ابن منظور، محمد بن مکرم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
|||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
كنيه مشهور وى برگرفته از نام هفتمين جدش منظور بن معافى است . | كنيه مشهور وى برگرفته از نام هفتمين جدش منظور بن معافى است . | ||
ابن منظور نسب خود را با 18 واسطه به رويفع بن ثابت انصارى (درگذشت 56 هجرى) ، صحابى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، كه در سال 46 هجرى امارت طرابلس غرب را عهدهدار شد، رسانيده است لسان العرب جلد 1 صفحه 263 - 264 | ابن منظور نسب خود را با 18 واسطه به رويفع بن ثابت انصارى (درگذشت 56 هجرى)، صحابى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، كه در سال 46 هجرى امارت طرابلس غرب را عهدهدار شد، رسانيده است لسان العرب جلد 1 صفحه 263 - 264 | ||
«شدياق» نسبت آفريقايى را كه منابع كهن به وى دادهاند، دليل بر تونسى بودن او مىداند . | «شدياق» نسبت آفريقايى را كه منابع كهن به وى دادهاند، دليل بر تونسى بودن او مىداند . | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
اين سخن، سخن عمر است كه گفت در آن حضرت دعابه است يعنى مزاح مىكند . | اين سخن، سخن عمر است كه گفت در آن حضرت دعابه است يعنى مزاح مىكند . | ||
ابن منظور در واژۀ «ولى» به سخن حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله اشاره دارد كه فرمود: «من كنت مولاه فهذا علي | ابن منظور در واژۀ «ولى» به سخن حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله اشاره دارد كه فرمود: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه»، يعنى هر كس من مولاى او هستم على هم مولاى اوست . | ||
وى ظاهراً شيعه بودن خود را پنهان مىداشته، چرا كه خود در ديوان انشا و پست قضاوت بوده و نمىتوانسته شيعه بودن خود را آشكار سازد . | وى ظاهراً شيعه بودن خود را پنهان مىداشته، چرا كه خود در ديوان انشا و پست قضاوت بوده و نمىتوانسته شيعه بودن خود را آشكار سازد . | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
# اختصار كتاب الحيوان جاحظ . | # اختصار كتاب الحيوان جاحظ . | ||
# لطائف | # لطائف الذخيرة، كه تلخيصى است از «الذخيرة في محاسن أهل الجزيرة» ابن بسام كه نسخهاى از آن در كتابخانه بايزيد استانبول موجود است . | ||
# مختار الطبقات الكبير ابن سعد ازهرى. | # مختار الطبقات الكبير ابن سعد ازهرى. | ||
#:نسخهاى از آخرين جزء آن به خط ابن منظور در دار الكتب موجود است . | #:نسخهاى از آخرين جزء آن به خط ابن منظور در دار الكتب موجود است . |
نسخهٔ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۲۲:۳۶
نام | ابن منظور، محمد بن مکرم |
---|---|
نام های دیگر | ابن مکرم، محمد بن مکرم
ابن منظور، جمال الدین ابو الفضل محمد بن مکرم ابن منظور الانصاری الاقریقی المصری |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 711 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مولف | AUTHORCODE1517AUTHORCODE |
ولادت
جمال الدين ابو الفضل، جلال الدين ابو العز، محمد بن مكرم بن على بن احمد بن ابى القاسم بن حقبة بن منظور رويفعى انصارى خزرجى آفريقايى مصرى، در محرم سال 630 هجرى به دنيا آمد .
ذهبى زادگاه وى را مصر نوشته است، اما از منابع قديم دربارۀ مولد و سالهاى نخستين زندگى او آگاهى دقيقى به دست نمىآيد .
نسب
وى لغوى اديب و قاضى مصرى و مؤلف لسان العرب است . بيشتر مآخذ كهن او را «ابن مكرم» خواندهاند .
كنيه مشهور وى برگرفته از نام هفتمين جدش منظور بن معافى است .
ابن منظور نسب خود را با 18 واسطه به رويفع بن ثابت انصارى (درگذشت 56 هجرى)، صحابى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، كه در سال 46 هجرى امارت طرابلس غرب را عهدهدار شد، رسانيده است لسان العرب جلد 1 صفحه 263 - 264
«شدياق» نسبت آفريقايى را كه منابع كهن به وى دادهاند، دليل بر تونسى بودن او مىداند .
برخى نيز به استناد اينكه «رويفع» جد اعلاى او، تا پايان عمر امير طرابلس بوده و خاندان ابن منظور، معروف به آل مكرم، تا سدههاى اخير در آن ناحيه شهرت داشتهاند، زادگاه وى را طرابلس پنداشتهاند و بعيد دانستهاند كه او پيش از تصدى قضاى طرابلس در مصر و يا قاهره به سر برده باشد .
