نقش قبایل یمنی در حمایت از اهلبیت علیهمالسلام (قرن اول هجری): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'رده: آبان (98)' به '') |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
[[رده:فرق اسلامی]] | [[رده:فرق اسلامی]] | ||
[[رده:فرق شیعه]] | [[رده:فرق شیعه]] | ||
نسخهٔ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۵
نقش قبايل يمني در حمايت از اهلبيت عليهمالسلام (قرن اول هجری) | |
---|---|
پدیدآوران | منتظرالقائم، اصغر (نویسنده) |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1380 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-424-990-9 |
موضوع | اسلام - تاریخ - از آغاز تا 41ق.
شیعه - یمن - تاریخ - قرن 1ق. قبایل و نظام قبیلهای - یمن یمن - تاریخ - از آغاز تا 41ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 239 /م8ن7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نقش قبايل يمنى در حمايت از اهلبيت(ع) اثر اصغر منتظر القائم، بررسى نقش قبايل يمنى در قرن اول هجرى در حمايت از اهلبيت پيامبر(ص) مىباشد كه به زبان فارسى و در سال 1380ش نوشته شده است.
طى ساليان متمادى تدريس و تحقيق در تاريخ اسلام و تشيّع، ضرورت تحقيق درباره قبايل يمنى و تشيّع و نقش آنان در حمايت از اهلبيت پيامبر(ص) و تحكيم و گسترش قيامهاى شيعه بر نویسنده روشن گرديده و به اين نتيجه رسيده كه تاكنون دراينباره كتابى نگاشته نشده است و چون احساس نموده كه جاى اين موضوع در مطالعات اسلامى و تاريخ تشيّع خالى است بر خود لازم دانسته براى جبران اين كمبود و پيوند بيشتر تحقيقات تاريخ اسلام در ايران با دنياى اسلام، درباره اين موضوع به تحقيق پرداخته و اثر حاضر را تأليف نمايد[۱]
ساختار
كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در هفت فصل، سامان يافته است.
در اين كتاب، گردآورى اطلاعات و دادههاى تاريخى بر اساس روش كتابخانهاى مبتنى بر منابع و اسناد درجه اوّل- كه برخى از آنها در نقد منابع در مقدمه كتاب آمدهاند- انجام گرفته است[۲]
نویسنده براى تحليل و تفسير دادههاى تاريخى، از روش قياسى مربوط به كلّيات حوادث و روش استقرايى مربوط به جزئيّات حوادث مبتنى بر منابع درجه اوّل، استفاده نموده است. همچنين نقشههايى از موقعيّتيابى قبايل بر اساس دادههاى منابع، كشيده شده و در چندين جا نمودار مقايسهاى براى تبيين بهتر نتايج، فراهم گرديده است. همچنين بررسى و تحليلهاى بهدستآمده از منابع دست اوّل، با تحقيقات جديد پيرامون موضوع مقايسه گرديده تا تصوير روشن و مستندى بدون پيشداورى درباره نتايج حاصل ارائه شده باشد[۳]
از جمله مشكلاتى كه نویسنده در سير پژوهش و تدوين اين كتاب با آن مواجه بوده است، عبارتند از:
- منابع دست اوّل به حدّ كافى پيرامون موضوع در كتابخانهها وجود نداشته كه با پىگيرى در خارج از كشور دستيابى به برخى از آنها ممكن شد مانند كتاب «صفة جزيرة العرب و الإكليل همدانى»[۴]
- ضبط صحيح نامها و جاىها كه نياز به بررسى منابع متعددى داشته است[۵]
- اسامى اشخاص عموماً در برخى از منابع بدون پسوند نام قبيله آنان آمده بود و براى دستيابى به نام قبيله آنان بايد به منابع انساب مراجعه مىشد و چون در اين كتابها نيز نام همه اشخاص نيامده بود، ناگزير به كتابهاى شرححال مراجعه گرديده است[۶]
- برخى شاخههاى قبايل، هم در قبايل يمنى و هم در قبايل نزارى بهطور مشترك وجود داشتند و انتخاب، بسيار سخت بوده و به بررسى عميق و اطلاعات گسترده از قبايل نزارى و مكانيابى آنان نياز داشته تا انتخاب شايسته صورت گيرد[۷]
- در منابع، تصحيفات بسيار زيادى از سوى نويسندگان و نسّاخ اتفاق افتاده كه نویسنده با صرف وقت بسيار و بررسى در منابع و مقابله منابع تاريخى و انسابى، ضبط صحيح را به دست آورده است؛ براى مثال نام عمرو بن عميس هذلى در برخى جاها عيس يا عبيس ذهلى آمده كه نویسنده به تصحيح آن پرداخته است[۸]
