تفسیر قرآن صفی‌علی‌شاه: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۵: خط ۴۵:




    «تفسير صفى»، به نظم فارسى، اثر طبع حاج ميرزا حسن اصفهانى، متخلص به صفى و ملقب به صفى‌على‌شاه است. وى، بى‌شك از بزرگ‌ترين عرفاى اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجرى قمرى است كه علاوه بر مقامات معنوى، به معلومات ظاهرى نيز آراسته و داراى طبعى شيوا و قلمى توانا بوده و از خود آثارى گران‌بها به جاى گذارده است كه يكى از آنها همين تفسير منظوم است كه با تأويلات عارفانه به رشته نظم كشيده شده و از شاهكارهاى عظيم دوره اخير به شمار مى‌رود. (عرفان الحق، صفى، 3).
    «تفسير صفى»، به نظم فارسى، اثر طبع حاج ميرزا حسن اصفهانى، متخلص به صفى و ملقب به صفى‌على‌شاه است. وى، بى‌شك از بزرگ‌ترين عرفاى اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجرى قمرى است كه علاوه بر مقامات معنوى، به معلومات ظاهرى نيز آراسته و داراى طبعى شيوا و قلمى توانا بوده و از خود آثارى گران‌بها به جاى گذارده است كه يكى از آنها همين تفسير منظوم است كه با تأويلات عارفانه به رشته نظم كشيده شده و از شاهكارهاى عظيم دوره اخير به شمار مى‌رود. <ref>عرفان الحق، صفى، 3</ref>.


    مؤلف، تاريخ آغاز و پايان كتاب را 1306 و 1308 بيان كرده است:
    مؤلف، تاريخ آغاز و پايان كتاب را 1306 و 1308 بيان كرده است:


    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! چون هزار و سى‌صد از هجرت گذشت !! در ششم سال ابتدا اين نامه گشت
    |}


    {| class="wikitable poem"
    {{شعر}}
    |-
    {{ب|''چون هزار و سى‌صد از هجرت گذشت''|2=''در ششم سال ابتدا اين نامه گشت''}}
    ! در هزار و سى‌صد و هشت اين چنين !! گشت ختم از عون رب العالمين  
    {{ب|''در هزار و سى‌صد و هشت اين چنين''|2=''گشت ختم از عون رب العالمين''}}
    |}
    {{پايان شعر}}
     


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    خط ۷۱: خط ۶۸:
    مؤلف، كتاب خود را چنين آغاز مى‌كند:
    مؤلف، كتاب خود را چنين آغاز مى‌كند:


    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! از پى تفسير قرآن مجيد !! باشد از حق عمر و توفيقم اميد
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! تا به شكر آنكه دادم نطق و كام !! معنى قرآن به نظم آرم تمام
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! ابتدا از نام خويش اندر كتاب !! با رسول رحمت آمد در خطاب
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! باب گنج علم خود ذات قديم !! كرد بسم الله رحمن الرحيم
    |}
    (همان، 14 - 13).
    اين تفسير، به لحاظ آنكه يگانه تفسير منظوم فارسى شيعى است، از اهميت فوق العاده‌اى برخوردارست؛ علاوه بر اين، مشحون از تأويلات صوفيانه‌اى است كه مؤلف تلاش نموده آنها را با احاديث و اسناد و مدارك، مستند و مبرهن سازد؛ به‌عنوان نمونه، در تأويل عرفانى آيه شريفه '''«الله نور السماوات و الارض... فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال»''' (نور، 35 - 36) گويد:


    {{شعر}}
    {{ب|''از پى تفسير قرآن مجيد''|2=''باشد از حق عمر و توفيقم اميد''}}
    {{ب|''تا به شكر آنكه دادم نطق و كام''|2=''معنى قرآن به نظم آرم تمام''}}
    {{ب|''ابتدا از نام خويش اندر كتاب''|2=''با رسول رحمت آمد در خطاب''}}
    {{ب|''باب گنج علم خود ذات قديم''|2=''كرد بسم الله رحمن الرحيم''}}
    {{پايان شعر}}


    <ref>همان، 14 - 13</ref>.


    {|  class="wikitable poem"
    اين تفسير، به لحاظ آنكه يگانه تفسير منظوم فارسى شيعى است، از اهميت فوق العاده‌اى برخوردارست؛ علاوه بر اين، مشحون از تأويلات صوفيانه‌اى است كه مؤلف تلاش نموده آنها را با احاديث و اسناد و مدارك، مستند و مبرهن سازد؛ به‌عنوان نمونه، در تأويل عرفانى آيه شريفه '''«الله نور السماوات و الارض... فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال»''' <ref>نور، 35 - 36</ref> گويد:
    |-
    ! در بيوتى باشد آن مشكات نور !! كه خداشان داده رخصت بر حضور
    |}


    {| class="wikitable poem"
    {{شعر}}
    |-
    {{ب|''در بيوتى باشد آن مشكات نور''|2=''كه خداشان داده رخصت بر حضور''}}
    ! كه شود آوازها در آن بلند !! ياد كرده در وى اسم ارجمند  
    {{ب|''كه شود آوازها در آن بلند''|2=''ياد كرده در وى اسم ارجمند''}}
    |}
    {{ب|''مى‌نمايد اندر آن تسبيح حق''|2=''صبح و شام از حسن عهد ماسبق''}}
    {{ب|''خواند اين آيت مگر خير الانام''|2=''گفت مردى اين سرا باشد كدام''}}
    {{ب|''گفت باشد خانه پيغمبران''|2=''گفت ابا بكر صديق اندر زمان''}}
    {{ب|''اين سراى حيدر است و فاطمه''|2=''يافت آيت را نكو او ترجمه''}}
    {{پايان شعر}}


    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! مى‌نمايد اندر آن تسبيح حق !! صبح و شام از حسن عهد ماسبق
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! خواند اين آيت مگر خير الانام !! گفت مردى اين سرا باشد كدام
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! گفت باشد خانه پيغمبران !! گفت ابا بكر صديق اندر زمان
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! اين سراى حيدر است و فاطمه !! يافت آيت را نكو او ترجمه
    |}


    مؤلف، به مباحث علوم قرآن نيز توجه داشته است؛ به‌عنوان نمونه:
    مؤلف، به مباحث علوم قرآن نيز توجه داشته است؛ به‌عنوان نمونه:


    {|  class="wikitable poem"
    {{شعر}}
    |-
    {{ب|''توبه و انفال آمد در خبر''|2=''كه بود يك سوره در اصل نظر''}}
    ! توبه و انفال آمد در خبر !! كه بود يك سوره در اصل نظر  
    {|''زآن در اين سوره نيامد بسمله''|2=''تا نباشد در ميانشان فاصله''}}
    |}
    {|''در مدينه يافت اين هر دو نزول''|2=''جز دو آيت كوست مكى بر رسول''}}
     
    {{پايان شعر}}
    {| class="wikitable poem"
    |-
    ! زآن در اين سوره نيامد بسمله !! تا نباشد در ميانشان فاصله  
    |}
     
    {| class="wikitable poem"
    |-
    ! در مدينه يافت اين هر دو نزول !! جز دو آيت كوست مكى بر رسول  
    |}


    وى، به علل و اسباب برخى از احكام شرعى نيز پرداخته، مانند اينكه در علت قصر نماز در ذيل آيه 101 سوره نساء مى‌فرمايد:
    وى، به علل و اسباب برخى از احكام شرعى نيز پرداخته، مانند اينكه در علت قصر نماز در ذيل آيه 101 سوره نساء مى‌فرمايد:


    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! چون سفر كرديد بر روى زمين !! بر شما نبود گناهى پس يقين
    |}


    {| class="wikitable poem"
    {{شعر}}
    |-
    {{ب|''چون سفر كرديد بر روى زمين''|2=''بر شما نبود گناهى پس يقين''}}
    ! گر نماز خويش را سازيد قصر !! چار را بر ركعتين اعنى به حصر  
    {{ب|''گر نماز خويش را سازيد قصر''|2=''چار را بر ركعتين اعنى به حصر''}}
    |}
    {|''گر كه ترسيد از فساد مشركان''|2=''با شما چون دشمنند ايشان عيان''}}
     
    {|''كز چه در اسلام گشت اين حكم عام''|2=''زآنكه نبود خوفى اندر هر مقام''}}
    {| class="wikitable poem"
    {|''گفت اين صدقه است از حق بر عباد''|2=''شكر بايد كرد زين فضل زياد''}}
    |-
    {{پايان شعر}}
    ! گر كه ترسيد از فساد مشركان !! با شما چون دشمنند ايشان عيان  
    |}
     