اما نظر به گزارش «صفدى» و «ابن شاكر» و با توجه به آنچه در پژوهش «ابو القاسم محمد كرو» دربارۀ مهاجرت جد او، نجيب الدين على، از تونس به مصر آمده، دليلى قاطع بر ترجيع قول ذهبى كه مصر را زادگاه او دانسته است، وجود دارد .
شخصيت علمى و اجتماعى
محمد بن مكرم، مشهور به ابن منظور، دانشمندى بزرگ و لغوى و اديبى مشهور است .
وى در قاهره كاتب ديوان انشا بود و پس از آن منصب قضا را در طرابلس غرب به عهده گرفت .
وى بيشتر عمر خود را در ديوان انشا گذرانده است .
ابن منظور عمرى طولانى داشت و داراى شخصيتى بزرگ بود . افراد فراوانى از او روايت شنيدهاند .
او كتابهاى ادبى بزرگى را خلاصه كرده است مانند:الأغانى، العقد، الذخيرة، نشوار المحاضرة و مفردات ابن بيطار .
وى كتابهاى تاريخى بزرگى را نيز خلاصه كرده است . او هرگز از كار خسته نمىشد . صفدى مىگويد:من كتابى در ادبيات نمىشناسم كه او خلاصه نكرده باشد .
فرزندش قطب الدين مىگويد : وى بعد از وفات، پانصد جلد كتاب به خط خودش بر جاى نهاده است .
بسيارى هم از وى حديث شنيدهاند كه از آن جمله ذهبى و تقى الدين سبكى را مىتوان نام برد .
وى از قريحۀ شعرى نيز بهره داشت . قطعاتى چند از سرودههاى او را به نقل صفدى در دست داريم .
مذهب
مقريزى، ابن منظور را از فقهاى برجسته شافعى شمرده است، در حالى كه ديگران از جمله : صفدى، ابن شاكر، فوات و سيوطى وى را شيعى دور از تعصب دانستهاند .
آقا بزرگ تهرانى در كتاب ارزشمند خود «الذريعة إلى تصانيف الشيعة» مىگويد:
امام لغت، جمال الدين، محمد بن مكرم، مشهور به ابن منظور، شيعه است همانگونه كه خود در واژۀ «وصى» به آن تصريح دارد و سيوطى و محمد بن شاكر نيز به آن شهادت دادهاند .
ابن منظور در لغت نامه لسان العرب در واژۀ «وصى» مىگويد:
به حضرت على عليه السلام وصى مىگويند . زيرا نسب و سبب و عقيدۀ او متصل به آقاى ما حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله مىباشد و من مىگويم اين صفات آن حضرت است در نزد سلف صالح ما رضى الله عنهم . اما ديگران مىگويند در آن حضرت دُعابه بود .
ابن منظور در واژۀ «دَعَبَ» در توضيح معناى دُعابه مىگويد:
اين سخن، سخن عمر است كه گفت در آن حضرت دعابه است يعنى مزاح مىكند .
ابن منظور در واژۀ «ولى» به سخن حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله اشاره دارد كه فرمود: «من كنت مولاه فهذا علي مولاه»، يعنى هر كس من مولاى او هستم على هم مولاى اوست .
وى ظاهراً شيعه بودن خود را پنهان مىداشته، چرا كه خود در ديوان انشا و پست قضاوت بوده و نمىتوانسته شيعه بودن خود را آشكار سازد .
همچنانكه خود در كتاب اخبار ابى نواس همين مطلب را به ابو نواس نسبت داده است . او مىگويد : از ميان سخنان ابو نواس كه به دست ما رسيده است بر مىآيد كه وى به اهل بيت ميل داشته، اما اين ميل مخفيانه بوده و جرأت اظهار آن را نداشته است . نقل شده كه روزى به ابو نواس گفتند چرا در مدح على بن موسى الرضا عليه السلام چيزى نمىگويى . او پاسخ داد كه مثل من چگونه در مدح مثل آن حضرت سخن بگويد و بعد اشعارى سرود كه اين بيت از جملۀ آنهاست :
أنا لا أستطيع مدح إمام | كان جبريل خادما لأبيه |
يعنى من نمىتوانم مدح امامى را بگويم كه حضرت جبرئيل خدمت گذار پدر بزرگوارش (حضرت على عليه السلام) بوده است .
اساتيد
ابن منظور نزد علماى فراوانى به فراگيرى علم و دانش پرداخته است و از بسيارى از آنان روايت نقل مىكند مانند:
- عبد الرحمن بن طفيل
- يوسف بن مخيلى
- صابونى
- ابن مقير
- مرتضى بن حاتم
و . . .
شاگردان
علماى فراوانى نيز از محضر درس او بهره بردهاند و از او روايت مىكنند كه از آن جمله مىتوان ذهبى و تقى الدين سبكى را نام برد .
تأليفات
ابن منظور نويسندهاى پر كار بود و به سبب كتابت مداوم در آخر عمر نابينا شد .
صفدى از قول فرزند وى قطب الدين، دست نوشتههاى بازمانده از او را 500 جلد نوشته است .
