ولایت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'فيزيك' به 'فیزیک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'رده:25 دی الی 24 بهمن(97)' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
[[رده:تفسیر]] | [[رده:تفسیر]] | ||
[[رده:قرآن و مباحث دیگر]] | [[رده:قرآن و مباحث دیگر]] | ||
نسخهٔ ۱۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۵
ولایت در قرآن | |
---|---|
پدیدآوران | جمعی از نویسندگان (نویسنده) |
ناشر | زمزم هدايت |
مکان نشر | قم - ایران |
چاپ | 1 |
موضوع | ولایت - جنبههای قرآنی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 104 /و8ک9 1376 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ولايت در قرآن، اثر جمعى از نويسندگان، بررسى بحث ولايت در قرآن كريم مىباشد كه به زبان فارسى، نوشته شده است.
ساختار
كتاب با مقدمه دبيرخانه كنگره قرآن و ولايت آغاز شده است و مطالب، دربردارنده مجموعا بيست و پنج مقاله و سخنرانى مىباشد كه در كنگره «قرآن و ولايت» كه در مهرماه 1376ش، همزمان با ولادت اميرالمؤمنين(ع) در شهر قم برگزار گرديد، عرضه شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه به اهميت موضوع ولايت، اشاره گرديده است[۱]
عناوين سخنرانىها و مقالات و خلاصهاى از محتواى آنها، به ترتيب عبارتند از:
«شناخت على(ع) و ولايت»، سخنرانى آيتالله جوادى آملى:
آيتالله جوادى آملى ضمن اشاره به اين نكته كه بهترين كسى كه مىتواند معرف اميرالمؤمنين(ع) باشد، خود اوست، به بحث پيرامون ماهيت ولايت و اين مغالطه كه: «مردم، محجور نيستند تا ولى بخواهند» پرداخته است. ايشان معتقدند براى يافتن منشأ اين مغالطه، بايد در دو مقام بحث كرد: مقام اوّل اينكه اولياء و انبياء وكيل مردمند يا ولىّ؛ مقام دوم اينكه ولايتى كه اولياء و انبياء اولا و بالاصاله دارند و فقهاى نامآورِ مدير مدبر و جانشين آنها ثانياً و بالتبع دارند، از باب ولايت بر محجورين است يا اصلا از اين سنخ نيست[۲]
«ولايت، مهمترين توصيه پيامبر(ص)»، عنوان سخنرانى آيتالله هاشمى رفسنجانى مىباشد كه در آن، به نقش ولايت در پيروزى انقلاب اسلامى و نقش آن در بازسازى، اشاره گرديده است[۳]
«افتخار على(ع)»، عنوان سخنرانى آيتالله مشكينى مىباشد كه در آن، به افتخارات آن حضرت، از جمله شكستن بتهاى كعبه و جانشينى پيامبر(ص) اشاره گرديده است[۴]
در سخنرانى آيتالله سبحانى با عنوان «مراحل پنجگانه زندگانى على(ع)»، دوران زندگانى آن حضرت، به پنج مرحله تقسيم و هر مرحله بهصورت جداگانه، مورد بررسى قرار گرفته است. اين مراحل عبارتند از: زندگانى آن حضرت قبل از بعثت پيامبر(ص)؛ زندگانى ايشان از بعثت تا هجرت (تقريبا 13 سال)؛ بعد از هجرت تا رحلت پيامبر(ص)؛ بعد از رحلت پيامبر(ص) تا مقام خلافت ظاهرى و از خلافت ظاهرى تا شهادت[۵]
«امامت و حكومت»، اثر حجتالاسلام ربانى گلپايگانى. نویسنده، در اين مقاله، ضمن بحث از ديدگاه متكلمان اسلامى پيرامون امر ولايت، ولايت و رهبرى از ديدگاه قرآن كريم، حكومت دينى از ديدگاه امامان(ع) و نظريه تفكيك دين از سياست، به اين نكته اشاره نموده است كه امام على(ع) در مسئله امامت، روش ويژهاى را برگزيدند. ايشان در عين اينكه در موارد و فرصتهاى مناسب، با استناد به حديث غدير و مانند آن، حقانيت خود را در اين باره اعلان كرد، از دامنزدن به هرگونه خصومت و نزاع تفرقهانگيز خوددارى نمود و خود درباره اتخاذ اين روش، حفظ وحدت اسلامى و كيان اسلام و مسلمين در برابر خطر كفر و نفاق را دليل آورده است[۶]
«تجلى ولايت در رفتار و گفتار فقهاى شيعه»، اثر حجتالاسلام محمدباقر تحريرى. نویسنده در اين نوشتار، ضمن اشاره به ضرورت ولايت، به بحث و بررسى رفتار و گفتار فقهاى شيعه و تجلى انوار ولايت در آنها پرداخته است. اين فقها عبارتند از: شيخ كلينى، على بن بابويه قمى، حسن بن على بن ابىعقيل عمانى، محمد بن على بن بابويه قمى، محمد بن محمد بن نعمان معروف به شيخ مفيد، سيد مرتضى علمالهدى، شيخ الطائفه ابوجعفر طوسى، محمد بن ادريس حلى، محقق حلى، علامه حلى، فاضل مقداد و احمد بن فهد حلى، على بن حسين بن عبدالعلى كركى، على بن احمد عاملى جيعى معروف به شهيد ثانى، احمد بن محمد اردبيلى، شيخ بهاءالدين محمد عاملى، ملا محمدباقر سبزوارى، محقق خوانسارى، آقا جمال خوانسارى، علامه وحيد بهبهانى، سيد مهدى بحرالعلوم، شيخ جعفر کاشفالغطاء و..[۷]
«ولايت، اتمام نعمت» اثر حجتالاسلام صادق لاريجانى. نویسنده در اين مقاله، در توضيح اين مطلب كه چگونه «ولايت» ارزندهترين نعمت است، به اين نكته اشاره نموده است كه تأمّل در مجموع رواياتى كه در باب شناخت ائمّه معصومين(ع) در كتب روايى معتبر شيعه (و بلكه عامّه) آمده است، اين نكته را ثابت مىكند كه پيشوايان دين و ائمه معصومين(ع) از نوعى احاطه و سعه وجودى برخوردارند و خصايص تشريعى آنان منبعث از اين مقامات عينى و واقعى آن بزرگواران است و از درون انسانها با آنها مرتبطند[۸]
حجتالاسلام محمد دشتى در مقاله خود با عنوان «نقش خواص در حمايت از ولايت» به تشريح موقعيت خواص و نقش آنها در حمايت از ولايت پرداخته است[۹]
«دستاوردهاى نظام ولايى»، اثر حجتالاسلام محسن غرويان. نویسنده، معتقد است هريك از فلسفههاى سياسى دنيا و همه فيلسوفان سياسى جهان، همواره در صدد بودهاند كه فكر و انديشه سياسى خود را در قالب يك نظام مدون و منسجم ارائه دهند و نظام حكومتى مورد نظر خود را در صحنه عمل و اجرا، تحقق عينى ببخشند. در انجام اين منظور، برخى از فلسفهها و فيلسوفان، موفق شدهاند و برخى، ناكام ماندهاند. بدون شك، اسلام داراى فلسفه سياسى است و با مراجعه به كتاب و سنت، بهخوبى مىيابيم كه دين، مدعى قدرت و توانايى براى ايجاد يك نظام سياسى و تشكيلات حكومتى بر اساس تئورى سياسى دينى است. به باور نویسنده، همانطور كه دفاع فیزیکى از بدنه حكومت اسلامى، يك وظيفه و واجب شرعى است، دفاع فكرى و تبيين مبانى و اصول فلسفه سياسى اسلام نيز امرى لازم و اجتنابناپذير است[۱۰]
مقاله حاضر در راستاى تبيين آثار التزام به «نظام ولايت فقيه» نگارش يافته و بر دو بحث عمده مشتمل است:
الف) ديدگاه آيات قرآن نسبت به دستاوردهاى نظام ولائى؛
ب) چند نكته اساسى در بحث جامعه ولائى و جامعه مدنى[۱۱]
عنوان ساير مقالات و نام نويسندگان آنها، به ترتيب عبارتند از: «ولايت در قرآن»، اثر حجتالاسلام ابراهيمزاده؛ «نقش خواص در حمايت از ولى و ولايت»، اثر محمد اُزگُلى؛ «اولوالامر در قرآن كريم»، اثر حجتالاسلام سيد محمد مقدسنيان؛ «ولايت در قرآن و روايات»، اثر محمدرضا هاجرى؛ «جايگاه ولايت در عصر غيبت و ويژگىهاى ولى امر»، اثر مريم بهرام؛ «نقش خواص در حمايت از ولايت فقيه»، اثر حسين عبداللهزاده؛ «ولايت در قرآن»، اثر فرشيد نوروزى؛ «ولايت در قرآن»، اثر على يوسفعلىزاده؛ «ولايت، ارزندهترين نعمت الهى و اكمال دين»، اثر رضا كرمىپور؛ «رابطه ولايت اولى الامر با ولايت خدا»، اثر حجتالاسلام جليلى؛ «جايگاه ولايت در عصر غيبت»، اثر عليرضا يوسفى؛ «ولايت در قرآن»، اثر عبدالحميد راجى؛ «ولايت، نعمتى ارزنده»، اثر عيسى زارعپور؛ «ولايت، عهد الهى»، اثر غلامحسين شفيعى؛ «تبيين ارزشهاى حكومتى در نظام ولايى»، اثر حسين جمنژاد ماهرى و «آسيبپذيرى و آفات نظام ولايى»، اثر احمد عابدى.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در ابتداى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.