نویسنده در طول تحقيق، از راهنمايى استادان دكتر صادق آئينهوند، دكتر هادى عالمزاده و دكتر سيد جعفر شهيدى سود برده است[۹]
گزارش محتوا
در مقدمه، ضمن بيان انگيزه تدوين، به محتواى فصول كتاب نيز اشاره مختصرى شده است[۱۰]
محدوده كلّى اين كتاب، از زمينههاى موضوع آغاز مىگردد. فصل اوّل، تحت عنوان «يمن در گستره تاريخ پيش از اسلام» به روشن كردن جايگاه قبايل يمنى در حكومتهاى پيش از اسلام و عظمت باستانى يمن اختصاص دارد[۱۱]
فصل دوم، به بررسى و شناسايى قبايل يمنى، انساب، موقعيّتيابى، روابط آنان با يكديگر و اسلام در بين قبايل يمنى مىپردازد[۱۲]
نویسنده معتقد است در هنگام بعثت نبوى، يمن در زير سلطه بيگانگان بود و در آتش اختلافات و كشمكشهاى قبيلهاى و عشيرهاى مىسوخت. وى در اين فصل، به شناسايى شمار و بافت قبيلهاى جامعه يمن و موقعيّت قدرت سياسى و نظامى و جغرافيايى اين قبايل و روابط آنها با يكديگر پرداخته است تا ساختار قدرت قبايل را شناسايى كرده و تأثير آنان در گرايش به اسلام و تشيّع را بررسى نمايد[۱۳]
نویسنده در فصل سوم، تحت عنوان «شكلگيرى تشيّع و نقش ياران رسول خدا(ص) در آن» تلقى خود را از شيعه بيان مىكند و از زمينهها و عوامل شكلگيرى آن و هوادارى و حمايت يمنىها از خاندان رسولاللّه(ص) در مناطق مختلف و تأثير آنان در شكلگيرى آغازين تشيّع سخن مىگويد[۱۴]
وى معتقد است بررسى و تعمّق درباره مواضع مهاجران و انصار پيرامون مسأله زعامت و رهبرى پس از پيامبر(ص) بر جامعه اسلامى ما را به اين نكته رهنمون مىشود كه اگرچه موضع خواصّ بزرگان انصار درباره مسأله جانشينى پيامبر(ص)، امامت اهلبيت و على(ع) بود، ولى از منابع برمىآيد در حادثه سقيفه از ناموران انصار يمنى سعد بن عباده خزرجى درپى دستيابى به خلافت براى خود بود و حباب بن منذر بن جموح خزرجى با شور و عصبانيت درپى رساندن سعد به خلافت بود، حتّى اگر به قيمت بازگشت به دوران جاهليت باشد[۱۵]
فصل چهارم، به نام «نقش قبايل يمنى در ارتداد و فتوح اسلامى» مىباشد. در اينجا نویسنده به ناگزير، به دليل بازتاب ردّه و فتوح در نوع نگرش و تفكّر اسلامى اعراب و مسلمانان، تأثير يمنىها را در اين دو حادثه مهم بررسى كرده است. مهاجرت قبايل يمنى به عراق و شام و شكلگيرى تدريجى دو جبهه شام و عراق در برابر يكديگر و حضور يمنىها در كوفه (پايگاه تشيّع) و نقش آنان در حوادث اين شهر از مباحث اين فصل مىباشد[۱۶]
فصل پنجم، به نام «نقش قبايل يمنى در قيام بر ضدّ عثمان» نامگذارى شده و از اثرگذارى يمنىها در حركتهاى مخالف عثمان و حمايتهاى آنان از امام على(ع) سخن مىراند[۱۷]
فصل ششم، تحت عنوان «يمنىها در روزگار خلافت اميرمؤمنان على(ع) و شكوفايى تشيّع» مىباشد. نویسنده معتقد است روزگار خلافت حضرت على(ع) ميدان بروز و ظهور تشيّع است و نوع همكارى و حمايت و مخالفت يمنىها در جنگها و تشكيلات ادارى وى به خوبى نگرش و گروش آنان را نسبت به تشيّع بر ما معلوم مىدارد[۱۸]
فصل هفتم، به نام «يمنىها و تشيّع در سالهاى 41- 67 هجرى» ناميده شده است. در اين فصل به بررسى تأثير يمنىها در خلافت حسن بن على(ع)، مبارزات يمنىهاى شيعه با معاويه، نقش آنان در قيامهاى مسلم بن عقيل در كوفه، قيام امام حسين(ع)، توّابين و مختار و بازتاب آن مىپردازد[۱۹]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و ساير فهارس، شامل فهرست آيات و روايات معصومين(ع)؛ اديان و مذاهب؛ اشعار؛ كتب؛ رخدادها؛ اعلام و اشخاص؛ اماكن؛ انساب، قبايل، طوايف، اقوام و جماعات؛ كتب فارسى و عربى؛ مقالات فارسى و عربى؛ كتب انگليسى و فرانسوى و مقالات انگليسى در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته و در مواردى نيز توضيحاتى پيرامون برخى از كلمات و عبارات آمده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.