وى به مختصر كردن كتابهاى مفصل علاقه داشت . از سخن مبالغه آميز صفدى كه گفته است : در ميان كتب مفصل ادبى چيزى نمىشناسم كه او آن را مختصر نكرده باشد، مىتوان به فراوانى تلخيصهاى او پى برد .
آثار چاپ شده
- لسان العرب، كه مشهورترين كتاب اوست .
- اين كتاب نخست در بولاق (1299 - 1308 قمرى) در 20 جلد با مقدمۀ احمد فارس شدياق چاپ شد .
- بعد از آن بارها تجديد چاپ شد و چاپهاى متعددى از آن به عمل آمد . از جمله در بيروت (1374 - 1375 قمرى) در 15 جلد و نيز، در همانجا سال 1389 قمرى در 3 جلد بزرگ تحت عنوان «لسان العرب المحيط» با پيوستى از اصطلاحات علمى جديد .
- در چاپ اخير و برخى از چاپهاى تازهتر اين كتاب، ريشهها را مطابق شيوۀ رايج به ترتيب حروف نخستين آنها نظم دادهاند .
- سرور النفس بمدارك الحواس الخمس
- اين كتاب گزيدهاى از «فصل الخطاب» احمد بن يوسف تيفاشى است كه در بيروت (سال 1980 ميلادى) به كوشش احسان عباس به چاپ رسيده است . جزء نخست اين كتاب نيز با عنوان «نثار الأذهار في الليل و النهار و أطائب أوقات الأصائل و الأسحار» جداگانه در استانبول (سال 1298 قمرى) و بعد از آن در سال 1988 ميلادى با حواشى احمد عبد الفتاح تمام، در بيروت چاپ شده است .
- مختار الأغاني في الأخبار و التهاني، گزيدهاى از «الأغاني» ابو الفرج اصفهانى است .
- اين اثر به كوشش جمعى از محققان در قاهره (سال 1384 - 1385 قمرى) در 8 جلد و پس از آن در بيروت (سال 1386 - 1387 قمرى) و در دمشق (سال 1971 ميلادى) در 12 جلد به چاپ رسيده است .
- ابن منظور در اين كتاب فصلى طولانى در استدراك اخبار ابو نواس افزوده است كه به گفته خود او، ابو الفرج آن را از قلم انداخته يا بعدها از نسخههاى كتاب افتاده است .
- چاپهاى جداگانهاى از اين بخش در قاهره (سال 1924 ميلادى) با حواشى محمد عبد الرسول و در بغداد (سال 1952 ميلادى) به كوشش شكرى محمد احمد صورت گرفته است .
- مختصر تاريخ دمشق ابن عساكر
- ابن منظور در اين كتاب علاوه بر حذف بيشتر اسانيد، به تلفيق اخبار پرداخته است . بخشهاى افتاده از نسخههاى كتاب ابن عساكر را در اين اثر مىتوان يافت .
چاپ اين كتاب از سال 1404 قمرى، به كوشش عدهاى از محققان در دمشق آغاز شده و تا كنون مجلداتى از آن انتشار يافته است .
آثار خطى
- اختصار كتاب الحيوان جاحظ .
- لطائف الذخيرة، كه تلخيصى است از «الذخيرة في محاسن أهل الجزيرة» ابن بسام كه نسخهاى از آن در كتابخانه بايزيد استانبول موجود است .
- مختار الطبقات الكبير ابن سعد ازهرى.
- نسخهاى از آخرين جزء آن به خط ابن منظور در دار الكتب موجود است .
- مختصر الجامع لمفردات الأدوية و الأغذية ابن بيطار. نسخهاى از اين كتاب در دار الكتب موجود است .
- مختصر ذيل تاريخ بغداد، كه خلاصهاى است از ذيل سمعانى بر تاريخ خطيب بغدادى . صفدى اختصار تاريخ بغداد و ذيل ابن نجار بر آن را به ابن منظور نسبت داده است .
- مختصر نشوار المحاضرة و أخبار المذاكرة قاضى تنوخى . نسخهاى از اين كتاب در آمبروزيانا موجود است .
- المنتخب و المختار في النوادر و الأشعار .
- الرجال .
- أخبار أبي نواس .
- حياة أبي نواس .
- ديوان
در ميان آثار ديگر او، از اختصار زهر الآداب حصرى، صفة الصفوة ابن جوزى، يتيمة الدهر ثعالبى و اختصار العقد الفريد ابن عبد ربه نيز ياد شده است كه در فهرستهاى موجود از آنها نشانى نيست .
وفات
سرانجام پس از عمرى خدمت به جهان علم و دانش و اسلام و مسلمين، جمال الدين، ابو الفضل، محمد بن مكرم در ماه شعبان سال 711ق در مصر وفات يافت و او را در روستاى «قرافه» در نزديكى شهر قاهره به خاك سپردند .
وابستهها
لسان العرب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
لسان العرب (18 جلدی ) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده