قاعده تسامح در ادله سنن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''قاعده تسامح در ادله سنن'''، تقریر دروس محمدجواد فاضل لنکرانی (معاصر)، به قلم حسن مهدوی، به زبان فارسی است. پیشگفتار این اثر توسط معاون پژوهشی مرکز فقهی ائمه اطهار، جناب آقای محمدمهدی مقدادی نوشته شده است. تسامح در ادله سنن، قاعده‌ای فقهی به معنای آسان‌گیری فقها نسبت به مستندات احکام مستحبی است.
'''قاعده تسامح در ادله سنن'''، تقریر دروس [[فاضل لنکرانی، محمدجواد|محمدجواد فاضل لنکرانی]] (معاصر)، به قلم [[مهدوي، حسن|حسن مهدوی]]، به زبان فارسی است. پیشگفتار این اثر توسط معاون پژوهشی مرکز فقهی ائمه اطهار، جناب آقای [[محمدمهدی مقدادی]] نوشته شده است. تسامح در ادله سنن، قاعده‌ای فقهی به معنای آسان‌گیری فقها نسبت به مستندات احکام مستحبی است.


بخش عظیمی از آداب، ارزش‌ها و سنن اسلامی در احادیث و روایات معصومین(ع) آمده، درحالی‌که بسیاری از این احادیث، فاقد شرایط بنیادین حجیت (همچون عدالت راوی یا ضبط در نقل) می‌باشند؛ بدین‌سان این پرسش محوری مطرح گردیده که آیا می‌توان در این‌باره با چشم‌پوشی و سهل‌انگاری در مورد سند و از باب امید رسیدن به ثواب، این‌گونه احادیث را پذیرفت؟
بخش عظیمی از آداب، ارزش‌ها و سنن اسلامی در احادیث و روایات معصومین(ع) آمده، درحالی‌که بسیاری از این احادیث، فاقد شرایط بنیادین حجیت (همچون عدالت راوی یا ضبط در نقل) می‌باشند؛ بدین‌سان این پرسش محوری مطرح گردیده که آیا می‌توان در این‌باره با چشم‌پوشی و سهل‌انگاری در مورد سند و از باب امید رسیدن به ثواب، این‌گونه احادیث را پذیرفت؟


این مسئله از دیرباز مورد ملاحظه و مناقشه فقیهان اندیشمند قرار گرفته است و تأسیس قاعده پربحث «تسامح در ادله سنن»، خود شاهدی است آشکار بر این مدعا. آیت‌الله شیخ جواد فاضل لنکرانی، در این اثر با ژرف‌اندیشی، تتبع و احاطه ویژه، این مسئله را مورد بررسی و کنکاش قرار داده‌اند<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص5-6</ref>.
این مسئله از دیرباز مورد ملاحظه و مناقشه فقیهان اندیشمند قرار گرفته است و تأسیس قاعده پربحث «تسامح در ادله سنن»، خود شاهدی است آشکار بر این مدعا. [[فاضل لنکرانی، محمدجواد|آیت‌الله شیخ جواد فاضل لنکرانی]]، در این اثر با ژرف‌اندیشی، تتبع و احاطه ویژه، این مسئله را مورد بررسی و کنکاش قرار داده‌اند<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص5-6</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۱: خط ۴۱:
این قاعده در دو حوزه فقه و اصول کاربرد دارد. در مباحث شبهات وجوبیه از مسائل احتیاط که یک مسئله اصولی است، به‌عنوان یکی از راه‌های امکان احتیاط مطرح می‌شود و همچنین در فقه نیز تقریباً در همه ابواب جاری بوده و احکام پرشماری بر آن مترتب می‌گردد؛ چراکه سر و کار اصلی این قاعده با مستحبات و مکروهات است و این دو حکم، کم‌وبیش در همه ابواب فقهی وجود دارد<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>.
این قاعده در دو حوزه فقه و اصول کاربرد دارد. در مباحث شبهات وجوبیه از مسائل احتیاط که یک مسئله اصولی است، به‌عنوان یکی از راه‌های امکان احتیاط مطرح می‌شود و همچنین در فقه نیز تقریباً در همه ابواب جاری بوده و احکام پرشماری بر آن مترتب می‌گردد؛ چراکه سر و کار اصلی این قاعده با مستحبات و مکروهات است و این دو حکم، کم‌وبیش در همه ابواب فقهی وجود دارد<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>.