    {| class="wikitable poem"
    |-
    ! كز چه در اسلام گشت اين حكم عام !! زآنكه نبود خوفى اندر هر مقام  
    |}
     
    {| class="wikitable poem"
    |-
    ! گفت اين صدقه است از حق بر عباد !! شكر بايد كرد زين فضل زياد  
    |}


    در مورد لزوم وجود ولى در هر زمان، در ذيل آيه 69 سوره نساء مى‌فرمايد:
    در مورد لزوم وجود ولى در هر زمان، در ذيل آيه 69 سوره نساء مى‌فرمايد:


    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! از شهيدان شد اشارت بر حسين !! هر نبى و هر ولى را نور عين
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! صالحان اولاد او تا قائمند !! بر وجوب لطف از حق دائمند
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! دور قائم دائم است از رب دين !! تا قيامت زاوليا و راشدين
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! هر زمانى را ولى‌اى لازم است !! وين ولايت در مدار قائم است
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! مهدى هادى است قائم در طريق !! رهروان را در روش نيكو رفيق
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! اشتعال آن اتصال است از ولى !! هم‌چنين تا اصل آن ذات العلى
    |}
    {|  class="wikitable poem"
    |-
    ! دور مهدى اين بود بر اتصال !! گر شناسى دور او را در مجال
    |}


    {| class="wikitable poem"
    {{شعر}}
    |-
    {{ب|''از شهيدان شد اشارت بر حسين''|2=''هر نبى و هر ولى را نور عين''}}
    ! دور يك دور است نزد اهل دل !! و آن بود دائر به مهدى متصل  
    {{ب|''صالحان اولاد او تا قائمند''|2=''بر وجوب لطف از حق دائمند''}}
    |}
    {{ب|''دور قائم دائم است از رب دين''|2=''تا قيامت زاوليا و راشدين''}}
    {{ب|''هر زمانى را ولى‌اى لازم است''|2=''وين ولايت در مدار قائم است''}}
    {{ب|''مهدى هادى است قائم در طريق''|2=''رهروان را در روش نيكو رفيق''}}
    {{ب|''اشتعال آن اتصال است از ولى''|2=''هم‌چنين تا اصل آن ذات العلى''}}
    {{ب|''دور مهدى اين بود بر اتصال''|2=''گر شناسى دور او را در مجال''}}
    {{ب|''دور يك دور است نزد اهل دل''|2=''و آن بود دائر به مهدى متصل''}}
    {{پايان شعر}}


    ==پانويس ==
    <references />


    {{تفاسیر}}
    {{تفاسیر}}

    نسخهٔ ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۰۹

    تفسیر قرآن صفی علی شاه
    نام کتاب تفسیر قرآن صفی علی شاه
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان صفی علی شاه، محمد حسن بن محمد باقر (نويسنده)
    زبان فارسی
    کد کنگره ‏‎‏BP‎‏ ‎‏100‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏7‎‏ت‎‏7
    موضوع تفاسیر شیعه - قرن 13ق. - شعر

    تفاسیر عرفانی - قرن 13ق.

    تفاسیر منظوم

    شعر فارسی - قرن 13ق.

    ناشر منوچهری
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 1378 هـ.ش
    کد اتوماسیون 1915


    معرفى اجمالى

    «تفسير صفى»، به نظم فارسى، اثر طبع حاج ميرزا حسن اصفهانى، متخلص به صفى و ملقب به صفى‌على‌شاه است. وى، بى‌شك از بزرگ‌ترين عرفاى اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجرى قمرى است كه علاوه بر مقامات معنوى، به معلومات ظاهرى نيز آراسته و داراى طبعى شيوا و قلمى توانا بوده و از خود آثارى گران‌بها به جاى گذارده است كه يكى از آنها همين تفسير منظوم است كه با تأويلات عارفانه به رشته نظم كشيده شده و از شاهكارهاى عظيم دوره اخير به شمار مى‌رود. [۱].

    مؤلف، تاريخ آغاز و پايان كتاب را 1306 و 1308 بيان كرده است:


    الگو:پايان شعر


    ساختار

    شيوه مؤلف، از آغاز تا پايان چنين است كه نخست، چند آيه را ذكر مى‌كند، سپس آنها را به نثر ترجمه مى‌نمايد و در آخر، شرح و تفسير آنها را به‌صورت منظوم، در بحر رمل مسدس مقصور (وزن مثنوى مولوى) بيان مى‌كند.

    اين تفسير، مشتمل بر حدود 60000 بيت است.

    گزارش محتوا

    مؤلف، كتاب خود را چنين آغاز مى‌كند:


    چون هزار و سى‌صد از هجرت گذشتدر ششم سال ابتدا اين نامه گشت
    در هزار و سى‌صد و هشت اين چنينگشت ختم از عون رب العالمين

    الگو:پايان شعر

    [۲].

    اين تفسير، به لحاظ آنكه يگانه تفسير منظوم فارسى شيعى است، از اهميت فوق العاده‌اى برخوردارست؛ علاوه بر اين، مشحون از تأويلات صوفيانه‌اى است كه مؤلف تلاش نموده آنها را با احاديث و اسناد و مدارك، مستند و مبرهن سازد؛ به‌عنوان نمونه، در تأويل عرفانى آيه شريفه «الله نور السماوات و الارض... فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال» [۳] گويد:

    از پى تفسير قرآن مجيدباشد از حق عمر و توفيقم اميد
    تا به شكر آنكه دادم نطق و كاممعنى قرآن به نظم آرم تمام
    ابتدا از نام خويش اندر كتاببا رسول رحمت آمد در خطاب
    باب گنج علم خود ذات قديمكرد بسم الله رحمن الرحيم

    الگو:پايان شعر


    مؤلف، به مباحث علوم قرآن نيز توجه داشته است؛ به‌عنوان نمونه:

    در بيوتى باشد آن مشكات نوركه خداشان داده رخصت بر حضور
    كه شود آوازها در آن بلندياد كرده در وى اسم ارجمند
    مى‌نمايد اندر آن تسبيح حقصبح و شام از حسن عهد ماسبق
    خواند اين آيت مگر خير الانامگفت مردى اين سرا باشد كدام
    گفت باشد خانه پيغمبرانگفت ابا بكر صديق اندر زمان
    اين سراى حيدر است و فاطمهيافت آيت را نكو او ترجمه

    الگو:پايان شعر

    وى، به علل و اسباب برخى از احكام شرعى نيز پرداخته، مانند اينكه در علت قصر نماز در ذيل آيه 101 سوره نساء مى‌فرمايد:


    توبه و انفال آمد در خبركه بود يك سوره در اصل نظر
    زآن در اين سوره نيامد بسملهتا نباشد در ميانشان فاصله
    در مدينه يافت اين هر دو نزولجز دو آيت كوست مكى بر رسول

    الگو:پايان شعر

    در مورد لزوم وجود ولى در هر زمان، در ذيل آيه 69 سوره نساء مى‌فرمايد:


    چون سفر كرديد بر روى زمينبر شما نبود گناهى پس يقين
    گر نماز خويش را سازيد قصرچار را بر ركعتين اعنى به حصر
    گر كه ترسيد از فساد مشركانبا شما چون دشمنند ايشان عيان
    كز چه در اسلام گشت اين حكم عامزآنكه نبود خوفى اندر هر مقام
    گفت اين صدقه است از حق بر عبادشكر بايد كرد زين فضل زياد

    الگو:پايان شعر

    پانويس

    1. عرفان الحق، صفى، 3
    2. همان، 14 - 13
    3. نور، 35 - 36
    از شهيدان شد اشارت بر حسينهر نبى و هر ولى را نور عين
    صالحان اولاد او تا قائمندبر وجوب لطف از حق دائمند
    دور قائم دائم است از رب دينتا قيامت زاوليا و راشدين
    هر زمانى را ولى‌اى لازم استوين ولايت در مدار قائم است
    مهدى هادى است قائم در طريقرهروان را در روش نيكو رفيق
    اشتعال آن اتصال است از ولىهم‌چنين تا اصل آن ذات العلى
    دور مهدى اين بود بر اتصالگر شناسى دور او را در مجال
    دور يك دور است نزد اهل دلو آن بود دائر به مهدى متصل

    وابسته‌ها

    پیوندها

    مطالعه کتاب تفسیر قرآن صفی علی شاه در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور