عدة العقول و عمدة المعقول في إيضاح مباني الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‏پ' به 'ه‌‏پ'
جز (جایگزینی متن - 'ش‎ه' به 'ش‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ه‏پ' به 'ه‌‏پ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۷: خط ۴۷:
در چهارمین مقاله، نظریه ابوسهل مسیحى (در گذشته اوائل قرن پنجم) را که نور را نه عرض دانسته است و نه جوهر، نقد و تعریض مى‌کند و به استناد ادّله عقلى عرض بودن نور را به‌گونه‌‏اى مسلّم می‌دارد که می‌توان گفت این انکار و اثبات فضل بن احمد یکى از نمونه‎‏هاى بارز در تاریخ انتقادهاى علمى است. امّا با وجود آنکه فضل یکى از حکیمان و متکلّمان منقّد است، در نقد و ردّ رأى و نظر پیشینیان خود، به فلاسفه‌‏اى همچون ابن سینا که به‌تندى آراى دیگران را نقد و طرد مى‌کرده‌‏اند، نمى‌‏ماند و جانب حزم و احتیاط را مرعى می‌‏داشته است و حتّى پختگی‌هاى پیشینیان را به هنگام نقد نارسایی‌هاى آنان نشان می‌‏دهد؛ چنان‌که وقتى نظریه نور ابوسهل مسیحى را نقد مى‌کند، درباره او می‌نویسد: «مردى بوده است که سخن او در حکمت معتبر دارند، اما در باب معرفت نور او را عثرتى افتاده است». همین روحیه احتیاط و بینش نقد علمى است که به او آموخته است تا از یافته‏‎ها، رنج‎ها و تجربه‏‌هاى پیشینیان استقبال کند و نظر جمهور آنان را به‌مثابه دلیلى براى مجاب کردن برخى از دسته‏‌هاى فلسفى تلقى نماید<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه بیست‌وسه</ref>. ‏
در چهارمین مقاله، نظریه ابوسهل مسیحى (در گذشته اوائل قرن پنجم) را که نور را نه عرض دانسته است و نه جوهر، نقد و تعریض مى‌کند و به استناد ادّله عقلى عرض بودن نور را به‌گونه‌‏اى مسلّم می‌دارد که می‌توان گفت این انکار و اثبات فضل بن احمد یکى از نمونه‎‏هاى بارز در تاریخ انتقادهاى علمى است. امّا با وجود آنکه فضل یکى از حکیمان و متکلّمان منقّد است، در نقد و ردّ رأى و نظر پیشینیان خود، به فلاسفه‌‏اى همچون ابن سینا که به‌تندى آراى دیگران را نقد و طرد مى‌کرده‌‏اند، نمى‌‏ماند و جانب حزم و احتیاط را مرعى می‌‏داشته است و حتّى پختگی‌هاى پیشینیان را به هنگام نقد نارسایی‌هاى آنان نشان می‌‏دهد؛ چنان‌که وقتى نظریه نور ابوسهل مسیحى را نقد مى‌کند، درباره او می‌نویسد: «مردى بوده است که سخن او در حکمت معتبر دارند، اما در باب معرفت نور او را عثرتى افتاده است». همین روحیه احتیاط و بینش نقد علمى است که به او آموخته است تا از یافته‏‎ها، رنج‎ها و تجربه‏‌هاى پیشینیان استقبال کند و نظر جمهور آنان را به‌مثابه دلیلى براى مجاب کردن برخى از دسته‏‌هاى فلسفى تلقى نماید<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحه بیست‌وسه</ref>. ‏


نخستین نکته‌‏اى که در مورد رساله‏‌هاى فارسى این مجموعه باید لحاظ گردد این است که به‌قطع و یقین رساله‌‏هاى مزبور از نگارش‌هاى فضل بن احمد است، نه از ملفوظات و امالى او. اینکه در برخى موارد آمده است که: «قال الحكيم» و «حکیم گوید»، مسلّما که از اضافات کاتب نسخه است و به واقع یکى از آداب کاتبان و نسخه‌‏نویسان، که بعضاً پیش از پرداختن به متن نوشته مؤلف آن را می‌آورده‌‏اند. نمونه بسیار بارز این ادب نسخه‌‏نویسى را در آغاز تفسیر تاج التراجم شهفور اسفراینى، در نسخه‎‏هاى گنج‎بخش پاکستان و بودلیان می‌بینیم و نیز نمونه دیگر آن را در أنس التائبين احمد جام ژنده‏پیل می‌یابیم که در آغاز هر باب، این طرز کتابت را کاتب پى گرفته است<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‌وچهار</ref>. ‏
نخستین نکته‌‏اى که در مورد رساله‏‌هاى فارسى این مجموعه باید لحاظ گردد این است که به‌قطع و یقین رساله‌‏هاى مزبور از نگارش‌هاى فضل بن احمد است، نه از ملفوظات و امالى او. اینکه در برخى موارد آمده است که: «قال الحكيم» و «حکیم گوید»، مسلّما که از اضافات کاتب نسخه است و به واقع یکى از آداب کاتبان و نسخه‌‏نویسان، که بعضاً پیش از پرداختن به متن نوشته مؤلف آن را می‌آورده‌‏اند. نمونه بسیار بارز این ادب نسخه‌‏نویسى را در آغاز تفسیر تاج التراجم شهفور اسفراینى، در نسخه‎‏هاى گنج‎بخش پاکستان و بودلیان می‌بینیم و نیز نمونه دیگر آن را در أنس التائبين احمد جام ژنده‌‏پیل می‌یابیم که در آغاز هر باب، این طرز کتابت را کاتب پى گرفته است<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‌وچهار</ref>. ‏


در اولین مقاله عربی، موضوع احاطه علم خداوند به معلومات و کیفیت تعلق آن به کلیات و جزئیات که از مسائل اختلافی فلاسفه است، مطرح شده است؛ مثلاً کسانی مانند شاگردان ارسطو معتقدند خداوند به کلیات عالم است، نه به جزئیات. نویسنده دیدگاه‌های مختلف را در این رابطه مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص39</ref>. ‏
در اولین مقاله عربی، موضوع احاطه علم خداوند به معلومات و کیفیت تعلق آن به کلیات و جزئیات که از مسائل اختلافی فلاسفه است، مطرح شده است؛ مثلاً کسانی مانند شاگردان ارسطو معتقدند خداوند به کلیات عالم است، نه به جزئیات. نویسنده دیدگاه‌های مختلف را در این رابطه مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص39</ref>. ‏
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش