۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| تعداد جلد = 1 | | تعداد جلد = 1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 34425 | | کتابخانۀ دیجیتال نور = 34425 | ||
| کتابخوان همراه نور =58540 | |||
| کد پدیدآور = 2291 | | کد پدیدآور = 2291 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۴۱: | خط ۴۲: | ||
از مجموع این روایت قاعده کلی «حرمت مطلق إدماء بر مُحرِم» استخراج میشود و در این مورد تفاوتی میان هیچکدام از اجزای بدن نیست؛ زیرا جسد در روایت، شامل همه اجزاء هست. این مورد همچنین کشیدن دندان را هم شامل میشود که موجب خونریزی است. | از مجموع این روایت قاعده کلی «حرمت مطلق إدماء بر مُحرِم» استخراج میشود و در این مورد تفاوتی میان هیچکدام از اجزای بدن نیست؛ زیرا جسد در روایت، شامل همه اجزاء هست. این مورد همچنین کشیدن دندان را هم شامل میشود که موجب خونریزی است. | ||
برخی از اصحاب، از جمله شیخ و محقق، نهی در روایت را به قرینه روایات دیگر، بر کراهت حمل کردهاند؛ مانند روایت ابن جعفر از برادرش: «المحرم هل یصلح له أن یستاک؟ قال: لا بأس و لا ینبغی أن یدمی فیه» و صحیح ابن عمار از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]: «المحرم یستاک؟ قال: نعم. قلت: فإن أدمی یستاک؟ قال: نعم. هو من السنة»، یا صحیح حریز از ابیعبدالله(ع): «لا بأس أن یحتجم المحرم ما لم یلحق او یقطع الشعر و احتجم الحسن بن علی(ع) و هو محرم» و روایت دیگر... . | برخی از اصحاب، از جمله شیخ و محقق، نهی در روایت را به قرینه روایات دیگر، بر کراهت حمل کردهاند؛ مانند روایت ابن جعفر از برادرش: «المحرم هل یصلح له أن یستاک؟ قال: لا بأس و لا ینبغی أن یدمی فیه» و صحیح ابن عمار از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]: «المحرم یستاک؟ قال: نعم. قلت: فإن أدمی یستاک؟ قال: نعم. هو من السنة»، یا صحیح حریز از ابیعبدالله(ع): «لا بأس أن یحتجم المحرم ما لم یلحق او یقطع الشعر و احتجم الحسن بن علی(ع) و هو محرم» و روایت دیگر.... | ||
نویسنده بر نظریه کراهت اشکال میکند و میگوید: لفظ «لا ینبغی» در روایت، در بسیاری از موارد در حرمت استعمال میشود. برفرض اینکه آن را اعم از کراهت و حرمت هم بدانیم در این مقام باید آن را به قرینه اخباری که ظهور در حرمت دارند، حمل بر حرمت کنیم. در اینجا باید روایات جواز را توجیه کنیم؛ صحیحه ابن عمار را باید حمل بر إدمای اتفاقی کنیم نه آنکه از روی قصد و اختیار است. آنچه در صحیح حریز و موثقه ابن عمار گذشت هم به دلیل موثق ساباطی حمل بر ضرورت میشود. پس وجهی برای رفع ید از اخبار متقدم دال بر حرمت وجود ندارد، بعلاوه اینکه حرمت، مناسب با حال احرام است و با فهم جمعی از قدمای اعلام مانند [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و سید و نهایه و قاضی و حلبی و حلّی، تأیید میشود.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص237-238</ref> | نویسنده بر نظریه کراهت اشکال میکند و میگوید: لفظ «لا ینبغی» در روایت، در بسیاری از موارد در حرمت استعمال میشود. برفرض اینکه آن را اعم از کراهت و حرمت هم بدانیم در این مقام باید آن را به قرینه اخباری که ظهور در حرمت دارند، حمل بر حرمت کنیم. در اینجا باید روایات جواز را توجیه کنیم؛ صحیحه ابن عمار را باید حمل بر إدمای اتفاقی کنیم نه آنکه از روی قصد و اختیار است. آنچه در صحیح حریز و موثقه ابن عمار گذشت هم به دلیل موثق ساباطی حمل بر ضرورت میشود. پس وجهی برای رفع ید از اخبار متقدم دال بر حرمت وجود ندارد، بعلاوه اینکه حرمت، مناسب با حال احرام است و با فهم جمعی از قدمای اعلام مانند [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و سید و نهایه و قاضی و حلبی و حلّی، تأیید میشود.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص237-238</ref> |
ویرایش