كشف المحجوب (تصنیف): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR10268J1.jpg | عنوان = | عنوانهای دیگر = | پدیدآوران =...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۱ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۲
كشف المحجوب (تصنیف) | |
---|---|
پدیدآوران | [[ ]] ( ) |
کد کنگره | |
كشف المحجوب، تصنیف ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری غزنوی، یکی از مهمترین کتب صوفیه است که با تصحیح «و – ژوکوفسکی» و مقدمه قاسم انصاری، به چاپ رسیده است.
اهمیت کتاب
این کتاب یکی از مهمترین کتب صوفیه است که هم از جهت احتوا بر امهات مسائل تصوف و هم از جهت معرفی بزرگان این فرقه و هم از لحاظ سبک نوشته و کهنگی اسلوب فارسی و هم از جهت نظریات بدیع مؤلف، حائز اهمیت بسیار است و تأثیری که این کتاب در نوشتههای صوفیان بعد داشته است نیز بسیار قابل ملاحظه بوده است[۱].
ساختار
کتب با دو مقدمه از قاسم انصاری و مصنف آغاز و مطالب در سه بخش کلی، تنظیم شده است.
کتاب، شامل سه بخش کلی است: بخش نخست، مقدمه مؤلف در سبب علت تألیف کتاب. بخش دوم، دربردارنده اطلاعات کلی در باب تصوف و تراجم احوال صوفیان معروف تا زمان هجویری و بخش سوم، که در حقیقت، قسمت اصلی کتاب است و نام «كشف المحجوب» ظاهرا بهمناسبت همین بخش بر کتاب نهاده شده، شامل یازده «کشف» است. هجویری در این یازده کشف، مسائل مختلف تصوف را مورد بحث و بررسی قرار داده است[۲].
هجویری از کتب صوفیان پیش از خود مانند «اللمع» تألیف ابونصر سراج طوسی (متوفی 378ق) و «طبقات الصوفية» تألیف ابوعبدالرحمن سلمی (متوفی 412ق) و «رساله قشیریه» تألیف ابوالقاسم قشیری استفاده کرده است[۳].
گزارش محتوا
در مقدمه اول، به شرح حال هجویری و اهمیت کتاب او بر اساس مآخذ قدیم و جدید، پرداخته شده است[۴].
کتاب در حقیقت شامل سه قسمت است: قسمت اول: مقدمه درباره سبب نوشتن کتاب است که به گفته دکتر پورجوادی، یکی از صادقانهترین دیباچههاست و در آن مطالبی جالب درباره وضع کتاب در جامعه و سرقت ادبی و حقوق مؤلف مطرح شده است. مؤلف در آن با خوانندگان کتاب صمیمانه مطالبی را مطرح کرده است که گرچه به موضوع تصوف ارتباط ندارد، اما پرده از روی مشکلات نویسندگان آن زمان برداشته است. او ابتدا در چند سطر مختصر، مطالبی کلی درباره این کتاب ذکر میکند؛ چون: نام خود، استخاره و طلب خیر کردن از خدا در تألیف کتاب و اجابت مسئول سؤالکنندهای که از او خواسته است کتابی در اینباره بنویسد و امثال آنها. سپس جزءبهجزء این مطالب را بهتفصیل تمام شرح داده است که چنین شیوهای در مقدمه یا دیباچه هیچ کتابی دیده نشده است[۵].
