نظم موجود و وضع حاكم، بهمنظور برقرارى نظمى و وضعى مطلوب؛ پس انقلاب مبتنى است بر نارضايى و خشم از وضعى و آرزو و طلب وضعى ديگر». انقلاب اسلامى از دو كلمه انقلاب و اسلام تشكيل شده، در اينجا اسلام هدف و انقلاب وسيله مىباشد... از آنجا كه دين مجموعهاى است از عقايد و احكام كه از طرف خداوند بهوسيله رسول براى سعادت و كمال فردى، اجتماعى، دنيوى و اخروى انسان ارائه مىشود، بنابراين انقلاب اسلامى؛ يعنى راهى كه هدف آن اسلام و ارزشهاى اسلامى است. انقلاب و مبارزه صرفا براى برقرارى ارزشهاى اسلامى انجام مىگيرد. بهعبارتديگر انقلاب اسلامى؛ يعنى دگرگونى بنيادى افكار و رفتار جامعه و انسان بهصورت سريع و توأم با خشونت و خونريزى در جهت نيل به كمال بر اساس عقايد و احكام اسلام» [۳].
7. از نكات جالب اين شرح، بيان وجوه تمايز انقلاب اسلامى با ساير انقلابهاست: «انقلاب اسلامى در مقايسه با انقلابهاى ديگر جهان از يك سلسله ويژگىها و امتيازهاى اصولى برخوردار است كه از نظر فرهنگ و دانش و تئورى انقلاب، آن را در رده بالاى پديدههاى سياسى بزرگ و انقلابهاى مهم جهان قرار داده است. حضرت امام - قدّسسرّه - در وصيتنامه سياسى - الهىشان، وجه تمايز انقلاب اسلامى ايران با ساير انقلابات را در سه مورد كلى مورد اشاره قرار مىدهند: 1. در انگيزه انقلاب و قيام؛ 2. در پيدايش؛ 3. در كيفيت مبارزه...» [۴].
8. در كتاب حاضر تأكيد شده است: «در كلام امام، خبرگان مردم كه مسئوليت انتخاب رهبرى را به عهده دارند، به اندازه خود رهبرى از موقعيت و جايگاه مهمى برخوردار است. حضرت امام، مجلس خبرگان را بهعنوان پشتوانه كشور، حافظ امنيت، استقلال و آزادى كشور معرفى مىكنند و مسامحه در انتخاب آنان را تقصيرى جبرانناپذير مىشمارند. از رهنمودهاى امام - قدّسسرّه - در اين رابطه دو مطلب حائز اهميت است: يكى، نقش مردم در گزينش و انتخاب نمايندگان خبرگان و ديگر نقشى كه خبرگان بايستى بر عهده داشته باشند. در خصوص مطلب اول، امام شركت در انتخابات خبرگان را يك وظيفه سنگين و مهم مردم مىدانند و براى اينكه به اين مهم پى ببرند آنان را به اصول 109 و 110 قانون اساسى ارجاع مىدهند. بنابراين اگر مردم بر اساس موازين شرعيه و قانون، نمايندگانى را انتخاب نكنند، خساراتى جبرانناپذير، نهتنها بر كشور، بلكه بر اسلام وارد خواهد آمد... امام در امر انتخاب افراد شايسته براى خبرگان بر دقت و مشورت با مراجع عظام هر عصر و علماى بزرگ سرتاسر كشور و متدينين و دانشمندان متعهد به مجلس خبرگان تأكيد كرده است» [۵].
9. در اين اثر، در مورد روشنفكران وابسته چنين آمده است: «چنانكه جمود و تحجر از ديدگاه امام - قدّسسرّه - آفت احياء و گسترش دين بود، پيروى كوركورانه از تمدن خيالى غرب و شرق نيز بهعنوان يك عامل بسيار قوى، مانع احياء مجدد اسلام و گسترش آن بوده است. حضرت امام - قدّسسرّه - در پيامها و بيانات مكرر به مسلمانان جهان هشدار داده و آنان را به خطر روشنفكران غربزده و شرقزده متوجه كردهاند. ايشان ضربههايى را كه مسلمانان از روشنفكران خورده و مىخورند، كشنده و كوبنده دانسته و مبارزه همهجانبه با آنان را از مسلمانان خواستار شدهاند» [۶].
10. در اين اثر، در مورد مسئله بسيار مهمّ «مفهوم صدور انقلاب» چنين نوشته شده است: «موضوع و مفهوم صدور انقلاب، يكى از مسائل جنجالبرانگيز، از ابتداى انقلاب تا به امروز بوده است و رسانههاى غربى به انحاء مختلف، تصوير تحريفشدهاى از آن ارائه دادهاند؛ اما بهترين مرجع براى روشن كردن و تبيين اين مفهوم، واضع آن است؛ يعنى بايد ديد كه حضرت امام چه منظور و مقصودى از صدور انقلاب اراده كردهاند. در فرازى از سخنان امام - قدّسسرّه - صدور انقلاب به معناى بيدارسازى آمده است: «معنى صدور انقلاب ما، اين است كه همه ملتها بيدار شوند و همه دولتها بيدار شوند و خودشان را از گرفتارى كه دارند و از اين تحت سلطه بودن نجات دهند»... بهعبارتديگر، آنچه مورد نظر امام راحل است الگوگيرى مردم كشورها و ملتهاى ديگر از كيفيت و چگونگى انقلاب اسلامى و بيدارى آنها نسبت به انحراف و اختناق حاكم بر آنهاست...» [۷].
11. در اين شرح براى توضيح مطالب وصيتنامه سياسى - الهى امام خمينى، افزون بر آيات و روايات، از آثار امام خمينى، مانند «صحيفه نور»، «ولايت فقيه» و... بهصورت فراوان و همچنين از برخى از منابع ديگر، مانند «انقلاب اسلامى و ريشههاى آن» نوشته عباسعلى عميد زنجانى، «مقدمهاى بر انقلاب اسلامى» نوشته دكتر صادق زيباكلام، «انقلاب اسلامى در مقايسه با انقلابهاى فرانسه و روسيه» نوشته دكتر منوچهر محمدى و... استفاده شده است.
12. فهرست تفصيلى مطالب در آغاز كتاب آمده، ولى متأسفانه خبرى از فهرستهاى فنى و حتى فهرست منابع نيست.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.