فرهنگ علوم فلسفی و کلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ دسامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ی' به 'ه‌ی'
جز (جایگزینی متن - 'ع‎آ' به 'ع‌آ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ی' به 'ه‌ی')
خط ۲۹: خط ۲۹:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =24701
| کتابخانۀ دیجیتال نور =24701
| کتابخوان همراه نور =16096
| کد پدیدآور =00764
| کد پدیدآور =00764
| پس از =
| پس از =
خط ۵۹: خط ۶۰:
بخش دوم مقدمه، در مورد سیر منطق از دیرباز تا عصر شکوفایى مدنیت علمى اسلامى‎ است. با اینکه از لحاظ تاریخى در تمدن اسلامى نخست مسائل کلامى مورد بحث و فحص دانشمندان اسلامى قرار گرفت و پس منطقیات و سرانجام فلسفه مورد توجه واقع شد؛ نگارنده به جنبه‌هاى اهمیت موضوع توجه کرده، نخست تاریخچه علوم عقلى را به‌طورکلی یادآور شده که قهراً شامل منطق و کلام هم می‌شود و سپس از باب ذکر خاص بعد از عام، سیر منطق را مورد بررسى قرار داده و سرانجام به تاریخچه کلام مى‎پردازد.
بخش دوم مقدمه، در مورد سیر منطق از دیرباز تا عصر شکوفایى مدنیت علمى اسلامى‎ است. با اینکه از لحاظ تاریخى در تمدن اسلامى نخست مسائل کلامى مورد بحث و فحص دانشمندان اسلامى قرار گرفت و پس منطقیات و سرانجام فلسفه مورد توجه واقع شد؛ نگارنده به جنبه‌هاى اهمیت موضوع توجه کرده، نخست تاریخچه علوم عقلى را به‌طورکلی یادآور شده که قهراً شامل منطق و کلام هم می‌شود و سپس از باب ذکر خاص بعد از عام، سیر منطق را مورد بررسى قرار داده و سرانجام به تاریخچه کلام مى‎پردازد.


مؤلف در مورد سیر منطق از دیرباز تاکنون،‎ یک‌‌به‎یک به ذکر مراحل این سیر توسط دانشمندان این فن و تأثیراتی که ایشان بر این فن داشتند را مطرح می‌کند. اولین آن‌ها [[ارسطو]] بود که خلق بسیاری از قواعد منطقی به دست وی صورت گرفت و پس از او سقراط، افلاطون و مفسرین یونانی و اسلامی در طول تاریخ به نظم دهی و تفصیل به این فن پرداختند تا اینکه این سیر به دوره صفویه و قاجاریه رسید؛ در علوم منطقى و عقلى در این دوران نیز دانشمندانى در ایران پیدا شدند که استادان مسلمى در فنون عقلى بودند و همچنان حوزه‌هاى علمى را گرم نگاه مى‎داشتند. اگرچه خود مبتکر نبودند؛ اما برخى داراى افکار و عقاید و نظرات خاص بودند که مى‎توان آنان را مستقل‌الفکر محسوب داشت.
مؤلف در مورد سیر منطق از دیرباز تاکنون،‎ یک‌‌به‌یک به ذکر مراحل این سیر توسط دانشمندان این فن و تأثیراتی که ایشان بر این فن داشتند را مطرح می‌کند. اولین آن‌ها [[ارسطو]] بود که خلق بسیاری از قواعد منطقی به دست وی صورت گرفت و پس از او سقراط، افلاطون و مفسرین یونانی و اسلامی در طول تاریخ به نظم دهی و تفصیل به این فن پرداختند تا اینکه این سیر به دوره صفویه و قاجاریه رسید؛ در علوم منطقى و عقلى در این دوران نیز دانشمندانى در ایران پیدا شدند که استادان مسلمى در فنون عقلى بودند و همچنان حوزه‌هاى علمى را گرم نگاه مى‎داشتند. اگرچه خود مبتکر نبودند؛ اما برخى داراى افکار و عقاید و نظرات خاص بودند که مى‎توان آنان را مستقل‌الفکر محسوب داشت.