تا زمان علامه حلی و حتی در کتب مرحوم علامه، تصریح به تسامح در ادله سنن نشده است، بلکه متأخرینی که پس از علامه آمدند، به این قاعده تصریح کرده و یا آن را نفی نموده‌اند. از میان موافقین می‌توان به شهید اول، ابن فهد حلی، شیخ بهایی، وحید بهبهانی، سید محمد طباطبایی مجاهد و شیخ انصاری اشاره کرد.
تا زمان [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] و حتی در کتب مرحوم علامه، تصریح به تسامح در ادله سنن نشده است، بلکه متأخرینی که پس از علامه آمدند، به این قاعده تصریح کرده و یا آن را نفی نموده‌اند. از میان موافقین می‌توان به [[شهید اول، محمد بن مکی|شهید اول]]، [[ابن فهد حلی، احمد بن محمد|ابن فهد حلی]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]]، [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحید بهبهانی]]، [[طباطبایی، محمد بن علی|سید محمد طباطبایی مجاهد]] و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] اشاره کرد.
کسانی چون صاحب مدارک، صاحب حدائق و سید محسن حکیم مخالف این قاعده بوده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص15-19</ref>. موافقین در مورد این قاعده، ادعای اجماع و یا دست‌کم شهرت را مطرح کرده‌اند. لذا برخی این اجماع را به‌عنوان دلیلی بر قاعده می‌دانند؛ ایشان معتقدند که همه فقها این قاعده را قبول دارند و حتی اگرچه علامه در دو مورد از کتاب «منتهی المطلب» و صاحب «مدارك الأحكام» با این قاعده مخالفت کرده‌اند، ولی در موارد دیگر آن را پذیرفته و از دیدگاه قبلی خود بازگشته‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref>. نویسنده این اجماع را نپذیرفته و می‌گوید: ما نمی‌توانیم بگوییم تسامح در ادله سنن، یک مطلب اجماعی بین فقهاست؛ زیرا قدما متعرض این مسئله نشده‌اند و در منابعی چون تهذیب، استبصار، مبسوط، خلاف و در کلمات شیخ مفید، سید مرتضی و مانند آن مطرح نشده است و...<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
 
کسانی چون [[عاملی موسوی، سید محمد بن علی|صاحب مدارک]]، [[بحرانی، یوسف بن احمد|صاحب حدائق]] و [[حکیم، محسن|سید محسن حکیم]] مخالف این قاعده بوده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص15-19</ref>. موافقین در مورد این قاعده، ادعای اجماع و یا دست‌کم شهرت را مطرح کرده‌اند. لذا برخی این اجماع را به‌عنوان دلیلی بر قاعده می‌دانند؛ ایشان معتقدند که همه فقها این قاعده را قبول دارند و حتی اگرچه علامه در دو مورد از کتاب «[[منتهی المطلب في تحقيق المذهب|منتهی المطلب]]» و صاحب «[[مدارك الأحكام في شرح شرائع الإسلام|مدارك الأحكام]]» با این قاعده مخالفت کرده‌اند، ولی در موارد دیگر آن را پذیرفته و از دیدگاه قبلی خود بازگشته‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref>. نویسنده این اجماع را نپذیرفته و می‌گوید: ما نمی‌توانیم بگوییم تسامح در ادله سنن، یک مطلب اجماعی بین فقهاست؛ زیرا قدما متعرض این مسئله نشده‌اند و در منابعی چون [[تهذيب الأحكام|تهذیب]]، [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]، [[المبسوط في فقه الإمامية|مبسوط]]، [[الخلاف|خلاف]] و در کلمات [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] و مانند آن مطرح نشده است و...<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.


نویسنده درباره دلیل دوم که عقل است، می‌گوید: عقل، نقطه مقابل قاعده تسامح در ادله سنن را می‌فهمد و اصلاً نسبت به تسامح در ادله سنن توجهی ندارد<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.
نویسنده درباره دلیل دوم که عقل است، می‌گوید: عقل، نقطه مقابل قاعده تسامح در ادله سنن را می‌فهمد و اصلاً نسبت به تسامح در ادله سنن توجهی ندارد<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.


تنها دلیل و مستند قاعده تسامح را باید در روایات جستجو کرد. روایاتی که به «اخبار من بلغ» معروف است، پشتوانه این قاعده قرار گرفته‌ است. مفاد اجمالی این روایات این است که بر اساس فرموده پیامبر اکرم(ص)، اگر به کسی خبر برسد که فلان عمل ثواب دارد و او آن عمل را انجام دهد، ولی آن عمل در واقع ثواب نداشته باشد، خداوند آن ثواب را به او خواهد داد. شیخ حر عاملی، این روایات را در جلد اول وسائل الشیعه در باب هجدهم از ابواب مقدمة العبادات تحت عنوان «باب استحباب الإتيان بكل عمل مشروع روي له ثواب عنهم(ع)»، آورده است. تعداد این روایات، نه‌تا است<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. برخی معتقدند که اخبار من بلغ، تواتر معنوی دارند؛ ازاین‌رو، نیازی به بررسی سند آن‌ها نیست، ولی انصاف آن است که تواتری در اینجا وجود ندارد؛ زیرا از میان این نه روایتی که صاحب وسائل نقل کرده، دو روایت ارتباطی به موضوع ندارد و از هفت روایت دیگر نیز چهار مورد مشترک است؛ یعنی چهار روایت، به یک روایت بازمی‌گردد... بنابراین مجموع این روایات به چهار یا حداکثر پنج می‌رسد که به آن تواتر نمی‌گویند<ref>ر.ک: همان، ص30-31</ref>. در ادامه مباحث کتاب، «اخبار من بلغ»، از حیث سند و نیز دیدگاه‌های شش‌گانه موجود در حجیت این اخبار، مطرح شده، سپس نظر نویسنده کتاب در این‌باره آمده است. ایشان درباره این دسته روایات می‌گوید: به نظر می‌رسد: «اخبار من بلغ»، در مقام بیان اعطای ثواب تفضلی بوده و مربوط به تسامح در ثوابند؛ یعنی شارع می‌فرماید: اگر مکلف، عملی را که ثواب ندارد به ‌قصد تحصیل ثواب انجام دهد، من به او ثواب خواهم داد. پس هرگز این اخبار بر حجیت خبر ضعیف دلالتی ندارند؛ زیرا سیاق اخبار من بلغ، ثواب واقعی نیست، بلکه ثواب ظاهری (تفضلی) است؛ پس دیگر مسئله کاشفیت از استحباب شرعی مطرح نمی‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>.
تنها دلیل و مستند قاعده تسامح را باید در روایات جستجو کرد. روایاتی که به «اخبار من بلغ» معروف است، پشتوانه این قاعده قرار گرفته‌ است. مفاد اجمالی این روایات این است که بر اساس فرموده پیامبر اکرم(ص)، اگر به کسی خبر برسد که فلان عمل ثواب دارد و او آن عمل را انجام دهد، ولی آن عمل در واقع ثواب نداشته باشد، خداوند آن ثواب را به او خواهد داد. [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]]، این روایات را در جلد اول وسائل الشیعه در باب هجدهم از ابواب مقدمة العبادات تحت عنوان «باب استحباب الإتيان بكل عمل مشروع روي له ثواب عنهم(ع)»، آورده است. تعداد این روایات، نه‌تا است<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. برخی معتقدند که اخبار من بلغ، تواتر معنوی دارند؛ ازاین‌رو، نیازی به بررسی سند آن‌ها نیست، ولی انصاف آن است که تواتری در اینجا وجود ندارد؛ زیرا از میان این نه روایتی که [[حر عاملی، محمد بن حسن|صاحب وسائل]] نقل کرده، دو روایت ارتباطی به موضوع ندارد و از هفت روایت دیگر نیز چهار مورد مشترک است؛ یعنی چهار روایت، به یک روایت بازمی‌گردد... بنابراین مجموع این روایات به چهار یا حداکثر پنج می‌رسد که به آن تواتر نمی‌گویند<ref>ر.ک: همان، ص30-31</ref>. در ادامه مباحث کتاب، «اخبار من بلغ»، از حیث سند و نیز دیدگاه‌های شش‌گانه موجود در حجیت این اخبار، مطرح شده، سپس نظر نویسنده کتاب در این‌باره آمده است. ایشان درباره این دسته روایات می‌گوید: به نظر می‌رسد: «اخبار من بلغ»، در مقام بیان اعطای ثواب تفضلی بوده و مربوط به تسامح در ثوابند؛ یعنی شارع می‌فرماید: اگر مکلف، عملی را که ثواب ندارد به ‌قصد تحصیل ثواب انجام دهد، من به او ثواب خواهم داد. پس هرگز این اخبار بر حجیت خبر ضعیف دلالتی ندارند؛ زیرا سیاق اخبار من بلغ، ثواب واقعی نیست، بلکه ثواب ظاهری (تفضلی) است؛ پس دیگر مسئله کاشفیت از استحباب شرعی مطرح نمی‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>.


تنبیهات مطرح‌شده در کتاب، همان تنبیهات محقق اصفهانی در حاشیه «كفاية الأصول» است که نویسنده به چهار مورد از شش تنبیه محقق اصفهانی اشاره کرده و آن را مورد بررسی قرار داده است.
تنبیهات مطرح‌شده در کتاب، همان تنبیهات [[اصفهانی، محمدحسین|محقق اصفهانی]] در حاشیه «[[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفاية الأصول]]» است که نویسنده به چهار مورد از شش تنبیه [[اصفهانی، محمدحسین|محقق اصفهانی]] اشاره کرده و آن را مورد بررسی قرار داده است.


شمول اخبار من بلغ نسبت به فتوای فقیه، شهرت و اجماع منقول، شمول اخبار من بلغ نسبت به مکروهات، تعارض میان خبر استحباب و خبر کراهت و الحاق اخبار فضائل، چهار تنبیه مطرح‌شده در این بخش از کتاب است.
شمول اخبار من بلغ نسبت به فتوای فقیه، شهرت و اجماع منقول، شمول اخبار من بلغ نسبت به مکروهات، تعارض میان خبر استحباب و خبر کراهت و الحاق اخبار فضائل، چهار تنبیه مطرح‌شده در این بخش از کتاب است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش