كشف المحجوب (تصنیف): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:
اثر حاضر مورد استفاده غالب متصوفان‎ قرار‎ گرفته است؛ چنان‌که در «[[تذکرة الأولیاء|تذكرة‎ الأولياء]]» [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و «[[نفحات الأنس]]» [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] به‎خصوص از‎ قسمت‎ شرح‎ حال‎های صوفیان که در «كشف‎ المحجوب» آمده، بسیار استفاده شده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
اثر حاضر مورد استفاده غالب متصوفان‎ قرار‎ گرفته است؛ چنان‌که در «[[تذکرة الأولیاء|تذكرة‎ الأولياء]]» [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و «[[نفحات الأنس]]» [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] به‎خصوص از‎ قسمت‎ شرح‎ حال‎های صوفیان که در «كشف‎ المحجوب» آمده، بسیار استفاده شده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


در فارسی، قبل از «كشف‎المحجوب»، کتاب‎ «[[شرح التعرف لمذهب التصوف|شرح‎ تعرف]]» تألیف امام [[مستملی، اسماعیل بن محمد|ابوابراهیم اسماعیل بن محمد مستملی بخاری]] در علم‎ تصوف‎ نوشته شده است که در چهار مجلد تنظیم شده است و نام اصلی آن «نور المريدين و فضيحة ‎المدعين» است‎ و در حقیقت‎ شرحی است بر کتاب «[[التصرف لمذهب أهل التصوف]]» [[کلاباذی، ابوبکر محمد|کلابادی]]، اما گویا [[هجویری، علی بن عثمان|هجویری]]‎ این‎ کتاب را که بسیار با «كشف ‎المحجوب» وجه‎ اشتراک‎ دارد‎، ندیده بوده است. درهرحال باید گفت‎ که‎ «كشف ‎المحجوب»، دومین کتاب فارسی موجود در زمینه تصوف است که اینک در دست‎ است‎. در «كشف ‎المحجوب» داستان‎ها و افسانه‌های خرافی‎ بسیار‎ از مشایخ‎ صوفیه‎ نقل‎ شده است که باورکردن آنها مشکل‎ است؛، گرچه همان‎ها و مشابهات آنها در «[[تذکرة الأولیاء|تذكرة ‎الاولياء]]» و در «[[نفحات الأنس|نفخات ‎الأنس]]» هم تکرار شده است‎؛ مثل‎ آنکه وقتی یکی از مشایخ صوفیه‎ قرآن می‌خواند، چهار پری از‎ هیبت‎ آن مُردند؛ یا زُرارة‎ بن‎ ابی‌اوفی در هنگام نماز، آیتی خواند و نعره‌ای زد و مُرد و زن دیگری‎ در‎ کوفه با شنیدن آیتی جان‎ داد‎؛ یا‎ اینکه صد شتر‎ با‎ باری دو برابر معمولی با‎ آواز‎ حُدی یک غلام راه طولانی را یکسره طی کردند و مردند؛ یا از صوت‎ خوش‎ حضرت داود یک بار 700 کنیزک‎ عذراء‎ مردند و در‎ باب‎ سماع‎ از این افسانه‌ها بسیار‎ گفته است، اما به زبانی که گویی به‎راستی واقع شده است؛ یا ابراهیم خواص با‎ شنیدن‎ بیتی شعر، که صوفی‌ای خواند چنان‎ به‎ وجد‎ آمد‎ که‎ شروع کرد به‎ پای‎ کوبیدن بر زمین و پاهایش در سنگ مثل موم فرو می‌رفت. مرحوم علامه قزوینی درباره این قبیل‎ مطالب‎، در‎ مقدمه‌ای که بر «[[تذکرة الأولیاء|تذكرة ‎الأولياء]]» [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] نوشته‌اند، تحت‎ عنوان‎ «امور‎ مکذوبه» شرحی‎ آورده‎ است<ref>ر.ک: همان، ص162-‎163</ref>.
در فارسی، قبل از «كشف‎المحجوب»، کتاب‎ «[[شرح التعرف لمذهب التصوف|شرح‎ تعرف]]» تألیف امام [[مستملی، اسماعیل بن محمد|ابوابراهیم اسماعیل بن محمد مستملی بخاری]] در علم‎ تصوف‎ نوشته شده است که در چهار مجلد تنظیم شده است و نام اصلی آن «نور المريدين و فضيحة ‎المدعين» است‎ و در حقیقت‎ شرحی است بر کتاب «[[التصرف لمذهب أهل التصوف|التعرف لمذهب أهل التصوف]]» [[کلاباذی، ابوبکر محمد|کلابادی]]، اما گویا [[هجویری، علی بن عثمان|هجویری]]‎ این‎ کتاب را که بسیار با «كشف ‎المحجوب» وجه‎ اشتراک‎ دارد‎، ندیده بوده است. درهرحال باید گفت‎ که‎ «كشف ‎المحجوب»، دومین کتاب فارسی موجود در زمینه تصوف است که اینک در دست‎ است‎. در «كشف ‎المحجوب» داستان‎ها و افسانه‌های خرافی‎ بسیار‎ از مشایخ‎ صوفیه‎ نقل‎ شده است که باورکردن آنها مشکل‎ است؛، گرچه همان‎ها و مشابهات آنها در «[[تذکرة الأولیاء|تذكرة ‎الاولياء]]» و در «[[نفحات الأنس|نفخات ‎الأنس]]» هم تکرار شده است‎؛ مثل‎ آنکه وقتی یکی از مشایخ صوفیه‎ قرآن می‌خواند، چهار پری از‎ هیبت‎ آن مُردند؛ یا زُرارة‎ بن‎ ابی‌اوفی در هنگام نماز، آیتی خواند و نعره‌ای زد و مُرد و زن دیگری‎ در‎ کوفه با شنیدن آیتی جان‎ داد‎؛ یا‎ اینکه صد شتر‎ با‎ باری دو برابر معمولی با‎ آواز‎ حُدی یک غلام راه طولانی را یکسره طی کردند و مردند؛ یا از صوت‎ خوش‎ حضرت داود یک بار 700 کنیزک‎ عذراء‎ مردند و در‎ باب‎ سماع‎ از این افسانه‌ها بسیار‎ گفته است، اما به زبانی که گویی به‎راستی واقع شده است؛ یا ابراهیم خواص با‎ شنیدن‎ بیتی شعر، که صوفی‌ای خواند چنان‎ به‎ وجد‎ آمد‎ که‎ شروع کرد به‎ پای‎ کوبیدن بر زمین و پاهایش در سنگ مثل موم فرو می‌رفت. مرحوم علامه قزوینی درباره این قبیل‎ مطالب‎، در‎ مقدمه‌ای که بر «[[تذکرة الأولیاء|تذكرة ‎الأولياء]]» [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] نوشته‌اند، تحت‎ عنوان‎ «امور‎ مکذوبه» شرحی‎ آورده‎ است<ref>ر.ک: همان، ص162-‎163</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش