محقق کرکی، علی بن حسین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
</div> | </div> | ||
'''على بن حسين محقق كركى''' معروف به '''محقق ثانى''' و '''شيخ علايى''' ، از علماء و فقهای عهد صفوی، او از وطن خود، جبل عامل مهاجرت کرد و ابتدا به عراق رفت و سپس به دعوت شاه اسماعیل صفوی به ایران آمد و در تبلیغ و ترویج تشیع، در ایران نقش مهمی را بر عهده گرفت. شاه طهماسب او را به عنوان نایب امام زمان صاحب حقیقی دولت و شیخالاسلام خواند و لذا او اختیارات واقعی را در دست گرفت. [[جامع المقاصد في شرح القواعد]] از آثار او است. | '''على بن حسين محقق كركى''' (ح 865 الی 870-913یا 940ق)، معروف به '''محقق ثانى''' و '''شيخ علايى'''، از علماء و فقهای عهد صفوی، او از وطن خود، جبل عامل مهاجرت کرد و ابتدا به عراق رفت و سپس به دعوت شاه اسماعیل صفوی به ایران آمد و در تبلیغ و ترویج تشیع، در ایران نقش مهمی را بر عهده گرفت. شاه طهماسب او را به عنوان نایب امام زمان صاحب حقیقی دولت و شیخالاسلام خواند و لذا او اختیارات واقعی را در دست گرفت. [[جامع المقاصد في شرح القواعد]] از آثار او است. | ||
== ولادت == | == ولادت == |
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۵
نام | محقق کرکی، علی بن حسین |
---|---|
نامهای دیگر | کرکی، علی بن حسین
محقق ثانی، علی بن حسین محقق کرکی، ابوالحسن علی بن عبدالعالی محقق کرکی، نورالدین علی بن عبدالعالی علی بن عبدالعالی کرکی |
نام پدر | حسین |
متولد | ح 865 يا 870ق |
محل تولد | جبل عامل لبنان |
رحلت | 913 ش یا 940 ق یا 1534 م |
اساتید | على بن هلال جزايرى
محمد بن داوود بن موذن جزينى شمسالدين محمد بن خاتون عاملى |
برخی آثار | جامع المقاصد في شرح القواعد |
کد مؤلف | AUTHORCODE00074AUTHORCODE |
على بن حسين محقق كركى (ح 865 الی 870-913یا 940ق)، معروف به محقق ثانى و شيخ علايى، از علماء و فقهای عهد صفوی، او از وطن خود، جبل عامل مهاجرت کرد و ابتدا به عراق رفت و سپس به دعوت شاه اسماعیل صفوی به ایران آمد و در تبلیغ و ترویج تشیع، در ایران نقش مهمی را بر عهده گرفت. شاه طهماسب او را به عنوان نایب امام زمان صاحب حقیقی دولت و شیخالاسلام خواند و لذا او اختیارات واقعی را در دست گرفت. جامع المقاصد في شرح القواعد از آثار او است.
ولادت
در سال 865 يا 870ق متولد شد. دوران كودكى او به پاس مراقبت مادر و تلاش پدر به خوبى گذشت و محيط خانواده اسلامى آنان در او تأثير شگرفى گذاشت.
تحصیلات
ايشان پس از آموزشهاى ابتدايى به حوزه علميه كرك و در جرگه دانشپژوهان علوم اسلامى وارد شد و به تهذيب نفس همگام با تحصيل و درس و بحث همت گماشت. پس از آن به روستاى «ميس» رفت و با تلاش پيگير، از استادان آن حوزه شناخته شد. شهيد ثانى يكى از شاگردان آن حوزه بود كه «شرايع الاسلام» و «قواعد» را نزد او فرا گرفته است. چندى نيز در «جبع» لبنان به تحصيل مشغول بود و پس از آشنايى و بهدست آوردن تجارب و علوم در حوزه علميه «جبل عامل» رهسپار حوزه «دمشق» شد. آنگاه از دمشق راهى «بيت المقدس» شد و لختى از زمان را نيز به تحقيق و دانشاندوزى در شهر «الخليل» گذراند و سپس بار خود را بسته، رهسپار مركز حوزه اهل سنت در «مصر» گرديد.
اين سفرها و ديدار حوزههاى گوناگون از او مردى حزيم و دانشمندى خوشانديشه ساخت و شخصيت او را چنان زيبا ترسيم كرد كه عاقبت يكى از بزرگترين دانشمندان قرن دهم به شمار آمد و به «محقق ثانى»، «مولاى مروج»، «محقق كركى» و «شيخ علايى» شهرت يافت.
محقق كركى سپس حوزه مصر را به سوى عراق و حوزه نجف اشرف ترك گفت و به سرزمين ولايت و آستان امامان معصوم وارد شد. در نجف اشرف بر كرسى تدريس نشسته بود كه پيكى از دربار ايران و شاه اسماعيل صفوى رسيد و او را براى تلاش و كار به دربار ايران دعوت كرد. او ديد از اين فرصت مىتواند براى سرفراز گردانيدن شیعیان و رساندن فرهنگ ناب تشيع به جامعه استفاده كند. اين تصميم بسيار مهم و حساس مى توانست مسير زندگى او و شیعیان را عوض كند. به همين دليل آن را پذيرفته، در سال 916ق در جنگ هرات به شاه اسماعيل صفوى پيوست. در اين حال او در حدود 50 بهار از عمر خود را گذرانده و پاى به عرصه مبارزه و تلاش، آن هم در محيط بسيار حساس دربار صفوى گذاشته بود.
يكى از بخشهاى حساس زندگى محقق كركى انتخاب او به عنوان شيخالاسلام رسمى كشور ايران و دادن اختيارات به اوست كه وظيفه وى را بيش از پيش سنگين كرد. اين مقام توسط شاه طهماسب به وى عطا شد و از طرفى اين فرمان نشانگر عظمت او در ميان شاهان صفوى به مثابه يك رهبر شيعى است.
اساتيد
على بن هلال جزايرى (بزرگترين استاد محقق ثانى)، محمد بن داوود بن موذن جزينى، شمسالدين محمد بن خاتون عاملى، سيد حيدر عاملى، احمد بن على عاملى، زينالدين جعفر بن حسام عاملى، شمسالدين محمد بن احمد صهيونى، كه جملگى از استادان شيعى اويند. علاوه بر اين از ابى يحيى زكريا انصارى (متوفى 926ق) و كمالالدين ابراهيم بن محمد بن ابى شريف قرشى (متوفى 923ق) از علماى اهل سنت نيز بهره برده است.
شاگردان
علاوه بر آثار علمى محقق بزرگوار، وى آبشار معرفت ديگرى نيز فرا راه آيندگان قرار داده است و آن تربيت شاگردانى بود كه هر يك مسئوليتى را در جامعه اسلامى به عهده گرفتند و كمبودى را در اجتماع برطرف كردند. از جمله شاگردان محقق ثانى مىتوان به ناموران ذيل اشاره كرد:
شيخ على منشار عاملى (پدر زن شيخ بهايى)، شيخ محمد بن حسن عاملى نطنزى، سيد محمد بن ابيطالب استرآبادى، على بن عبدالصمد عاملى، مير معزالدين عبدالعباس بن عماره الجزائرى، شيخ زينالدين فقعانى، احمد بن احمد بن ابى جامع معروف به ابن ابى جامع، شيخ نعمتالله بن احمد بن خاتون عاملى، ابراهيم بن على خوانسارى، جمالالدين بن عبدالله حسينى جرجانى، سيد شرفالدين سماك عجمى، شهيد ثانى، شيخ احمد بن محمد بن خاتون عاملى، امير نعمتالله جزايرى، قاضى صفىالدين عيسى، حسين بن محمد بن مكى.(494)
آثار
از شيخالاسلام بزرگ قرن دهم اندوختههاى علمى فراوانى به جاى مانده و تأليفات گرانسنگى به نسلهاى پس از خود هديت كرده است. آثار قلمى آن بزرگوار عبارتند از:
جامع المقاصد (شرح قواعد الاحكام)، منهج السداد (شرح ارشاد الاذهان علامه حلى)، حاشيه بر مختلف الشيعه علامه حلى، رساله جعفريه، رسالهاى در صيغههاى عقود و ايقاعات، نفحات اللاهوت در لعن جبت و طاغوت، رسالهاى در آب كر، رسالهاى در تعقيبات نماز، رساله غيبت، رساله نجميه، رسالهاى در تعريف طهارت و رسالهاى در احكام شير دادن، حاشيه بر الفيه و نفليه شهيد اول، شرح الفيه، حاشيه بر تحرير علامه حلى، حاشيه بر «الدروس الشرعيه» شهيد اول، حاشيه بر «الذكرى فى الفقه»، رسالهاى در قبله، رسالهاى در تسبيح، رسالهاى در تقيه، رسالهاى در نماز و روزه مسافر، رسالهاى در شنيدن دعواى مدعى در دادگاه و راه استنباط احكام شرعى، حاشيه بر بخش ميراث «مختصر النافع»، رسالهاى در اثبات رجعت، كتابى در ارث، حاشيه بر قواعد الاحكام، حديث شناسى، المطاعن المحرميه، رسالهاى در قبله خراسان، رسالهاى در نيت و كتب و رسائل ديگر كه به حدود 71 كتاب و رساله مىرسد.
شهادت
سال 940ق فرا رسيد و محقق باز به نجف اشرف بازگشته بود. در اين دوران او سنى نزديك به 75 سال داشت. كار و تلاش او را فرتوت و شكسته كرده و برف سفيد پيرى بر رخسارش نشسته بود. تلاش ارزشمند و قابل ستايش او موجب كينهتوزيهاى فراوانى نسبت به او گرديده بود و اين حقد و حسدها هنوز ادامه داشت و هر لحظه جان پير شيعى حوزه نجف را تهديد مىكرد. تا اينكه عاقبت در 18 ماه ذيحجه سال 940 همزمان با عيد غدير، به وسيله زهر عدهاى از متعصبان اهل سنت مسموم شده و شربت شهادت نوشيد. پيكر آن عالم الهى را در جوار مرقد امیرالمؤمنین(ع) به خاک سپردند.