قسمت دوم: شامل اطلاعات کلی در باب تصوف و شرح حال صوفیان معروف است که تا زمان هجویری نامبردار بودهاند. در ابتدای این قسمت، شش باب درباره مسائل مقدماتی تصوف، چون معنای علم، فقر و تصوف و آداب خرقهپوشیدن و فرق میان فقر و صوفیگری (صفوت) و بحثی درباره ملامتیگری آورده است و سپس به شرح حال بزرگان تصوف از ابتدا تا زمان خود در هفت باب پرداخته است: باب اول آن به پیشوایان اولیه تصوف، یعنی چهار خلیفه اول اختصاص دارد و در باب بعدی به اهلبیت(ع) پرداخته است که شامل امام حسن مجتبی(ع) تا حضرت امام جعفر صادق(ع) میگردد و سپس به اهل صفه و بعد به چهار نفر از صوفیان تابعین، مثل اویس قرنی و حسن بصری پرداخته است و در باب بعد، 64 نفر از اتباع تابعین و آنگاه ده نفر از متأخران را نام میبرد و از آنان مطالبی عرفانی نقل میکند و تعدادی از معاصرین خود را نیز در باب بعدی ذکر میکند و سرانجام در باب آخر، فرقههای مختلف صوفیه را نام میبرد، شامل نام 12 فرقه، که بسیاری از آنها اکنون وجود ندارند و در عوض فرقههای دیگری امروزه بهجای آنها موجود است. به نظر نیکلسون، از این 12 فرقه فقط فرقه ملامتیه در آثار قبل از هجویری معرفی شده است و هجویری این فرقه را به نام قصاریه نامیده است[۶].
قسمت سوم: که در حقیقت قسمت اصلی کتاب است، شامل 11 کشف است یا بهتر بگوییم یازده کشف حجاب، یعنی برطرف کردن اشکالات و حجابهایی که در پیش چشم صوفیان ساده و مردم عادی وجود دارد و باید حقیقت آن را آشکار کرد تا صوفی با بینش درستتری بدانها بنگرد. نخستین کشف، برطرف کردن حجاب در معرفت خداست؛ یعنی خداشناسی واقعی، چنانکه یک عارف باید داشته باشد و رفع هرگونه سوء تفاهماتی در این زمینه؛ لذا در این مبحث مانند یک متکلم یا حکیم سخن میگوید و نظریات مختلف را محک میزند و دلیل بطلان هرکدام را شرح میدهد و سپس عقاید مشایخ صوفیان را در این زمینه نقل میکند که چگونه به معرفت خدا رسیدهاند. هجویری در همه مباحث این کشفهای یازدهگانه، همین روش را در پیش میگیرد، ولذا با خواندن این کتاب میتوان به افکار عارفان و صوفیان چهار سده اول هجری در تمام این زمینهها واقف شد. کشف دوم در توحید و سوم در ایمان و چهارم در طهارت و توبه و پنجم در نماز و محبت به خدا و محبت خدا به خلق و ششم در زکات و جود و سخاست و هفتم در روزه و هشتم در حج و نهم در آداب صحبت و معاشرت با یکدیگر در سفر و حضر و آداب سخن گفتن و ازدواج و غیره و دهم در شرح اصطلاحات صوفیان است، از قبیل حال و وقت و مقام و تمکین و محاصره و قبض و بسط و علم و معرفت و شریعت و حقیقت و امثال آنها. در اینجا از طریقت، سخنی به میان نیامده است و معلوم است که هنوز این اصطلاح متداول نشده بوده است و سرانجام باب آخر، یعنی باب یازدهم درباره سماع و رقص و وجد و نظر در روی سادگان و خرقه دریدن و امثال آنهاست که ظاهراً این دو کشف آخر از همه مهمتر است که بعد از هجویری باب این بحثها هر روز بیشتر گشاده شده است[۷].
هجویری، سنی متعصبی است، اشعریمذهب و معتقد به رؤیت خدا و گویا شیعیان را با اسماعیلیان و فاطمیان مصری یکی گرفته است و آنها را مشیعه (یعنی شیعینما) خوانده است و یک جا هم که نام شیعه را برده است، آنها را با قرمطیان و باطنیان قرین کرده است و گاهی به ابوطالب سخت تاخته است. او حلاج و پیروانش را مردود میداند و «روافضه» را هم به هواداران او ملحق کرده است، از جهت الحاد[۸].
اثر حاضر مورد استفاده غالب متصوفان قرار گرفته است؛ چنانکه در «تذكرة الأولياء» عطار و «نفحات الأنس» جامی بهخصوص از قسمت شرح حالهای صوفیان که در «كشف المحجوب» آمده، بسیار استفاده شده است[۹].
در فارسی، قبل از «كشفالمحجوب»، کتاب «شرح تعرف» تألیف امام ابوابراهیم اسماعیل بن محمد مستملی بخاری در علم تصوف نوشته شده است که در چهار مجلد تنظیم شده است و نام اصلی آن «نور المريدين و فضيحة المدعين» است و در حقیقت شرحی است بر کتاب «التصرف لمذهب أهل التصوف» کلابادی، اما گویا هجویری این کتاب را که بسیار با «كشف المحجوب» وجه اشتراک دارد، ندیده بوده است. درهرحال باید گفت که «كشف المحجوب»، دومین کتاب فارسی موجود در زمینه تصوف است که اینک در دست است. در «كشف المحجوب» داستانها و افسانههای خرافی بسیار از مشایخ صوفیه نقل شده است که باورکردن آنها مشکل است؛، گرچه همانها و مشابهات آنها در «تذكرة الاولياء» و در «نفخات الأنس» هم تکرار شده است؛ مثل آنکه وقتی یکی از مشایخ صوفیه قرآن میخواند، چهار پری از هیبت آن مُردند؛ یا زُرارة بن ابیاوفی در هنگام نماز، آیتی خواند و نعرهای زد و مُرد و زن دیگری در کوفه با شنیدن آیتی جان داد؛ یا اینکه صد شتر با باری دو برابر معمولی با آواز حُدی یک غلام راه طولانی را یکسره طی کردند و مردند؛ یا از صوت خوش حضرت داود یک بار 700 کنیزک عذراء مردند و در باب سماع از این افسانهها بسیار گفته است، اما به زبانی که گویی بهراستی واقع شده است؛ یا ابراهیم خواص با شنیدن بیتی شعر، که صوفیای خواند چنان به وجد آمد که شروع کرد به پای کوبیدن بر زمین و پاهایش در سنگ مثل موم فرو میرفت. مرحوم علامه قزوینی درباره این قبیل مطالب، در مقدمهای که بر «تذكرة الأولياء» عطار نوشتهاند، تحت عنوان «امور مکذوبه» شرحی آورده است[۱۰].
وضعیت کتاب
«كشف المحجوب»، از جمله کتبی است که مورد توجه صوفیان و عرفا بوده و نسخههای خطی متعددی از آن در کتابخانههای جهان موجود است و از کتبی است که در سده نوزدهم میلادی در هند چاپ شده و سپس بارها در ایران و خارج چاپ شده است؛ از آن جمله چاپ ژوکوفسکی شهرتی به دست آورده بود و از بهترین چاپهای این کتاب محسوب میشد. چاپ قابل توجه دیگری هم به همت محمدحسین تسبیحی منتشر شده است. اما اینک چاپ جدید آن با تصحیح دکتر محمود عابدی در سلسله انتشارات سروش انتشار یافته است[۱۱].
فهرست مطالب در ابتدا و فهارس فنی، شامل فهرستهای زیر در انتهای کتاب آمده است:
- نامهای اشخاص، انساب و قبایل؛
- نامهای جایها؛
- ملل و نحل؛
- کتب؛
- شعرهای عربی؛
- سور و آیات قرآن؛
- احادیث و اقاویل مشایخ.
در پاورقیها به شرح کلمات دیرباب متن پرداخته شده است[۱۲].
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- ذاکری، مصطفی، «كشف المحجوب هجویری»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: آینه میراث، دوره جدید، زمستان 1383، شماره 27، علمی - ترویجی (9 صفحه، از 158 تا 166)، به آدرس:
www.noormags.ir/view/fa/articlepage/90383/