کسانى مانند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازى]] (متوفى 1050ق) که در مورد حرکت جوهریه و مسائل دیگر نظریات بدیعى آورد؛ مانند [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] که خود در جهان فلسفه و علوم عقلى از لحاظ سبک بیان و نگارش، استاد بود و در بعضى مسائل مانند حدوث دهرى و غیره نظریات بدیع داشت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/44 ر.ک: همان، ص44-73]</ref>.
کسانى مانند [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازى]] (متوفى 1050ق) که در مورد حرکت جوهریه و مسائل دیگر نظریات بدیعى آورد؛ مانند [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] که خود در جهان فلسفه و علوم عقلى از لحاظ سبک بیان و نگارش، استاد بود و در بعضى مسائل مانند حدوث دهرى و غیره نظریات بدیع داشت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/44 ر.ک: همان، ص44-73]</ref>.
خط ۷۲: خط ۷۳:
# و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/74 ر.ک: همان، ص74-84]</ref>.
# و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/1/74 ر.ک: همان، ص74-84]</ref>.


پس از ذکر مباحث اخیر، مؤلف به فرهنگنامه پرداخته و واژگان فلسفی و کلامی را یک‌‌به‎یک و به ترتیب حروف الفبا مورد بررسی قرار داده است.
پس از ذکر مباحث اخیر، مؤلف به فرهنگنامه پرداخته و واژگان فلسفی و کلامی را یک‌‌به‌یک و به ترتیب حروف الفبا مورد بررسی قرار داده است.


واژه «آباء»(جمع اب: پدران) اولین واژه‌ای است که نویسنده آنرا مورد بررسی قرار داده است و دراین‌باره می‌گوید: این واژه در فلسفه چنین تعریف شده است: فلاسفه عالم جسمانى را عبارت از نه فلک تودرتو مى‎دانستند که نخستین را فلک الافلاک بود؛ این افلاک را از نظر تأثیرى که در عالم عناصر و تکوین موالید دارند آباء نامیده‌اند و مى‌گویند جز فلک الافلاک سایر آن‌ها در تکوین موجودات عالم کون و فساد تأثیر خاصى دارند آن‎چنان تأثیرى که پدر در تولید و پدیدار شدن فرزند دارد، به این معنى که از فعل آن‌ها و انفعال عناصر اربعه موالید ثلث که عبارت از: معدن، نبات و حیوان باشد تکوین مى‎یابند و ازاین‌جهت آن‌ها را آباء ثمانیه و عناصر را امهات اربعه و کائنات ارضى را موالید ثلث نامیده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/2/1 ر.ک: متن کتاب، ص1]</ref>.
واژه «آباء»(جمع اب: پدران) اولین واژه‌ای است که نویسنده آنرا مورد بررسی قرار داده است و دراین‌باره می‌گوید: این واژه در فلسفه چنین تعریف شده است: فلاسفه عالم جسمانى را عبارت از نه فلک تودرتو مى‎دانستند که نخستین را فلک الافلاک بود؛ این افلاک را از نظر تأثیرى که در عالم عناصر و تکوین موالید دارند آباء نامیده‌اند و مى‌گویند جز فلک الافلاک سایر آن‌ها در تکوین موجودات عالم کون و فساد تأثیر خاصى دارند آن‎چنان تأثیرى که پدر در تولید و پدیدار شدن فرزند دارد، به این معنى که از فعل آن‌ها و انفعال عناصر اربعه موالید ثلث که عبارت از: معدن، نبات و حیوان باشد تکوین مى‎یابند و ازاین‌جهت آن‌ها را آباء ثمانیه و عناصر را امهات اربعه و کائنات ارضى را موالید ثلث نامیده‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/24701/2/1 ر.ک: متن کتاب، ص1]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش